ممکن است تصور کنید که نبود گروهی منظم تنها در سازمانهای کنونی وجود داشته باشد، اما در حال حاضر کمبود کارگروهی منسجم به وضعیتی اضطراری رسیده است. باورکنید یا نه، کار تیمی تنها مربوط به تجارت نیست بلکه در زندگی روزمره نیز به کار تیمی نیازمندیم.
طبق یک نظرسنجی که توسط سایت mindjet.com انجام شده، ۷۷درصد پاسخدهندگان تایید کردند که وقت زیادی را برای صحبت و مشارکت با همکاران یا مدیرانشان صرف نمیکنند.
آنها همچنین به عوامل تخریب کارشان توجهی نداشتند. بیش از نیمی از این پاسخدهندگان نیز معتقد بودند فقدان کار گروهی منسجم به تضاد بینفردی و هدررفتن وقت و انرژی منتهی میشود.
بیشتر پروژههای ناموفق در سراسر دنیا به دلیل عدم هماهنگی کارکنان و بیتوجهی به اختلافنظرها بوده است. گروه سرودی را تصور کنید که در یک مسابقه شرکت کردهاند.
در صورت ناهماهنگی این گروه، نهتنها کار آنها گوش شنونده را آزار میدهد بلکه اختلاف نظرهای زیادی را بین خود اعضای گروه سرود به وجود میآورد. ارتباط موثر در تعادل کمی و کیفی قرار دارد.
به طور خاص زمانی را که برای همکاری در یک پروژه صرف میکنیم، باید در نظر بگیریم. اگر در این پروژه با دیگران تعامل نداشته باشیم و نظراتمان را برای خودمان نگه داریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پروژههایی را که در آنها بیشترین احساس نارضایتی داشتید، در نظر بگیرید، اگر شما به نظرات دیگران احترام میگذاشتید و آنها را بدون قضاوت میشنیدید، چه اتفاقی میافتاد؟مسلما به جای حرصخوردن از آن پروژه لذت میبردید.
از طرفی ناهماهنگی در محیط کار هرچقدر هم شما کارتان را خوب انجام دهید، شبیه این است که شما به همراه دیگر افراد در حال ساخت خطوط راهآهن باشید و چون با دیگران در تعامل نیستید، آن خط راهآهن یکپارچه نمیشود.
[bs-quote quote=”تکرار شاید جذابیت نداشته باشد اما باعث شفافیت در محیط کاری و عدم فراموشی مسائل خواهد شد.
تعداد زیادی از ما عاشق تکرار جدولضرب نبودیم ولی تنها چیزی که موجب یادگیری جدولضرب در ما شد، تکرار بود” style=”style-13″ align=”left”][/bs-quote]
مثال ساده عینی در این زمینه ماجرای برج معروف پیزا در ایتالیاست. اگر مهندسان پروژه پیزا مدام تغییر نمیکردند و کارگران آن در تعامل بودند، آیا اکنون برج کج پیزا وجود داشت؟
شاید با خود بگویید پیزا یکی از درآمدزاترین مکانهای گردشگری دنیاست، اما واقعا این مسئله اهمیتی دارد؟ آنچه ما سعی در گفتنش داریم، میزان تعهد و هماهنگی با همتیمیهاست.
باید حواسمان به مردم و تیمهایی که با آنها کار میکنیم، باشد. همچنین در مورد پروژههایی که برای اجرای آنها وظیفه داریم، باید به همتیمیهایمان کمک کنیم. در این گزارش تصمیم گرفتیم ۵علتی را که تیم شما ممکن است به خاطرش از ریل خارج شود، بیان کنیم.
یک «چرا» در تیم کاریتان ندارید
سایمون سینک (Simon Sinek) سخنرانی معروف خود در تد تاک را با چرا آغاز کرد، زیرا اکثر ما در ارتباط با فراتررفتن از فناوری در ارتباطات تیمی خود به چرا فکر نمیکنیم.
در صورتی که مهم است بدانیم که چرا کاری را انجام میدهیم نه اینکه چه کاری میکنیم یا چطور آن کار را انجام میدهیم، اما در ابتدا باید از خود بپرسیم «چرا» پروژهای را آغاز کردهایم. در هر فرصتی تیم خود را جمع کنید و از آنها درباره چراهای زندگی کاریشان بپرسید.
از مسیر استخدامتان رضایت ندارید
شما به اندازه کافی وقت برای استخدام نیروهای خوب در نظر نمیگیرید، استخدام نیروی کارآمد یک حرکت خاموش نیست بلکه یک بیانیه عینی است که معمولا در پایان یک مکالمه پرانرژی و پرحرارت ظاهر میشود.
