جذب سرمایه

قوانین را مشخص‌تر و شفاف‌تر کنیم

پیش ‌از این بارها در همین صفحه و جاهای دیگر گفته‌ایم که نداشتن قانون از داشتن قانون بد هم بدتر است و ما هنوز نمی‌دانیم تکلیف استارتاپ‌های فین‌تک چیست. در حال حاضر شرکت‌های دولتی و خصوصی و نهادهای عمومی استارتاپ‌ها را تشویق می‌کنند و برخی از کاسبان هم تصور می‌کنند استارتاپ‌های فین‌تک هم چیزی مثل شرکت‌های سخت‌افزاری است و می‌شود از کنار آن‌ها پول خوبی درآورد و این شده که این روزها همه دوست دارند با استارتاپ‌های فین‌تک عکس یادگاری بگیرند و این مصیبتی شده برای استارتاپ‌های فین‌تک. اما استارتاپ‌های فین‌تک ایران به چه چیزی احتیاج دارند؟ آیا آن‌ها محتاج رویدادهای رنگ‌ووارنگ هستند یا نیازشان این است که قانون‌گذار تکلیف را مشخص کند؟ چه مدت از وقتی که بچه‌های خلاق در ایران شروع به راه‌اندازی استارتاپ‌های فین‌تک کردند، می‌گذرد؟ تا چه زمانی باید منتظر ماند که نهادها و دستگاه‌های ذی‌ربط تصمیم بگیرند تکلیف را مشخص کنند؟ آیا باید منتظر بمانیم که مانند موسسه‌های مالی غیرمجاز، شاهد رشد این استارتاپ‌ها باشیم و بعد یکی‌یکی با آن‌ها برخورد کنیم؟ این روزها بسیاری از ما در حال تشویق کردن جماعت هستیم که استارتاپ فین‌تک بزنند ولی آیا فقط تهییج کافی است؟ زمانی مسعود کیمیایی و موسی غنی‌نژاد به میزبانی هفته‌نامه تجارت فردا با هم گفت‌وگو کردند و کیمیایی جایی از این گفت‌وگو درباره واقعه ۲۸ مرداد گفت: «من توی مغازه خراطی برادران میانه‌ساز که میل زورخانه می‌ساختند، در چهارراه سرچشمه، از پشت کرکره مغازه آن لحظه‌ای را دیدم که مردی تیر خورد و افتاد روی زمین؛ دیدم که با خونی که از تنش جاری بود نوشت «یا مرگ یا مصدق» و بعد وقتی قاف را کشید، در دم جان داد.» پاسخ غنی‌نژاد: «اینکه شما با آدم‌هایی زندگی کرده‌اید که به عقیده شما انسان‌های والا و خوبی بوده‌اند دلیل بر این نمی‌شود که حرفی که می‌زدند یا اندیشه‌ای که ترویج می‌کردند، درست بوده است. شما کسی را دیده‌اید که در خیابان تیر می‌خورد و بعد با خون خود می‌نویسد «یا مرگ یا مصدق» و بعد می‌میرد. این تصویرسازی شما برای فیلم درست کردن ممکن است زیبا و هنری باشد اما به درد بحث فکری نمی‌خورد.»

حال‌وروز این روزهای فین‌تک هم همین است. تصویرسازی‌های زیبا و احساسی! تصویرسازی‌های جذاب! چیزهایی که به درد فیلم می‌خورد، نه بحث فکری. این‌که بگوییم بچه‌ها بیایید وسط میدان و از هیچ‌چیز نترسید و محکم باشید، چه فایده دارد؟ این‌که بگوییم نوآوری خیلی چیز خوبی است، چه معنایی دارد؟ این روزها کسب‌وکارهای بزرگ یک مشکل دارند و کسب‌وکارهای کوچک هزار و یک مشکل! کسب‌وکارهای بزرگ رقیبی دارند به نام دولت ولی کسب‌وکارهای کوچک هزار و یک مشکل کوچک دارند.

وقتی تجربه کشورهای کم سروصدای اروپایی را بررسی می‌کنیم، باورکردنی نیست که بسیاری از کشورها زمینه فعالیت را برای کسب‌وکارهای کوچک فراهم کردند و در این کشورها، گاهی تا ۹۹ درصد شرکت‌ها، کسب‌وکارهای کوچک هستند. این‌که ما بگوییم فین‌تک خوب است و بعد شرایطی را فراهم کنیم که این کسب‌وکارها نتوانند راحت نفس بکشند را چطور باید تعبیر کرد؟ تا کی می‌توان دلخوش به حرف‌های قشنگ و رویدادهای شیک بود؟ تا کی باید منتظر ماند که این استارتاپ‌ها یکی‌یکی دچار مشکل شوند و کنار بکشند؟ هر استارتاپ فین‌تکی که به دلیلی به‌جز شکست در رقابت، از صحنه روزگار محو می‌شود، دست‌ودل ما هم می‌لرزد که اصلا کار درستی می‌کنیم که جوان‌های این مملکت را تشویق به راه‌اندازی استارتاپ مالی می‌کنیم…؟! ما هرجایی که هستیم، مسئولیت سنگینی داریم.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *