اخیرا محمدرضا فرحی، یکی از بنیانگذاران استارتاپ بیمهبازار، حجم بازار اینشورتک در ایران را ۴۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است.
با توجه به اینکه اعلام این عدد بهعنوان حجم بازار اینشورتک ایران، یک اشتباه مطلق است، لازم دیدم در یادداشتی دو موضوع را بررسی کنم:
- حجم بازار اینشورتک ایران چقدر است؟
- چرا استارتاپهای اینشورتک ایران نتوانستهاند هنوز تأثیری بر صنعت بیمه ایران بگذارند و حتی نشانههایی قدرتمند در این راستا از خود بروز ندادهاند؟
باید تأکید کنم که با مطالعه متن مصاحبه به نظر میرسد مصاحبهشونده پیشبینی گردش مالی بازار بیمه ایران در سال۹۷ را بیان کرده و جایی صحبتی از حجم بازار اینشورتک ایران نکرده است.
با توجه به اینکه خواننده این مصاحبه ممکن است از صنایع مالی اطلاع چندانی نداشته باشد و مصاحبهشونده هم تاکنون توضیحی درباره این عدد نداده است، این امکان وجود دارد که مخاطب تحت تاثیر این عدد اشتباه قرار بگیرد؛ بنابراین لازم است در این زمینه مطالبی را بیان کنم.
در این یادداشت از آمارهای پایگاه آماری صنعت بیمه ایران و صورتهای مالی شرکتهای بیمه در کدال استفاده کردهام.
حجم اینشورتک ایران چقدر است؟
درباره عدد ۴۰ هزار میلیارد تومان باید توجه داشته باشیم که این عدد پیشبینی کل گردش مالی صنعت بیمه ایران در سال ۹۷ است که شامل تمام انواع بیمههای زندگی و غیرزندگی، بیمههای خرد و کوچک مانند بیمه بدنه، شخص ثالث و بیمههای بزرگ مانند بیمه کشتی و هواپیما میشود.
با توجه به اینکه صنعت بیمه یک صنعت مالی با تعهداتی در آینده است، هرگز نمیتوان گردش مالی مجموعههای بیمه را بدون توضیحات حسابداری، معادل حجم بازار حتی کسبوکارهای بیمه اعلام کرد، چه برسد به صنایع واسطه وابسته به صنعت اصلی.
به عنوان مثال در یک کسبوکار تولیدی وقتی فروشی انجام میشود، تمام مبلغ فروش بهعنوان درآمد آن کسبوکار ثبت میشود و هزینههای عملیاتی از این مبلغ کسر و سود ناخالص کسبوکار مشخص میشود، اما در مورد بیمه چنین نیست.
بیمه وقتی پولی را بهعنوان درآمد از فردی یا کسبوکاری میگیرد، در صورتهای مالی خود بخشی به نام ذخایر حق بیمه دارد.
ذخایر حق بیمه یعنی بیمه برای تعهداتی که در سالهای آتی دارد، باید پولی را کنار بگذارد. عواقب ویرانگر عدم توجه به این موضوع در صندوقهای بازنشستگی مشاهده میشود که طبق گفته معاون اول رئیسجمهور و بسیاری از اقتصاددانها امروز به یک ابربحران تبدیلشدهاند؛ چراکه این صندوقها در سالهای دور پولهایی که گرفته بودند را هزینه کرده و امروز پرداختی مستمریبگیران از محل بودجه عمومی کشور در حال پرداخت است؛ درحالیکه این صندوقها تعهد داشتند با پولی که میگیرند در آینده مستمریها را پرداخت کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینشورتک بر روی اینشورتک چیست؟ کلیک کنید.
حق بیمه صادره متر مناسبی برای اندازهگیری اینشورتک نیست
پس وقتی از صنعت بیمه صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که کل حق بیمه صادره را هرگز نمیتوان مانند صنایع دیگر به عنوان حجم بازار معرفی کرد.
به عبارتی عدد ۴۰ هزار میلیارد تومان پیشبینیشده برای سال ۹۷ حتی حجم بازار صنعت بیمه نیست، چه برسد به کسبوکارهای واسطه که با گرفتن کارمزد بخش کوچکی از زنجیره ارزش این صنعت هستند.
حجم بازار واسطههای صنعت بیمه بهاندازه کارمزدی است که دریافت میکنند نه پولی که بهعنوان حق بیمه دریافت میکنند؛ هرچند در صورتهای مالی میتوان درآمد فروش بیمه را به عنوان درآمد ثبت و مبلغی که به شرکت بیمه اصلی یا شرکت بالاسری پرداخت میشود را به عنوان هزینه از این مبلغ کسر کرد، اما قرار نیست بازیهای حسابداری را به عنوان ابزاری برای اعلام حجم یک بازار استفاده کنیم.
