متولد سال ۶۵ در شهرستان لار از استان فارس است. یک سال بعد از تولدش به شیراز آمده و بزرگشده شیراز است. لیسانس کامپیوتر از دانشگاه آزاد شیراز دارد. بچهدرسخوان بوده و باهوش.
گزارش امروزمان درباره سهیل شهیدی است؛ بنیانگذار پیمنت ۲۴؛ کسی که هرچه را خواسته، اول رویایش را ساخته و با رویایش به خواب رفته، بعد داشتنش را تجسم کرده و بعد برای رسیدن به آن برنامهریزی کرده است.
در یک حرکت انتحاری به هنرستان رفتم
بچهدرسخوانهای آن زمان یا باید تجربی میخواندند یا ریاضی. اما سهیل در یک حرکت انتحاری هنرستان را انتخاب میکند با این شرط که دانشگاه را بیخیال نشود. این قول را پدرش از او میگیرد.
میگوید نمیخواسته از کامپیوتر جدا شود، اما اگر تجربی یا ریاضی را انتخاب میکرد، آن هم در مدرسه غیرانتفاعی، همه وقتش را باید صرف درسخواندن میکرد و از کامپیوتر جدا میشد. مخالفت شدید خانواده هم اثری نداشته و سهیل انتخاب خودش را کرده بود.
حدودا سال پنجم دبستان در خانه اقوام با کامپیوتر و محیط داس آشنا میشود. اولین کارهایش در پینت (محیط نقاشی) بوده و بازیهایی از این دست. نخستین استفادهاش از کامپیوتر دیدن فیلم بوده؛ مثل تارزان و پلنگ صورتی. اولین کامپیوتر خودش را سال دوم راهنمایی خریده. پنتیوم ۲ با ۱۲۸ مگابایت رم!
«رویای من داشتن یک کامپیوتر شخصی بود. قبل از آن با آتاری و پلیاستیشن و سهگا مشغول بودیم، اما چون پدرم هر چیزی را به سختی در اختیارم قرار میداد، خرید کامپیوتر برای من یک رویا شده بود. پدرم معتقد بود که برای بهدست آوردن هر چیزی باید سخت تلاش کنم. آن زمان اینترنت عمومی نشده بود و ما نام اینترنت را از بچههای اساتید دانشگاه که سهمیه استفاده از اینترنت را داشتند، شنیده بودیم. آن زمان هنوز دایالآپ رایج نشده بود.»
شبها با فکر آتاری میخوابیدم
از بچگی خیلی مغرور بودم و دوست داشتم در ازای هر چیزی که میگیرم، پولش را بدهم. همیشه تفکر داشتن یک زندگی ایدهآل و اشرافی را داشتم. همیشه دوست داشتم که پول زیادی به دست بیاورم. در ۱۹سالگی که بهتازگی وارد دانشگاه شده بودم، از بچههای کلاس با مستند راز آشنا شدم و آن را از اینترنت دانلود کردم.
این مستند من را دگرگون کرد. چیزی را که سالها در من بود، به من شناساند. اینکه هر آن چیزی را که به آن فکر کنی، میتوانی تجسم کنی و به دستش بیاوری. من اگر آتاری میخواستم، شبها با فکر آتاری میخوابیدم. وقتی کتاب راز را طی یک هفته خواندم، مهارتهایی به دست آوردم که با استفاده از آنها میتوانستم هر چیزی را که میخواهم تجسم کنم و هدفگذاری کنم و زمان مشخص میکردم که حتما به آن برسم.
متولد عصر انجمنها و تالارها
سایتهای مختلف را چک میکرده و در سال ۲۰۰۰ انجمنهایی مانند پیسی ورد و پرشین تولز ایجاد شده بود و مشارکتها زیاد شده بود. «همیشه دوست داشتم من هم یک سایت داشته باشم.»
سال سوم دبیرستان و در تابستان به پیشنهاد پدرش در مغازه موبایلفروشی یکی از آشنایان مشغول به کار میشود. ۲ ماه شاگردی میکند و یک ماه آخر تابستان را به فروش جنس عمده به موبایلفروشی شیراز میپردازد، چون بعد از ۲ ماه کار را یاد گرفته بودم؛ سال ورود نوکیا ۶۶۰۰ به بازار یعنی حدودا سال ۲۰۰۳٫ سمپلهای موبایلها را با دوچرخه به مغازهها معرفی میکرده و در پایان تابستان دوبرابر دریافتی یک کارمند، درآمد داشته است.
«با پول آن یک دوربین خریدم چون همیشه به تکنولوژی علاقهمند بودم. کلا همیشه خواستههای ناتمامی داشتم و چون خانواده به سختی آنها را برآورده میکرد، همین انگیزهای شد که خودم دست به کار شوم و در سال ۲۰۰۵، یک سایت تخصصی موبایل با نام پارسی فرامز راهاندازی کنم.»
هیوندای کوپه میخواستم
وقتی سایتم فیلتر شد، سایتی خارجی راهاندازی کردم و درآمد زیادی از آن طریق داشتم. با وجود آن سایت حتی درآمد ماهانه تا ۲۰ میلیون را برای خودم تجسم میکردم. وقتی به خانواده میگفتم، بیشتر به من میخندیدند و باور نمیکردند. روزی در یکی از خیابانهای شیراز اتومبیلی از کنارم گذشت و من فکر کردم که فراری است.
بعدها فهمیدم که هیوندای کوپه است که آن زمان ۳۵ میلیون تومان بود و من آن زمان داشتم قسط یک ۲۰۶ هفت میلیونی را پرداخت میکردم. کمی بعد در شیراز نمایشگاهی شرایط خرید هیوندای کوپه را قسطی کرد. ۱۵ میلیون پول پیش و ۳ میلیون قسط. ۱۵ میلیون از پدرم گرفتم و من ۶ماهه کوپه را صاحب شدم. ۲۰۶ رو هم نفروختم.
ماه دوم و سوم درآمدم نجومی بالا رفت و درآمد ۳ میلیونی من به بیش از۱۰میلیون تومان در ماه رسیده بود. درآمدهای دلاری را به مصارف ارزی داخلی میرساندم و درآمدم در حال افزایش بود. بعد از اتومبیل، خانه و مغازه و… را هم خریدم و طی ۳ سال همه آنچه را که تجسم کرده بودم، داشتم؛ یعنی در سال ۲۰۰۸ و هیوندای کوپهای که خریدم، مدل ۲۰۰۷ بود.
درآمد دلاری، رویایی در دسترس
پیمنت ۲۴ کسبوکاری ۱۰ ساله است و بنیانگذاری ۳۲ ساله دارد به نام سهیل شهیدی؛ شیرازیالاصلی که سالها پیش با راهاندازی وبسایتی خارجی توانست درآمد دلاری قابل توجهی نصیب خود کند. قبل از آن وبسایتی در ایران داشته که بعد از ۲ سال فیلتر میشود.
در واقع شهیدی از نخستین افراد اکوسیستم است که با پدیده فیلترینگ مواجه شده و همین موجب شده تا در سال ۲۰۰۷، کسبوکار خارجیاش را راهاندازی کند؛ کسبوکاری که سهیل بعدها به عشق راهاندازی استارتاپ بزرگی در ایران، فعالیتش را محدود میکند و البته الان سخت پشیمان است.
اما درآمد دلاری این روزها و با کاهش ارزش ریال در برابر دلار، بار دیگر در کانون توجهات قرار گرفته و به مسیر خوبی برای کسب درآمد تبدیل شده است. به همین دلیل هم کسبوکارهایی چون پیمنت ۲۴، در پی تسهیل روند درآمدهای دلاری و دریافت آن هستند. همچنین پرداختهای دلاری را انجام میدهند.
به همین دلیل هستند افرادی که چنین کسبوکارهایی را محصول شرایط خاص میدانند و معتقد هستند که این کسبوکارها تنها در شرایط تحریم قد علم میکنند اما شهیدی با دفاع تمامقد از کسبوکارش معتقد است اتفاقا اگر تحریم نبود، وضعیت بسیار بهتری داشتیم و با ذکر مثالهایی شیوههای درآمدزایی از روشهای دیگر را توضیح میدهد. علاوه بر این مسائل، شائبههای زیادی هم در مورد گرانی خدمات کسبوکارهایی چون پیمنت۲۴ مطرح است.
شهیدی با دفاع از قیمتهایشان، میگوید هزینهها و ریسکهای چنین کسبوکارهایی بسیار بالاست و قیمتها هم منصفانه. سهیل شهیدی در گفتوگو با «شنبه» از آغاز به کارش، رویاهای کودکیاش، شیوههای رسیدنش به آنچه میخواسته، آینده کسبوکارش و آدمهای مورد علاقهاش در فضای وب حرف زده است.
-
سهیل، الان بحث درآمد دلاری خیلی داغ شده. خود تو سابقه طولانی در زمینه درآمد دلاری داری. کمی در مورد آن صحبت کن و بگو چرا چنین سایتی راهاندازی کردی و چه خدماتی ارائه میدادی؟
من حدودا در سال ۲۰۰۵، وبسایتی در زمینه موبایل و کامپیوتر راهاندازی کردم به نام پارسیفرامز. ۲ سال هم برایش زحمت کشیدم و تقریبا به یک برند تبدیل شده بود، اما در سال ۲۰۰۷ فیلتر شد و کسی هم صدای اعتراض ما را نشنید.
وقتی زحمت دوسالهام هدر رفت، با خودم گفتم که باید قید فعالیت در فضای وب ایران را بزنم چون هر آن با اعمال سلیقهای ممکن است که یک سایت فیلتر شود و از دست برود. بنابراین تصمیم گرفتم که به بازار جهانی وارد شوم. به دلیل علاقهام به فضای وب و موبایل و کامپیوتر، اوایل سال ۲۰۰۷ یک وبسایت خارجی راهاندازی کردم؛ وبسایتی که تبلیغات کمپانیهای خارجی را منتشر میکرد.
این وبسایت پیشرفت خیلی سریعی داشت چون سئو و تبلیغات را هم مطالعه میکردم و در این زمینه تخصص خوبی به دست آورده بودم و اینقدر روی سایتم با برنامه کار کرده بودم که روزانه ۳۶۰هزار آیپی از گوگل میگرفتم و به رنک ۵۰۰ دنیا رسیدم. این ترافیک بالا موجب شد که با شرکتهای تبلیغاتی و کمپانیهایی که میخواستند محصولشان را معرفی کنند، همکاری کنم و درآمدزایی دلاری و ارزیام آغاز شد.
-
در مورد اینکه چگونه درآمدت به دستت میرسید و اینکه کمپانیهای خارجی به چه صورت به تو پرداخت را انجام میدادند، بیشتر توضیح بده..
در اوایل با یک ایرانی در خارج از کشور کار میکردم و آن فرد از هر مقدار درآمد، ۵۰درصد را برمیداشت. کمی بعد این فرد کل درآمد را بالا کشید. به فکر چارهای افتادم که این مشکل را حل کنم. یکی از اقوامم در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل میکرد و من هم به خوابگاه طرشت رفت و آمد داشتم.
از طریق یکی از دوستهایش که در کانادا مستقر شده بود، نخستین حساب پیپل را راهاندازی کردم و درآمدهایم وارد این حساب میشد. این اتفاق مربوط به سال ۲۰۰۸ است و من ۲۲ ساله بودم.
درآمدم هر ماه بیشتر میشد چون با کمپانیهای بزرگ تبلیغاتی مانند گوگل ادسنز، ادبرایت و… کار میکردم. البته کار مهمی که کردم این بود که در انجمنی به نام دیجیتال پوینت که همه وبمستران خارجی در این انجمن تجربیاتشان را به اشتراک میگذاشتند، حضور پیدا کردم.
همه کمپانیهای تبلیغاتی هم یک نماینده آنجا داشتند و چون ترافیک سایتم بالا رفته بود، روی سیستمهای تبلیغاتی مطالعه میکردم و با آزمون و خطا، روشها و سیستمها را بررسی میکردم که کدام بیشترین درآمد را برایم دارد. در واقع راه به دست آوردن درآمد از ترافیک را یاد گرفته بودم و نسبت به سایتهای مشابه خودم، من چون سیستمهای تبلیغاتی را بهتر میشناختم، درآمد چندبرابری داشتم.
دیگر هر ماه افزایش درآمد داشتم و صاحب حساب کانادا به خاطر مالیات نمیتوانست بیش از این با من همکاری کند. بنابراین از طریق یک آشنای دیگر در کشور امارات متحده عربی حساب باز کردم و از آن به بعد درآمدم به حساب کشور امارات میآمد که دغدغه مالیات را هم حل کرده است.
-
درآمد ماهانهات در آن زمان به چه میزان رسیده بود؟
در نقطه اوج تا ماهی ۹۵هزار دلار بوده است. البته آنزمان قیمت دلار خیلی پایین بود.
-
این درآمد را چگونه به ریال تبدیل میکردی؟
در آن زمان در انجمنها بهویژه پرشین تولز، تاپیک میزدم که پرداختهای ارزی را انجام میدهم. در سال ۲۰۰۹ اعتبار خوبی در بازار به دست آورده بودم و اینقدر درآمد خرید ارزی من زیاد بود. همین هم موجب شده بود که بتوانم نرخ دلار را رقابتی در بازار تزریق کنم.
-
تو کسبوکار خوبی داشتی و درآمدت هم بالا بود؛ ایده پیمنت ۲۴ از کجا آمد و چرا به فکر راهاندازی این کسبوکار افتادی؟
در واقع قصدم از راهاندازی پیمنت ۲۴، تبدیل درآمد دلاریام به ریال بود. بعد از مدتی که از درآمد دلاری گذشت، اینقدر مشتری زیاد شد که همه از من نرخ دلار را میپرسیدند و در یاهو مسنجر پیامهای روزانه فراوانی برای نرخ دلار و موجودی ارزی داشتم. همین هم موجب شد که به فکر راهاندازی وبسایتی بیفتم که در آن هم نرخ دلار را براساس لحظه درج کنم و هم موجودی دلارم را بگویم و نرخها را اعلام کنم.
بنابراین، ۶۰۰ هزار تومان برای طراحی پیمنت۲۴ پرداخت کردم. در واقع یک فرم سفارش ساده بود که با اچتیامال بالا آمده بود. دریافت و پرداخت هم از طریق ایمیل انجام میشد و اطلاعات را روی ایمیل یاهو برای مخاطب ارسال میکردم. کماکان این مسیر را بهتنهایی ادامه میدادم.
آن زمان هنوز اکوسیستم شکل نگرفته بود و مثلا دیجیکالا حدودا همان سال راهاندازی شده بود. شاخهای آن زمان بیشتر تالارهای گفتوگو بودند. این تالارها در آن زمان درآمد داشتند و مثلا پرشین تولز به واسطه انجمنی که داشت، از خدمات هاستینگ و… درآمد داشت. آن زمان خردهفروشی و خرید و فروش کالا و کسبوکارهای اینچنینی هنوز رایج نشده نبودند.
-
درآمد کسبوکار خارجیات همچنان در حال رشد بود؟
بله و حتی در آن سالها اینقدر وبسایت خارجی من رشد کرده بود و مورد اطمینان بود که به دیگر سایتهای خارجی مشاوره تبلیغاتی میدادم و پورسانت میگرفتم و درآمدم چندبرابر شده بود.
نکته جالب این بود که هر وبسایتی نمیتوانست با شرکتهای بزرگ تبلیغاتی کار کند و فقط وبسایتهای پرمیوم و پرقدرت و پرترافیک میتوانستند با آنها کار کنند. به همین دلیل سایت من چون پرترافیک بود، میتوانست تبلیغات سایتهای کوچکتر را در وبسایتهای شرکتهای بزرگ تبلیغاتی قرار دهد.
