چند هفته پیش وقتی در مخالفت با تپسی و اسنپ عدهای را به مجلس گسیل کردند تا علیه این دوشرکت شعار بدهند، مجموعه تحت امر یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در تهران اعلام کرد دوشرکت استارتاپی فوق فعالیتشان غیرقانونی است.
به فاصله چند هفته حالا همان مدیر با حمله به دولت که مدیریت شما منسوخ شده و برای ۵۰ سال پیش است، متذکر میشود «حالا دیگر زمانه اسنپ و تپسی است»! و بعد هم تاکید میکند «با توجه به توسعه تکنولوژی و استفاده از امکاناتی همچون اسنپ و تپسی اینکه هر فرد یک خودرو داشته باشد، مایه افتخار نیست و امروز در مسائل مختلف نگاه و تفکر متحول شده است.»
در جبهه مقابل هم یک نامزد اصلاحطلب در برنامه تلویزیونی انتخاباتیاش تاکید میکند که ما باید بگذاریم استارتاپها در کشور راه بیفتند. «ایران میتواند مرکز اشتغال نیروهای دانشگاهی باشد. آیتی و آیتیسی در توسعه کشور معجزه میکنند. ما باید بگذاریم استارتاپها در کشور راه بیفتند و به بهانههای واهی برای نخبگان و دانشجویان محدودیت ایجاد نکنیم. چرا با یک مهر مانع شویم که بهانه به کشورهای دشمن بدهیم.»
او تاکید میکند بگذارید استارتاپیها کار خودشان را بکنند و جای نگرانی نیست. «دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ما از چنان اقتداری برخوردار هستند که ما به آنها اطمینان داریم.»
فارغ از انگیزه داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری در نامبردن از استارتاپها، در تاریخ کشورمان برای اولینبار است که در انتخابات ریاست جمهوری مردم واژه استارتاپ را میشنوند؛ واژهای که تا دیروز و حتی امروز برخی مدیران دولتی بهخاطر آنکه جایگاهشان را ازدست ندهند، حاضر نیستند اسم استارتاپ را بر زبان جاری کنند و ترجیح میدهند برای احتیاط واجب به شرکتهای استارتاپی بگویند «دانشبنیان»، حال آنکه میدانیم شاید برخی شرکتهای استارتاپی ماهیتی دانشبنیان داشته باشند اما اینکه بخواهیم همه استارتاپ را دانشبنیان اطلاق کنیم، اشتباه است.
آنچه بیش از همه اینها برای ما استارتاپیها اهمیت دارد و حتی مایه خوشحالی است، ورود استارتاپها و کلمه استارتاپ به گفتمان رسمی مسئولان طراز اول نظام – چه اصولگرا و چه اصلاحطلب- است که میتوان آن را نقطه عطفی برای استارتاپهای ایرانی دانست. یقینا با گرمترشدن تنور انتخابات بیشتر از استارتاپها خواهیم شنید و این اتفاق نویدبخش آن است که در دورههای بعدی ریاست جمهوری هر کاندیدایی بخشی از برنامه اقتصادیاش را به استارتاپها اختصاص خواهد داد.
اما چه چیزی باعث شد نامزدهای ریاست جمهوری به اهمیت کلیدواژهای به نام استارتاپ برای جلب آرای مردم پی ببرند.
کافی است به آمار جدید وزیر ارتباطات که چند روز پیش ارائه کرده، توجه کنیم: «در ابتدای دولت بین ۳ تا ۴ میلیون نفر از اینترنت استفاده میکردند و اکنون به ۴۳میلیون نفر رسیدهاند». «فضای مجازی» و «استارتاپ» کلمات کلیدی هستند که برای استفادهکنندگان از اینترنت آشناست و این طبیعی است وقتی با یک جامعه هدف ۴۳ میلیون نفری برای رأیآوری مواجه هستیم برای هر نامزدی اهمیت دارد چیزی بگوید که جمعیت میلیونی را خوش آید و بهزعم نامزدهای محترم مخاطب حس کند وی فردی مترقی و عالم به علم روز است.
از طرفی مسئولان و نامزدهای محترم میدانند تاثیر تحریمهای ظالمانه به مرور در بخشهای مختلف اقتصاد کشور بروز و ظهور خواهد داشت. به دلیل عقبماندگی مشاغل سنتی از دانش و مدیریت روز، جایی در بازارهای رقابتی نخواهند داشت بر همین اساس پیشبینیها نشانگر آن است که در سالهای آتی بیش از ۴۰ حتی گفته میشود ۶۰درصد از شرکتهای سنتی شکست خواهند خورد.