نکات کلیدی در کارتان را یادداشت کنید تا در اسرع وقت درباره آنها با همکارانتان صحبت کنید. مدارک و رزومه هر شخصی که برای کار به شما رجوع کرده را در طول جلسات مصاحبه مستند کرده و آن را در یک مکان مشترک ذخیره کنید. این فرآیند را در هنگام بروز پرسشهای بعدی تکرار کنید تا از سوءتفاهمهای بالقوه در کارتان اجتناب کنید.
اطلاعات شما غیر متمرکز است
اصطلاح رایج برای همبستگی عبارت است از «همه را موافق نگه دارید». زمانی که اطلاعات مورد نیاز برای درک و اجرای صحیح یک برنامه یا پروژه به صورت مدارک صفحات گسترده و پلتفرمها منتشر میشود، درجهای از انحراف عملا اجتنابناپذیر است.
درباره یک منبع مشترک برای پروژه خود تصمیم بگیرید و به آن پایبند باشید. شما چیزی را میخواهید که با چابکی میتوانید از آن استفاده کنید و تمام آن منابع متفاوت را با هم ادغام کنید و آنها را به شیوهای شفاف سازمانیافته و کاربرپسند معرفی کنید.
به عنوان مثال MindManager اطلاعات پراکنده را به یک داشبورد بصری پویا میکشد که به سهولت کار میکند و با صدها برنامه کاربردی همراه است .
در هر جلسه منبع حقیقت خود را به اشتراک بگذارید تا اعضای تیم با آن کار کنند و با آن کار کنند. به هر پیام سرگردان، پیوست، بهروزرسانی و ایدهتان پاسخ دهید.
ممکن است مدتی طول بکشد تا مردم عادت کنند اما بازدهی و همترازی ارزش آن را دارد که مدتی با نرمافزارهایی نظیر MindManager کار کنید.
تصمیمات شما پیامدهای گوناگونی دارد
با توجه به اینکه چگونه اهدافتان را منظم میکنید و چه تصمیماتی در مدیریت تیمتان میگیرید، میتوانید یک تیم متوسط را به تیمی پر از ستارگان تبدیل کنید. تصمیمات اتخاذ شده و اعمال شما میتواند پیامدهای مثبت یا منفی داشته باشد.
روش مدیریتی درست نهتنها جریانهای کاری ایجاد شده را خراب میکند بلکه باعث سردرگمی و عدم اطمینان میشود. تصمیمات اشتباه شما ممکن است انسجام یک گروه کاری را از بین ببرد.
پس همه کسانی را که تحتتاثیر تصمیمات شما قرار خواهند گرفت، شناسایی کنید. یک مکان خاص در داشبورد پروژه خود ایجاد کنید که در آن افراد میتوانند بحثهای آفلاین مرتبط را دنبال کنند و زمانی در هر جلسه را با تیم بزرگتر سهیم باشند.
همه را در یک حلقه نگهدارید. نتایج پروژه و پویاییهای تیمی برای آن بهتر خواهد بود. در ارتباط با این موارد هنگامی که یکپارچگی از بین رفته حلقههای ارتباطی شما درهم شکسته میشوند، انحراف به ندرت اقدامی برای خرابکاری عمدی است.
در عوض معمولا نتیجه ارتباط ناکافی ورودی و خروجی است. سوالات گم میشوند، پاسخها نادیده گرفته میشوند، افراد مختلف چیزهای مختلفی را شنیدهاند و قبل از اینکه اعضای تیم در جهتهای مختلف حرکت کنند یا اصلا حرکت نکنند، هر جلسه یا تماس با یک تجدید ارائه سریع از چرا و اهداف خاص پروژه یا تکلیف در دست شروع کنید.
زمانی را برای بررسی مسائل باز وضعیت کاری، تصمیمات و آیتمهای عملی مورد نیاز صرف کنید، سپس بعد از آن یک ایمیل به تیم ارسال کنید که همه آنها را خلاصه کنید.
تکرار شاید جذابیت نداشته باشد اما باعث شفافیت در محیط کاری و عدم فراموشی مسائل خواهد شد. تعداد زیادی از ما عاشق تکرار جدول ضرب نبودیم ولی تنها چیزی که موجب یادگیری جدول ضرب در ما شد، تکرار بود.
بین کار و خرابی فقط چند حرف کوچک تفاوت است. شکافهای کوچک میتوانند منجر به شکاف بزرگی میان اعضای تیم شوند اگر بدون نظارت رها شوند. اما اگر شما بتوانید تراز امروز را تشخیص دهید و آن را اصلاح کنید، با ایجاد ساختارهای اساسی و فرایندهای نو، مانع از شکست پروژههایتان میشوید.