نه میتوان بانکهای ایرانی را با بانکهای جهان مقایسه کرد، نه شرکتهای پرداخت را و نه کسبوکارهای بیمه و بورس ایران را. بنابراین اصرار بر مقایسه کسبوکارهای نوپا یا استارتاپی ایران با نمونههای خارجی راهی عبث برای درک مکانیسمهای کسبوکارهای داخلی است.
احتمالا بنیانگذاران کسبوکارهای ایرانی زمانی که کارشان را شروع کردند، نیمنگاهی هم به خارج از ایران داشتند اما به مرور و به دلیل تفاوتهای ماهوی اکوسیستم کارآفرینی در ایران تغییراتی در ایدههایشان ایجاد کردند و امروز به کسبوکارهایی تبدیل شدند که با تیپ ایدهآلشان بسیار متفاوت هستند؛ نکته مهم اینجاست که این کسبوکارها مسائل متفاوتی با نمونههای خارجیشان دارند و بنابراین باید به دنبال راهحلهای متفاوتی هم باشند.
بنابراین نمیتوان آپ را با paytm مقایسه کرد؛ همینطور حامیجو، دونیت و فاندوران را نمیتوان با کیکاستارتر مقایسه کرد. در ادامه تعدادی از این مقایسههای اشتباه را مرور میکنیم: شاپیفای / کاموا؛ پیپال / زرینپال، یکپی؛ ونمو / باهمتا، جیبیمو؛ علیپی / جیبیت؛ اسکوایرکش / پیپینگ.
این موضوع شاید درباره کسبوکارهای حوزههای دیگر هم صدق کند؛ منتها در این یادداشت به بخشهای دیگر کاری نداریم. اینجا فقط به این میپردازیم که کسبوکارهای فینتک ایران چرا قابل مقایسه با نمونههای خارجی نیستند و الگوبرداری از آنها در ایران تقریبا غیرممکن است.
ساختار کسبوکارهای فینتک ایران
ساختار کسبوکارهای مالی و پرداخت در جهان به این صورت است که بانکها، کسبوکارهای پرداخت، کسبوکارهای بورس و بیمه تا حد خوبی از هم جدا هستند و رگولاتورهای متعدد بر فعالیت آنها نظارت دارند. از طرفی برخلاف ایران تعامل این کسبوکارها با هم بسیار زیاد است و تبادل اطلاعات به صورت گسترده انجام میشود.
به طور خاص برخلاف ایران که سیستم پرداخت تقریبا بخشی از سیستم بانکی است، کسبوکارهای مهم پرداخت جهان مانند ویزا و مسترکارت ارتباط ارگانیکی با بانکها ندارند و به صورت مستقل از بانکها مدیریت میشوند. در واقع شرکتهایی مانند ویزا و مسترکارت فراهمکننده زیرساخت پرداخت در جهان هستند و آن چیزی که ما از کسبوکارهای پرداخت در ایران میشناسیم، متفاوت با آن چیزی است که در جهان وجود دارد. همین تفاوتهای اندک باعث شده که سیستمهای پرداخت در ایران به کلی متفاوت با جهان باشد.
در ایران به دلیل اینکه سیستم پرداخت یک سیستم بسته بوده که ارتباطی با جهان بیرون ندارد، مسائل را به روش خودمان حل کردهایم. به عنوان مثال، تراکنشی مانند کارت به کارت را در نظر بگیرید. چنین تراکنشی در جهان اصلا وجود ندارد و مفهوم انتقال پول از یک فرد به فرد دیگر در جهان به گونه دیگری انجام میشود. همین موضوع زمینه رشد استارتاپهای مختلفی را فراهم کرده است.
ولی در ایران به روشهای دیگر مسائلی را حل کردهایم که استارتاپهایی قصد حلکردن آن را دارند. یا مثلا رشد و گسترش ابزارهای پرداخت در ایران به حدی بالاست که بسیاری از نوآوریهای پرداخت در ایران تقریبا بیمعناست. شاید در هیچ کجای دنیا تراکنشهای پرداخت این همه ارزانقیمت نباشد.
در این یادداشت فقط به بحث پرداخت اشاره کردیم و بخشهای دیگر را رها کردیم. میتوان با ذکر جزئیات بخشهای دیگر را هم بررسی کرد. در پایان لازم است تاکید کنم که مقایسه استارتآپهای ایرانی با نمونههای خارجی اساسا کار درستی نیست و مسائل آنها متفاوت با مسائل ماست.
1 دیدگاه