این روند ادامه داشت تا سال ۲۰۱۱ که معافیت خدمت سربازی را به خاطر دلایل پزشکی دریافت کردم. هنوز کارت معافیتم نیامده بود و در حالی که تنها مهر مجازبودن برای خروج از کشور را داشتم، به مالزی رفتم که زبانم را قوی کنم و به استرالیا یا آمریکا بروم، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چه چیزی در من موجب شد که تصمیمم را عوض کردم و به ایران برگشتم. در آن سالها کسبوکارهایی مانند دیجیکالا هم مشهور شده بودند و در حال رشد بودند و من با خودم میگفتم که به ایران برگردم و کسبوکار بزرگی راهاندازی کنم.
-
کسبوکار خارجیات را کاملا کنار گذاشتی؟
کسبوکار خارجی را محدود کردم چون میخواستم زمان زیادی را صرف پیمنت ۲۴ کنم تا به برندی معتبر تبدیل شود. در کنار آن میخواستم سرویسی هم راهاندازی کنم به نام سرویس نقدکردن درآمد ارزی که تجربههای خودم را در اختیار دیگران قرار دهم تا آنها هم بتوانند درآمدهای ارزی را نقد کنند.
جالب است بدانید که در آن زمان درآمد ارزی من بیش از ۹۰هزار دلار در ماه بود و پیمنت ۲۴ ماهانه تنها یک و نیم میلیون تومان درآمدزایی داشت، اما من تصمیمم را گرفتم و قید آن همه پول را زدم و به ایران آمدم.
در سال ۲۰۱۳، درآمد کار خارجیام صفر شد و درآمد من از پیمنت ۲۴، تنها ۱۰ میلیون تومان بود. شاید اگر فرد دیگری بود، بابت این تفاوت درآمدی سکته میزد، اما من به هدف بزرگی فکر میکردم که پیمنت۲۴ میخواست برندی بزرگ شود.
در همان سال، دفتر تهران را راهاندازی کردم. قبل از آن همه کارها را از خانه انجام میدادم و تنها راه ارتباطی من با مشتریان هم یک خط ایرانسل بود. آذرماه ۹۳، دفتر شیراز را راهاندازی کردیم. این کار توسعه یافت و تعداد نیروها به حدود ۷۰ نفر رسید و الان حدود ۵۵نفر نیرویهای دفتری ما هستند.
در آن زمان در انجمنها بهویژه پرشین تولز، تاپیک میزدم که پرداختهای ارزی را انجام میدهم. در سال ۲۰۰۹ اعتبار خوبی در بازار به دست آورده بودم و اینقدر درآمد ارزی من زیاد بود که میتوانستم کل بازار ایران را تامین کنم و دیگر نیازی نبود که به سراغ فرد دیگری برای ارز بروم. همین هم موجب شده بود که بتوانم نرخ دلار را رقابتی در بازار تزریق کنم. در نقطه اوج تا ماهی ۹۵هزار دلار درآمد داشتم
-
گفتی که پیمنت ۲۴ را در واقع برای اینکه بتوانی درآمدهای دلاری را به پرداختهای ریالی تبدیل کنی، راهاندازی کردی؛ سایر خدمات شما از چه زمانی شروع شد؟
سال ۲۰۱۱ که تصمیم گرفتم که این سرویس را راهاندازی کنم، میخواستم تجربیاتم را در اختیار افرادی قرار دهم که مهمترین دغدغهشان تبدیل درآمدهای دلاری به ریال بود. همان دغدغهای که خودم وقتی ۱۹ ساله بودم داشتم.
در ادامه، کار را گسترش دادیم و بعد از انجام پرداختهای ارزی با پیپل، پرداخت با ویزا، ویزامسترکارت، وب مانی و… شروع شد. همچنین پرداخت با ویزا، صدور ویزا مسترکارت و نقدکردن درآمد ارزی در ادامه به خدمات پیمنت ۲۴ اضافه شد.
-
تو یک بار طعم شکست در کسبوکار را در ایران چشیده بودی؛ زمانی هم فرصت داشتی که از ایران بروی. راهاندازی کسبوکار دیگری با حساسیت حوزهای که در آن فعالیت میکنی و چند بار هم فیلتر شدید، براساس چه انگیزهای بوده است؟
من هیچگاه فکر نمیکردم که چنین کسبوکاری فیلتر شود. برای من یک مسئله واضح و مبرهن بود که دارم به دیگران خدمات ارائه میکنم؛ دیگرانی که در حال ارزآوری به کشورمان هستند. خیلی با خودم کلنجار رفته بودم سر همین قضیه اما از هر زاویهای که نگاه میکردم، دلیلی برای فیلترشدن یا ممانعت از فعالیت پیمنت ۲۴ نمیدیدم. چون مثلا کسبوکار قبلیام که فیلتر شد شاید تا حدودی توجیهپذیر بود چون کلوپ ماهواره داشت.
