دغدغه‌های استراتژیک

انگیزه‌های سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی

0

باتوجه به نقش سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی در تحقیق و توسعه، سرمایه‌گذاران اینچنینی برای سرمایه‌گذاری خطرپذیر به انگیزه‌های استراتژیک و مالی تمایل دارند. یک مطالعه نشان می‌دهد که ۶۴ درصد شرکت‌ها به‌منظور شروع فعالیت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی انگیزه‌های استراتژیک و ۳۶ درصد انگیزه‌های مالی دارند.

با نگاهی دقیقتر متوجه می‌شویم که ۶۶درصدِ سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی هم انگیزه استراتژیک دارند و هم مالی. این یافته‌ها به تأیید این موضوع می‌پردازد که دیدگاه سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی در درجه اول بر استراتژی متمرکز است؛ اما خود را از لحاظ مالی مورد سنج قرار می‌دهند.

با وجود تمایل به انگیزه‌های استراتژیک، شاید توافقی میان سرمایه‌گذاری استراتژیک و بازده مالی برقرار نشود. در مطالعه صورت‌گرفته، ۷۷درصد پاسخ‌دهندگان ادعا می‌کنند که کمتر از ۳۰درصد سرمایه‌گذاری‌ها ارزش خود را از دست می‌دهند و ۶۵ درصد ادعا می‌کنند که یک تا دو برابر بازگشت سرمایه دارند.

سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی انتقادهایی را در خصوص فرآیند بلوغ‌نیافته سرمایه‌گذاری دریافت کردند و همین موضوع باعث افزایش نگرانی در خصوص مشارکت در اکوسیستم سرمایه‌گذاری خطرپذیر شد و چالش‌هایی را به وجود آورد. مدیر سابق بخش سرمایه شرکت اینتل ادعا می‌کند که شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر از سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی به عنوان سرمایه هوشمند یا آخرین منبع مالی یاد می‌کنند و آن را ارزشمند می‌دانند.

اهداف اعلام‌شده سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی اغلب با ساختارهای واقعی و اندازه‌گیری عملکرد در تعارض است. برای مثال، شاید یک سرمایه‌گذار خطرپذیر شرکتی ادعا کند که به دنبال بازده مالی است؛ اما شاید صندوق‌های بازنشستگی نتوانند بدان شکل جبران خسارت کنند و ممکن است با زیان مواجه شوند.

این موضوع نشان‌دهنده این است که انگیز‌ه‌های سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی با انگیزه‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر متفاوت است و باید همیشه این مطلب را مورد توجه قرار دارد. همینطور، ممکن است برخی از آنها به دنبال پورتفولیوی شرکت‌ها و برخی به دنبال ارزیابی‌های ناکارآمد باشند و با در بسته مواجه شوند.

اهداف

سرمایه‌گذارن خطرپذیر شرکتی طیف وسیعی از اهداف استراتژیک را دنبال می‌کنند. شاید اهداف مزبور تصمیمات مربوط به سرمایه‌گذاری را تحت‌تأثیر قرار دهد. داده‌ها نشان می‌دهدکه هیچ هدف منحصر به فردی مانند ادغام یا اکتساب از طریق شرکت مادر وجود ندارد.

در مقابل، بیشترِ انگیزه‌های استراتژیک توسط شرکت مادر و بر اساس اولویت‌های استراتژیک ایجاد شده‌اند. در حال حاضر، اهدافی از قبیل شناسایی تکنولوژی‌های جدید برای مشتریان وجود ندارد و احتمال می‌رود این موضوع به‌طور مستقیم با بازگشت مالی در ارتباط باشد. به طور کلی، این اهداف در مقایسه با بازده مالی و به دست آوردن مزایا در طیف وسیعی از دسته‌بندی‌ها قرار دارند.

اهداف استراتژیک سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی اغلب در ۵ دسته طبقه‌بندی می‌شوند که هر کدام دارای شاخص‌های کلیدی مشخصی هستند. استراتژی‌های ذکرشده عبارتند از دستیابی به تکنولوژی جدید، دنبال‌کردن روندهای بازار و هوش بازار، رابطه‌ی جدید تجاری، فعالیت‌های ادغام و اکتساب و نوآوری در مدل کسب‌و‌کار.

به علاوه، شاخص‌های کلیدی عملکرد نیز به ترتیب شامل تعداد محصولات جدید، که به بازار‌های جدید ارائه می‌شود، تعداد منابع معاملات و ارزش‌گذاری و تعداد بخش‌هایی که برای ورود آماده می‌شوند، تعداد طرح‌های اجراشده، تعداد اکتساب‌های صورت‌گرفته از طریق شرکت مادر و آخرین مورد دستیابی مشتریان جدید و بازارهای جغرافیایی جدید می‌شود.

میزان سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی برای دستیابی به عملکرد مالی به‌طور دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است. سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی به‌طور معمول گزارش‌های خود را به شرکای تضامنی خارجی ارائه نمی‌دهند و اطلاعات عملکرد خود را در شرکت‌های تابع شرکت مادر افشا نمی‌کنند.

در تلاش برای ایجاد استانداردهایی در خصوص عملکرد مالی سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی مطالعه‌ای بر روی ۹۵ سرمایه‌گذار خطرپذیر شرکتی که در ۱۰ حوزه فعالیت می‌کردنند، صورت گرفت و آن‌ها را بر اساس نرخ بازشگت داخلی دسته‌بندی کردند. ۶۱ درصد از پاسخ‌دهندگان دارای نرخ بازشگت داخلی بیش از ۱۱ درصد و تنها ۵ درصد از آن‌ها نرخ بازگشت داخلی منفی داشتند. این نتایج نشان می‌دهد که متوسط بازگشت سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی به مانند شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر مستقل می‌باشد.

سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی ارزش‌گذاری بالاتری برای استارتاپ‌ها در مقابل سرمایه‌گذاران خطرپذیر مستقل قائل هستند، اما قادر به بهتر کردن نتایج هستند. ادعاهای جسورانه توسط سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی به توانایی آن‌ها برای افزایش پورتفولیو شرکت‌های مورد حمایت خودشان برمی‌گردد، این موضوع نشان‌دهنده این است که سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی می‌توانند خروج معقول را افزایش و زیان‌های مربوط به ارزش‌گذاری را کاهش دهند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.