اگرچه استارتاپها ذاتا شرکتهایی خطر پذیرند و بخش قابل توجهی از آنها نیز شکست را به دلایل دیگری تجربه خواهند کرد اما آنها که میمانند جایگزین شرکتهای سنتی خواهند شد. به تعبیری بازگشت سنتیها سخت و حتی امکانپذیر نیست. از طرفی همانطور که آمارهای وزیر ارتباطات نیز گویای آن است، بخش قابل توجهی از مصرفکنندگان و کسبوکارها از بستر واقعی به فضای مجازی نقل مکان خواهند کرد.
۴۳ میلیون استفادهکننده از اینترنت یعنی بهوجود آمدن مشاغل متعدد در بستر وب. قبلا هم گفتهام هرکدام از شما جوانان که در اندیشه راهاندازی استارتاپ هستید یا استارتاپی را بنیان گذاشتهاید، یا مدیر یا سرمایهگذار یک ویسی یا شتابدهنده و… هستید، ذرهای شک نکنید آینده از آن ما استارتاپیهاست. تنها رقیب جدی که میتواند در این راه ما را از میدان بهدر کند، خودمان هستیم.
اگر دانش خودمان را بهروز کنیم و افزایش ندهیم. اگر تجربهاندوزی نکنیم و یکسره به موفقیت و پیروزی بیندیشیم و سرمست پیروزیهای مقطعی باشیم و به شکست فکر نکنیم و از شکستهایمان درس نیاموزیم، خودمان خودمان را شکست خواهیم داد.
در غیر اینصورت با بازاری مواجه هستیم که ۹۹درصد آن در اختیار استارتاپها نیست و وزیر هم میگوید ۴۳ میلیون نفر از مردم ایران از اینترنت استفاده میکنند و این را هم اضافه کنید که ۳۷ میلیون نفر از مردم ایران هنوز دسترسی به اینترنت ندارند و بر همین اساس آیندهای را تصور کنید که دسترسی اینترنت برای بخ برای چند نسل که بتوانند بترکانند و لذت ببرند از ارزشآفرینی و کاش قبلا توجهی از مردم ایران فراهم شود. این تابلو پیشرو ویو ابدی استرآفرینی استآتارپی.
اما علاوه بر آنکه کمبود دانش، تجربه و نیندیشیدن به شکست ما را از میدان بهدر خواهد کرد، این نکته را هم در نظر داشته باشید در کنار آمار ۴۳ میلیون نفری آقای وزیر، مدیر عامل تلگرام هم میگوید ۴۰ میلیون نفر از مردم ایران از تلگرام استفاده میکنند و از آن طرف وزیر ارتباطات میگوید در ۴ سال ریاست جمهوری روحانی ۳۰ میلیون سیمکارت بدون هویت وجود داشته که به آن سامان داده شده است و شما به خوبی میدانید سیمکارت بدون هویت چه کارکرد و معنایی در کشورما دارد.
در یک کلام این ۴۳ میلیون نفر اگرچه دسترسی به اینترنت دارند اما در اینترنت زیست نمیکنند، زیست به معنای استفاده از اینترنت برای تسهیل زندگی، دادوستد و انجام تراکنش مالی. از این رو جامعه ما نیاز به یک نهضت فرهنگی دارد که مردم را تشویق کند در کنار چتکردن و انجام امور سرگرمکننده از اینترنت برای تسهیل زندگی و رفاه بیشتر استفاده کنند. در این حوزه هم اگر منتظر دولتها باشیم، سالهای زیادی فرصتهای بزرگی را از دست خواهیم داد، در کنار اقدامات دولت باید خودمان این نهضت فرهنگی را از استارتاپهایمان کلید بزنیم بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی در شهرهای بزرگ و کوچک مردم را ترغیب به استفاده مفیدتر و بیشتر از اینترنت کنیم.
حرف آخر:
واعظی وزیر ارتباطات میگوید «بازار ICT از ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیون تومان در ابتدای دولت یازدهم به بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان در حال حاضر افزایش یافته و تمام سعی خود را میکنیم این سهم تا پایان برنامه ششم به بیش از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برسد.» آیا به این اندیشیدهاید که سهم ما استارتاپها از این بازار بکر چه مقدار است.
آینده ۱۲۰ هزار میلیاردی سهم کسانی است که با اراده، پشتکار، خستگی ناپذیری و باعشق استارتاپشان را بنا کنند و با قدرت جلو بروند. شک نکنید، آینده از آن ماست.