-
اما تا آنجایی که خاطرم هست، تو دو سه بار طعم فیلترشدن کسبوکارت را چشیدی در حالی که حدسش را هم نمیزدی؛ به چه دلایلی کسبوکارت فیلتر شد؟
بار اول در سال ۸۸ بود و همزمان با فیلترشدن مثقال که با اتهام اعلام نرخ ارز ما را به مدت یک سال فیلتر کردند. در حالی که ما اصلا نرخ ارز اسکناس را اعلام نمیکردیم و تنها نرخ ارز الکترونیک را اعلام میکردیم چون به نوعی در این زمینه مرجع شده بودیم. بار دوم در سال ۹۲ به دستور معاونت نظارت بانک مرکزی با همین بهانه نرخ ارز و…
-
کمی از شرایط بعد از فیلترینگ بگو. یک سال فیلتربودن زمان زیادی است؛ چگونه کسبوکار را سر پا نگه داشتید؟
طی یک سال فیلتربودن، وجود مشتریان وفادار ما را سر پا نگه داشت. این مشتریان به هر صورتی که بود باز خدماتشان را از ما میگرفتند. هر چند ضررهای مالی بسیاری به ما رسید و راه برای به دست آوردن مشتریان جدید بسته بود.
من جای دیگری هم گفتهام که ۱۰ سال است در این حوزه فعالیت میکنم اما درصد بالایی از این زمان را به جای اینکه صرف رشد کسبوکارم کنم، برای رفع موانع و مشکلات داخلی که هر روزی از گوشهای بیرون میآیند، صرف کردهام. چون ما هر روز به دنبال گرفتن مجوزهای متعدد بودهایم.
-
به همین دلایل برای راهاندازی صرافی اقدام کردید که وضعیت آن هم الان چیزی کم از فیلترشدن ندارد.
بعد از فیلترینگ هیچگاه احساس امنیت نکردیم و همیشه دنبال مجوزهایی بودیم که ارگانهای مختلف برای ما تعریف میکردند.
ما هم چون میخواستیم و میخواهیم قانونی کار کنیم، مجبور بودیم که به دنبال این مجوزها برویم. هنوز هم برای من جای تعجب دارد که چطور ممکن است برای این ارگانها و سازمانها مهم نباشد که ما درآمد ارزی را که نمیتواند وارد کشور شود، وارد میکنیم و از این راه صدها نفر نان میخورند و محل اشتغالهای افراد بسیاری است.
در واقع انگار مقیاس ارزی که ما وارد کشور میکردیم، اصلا برای دولتمردان اهمیتی نداشت و آن را کوچک میدانستند اما توجه نمیکردند که از این راه خانوادههای زیادی اداره میشوند.
بنابراین به دلیل مشکلات فراوانی که بابت مجوزها داشتیم، اواخر سال ۲۰۱۵، همه تلاشمان را برای گرفتن مجوز صرافی به کار گرفتیم. برای گرفتن این مجوز باید ۴ میلیارد تومان در بانک مرکزی سپرده میداشتیم.
مجوز صرافی را گرفتیم اما باز در این مجوزها بندی را گنجاندند که صرافها نمیتوانند هیچگونه فعالیت آنلاین داشته باشند. الان نکته طنز ماجرا این است که پیمنت ۲۴ بدون مجوز در حال کارکردن است اما صرافی مجوزدار، تعطیل شده و این طنز تلخی است.
-
چه مشکلی را متوجه صرافیها میبینند که حدودا از ۲۰ فروردین تعطیلشان کردند؟
هیچ مشکلی متوجه صرافیها نیست. شما ببینید وقتی صرافیها را تعطیل کردند، نرخ ارز به صورت جهشی بالا رفت، چون نرخ ارز را دلالان تعیین میکردند. وقتی جلوی فعالیت قانونی را میگیرید، آن فعالیت از بین نمیرود بلکه شکلش عوض میشود و میشود فعالیت زیرزمینی.
وقتی فعالیت زیرزمینی باشد، ریسک و هزینه مصرفکننده بالا میرود چون کنترلی روی فعالیت زیرزمینی وجود ندارد. در واقع خود دولت با تصمیمات غیراصولی بیشترین ضربه را به بازار ارز زده است، در حالی که نرخ ارز باید براساس عرضه و تقاضا باشد. ارز نرخ دستوری نمیپذیرد.
-
گفتی که بازار درآمد دلاری و ارزآوری از این طریق، برای دولت یا تصمیمگیرندگان قابل توجه نیست؛ این بازار چه اندازهای دارد؟
گردش مالی این بازار بهطور ماهانه تا ۱۰میلیون دلار است.
-
سهم پیمنت ۲۴ از این بازار چقدر است؟
به رقم دقیقی نمیتوانم اشاره کنم اما ما سهم بزرگی از این بازار داریم و شماره یک بازار هستیم.
-
اگر تحریمها نبود و با مشکلات اینچنینی مواجه نبودید، بازار درآمد دلاری چقدر میتوانست بزرگتر باشد؟
خیلی بزرگتر از وضعیت فعلی. بیایید براساس آمار و ارقام صحبت کنیم؛ ایران ۴۸میلیون کاربر اینترنتی دارد. همچنین براساس آمار، ۵۰درصد ترافیک ایران برابر با کل کاربران کشورهای خاورمیانه است. این ارقام نشان از ظرفیتهای بالای کاربران ایرانی برای ثروتآفرینی دارد؛ حالا چه این ثروتآفرینی در خود ایران باشد، چه از طریق درآمد دلاری، اما ما بهراحتی این ظرفیت عظیم و گسترده را از دست میدهیم.