حواسمان هم باشد که این بازیهای حسابداری در نهایت آثار زیانبار شدیدی در زمینه مالیات متوجه کسبوکارهای فروش آنلاین بیمه خواهد کرد. با بررسی صورتهای مالی شرکتهای بیمه در بورس و بررسی سرفصل «هزینه کارمزد و کارمزد منافع» متوجه میشویم کارمزدی که در زنجیره ارزش صنعت بیمه بین نمایندگیها و کارگزاریها توزیع میشود حداکثر ۱۰ درصد حق بیمه دریافتی است.
اگر قبول کنیم که کل درآمد بیمهها در ایران در سال ۹۷ به ۴۰ هزار میلیارد تومان میرسد، کل پولی که سهم تمام کارگزاریها و نمایندگیهاست به ۴ هزار میلیارد تومان میرسد. توجه داشته باشیم که بخشی از درآمدهای بیمه از طریق مسیرهای آنلاین قابل تحقق نیست؛ مثلا بیمههای بزرگی مانند بیمه کشتی و هواپیما یا بیمههای پروژههای بزرگ از طریق مسیرهای آنلاین قابلفروش نیست.
در مورد عدد ۴ هزار میلیارد تومان هم دقت داشته باشیم که این کل درآمد تمام کارگزاریها و نمایندگیهای بیمه در ایران است؛ این عددی است که بین ۳۲ هزار کارگزاری و نمایندگی و شعبه بیمه تقسیم میشود؛ یک اقیانوس سرخ به معنای واقعی کلمه. کسبوکارهای آنلاین بیمه برای گرفتن سهم کوچکی از این کیک وارد یک اقیانوس قرمز شدهاند و در عمل بازار آنها بسیار کوچکتر از عدد ۴ هزار میلیارد تومان است.
متر کارمزد برای اندازهگیری حجم بازار واسطهها
بنابراین متوجه شدیم که اعلام کل درآمدهای صنعت بیمه بهعنوان حجم بازار اشتباه است. توجه داشته باشیم که نصف فروش بیمه در ایران بیمه شخص ثالث است که اساسا بیمه به معنای مرسوم نیست و بیشتر یک خدمت اجتماعی محسوب میشود. کسبوکارهای آنلاین بیمه در ایران بیشتر در این بخش فعالیت میکنند.
بنابراین متوجه شدیم که خدمتی مانند بیمه را نمیتوان با محصول سختافزاری مقایسه کرد و کل فروش آن را برای اندازهگیری حجم بازار لحاظ کرد.
کل فروش در صنعت واسطههای فروش بیمه معادل کارمزد دریافتی است و موفقیت و شکست کسبوکارهای واسطه فروش بیمه وابسته به صنعت بیمه است و واسطهها، چه سنتی چه مدرن، صرفا بخشی از زنجیره ارزش صنعت بیمه هستند.
البته یکی از نقاط خوب صنعت بیمه این است که برخلاف صنعت بانکداری و پرداخت در سالهای گذشته کارمزد و درصد گرفتن در آن جا افتاده است.
حجم بازار واسطههای صنعت بیمه بهاندازه کارمزدی است که دریافت میکنند نه پولی که بهعنوان حق بیمه دریافت میکنند؛ هرچند در صورتهای مالی میتوان درآمد فروش بیمه را به عنوان درآمد ثبت و مبلغی که به شرکت بیمه اصلی یا شرکت بالاسری پرداخت میشود را به عنوان هزینه از این مبلغ کسر کرد، اما قرار نیست بازیهای حسابداری را به عنوان ابزاری برای اعلام حجم یک بازار استفاده کنیم
طبق اطلاعات موجود در وبسایت بیمه مرکزی ایران و سامانه سنهاب نزدیک به ۱۰۰۰ کارگزاری، حدود ۱۳۰۰ شعبه بیمه و بیش از ۳۰ هزار نمایندگی بیمه در ایران فعالیت میکنند و ۳۲ شرکت بیمه داریم. استارتاپها و کسبوکارهای آنلاین فروش بیمه مانند یکی از ۱۰۰۰ کارگزاری فعلی صنعت بیمه در ایران هستند. تفاوت نمایندگی و کارگزاری بیمه هم در این است که نمایندگی صرفا نماینده یک بیمه است و کارگزاری میتواند با بیمههای مختلف کار کند. به عبارتی، نمایندگی، نماینده بیمهگر است و کارگزاری، نماینده بیمهگذار.
