یادداشت میلاد جهاندار | نمیدانم چطور میشود در مقایسه بانکها و فینتکها به این نتیجه رسید که فینتکها تنبل و کند هستند؟! اگر به من بگویید خود فینتکها مقصر عقبافتادنشان از بانکها هستند، شک نکنید که من مخالف صددرصدی این گزاره خواهم بود. مخصوصا با شرایطی که در ایران برای فعالیت فینتکها وجود دارد یا بهتر است بگویم به وجود آوردهاند.
قویا اعتقاد دارم که فینتکها نهایت تلاش خودشان را کردهاند و حتی میتوان گفت فراتر از انتظار ظاهر شدهاند. البته همانطور که برای هر کسبوکاری شرایط بهتری نسبت به وضع موجودش میتوان متصور بود، قطعا میتوان گفت فینتکها هم میتوانستند در شرایط بهتری باشند. اما اینکه چرا نیستند، دلایلی دارد که شاید آخرین و کماهمیتترین آن ناشی از کندبودن خود آنها باشد.
وقتی بانکهای کشور و درآمد یا وضعیت آنها را با فینتکها مقایسه میکنیم و بعد نتیجه میگیریم که بانکها از فینتکها موفقتر بودهاند یا پیشافتادهاند، دچار یک خطای بزرگ در تحلیل شدهایم. به نظرم درستتر این است که بگوییم کاربران از چه سرویسهایی راضیتر هستند. از سرویسهای بانکی راضیترند یا از سرویسهای فینتکها؟ مهم نیست که حجم سرویسهایی که بانکها ارائه میدهند، چند هزار برابر فینتکها باشد.
این درست مثل این است که ۱۰سال پیش شرکت مخابرات ادعا میکرد موفقترین ارائهدهنده سرویسهای مخابراتی در ایران است؛ یعنی زمانی این ادعا را میکرد که به هیچ رقیبی اجازه نمیداد با اختیارات و امتیازات او وارد میدان شود! بنابراین وقتی نقدی به فینتکها داریم، منصفانه این است که اذعان کنیم فعالیت برای استارتاپهای فینتک در ایران چقدر سخت است؛ از دیدگاه و برخوردهای نهادهای ناظر گرفته تا زیرساختهای بانکی و پرداختی که اصلا فراهم نیستند. با درنظر گرفتن تمام این موارد، باز باید ببینیم کاربران از چه سرویسهایی راضیتر هستند.
من واقعا فکر میکنم چندین سال است که نوآوری در حوزه بانکی اتفاق نیفتاده است. نوآوری به معنی اتفاقی که برای کاربران تحول بزرگی ایجاد کند، در این بانکها دیده نشده است. به نظر من به حوزه فعالیتهای مالی باید نگاه بلندمدت داشت و برای انجام پیشرفتهای آن به همه بازیگرانش فرصت یکسان داد.
تجربه دنیا نشان داده است که این شرکتهای کوچک و چابک هستند که میتوانند نیازی را در جامعه شناسایی کنند و راهکاری ارائه دهند که توسعه سریع و بزرگی ایجاد کند. به عقیده من، کمی زود است که وقتی این فرصتهای برابر داده نشده، بگوییم آیا سرویسی هنوز به موفقیت دست پیدا کرده یا خیر.
در نشستی که هفته گذشته برگزار شد، گفته شد که از ۱۱۰هزار تراکنشی که روزانه انجام میشود، درصد کمی از آن فینتکها هستند، باید جزئیات دقیقتری داشته باشیم که این ۱۱۰هزار تراکنش روزانه چه نوع تراکنشی هستند؟ تراکنش مالی جابهجایی، تراکنش خرید شارژ یا تراکنش پرداخت قبض؟ بعضی از این بازارها، بازارهای قدیمی و جاافتادهای هستند مانند خرید شارژ و پرداخت قبوض که نمیتوان در مقام مقایسه از آنها مایه گذاشت.
این سرویسها همگی سرویسهای نوپایی بودند که رشد کرده و در حال حاضر هرکدام، یک استارتاپ جاافتاده به حساب میآیند. با تمام محدودیتها و سختیهایی که برای ورود به بازار مالی ایران وجود دارد، میبینیم که فینتکها در حوزههای جدیدی حضور پیدا کردهاند ولی برای پیداشدن ستارههای بزرگ در این حوزه باید کمی فرصت داد.
و در پایان اینکه تمام حرکتها باید در جهت رضایتمندی و سود کاربران باشد. کاربران وقتی ببینند که برایشان ارزشی ایجاد میشود، هزینه آن را پرداخت خواهند کرد. به این ترتیب یک سرویس پایدار و قابل توسعه شکل میگیرد. ممکن است این سرویس در اثر همکاری استارتاپها و بانکها یا شرکتهای بزرگ به وجود آید و الزاما شاید رقابتی بین آنها وجود نداشته باشد. در نهایت باید سمت سود کاربران حرکت کرد که یک کاربر چطور میتواند نفع و رضایتمندی بیشتری داشته باشد.