ایران ۴۸میلیون کاربر اینترنتی دارد. همچنین براساس آمار، ۵۰درصد ترافیک ایران برابر با کل کاربران کشورهای خاورمیانه است. این ارقام نشان از ظرفیتهای بالای کاربران ایرانی برای ثروتآفرینی دارد؛ حالا چه این ثروتآفرینی در خود ایران باشد، چه از طریق درآمد دلاری، اما ما بهراحتی این ظرفیت عظیم و گسترده را از دست میدهیم
-
موجی که بهعنوان موج درآمد دلاری الان راه افتاده، چقدر جدی است؟
چنین موجی وجود دارد و فرصت خوبی برای ایرانیها ایجاد شده تا با انجام کارهای تخصصی، درآمد خوبی نصیبشان شود. این موج در پی تحریمهای اخیر رشد خوبی داشته و نگاهها به درآمد دلاری، جدیتر شده است.
بهویژه بچههای فریلنسر و فعالان حوزه گردشگری در حال حاضر بیشترین رویکرد را به این درآمد دلاری دارند. این یک فرصت مناسب است و به خاطر تفاوت ارزش دلار و ریال، میتوان از آن استفاده زیادی کرد.
-
رقبای شما در این بازار چه کسبوکارهایی هستند؟
تهرانپرداخت و آسانکارت. البته ما با اختلاف زیادی از آنها جلو هستیم.
-
چه تعداد از افراد تاکنون استفادهکننده از خدمات شما بودهاند؟
بیش از ۱۰۰هزار نفر تاکنون از خدمات پیمنت۲۴ استفاده کردهاند.
-
این ۱۰۰هزار نفر چه کسانی هستند و در چه حوزههایی کار میکنند؟
فعالان تجارت الکترونیک و آیتی که هم شخصیت حقیقی دارند و هم شخصیت حقوقی. حقیقیها شامل تولیدکنندگان نرمافزار، انیمیشن، عکاس، نقاش، فیلمبردار و… هستند و حقوقیها هم شامل برندهای حوزه ایکامرس و بازرگانان هستند؛ از دیجیکالا گرفته تا کافه بازار و…
مشتریان با شخصیت حقوقی چه خدماتی از شما میگیرند؟
مثلا اگر بخواهند از یک شرکت خارجی لایسنس یک نرمافزار را بگیرند یا هزینه سرورها، تمدید دامینها و حتی تبلیغاتشان در خارج از کشور، اینها بخشی از خدماتی است که حقوقیها از ما میگیرند؛ یعنی هر چیزی که مرتبط با خارج از کشور باشد، توسط ما انجام میشود.
-
شما هم دریافت ارزی دارید و هم پرداخت ارزی؟
بله. کاربران ما که خارج از کشور درآمد ارزی دارند، مانند فریلنسرها که میخواهند هزینه تخصصشان را دریافت کنند، تورلیدرها که پکیجهایی به گردشگران خارجی میفروشند که از طریق ما پولش وارد کشور میشود، همچنین افرادی که آشنایی خارج از کشور دارند و میخواهند پولی ارسال شود، از حسابهای ارزی ما استفاده میکنند.
-
کارهایی را که شما انجام میدهید، یک صراف نمیتواند انجام دهد؟
نه میتوانند و نه اصولا میخواهند که چنین خدماتی ارائه کنند. بیش از ۹۰درصدشان هم سنتیکار هستند.
با سوئیفت و حوالههای بانکی آشنایی دارند و هنوز از تکنولوژی و روشهای نوین استفاده نمیکنند. ضمن اینکه یک صراف پرداخت ۵۰۰دلاری را انجام نمیدهد چون برایش صرفهای ندارد و اگر هم انجام دهد، با هزینه و کارمزد بسیار بالایی این کار را انجام میدهد، اما ما به خاطر اینکه تخصصمان پرداختهای آنلاین است، انواع پرداختها از ۵ دلار تا ۱۰هزار دلار را انجام میدهیم.
در واقع کسبوکارهایی مانندپیمنت ۲۴، کارراهبنداز افرادی چون دانشجوها و سایر افراد با پرداخت و دریافت خرد هستند وگرنه یک صرافی برایش اهمیتی ندارد که پرداخت دانشجویی مثلا برای یک مقاله یا هزینه دانشگاه را انجام دهد.
-
سقف پرداخت و دریافت هم برای کسبوکارهایی مانند پیمنت ۲۴، وجود دارد؟
نهایت سقفی که ما انجام میدهیم، ۱۰هزار دلار است. ما هم بیش از این را انجام نمیدهیم. قانون نوشتهشدهای هم در این زمینه وجود ندارد. ما سعی میکنیم با کمترین زمان و با کمترین هزینه کارهای مشتریانمان را انجام بدهیم.
-
ولی خیلیها معتقد هستند که کارمزدهای پیمنت ۲۴ بالاست و خدمات گرانی ارائه میکند؟
قبول ندارم! قیمتهای ما مناسب است.
-
ولی من از همین بچههای اکوسیستم شنیدم که قیمت پنجبرابری نسبت به دیگران به او ارائه داده بودید.
ما در بین رقبا، بهترین قیمت را داریم. ضمن اینکه ما قابل اعتماد هستیم و مشتری با خیال راحت و بدون نگرانی از اینکه مثلا دلار تقلبی به آن داده شود و… خدمات مورد نیازش را از ما میگیرد.
-
ولی در هر حال این شائبه میتواند ایجاد شود که به لطف شرایط ناموزونی که الان در ایران وجود دارد و بحث تحریمها و… کسبوکارهایی مانند پیمنت ۲۴، به نوعی از آب گلآلود ماهی میگیرند. چون مردم چارهای جز استفاده از خدمات این کسبوکارها ندارند.