کارگزاری با ارائه سبدی از محصولات شرکتهای مختلف بهترین انتخاب را به بیمهگذار معرفی میکند و استارتاپهای فروش آنلاین بیمه همین فعالیت را بهصورت آنلاین انجام میدهند؛ اگر استارتاپهای بیمه ایران بخواهند در همین سطح باقی بمانند، فاتحه اینشورتک ایران را باید خواند که صحبت از کسبوکارهای فروش آنلاین بیمه به عنوان اینشورتک شوخیای بیش نیست.
حال با اینشورتک ایران اشنا شده اید و می توانید با برترین استارتآپهای اینشورتک ایرانی و خارجی هم اشنا شوید.
چرا اینشورتک در ایران معادل فروش آنلاین بیمه معرفی شده است؟
نکته دیگر اینکه صنعت بیمه در ایران حال خوشی ندارد. مردم عادی ممکن است فریب ظاهر را بخورند و تصور کنند بیمهها در ایران اوضاع مالی خوبی دارند؛ منتها صنعت بیمه در ایران پابهپای صنعت بانکداری دچار چالشهای جدی است؛ مگر اینکه تحولی جدی در آن رخ دهد. هر کسبوکاری هم که بخشی از زنجیره ارزش فعلی صنعت بیمه باشد، جایی در آینده نخواهد داشت.
به همین دلیل صنعت بیمه در ایران تشنه نوآوری است. منتها فروش آنلاین بیمه در طیف نوآوری آن چیزی نیست که قادر به نجات صنعت بیمه باشد و توجه داشته باشیم که مشاغل دلالی و واسطهگری وابسته به اصل صنعت هستند.
در ایران از بین ۳۲ شرکت بیمه دولتی و خصوصی ۲۴شرکت سیستم جامع بیمه خود را از یک شرکت تهیه کردهاند. این شرکت ۱۵ سال پیش کار خود را شروع کرد و اکنون بازار کسبوکار فناوری بیمه را در دست دارد و رقیب جدی هم ندارد. صنعت بیمه در ایران تشنه نوآوری است.
تا چند ماه دیگر با همکاری دوستانم، کتاب اینشورتک را منتشر خواهم کرد. در این مدتی که با این کتاب سروکله زدم، بهواقع در تحیر بودم از حجم تغییراتی که در جهان در حال وقوع است. هیچ کسبوکار استارتاپی مرتبط با بیمه در ایران حتی از نظر ذهنی هم نشانهای از خود بروز نداده که در مسیر این تغییرات قرار دارد؛ صرفا شاهد صحبتهای بیمایه تبلیغاتی درباره این هستیم که چه کسی لیدر بازاری است که اصلا بازاری نیست.
در ایران در گروه «بیمه و صندوق بازنشستگی بهجز تأمین اجتماعی» شرکتهای بورسی، ۲۰ کسبوکار حضور دارند که جزو ضعیفترین سهمهای موجود در بورس تهران هستند. بهطورکلی قیمت سهام این شرکتها همزمان با رشد شدید بورس در ماه شهریور رشد کرده و در مهرماه شاهد سقوط شدید قیمتهای این گروه بودهایم و برخلاف گروههای قوی بازار مانند فلزات اساسی و محصولات شیمیایی، این گروه نتوانستهاند خودشان را احیا کنند.
به قول بورسیها، بیمهایها در میان بنیادیهای بازار نیستند و این گروه در کنار گروه «بانکها و مؤسسات اعتباری» قرار میگیرند که اوضاع خوبی ندارند. فراموش نکنیم که بانکها تا قبل از شفافشدن صورتهای مالی و مطرحشدن الزاماتی مانند IFRS جزو سهمهای خوب بازار بورس ایران بودند؛ اما از زمانی که با خون و خونریزی شفافیت به صورتهای مالی بانکها آمد، این سهمهای خوب ناگهان به سهمهای بد بازار تبدیل شدند و پرده از اوضاع بد بانکها برداشته شد.
حالا وقتی میخواهیم از تحول در صنعت بیمه بگوییم، نمیتوانیم از ادامه همان مسیری بگوییم که تاکنون طی شده و ادعای تحول داشته باشیم. ما نمیتوانیم بخشی از سیستم معیوب بیمه مرکزی، نمایندگی و کارگزاری بیمه باشیم و صرفا به این زنجیره ارزش یک وبسایت اضافه کرده باشیم. به عبارتی، اگر تا دیروز کسی برای استفاده از خدمات بیمه مجبور بود به محل کارگزاری بیمه برود، حالا با حذف این عامل نمیتوان ادعای تحول در صنعت بیمه را داشت.
