الان این کسبوکار راه خودش را پیدا کرده و با جذب سرمایه، فعالیتش را ادامه میدهد. ۸۰۰هزار آیتم به ارزش اولیه ۲۱۷میلیارد تومان روی کمدا خرید و فروش شده و این کسبوکار که به صورت تخصصی روی پوشاک زنانه دستدوم کار میکند، امیدهای زیادی برای آینده و برای محیط زیست دارد.
ثنا خالصی، بنیانگذار کمدا به «شنبه» میگوید که راهشان را پیدا کردهاند و به رغم چالشها و عدم اعتمادی که سرمایهگذاران به ایدهشان داشتهاند، آنها با تلاش و پیگیری توانستهاند خودشان را ثابت کنند.
بازار هدف کمدا
ثنا میگوید: «سهم لباس دستدوم در سبد خانوارهای ایرانی مشخص نیست. بنابراین آمار دقیقی نمیتوان ارائه کرد و در این زمینه پایش ویژهای انجام نشده است. اما کمدا طی یک سال اخیر آمار ویژه خود را ثبت کرده که میتوانم به آن اشاره کنم.
از سال گذشته تاکنون بیش از ۸۰۰ هزار آیتم در کمدا قرار گرفته که ارزشی تا ۲۱۷ میلیارد تومان داشتهاند. این رقم ارزش اولیه آیتمهای قرارگرفته روی کمدا بوده است. اما هر آیتم معمولا با تخفیفی بین ۵۰ تا ۷۰درصد به فروش میرسد.»
بازار هدف کسبوکاری مانند کمدا از چه قشری هستند؟ ثنا در جواب این سوال میگوید: «مشتریان متنوعی داریم، اما کمدا با دغدغههای محیط زیستی کارش را شروع کرد. بنابراین مشتریان و کاربران کمدا به خاطر فلسفهای که پشت کمدا وجود دارد، از آن استفاده میکنند. بنابراین دهک اجتماعی این افراد در خرید کالای دستدوم دخیل نیست. ضمن اینکه طبقه اجتماعی خریدار و فروشنده یکی نیست.»
اما کمدا در چه بازاری با چه اندازهای حضور دارد؟ بنیانگذار کمدا معتقد است که «برای سنجش بازار هدفمان بر دو اساس کار کردهایم؛ یکی براساس بازار جهانی پوشاک و فشن دستدوم بوده که در سال ۲۰۱۸ میلادی گردش مالیاش تا ۲۴ میلیارد دلار بوده که تا پایان سال جاری میلادی به ۳۳ میلیارد دلار میرسد.
حتی پیشبینی شده که بازار پوشاک و فشن دستدوم تا سال ۲۰۲۳، به ارزشی بیش ۵۱میلیارد دلار برسد. به نظر میرسد که بازار پوشاک دستدوم در حال مقابله و حتی پشت سر گذاشتن خردهفروشیهای پوشاک نو است. دلیل این رشد جهانی، دغدغه محیط زیستی بسیاری از افراد است.»
میگفتند شکست میخوری
الان که اکوسیستم در حال تکرار خودش است و انگار ایدهها تمام شده و اکثر افراد میخواهند تاکسی آنلاین راهاندازی کنند یا غذا را آنلاین بفروشند، بهتر است ایدههای دیگر را هم امتحان کنند. البته ایدههایی مانند کمدا خواستاران زیادی ندارد.
ثنا میگوید: «وقتی کمدا را راهاندازی کردم، مخالفان زیادی داشتم. آنها استدلال میکردند که باید روی نیازهای اولیه و نیازهایی که در کف هرم مازلو قرار دارند، کسبوکار راهاندازی میکردی. آنها ایده کمدا را در بخشهای بالایی این هرم میدیدند و نسبت به موفقیت و سودآوریاش مشکوک بودند.»
مخالفان ایده کمدا شامل سرمایهگذاران هم میشد. کما اینکه ثنا سال گذشته توانسته سرمایهای مطابق با مرحله بذری دریافت کند و قبل از آن یعنی از سال ۹۵، به صورت بوتاسترپ کمدا را هدایت و اداره کرده است.
بنیانگذار کمدا در این رابطه میگوید: «سرمایهگذاران به ایده من باور نداشتند و نسبت به سودآوری آن مطمئن نبودند. به همین دلیل کمدا نتوانست برنامههایش را بهموقع پیادهسازی کند. ما بیش از ۲سال روی کمدا کار کردیم تا به ثبات رسیدیم و وقتی سرمایهگذار به سمت کمدا آمد که این کسبوکار خودش را ثابت کرده بود. وگرنه امکان نداشت که سرمایهگذاران از همان ابتدا روی این کسبوکار سرمایهگذاری کنند.»