نه اینطور نیست. چندین کمپانی مشابه ما در بازار حضور دارند و مشتری حق انتخاب دارد.
-
مشتری حق انتخاب دارد ولی در هر صورت با چندین انتخاب گران مواجه است و باید از بین همین گرانها یکی را انتخاب کند.
ما همیشه انصاف را رعایت میکنیم. اگر منصف نبودیم، ۱۰سال در این بازار ماندگار نمیشدیم.
-
شاید چون در همه این سالها هر روز بیشتر تحریم شدهایم و هر روز بیشتر به کسبوکارهایی چون پیمنت ۲۴ نیاز پیدا کردیم.
نه من این را قبول ندارم. کمپانیهای دیگری هم بعد از ما تاسیس شدهاند و اگر نرخ پایینتری میتوانند داشته باشند، یاعلی، وارد میدان شوند و نرخهای ارزانتر به مردم ارائه کنند. ما هیچگاه نخواستیم از شرایط کشور و وضعیت مردم سوءاستفاده کنیم. مشتریان ما هم همیشه کنارمان بودهاند و این مهمترین ویژگی کار ماست که حتی در شرایط فیلترینگ هم ما را سر پا نگه داشت.
-
حالا اگر فرض را بگذاریم بر اینکه بالاخره خدمات شما ارزان نیست! کمی در مورد هزینههایی که متوجه کسبوکارتان است، صحبت کنید. البته ریسکهای بالایی را هم معمولا متحمل میشوید.
کسبوکار ما، یک کسبوکار به اصطلاح هایریسک است. دلارهای زیادی در اکانتهای ما مسدود و بلاک شده و از دست رفته است. اشارهای هم کردم که بیش از ۲۰۰هزار دلار تاکنون تنها از این جنبه ضرر دیدهایم. نگهداری اداره دفاترمان در کشورهای مختلف و نیروهایشان هم از دیگر هزینههای ماست.
در کشورهایی چون انگلیس، ارمنستان، ترکیه و امارات متحده عربی دفتر داریم. دفتری هم در آمریکا داشتیم که شخص ثالثی آن را اداره میکرد که ۳۵هزار دلار ما را بالا کشید و رفت و ضرر زیادی کردیم.
هزینه نگهداری اکانتها هم باید به این موارد اضافه کنیم. با کارتهای دزدی هم بعضا از ما کلاهبرداری میشود. به همه اینها باید ریسکهای بزرگ کسبوکار ما را هم اضافه کرد.
الان همه فکر میکنند که انجام یک پرداخت، به سادگی یک کلیککردن است. در حالی که ما طی تجربه و با صرف هزینه و زمان و گذشت عمرمان فهمیدهایم که بهترین و کمهزینهترین راه برای انجام پرداختها و دریافتهای ارزی چیست.
-
با توجه به اینکه میگویی هزینههای بالایی متوجه کسبوکارتان است، این هزینهها از درآمد خود پیمنت ۲۴ تامین میشود یا سرمایه جذب کردهاید؟
سرمایهگذار خود من هستم.
-
چرا سرمایهگذار جذب نکردهاید؟
پیشنهادهایی بوده اما جدی نشدند. چون به خاطر ریسکهای بسیاری که همواره در کمین ما نشسته است، سرمایهگذاران میترسند روی چنین کسبوکاری سرمایهگذاری کنند. خود این مسئله هم از مشکلات ما محسوب میشود. خود من تاکنون برای پیمنت ۲۴ هزینههای میلیاردی کردهام.
-
سوال دیگری در مورد مشتریان شما دارم؛ بین مشتریان شما دولت و دولتیها هم جایی دارند؟ برای پرداخت و دریافت مشکلات زیادی دارند الان و احتمالا شما خیلی به دردشان میخورید؟
ما هیچگونه همکاری اینچنینی با دولت نداریم و نداشتهایم. از ابتدا هم بنای کارمان در برقراری ارتباط با مشتریان مردمی بوده و انجام معاملات خرد مردم.
-
ولی حتما خودت هم شنیدهای که بعضا میگویند پیمنت ۲۴ یک کسبوکار در اصل دولتی و مال خودشان است و…
این شائبهها در مورد خیلی از کسبوکارهای اکوسیستم درست میشود. این مسائل پشت سر هر بیزینسی که بزرگ شود، وجود دارد. نهتنها در مورد پیمنت ۲۴، که در مورد چندین کسبوکار مشهور دیگر اکوسیستم هم همین حرفها را میزنند.
-
پیشنهاد هم داشتید از طرف دولتیها؟
بله. اما رد کردیم.
۱۰ سال است در این حوزه فعالیت میکنم اما درصد بالایی از این زمان را به جای اینکه صرف رشد کسبوکارم کنم، برای رفع موانع و مشکلات داخلی که هر روزی از گوشهای بیرون میآیند، صرف کردهام. چون ما هر روز به دنبال گرفتن مجوزهای متعدد بودهایم
-
ولی پولهای دولتی هم خیلی بزرگ است و هم احتمالا درصد بالایی بهعنوان حقالزحمه میگرفتید؛ چرا رد کردید؟
همیشه همه هدف ما این بوده که از بدنه دولتی دور باشیم و کار خودمان را بکنیم. دنبال سودهای آنچنانی هم نیستیم. من بشخصه به رشد برند و محبوبیت آن بیشتر از پولهای چندین برابری فکر میکنم.
