امروزه اختلال دیجیتال بزرگترین دغدغه در بین مسائل تکنولوژی در میان مدیران ارشد است. مدیران ارشد تقریباً هر صنعتی کنجکاوند بدانند که شرکت آنها آمازونگونه است یا اوبِرگونه. بقیه دیدگاههای متنوعی اتخاذ میکنند که در آن بازیگران جدید دنیای دیجیتال ممکن است بهترین مشتریان آنها را به خود جذب کنند یا مالک سهمی از سودآورترین خط محصول آنها شوند. همه در تلاشند تعیین کنند چه نوع رفتار با رقبای جدید تکنولوژیمحور خود داشته باشند، آنها را نادیده بگیرند، مالک یا شریک آنها شوند و یا به رقابت با آنها بپردازند.
یکی از شایعترین چالشهای برهم زننده که صنعت مالتی تریلیون دلاری بانکداری را توسط نخبگان فناوریهای مالی تحت تأثیر قرار میدهد، با اصطلاح «فینتک» شناخته میشود. فینتک به تازهواردانی که از فناوریهای اینترنتمحور و موبایلمحور برای خلق محصولاتِ جدیدِ بانکیِ بهتر استفاده میکنند، گفته میشود. گستره شرکتهای فینتک از استارتاپها تا ارائهدهندههای محصولات بانکی و شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل و اپل است. در 5 سال گذشته، بیش از 25 میلیارد دلار سرمایه به فینتک تزریقشده است که آن را به هدف درجهیک برای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز تبدیل کرده است. طبق برآوردها 4 هزار شرکت در حال ایجاد چالش در هر خط محصول در پرتفویشان از پرداخت گرفته تا تسهیلات و یا ارزهای خارجی هستند. آنگونه که جیمی دیمون، مدیرعامل جیپیمورگان در خصوص فینتک به سهامدارانش میگوید: «آنها میخواهند سهم ما را بخورند. تکتک آنها دارند سعی خود را میکنند.»
- سهم 2 درصدی فینتک
گرچه طبق محاسبات، فینتک کمتر از 2 درصد از بازار را در اختیار دارد، اما سهم خود را در پیشرفت و ارتقا دارد. برای رسیدن به دید مبتنی بر واقعیت، بخش هوشمندی اکونومیست (EIU) با حمایت شرکت هاولت پاکارد، بین بیش از 100 بانکدار ارشد و 100 مدیر فینتک یک نظرسنجی موازی انجام داد. هدف این نظرسنجی تعیین دیدگاه آنها درباره تأثیر فینتک، نقاط قوت و ضعف مشارکت آنها و چشمانداز صنعت بانکداری خرد طی 5 سال آینده است.
بانکداری یکی از باثباتترین صنایعی است که با به رخ کشیدن تریلیونها دلار دارایی شامل 6شرکت از 10 شرکت برتر جهان است. بیش از 90 درصد خانوارها در اقتصادهای توسعهیافته از بانک استفاده میکنند. از همه مهمتر اینکه موقعیت بانکها با قانونگذاریهای پیچیده حکومتها که ورود افراد جدید را محدود کرده و رقبای جدید را فرومینشاند، تضمینشده است. بسیاری از مدیران معتقدند که دگردیسی دیجیتال پیشرفتی است که زودگذر است اما بانکداران نه. بیش از 97 درصد بانکداران مطرح کردهاند که فینتک تأثیر زیادی روی چشمانداز پیش روی بانکداری دارد. نظریه سومی نیز هست که میگوید فینتک سهمی برابر را در بازار به دست خواهد آورد و یا حتی بر بازار غالب میشود. باوجوداین نگرانیهای ظاهری، به نظر میرسد بانکها برای مواجهه با این چالش، اقدامی نکردهاند. عمده بانکداران (حدود 54 درصد) معتقدند که بانکها یا این چالش را نادیده گرفتهاند یا «درباره این دگردیسی صحبت میکنند اما از تغییرات خبری نیست». حتی درصد بیشتری از مدیران فینتک (59درصد) با آنها همعقیدهاند.
- بانکها و فینتکها
طبق اعتراف بانکها، موانع بزرگی برای رویارویی با فینتک بر سر راه بانکهاست موانعی مانند «مسائل نرم»، نبود استراتژی دیجیتال مشخص، فرهنگ نامناسب برای تغییرات سریع و عدم توانایی برای جذب نخبگان فناوری. هِکتور لاگوس دوند، رئیس و مدیرعامل گروه مونکس مکزیکو میگوید: «حفظ روحیه کارآفرینی چالشی است که ما بانکها با آن مواجهیم.»
یک بانکدار این مسئله را چرخه معیوب میخواند، زیرا بانکها ریسکناپذیرند، آنها استعدادهای واقعی را جذب نمیکنند. بدون انتخاب افراد درست، آنها نمیتوانند بهترین استراتژیها را اتخاذ کنند و بدون ابتکار عملهای قوی در حوزه فینتک، آنها نمیتوانند رهبری فناوری ریسکپذیر را به دست آورند و الیآخر. استیو استرت، رئیس هیاتمدیره و مدیر ارشد اجرایی شرکت گرین دات میگوید: «این شخصیت افراد است که بانکداری را بهعنوان یک شغل انتخاب کنند و یا برخیزند و خود را یک فرد خلاق و ایدهپرداز یا کارآفرین ببینند.» چالشی که بانکها بارها آن را ذکر کردهاند، سیستمهای به میراث ماندهشان است. شبکههای بانکها بهناچار بسیار پیچیده است؛ عملیات بکآفیس برای هزاران محصول پیچیده، نیازمند الزامات دقیق امنیتی است و باید از نظارت و قوانین دقیق و استانداردهای مدیریت ریسک پشتیبانی کنند. نظارت و قانونگذاری برای بانکها مانند شمشیر دولبه است. اغلب بانکدارها (56 درصد) معتقدند که نظارت و قانونگذاری از آنها در کسبوکار سنتیشان حمایت میکند؛ اما 62 درصد موافقند نظارتها واکنش آنها را در مقابل فینتک محدود کرده است. استانداردهای گزارشدهی، شیوههای مدیریت ریسک و سرمایه مورد نیاز ایجاد و گسترش مدلهای جدید کسبوکار در سیستم بانکی را سخت یا غیرممکن میسازد.
درنهایت، فینتک چالش خودخوری محصول را در بانکها به وجود میآورد. با توجه به کسبوکار وامدهی نفربهنفر بانک باید این حقیقت را بپذیرد که سهم بانک از عملیات طولانی و جاافتاده اعطای وام به مشتری، به فینتک واگذار خواهد شد تا آن را با هزینه پایینتر و حاشیه سود کمتر انجام دهد. با این اوصاف جای تعجب ندارد که بانکها در پاسخگویی به چالش فینتک مُردد هستند.