یوزربیس باید به سبد خرید بیاید
خالصی میگوید حتی اگر ایدهای مربوط به نیازهای اولیه نیست و بازار هدف محدود و کوچکی هم دارد، ارزش کارکردن دارد، چون قرار نیست همه کسبوکارها در اندازههای خیلی بزرگ باشند. ممکن است یک ایدهای با بازار خیلی نیش، موفقیتهایی را به دست بیاورد؛ موفقیتهایی که صرفا آورده مالی و پولی ندارند بلکه دغدغههایی چون حفاظت از محیط زیست و حمایت از طبیعت و نیازهای انسانها هم بخشی از موفقیتها محسوب میشوند.
از سال گذشته تاکنون بیش از ۸۰۰ هزار آیتم در کمدا قرار گرفته که ارزشی تا ۲۱۷ میلیارد تومان داشتهاند. این رقم ارزش اولیه آیتمهای قرارگرفته روی کمدا بوده است. اما هر آیتم معمولا با تخفیفی بین ۵۰ تا ۷۰درصد به فروش میرسد
ضمنا نکته مهم دیگر این است که صرفا وجود یوزربیس و کاربران بالقوه دلیلی برای موفقیت یک کسبوکار نیست. ایرادی که به من و کمدا گرفته میشد، این بود که مگر چند نفر چنین دغدغههایی دارند یا علاقهمند به چنین کمکهایی هستند. در حالی که یوزربیس اگر به سبد خرید نرسد، وجودش کمکی به کسبوکار نمیکند. بنابراین گاه حتی در بازارهای کوچک هم میتوان موفقیتهای بزرگی به دست آورد.
مدل ذهنیتان را عوض کنید
در اکوسیستم استارتاپی ایران، هرازگاهی بعضی از موضوعات به اصطلاح ترند میشوند و همه میخواهند کسبوکارشان را روی همین ایدهها و موضوعات بنا بکنند. همین امر هم موجب شده که اکوسیستم به تکرار خودش دچار شود.
البته باید کمسنوسالی اکوسیستم را هم در نظر بگیریم. اکوسیستم هنوز پخته نیست و بنیانگذاران معلوم نیست به چه دلیلی، در بدو شروع به کارشان، بیشتر به بازارهای بزرگ با کاربران بیشمار فکر میکنند. ثنا میگوید: «به نظر من باید این مسئله علتیابی شود که چرا چنین دادهای در ذهن بچهها شکل گرفته که برای راهاندازی یک کسبوکار حتما باید بازاری با میلیونها کاربر پیش رویمان باشد.
این تفکر محدودکننده است و منجر به راهاندازی کسبوکارهایی با ایدههای تکراری میشود که موفقیتی را برای صاحبانشان به ارمغان نمیآورند. این مدل ذهنی باید عوض شود تا ایدههای نو مورد توجه بچهها قرار بگیرند. »
کمدا را با سماجت نگه داشتیم
پافشاری و سماجت ثنا و بچههای تیم، کمدا را نگه داشته است. بنیانگذار کمدا میگوید: «ما تسلیم نشدیم. موانع زیادی پیش روی ما بود. ایده ما را جدی نمیگرفتند و مفهومی چون کمدا، بدون سود معنا میشد. کمدا خیلی قضاوت شد.
ما سال گذشته بیش از هزاردرصد رشد را تجربه کردیم و الان اپلیکیشن کمدا بیش از ۴۰۰هزار نصب دارد. انگار همیشه همه چیز باید در متریک قرار بگیرد تا باورپذیر باشد. در حالی که ۲سال پیش که من این ایده را با سرمایهگذاران مطرح میکردم، هیچ باوری به این ایده نداشتند.
سرمایهگذاران متوجه جنس کسبوکار نمیشدند و بیشتر آن را با شیپور و دیوار مقایسه میکردند. آنها میگفتند که این کسبوکار شکست میخورد و به من میگفتند که در نهایت ما تو را در کسبوکارهای دیگرمان استخدام خواهیم کرد. این برخوردهای غیرحرفهای را زیاد دیدیم.
همانطور که گفتم، برخورد حرفهای را هم زمانی دیدیم که کمدا خودش را ثابت کرده بود. باید به این نکته هم اشاره کنم که کسبوکار ما، یک کسبوکار H2H است؛ یعنی هیومن تو هیومن به معنای انسان به انسان؛ چنین کسبوکاری نگاه انسانی به کاربرانش دارد. »
1 Comment