بله! پولهای دولتی، پولهای بزرگی است و درصدهای بالایی هم به ما میرسید، اما وقتی تفکر ما، تفکر نه گفتن به این نوع از فعالیتها باشد، دیگر رقمها اهمیتی ندارند.
-
در کنار این حرف و حدیثهایی که نسبت به شیوههای کاری شما وجود دارد، نگرش دیگری هم وجود دارد که میگوید امثال پیمنت ۲۴ محصول شرایط ویژه هستند؛ یعنی اگر تحریمها نبود، نیازی هم به پیمنت۲۴ نبود. خودت چقدر این حرف را قبول داری؟
(با تاکید بسیار زیادی) به هیچوجه من این نگرش را قبول ندارم. این نگاه، یک نگاه حداقلی است. در حالی که اگر تحریم نبود، وضعیت ما بسیار بهتر از شرایط فعلی میتوانست باشد.
-
میتوانی بگویی که اگر تحریم نبود، شما چه خدماتی میتوانستید ارائه کنید؟
همین الان کسبوکارهای مشابه ما در کشوری مانند آمریکا، وجود دارد. مانند ماییواس.کام (myus.com) که یک کسبوکار همیار پرداخت است.
اول بهتر است این توضیح را بدهم که اگر خریداری بخواهد کالایی را از یک فروشنده آمریکایی خریداری کند، چون برای خرید کالای فیزیکی حتما باید از ویزاکارت استفاده کنید، چون تهدید کلاهبرداری وجود دارد، بنابراین فروشندههای آمریکایی کالا را تنها به اشخاص دارای آدرس آمریکا یا دارای ویزاکارت آمریکایی میفروشند تا در صورت تخلف بتوانند پیگیری کنند.
ماییواسداتکام برای خریداران خارج از آمریکا شرایطی را فراهم کرده که هم کالای آنها را دریافت میکند و در بستههای خردتر که هزینه ارسال کمتری دارند، بستهبندی میکند و هم کمک میکند تا مشتری بتواند پرداخت را با ویزاکارت ماییواس انجام دهد. اکثر کشورهای خاورمیانهای مشتریان این کسبوکار هستند.
-
شما در ایران میتوانستید چه وظایفی را بر عهده بگیرید؟
اگر تحریمها نبود، ما میتوانستیم در ایران نماینده ویزامسترکارت باشیم و کارت هدیه و… ارائه کنیم. مرچنت اکانت یا مرچنت ویزامستر میتوانستیم باشیم. کارهای زیادی میتوانستیم انجام دهیم.
بنابراین باز هم تاکید میکنم که به هیچ عنوان کسبوکار پیمنت ۲۴، وابسته و محصول شرایط تحریم نیست، بلکه در شرایط سخت به کمک مردم آمده و میخواهد مشکلاتی را حل کند.
-
اوایل صحبتات از رفتن به مالزی و هدفت برای مهاجرت به آمریکا و استرالیا حرف زدی که در نهایت به ایران برگشتی. در ادامه به مشکلات زیادی اشاره کردی که در مسیر کسبوکار با آنها مواجه شدی. اگر به عقب برگردی، باز همین انتخاب را میکنی و از مالزی به ایران برمیگردی و کسبوکاری راهاندازی میکنی؟
هرگز. من واقعا از انتخابی که کردم، پشیمانم، چون انسان یک بار بیشتر زندگی نمیکند. آن میزان از انرژی، وقت و هزینهای که من طی ۱۰سال در ایران و برای این کسبوکار صرف کردم، اگر در خارج از ایران روی هر کسبوکار دیگری صرف میکردم، فکر میکنم الان کسبوکار مشهوری در حد اوبر و… داشتم، چون این ظرفیت را در خود میدیدم اما متاسفانه کار جور دیگری پیش رفت.
باز هم میگویم که من حتی فکرش را هم نمیکردم که کسبوکاری چون پیمنت ۲۴، فیلتر شود و من با امیدهای زیادی برگشتم. اما طی ۱۰سال، با موانع متعدد روبهرو بودم. همیشه از جیب خودم خرج کردهام و حتی سرمایهگذاری کنار خودم و کسبوکارم ندیدهام چون قانون مشخص و شفافی وجود ندارد که سازوکارها را مشخص کند و سرمایهگذار بداند که دقیقا باید چه کاری انجام دهد. بنابراین ریسک سرمایهگذاری روی کسبوکار ما را نمیپذیرند.
-
سهیل میگویی که ظرفیت زیادی در خودت میدیدی که شاید مدلهای ذهنیات بودهاند میخواستی موفقیتی در حد آنها کسب کنی؛ به چه کسانی بیشتر نگاه میکردی و چه افرادی را پیگیری کردهای؟
واقعا من همیشه خودم را با آدمهای مشهور خارج از ایران میسنجیدم و برای رشدکردن به آنها نگاه میکنم. آدمهایی چون زاکربرگ و بیل گیتس. از بین ایرانیهای خارج از کشور هم امید کردستانی و سالار کمانگر را دنبال میکنم.
-
آدمهای مورد علاقهات در ایران چه کسانی هستند؟
برادران شکوریمقدم، حسام آرمندهی، مجید حسینینژاد و برادران محمدی. در کل من همیشه آدمهای جنگنده و پرتلاش را دنبال میکنم و اگر کسی در حوزه کارآفرینی ایران دوام بیاورد، در واقع چنین ویژگیهایی را حتما دارد.
1 دیدگاه