اگر اینشورتک به معنای فروش آنلاین بیمه باشد، ما صرفا بخشی از این زنجیره ارزش معیوب شدهایم و درنهایت میتوانیم به دلیل تواناییهایی که فضای وب درزمینه تبلیغات و دسترسی به ما میدهد، موفق شویم درآمد قابل قبولی کسب کنیم و یک کارگزاری شیک و موفق محسوب شویم؛ اما حواسمان باشد که ما بخشی از یک سیستم معیوب هستیم و از خلأهای موجود کسبوکاری راه انداختهایم.
نکته مهمتر درباره پیچیدگی صنعت بیمه است. همانطور که گفته شد، طبق آمارهای بیمه مرکزی در حال حاضر حدود نصف فروش و درآمد بیمهها در ایران بیمههای شخص ثالث است. بیمه شخص ثالث در ایران متکی بهاجبار قانون است و حاشیه سود محدودی دارد.
حاشیه سود این بیمه در ایران طبق گزارشهای کدال و گزارشهای بیمه مرکزی کمتر از ۱۰ درصد است و حتی در مواردی این بیمهها ضررده هم هستند. آن بخشی که از طریق ابزارهای آنلاین قابلفروش است، همین نوع بیمه و یکی دو نوع سادهتر است.
واقعیت این است که وقتی از صنعت بیمه در جهان صحبت میکنیم، طیف وسیعی از محصولات را شامل میشود که در ایران بخش زیادی از آنها ناشناخته مانده و هنوز با اقبال مردم مواجه نشده است؛ نکته دیگر این است که بیمه به دلیل پیچیدگیهایی که دارد، خدمتی است که نمیتوان آن را بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف صرفا از طریق فروش آنلاین عرضه کرد. به عبارتی بیمهها وقتی پیچیدهتر میشوند، لازم است کارشناس فروش بیمه در تعامل مستقیم و نفربهنفر با بیمهگذار بیمه را بفروشد.
جدای از الزامات قانونی که در ایران و جهان در این زمینه وجود دارد، نمیتوان انتظار داشت فردی وارد وبسایتی شود و بیمهای پیچیده را آنلاین خرید کند.
بخش مهمی از صنعت بیمه مربوط به بیمههای خرد نیست؛ بیمه بهطورکلی در ایران دودسته است؛ بیمههای زندگی و بیمههای غیرزندگی. در بیمههای زندگی یا بیمه عمر، بیمهگذار مبلغی را بهصورت ماهانه پرداخت میکند و بیمهگر متعهد میشود با توجه به شرایط، مزایایی را در بازه زمانی مشخصی پرداخت کند.
بیمههای غیرزندگی شامل بیمههای حوادث، آتشسوزی، باربری، مسئولیت، کشتی، هواپیما، مسئولیت، مهندسی، نفت، انرژی، پول و اعتبار و انواع مختلف است. سادهترین نوع بیمه یعنی بیمه شخص ثالث هم در این دسته قرار میگیرد.
خلأهای موجود در صنعت بیمه بسیار زیاد است و فروش آنلاین بیمه بخش بسیار کوچکی در این صنعت در ایران است و هرگز نمیتوان ادعا کرد که با فروش بیشتر بیمههای شخص ثالث و عمر، این صنعت متحول میشود.
بیمه در ایران در سالهای گذشته کمترین استفاده از فناوری را داشته و چاره تحول در صنعت بیمه و رفتن به سمت اینشورتک واقعی استفاده واقعی از فناوری است و فناوری چیزی بیشتر از وبسایت است. کسبوکارهای استارتاپی بیمه مانند کارگزاریهای سنتی عمل میکنند و حتی در همین سطح هم این توان را دارند که در زمینه خسارت تحول ایجاد کنند؛ یکی از شکنندهترین نقاط بیمه در زمینه خسارت است و اگر تعامل مناسبی بین استارتاپها، نیروی انتظامی و بیمهها صورت بگیرد، میتوان به تحولی در این نقطه امیدوار بود.
برای درک عمق فاجعه در پایان به یک عدد اشاره میکنم؛ سید ولیالله فاطمی اردکانی در یک سخنرانی درباره هزینه فناوری اطلاعات در بیمه گفته بود: «بانکها سالانه ۴هزار میلیارد تومان هزینه فناوری اطلاعات کردهاند درحالی که در صنعت بیمه ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است.» راه دور است و بیابان در پیش.
[تحریریه شنبه: همچنین مراجعه کنید به گفتگوی شنبه با حامد ولیپوری، مدیرعامل و همبنیانگذار بیمیتو «بازار ۴۰هزار میلیارد تومانی بیمه»]