اکوسیستم باید باور کند شراکت لازم است

0

روند جذب سرمایه‌گذار باید کارآمد باشد. نباید نگران باشیم که مثلا چرا در سال ۹۵ تنها ۵۰۰میلیارد تومان در اکوسیستم سرمایه‌گذاری شده است؛ بلکه باید تلاش‌مان این باشد که از این ۵۰۰میلیارد تومان داستان‌های موفقیت زیادی بسازیم که زمینه‌ساز جذب سرمایه‌های بزرگ‌تر شوند. اگر تنها یک شرکت استارتاپی از ایران در بورس‌های بین‌المللی عرضه شود، ویترینی از جذابیت‌های بازار ایران را به دنیا نشان داده‌ایم که روند جذب سرمایه‌گذار خارجی را تسهیل می‌کند. علی فیاض‌بخش ضمن بیان این جملات همچنین به اهمیت ورود سرمایه‌گذار خارجی به بازار ایران، دلیل رویکرد هلدینگ‌های بزرگ سرمایه‌گذاری داخلی به اکوسیستم استارتاپی ایران و… پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

  •  روند حضور سرمایه‌گذاران داخلی در اکوسیستم استارتاپی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و اینکه بفرمایید چرا باید شرایط را برای حضور سرمایه‌گذار خارجی در ایران فراهم کنیم؟ 

تا یک سال پیش هم سرمایه‌گذاران داخلی به ویژه شرکت‌های بزرگ صنعتی و هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری به حوزه استارتاپی و کسب‌وکارهای مبتنی بر فناوری تمایلی نداشتند چون سایر کسب‌و‌کارهای اقتصادی را یاد گرفته و تمرین کرده بودند. اقتصاد ایران هم تا ۷۰درصد مبتنی بر مواد خام است و بنابراین کسی فضای فناوری را نمی‌شناخت. اما با توجه به رکود اقتصادی دنیا، اقتصاد مبتنی بر مواد خام خوب کار نمی‌کند و سرمایه‌گذاری در آن زمینه جوابگوی بازگشت سرمایه نیست. از طرفی هلدینگ‌های بزرگ و چندرشته‌ای داخلی می‌بینند که در این زنجیره ارزشی که باید درست بکنند، خوب عمل نکرده‌اند. حلقه مفقوده این زنجیر هم کسب‌وکارهای نوپایی هستند که به روش‌های جدید می‌توانند این زنجیره ارزش را به خوبی تکمیل کنند.

بنابراین از حدود یک سال پیش برای ورود به این حوزه تمایل خود را نشان داده‌اند. اما اشکال بزرگی وجود دارد و آن این است که اکوسیستم مفاهیم دیگری نسبت به صنایع قدیمی و بزرگ دارد. مثلا تیم خوب، آدم‌های خوب و حرفه‌ای که کسب‌وکارهای نوپا را می‌فهمند و اینها عوامل موفقیت هستند و نه لزوما داشتن پول زیاد. اما این افراد نیاز به راهنمایی و کوچینگ دارند و باید دانش‌ و ظرفیت‌های بیشتری در اختیار داشته باشند. مثلا مدیریت منابع انسانی را بهتر بفهمند یا قابلیت بازاریابی و توسعه بازار را داشته باشند ولی این هلدینگ‌ها این بخش و کیفیت را در خود ایجاد نکرده‌‌اند. برای اینکه هلدینگ‌ها این ظرفیت‌ها را به دست بیاورند باید به دنبال شریکی‌ باشند که این ظرفیت‌ها را داشته باشد.

اگر اکوسیستم باور کند که شریک در سرمایه‌گذاری خیلی مهم و مفید است و باید با احترام با شریک برخورد کرد، روند حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران شتاب بیشتری می‌گیرد. وقتی می‌گوییم احترام یعنی رفتار شفافی با شریک داشته باشی و اطلاعات کسب‌وکار را در اختیارش قرار دهی

این شرکا افرادی هستند که می‌توانند حلقه واسط بین سرمایه‌گذار داخلی و خارجی باشد. چون بخشی از نیاز فعلی اکوسیستم احتیاج به تجربه بین‌المللی است و نه لزوما پول بین‌المللی. تجربه بین‌المللی می‌تواند وارد شود و در کنار پول ایران اهداف را پیش ببرد. اما برای اینکه وقتی تجربه بین‌المللی وارد کشور شد، تعهد هم همراهش باشد، باید پول شرکت صاحب تجربه هم وارد شود تا تعهد و احساس دفاع از منافع هم در کنارش ایجاد ‌شود. بنابراین وقتی پول بین‌المللی در کنار تجربه بین‌المللی وارد اکوسیستم می‌شود، تعهد را هم به دنبالش دارد چون سرمایه‌گذاری کرده‌اند و برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری نهایت تلاش را می‌کنند. چون شکست کسب‌وکار، شکست پول سرمایه‌گذار خواهد بود. پس به احتمال بسیار زیاد تجربه و دانش لازم برای موفقیت را به کار می‌گیرند.  همانطور که اشاره کردم، طی یک سال اخیر شاهد علاقه‌مندی هلدینگ‌های بزرگ ایرانی به اکوسیستم هستیم اما باید با تجربه بین‌المللی بیایند و همراه با آن پول خارجی هم بیاید. در مورد پول و سرمایه‌گذار خارجی هم واقعیت این است که الان ما نمی‌توانیم بگوییم که مثلا ۵۰ سرمایه‌گذار خارجی، آماده سرمایه‌گذاری در ایران هستند و شاید آنهایی که اعلام آمادگی کرده‌اند یا خواهان حضور در بازار ایران هستند، تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست هم نباشد. اما همین تعداد اندک را هم اگر به درستی از آنها حمایت کنیم و از آنها صیانت لازم به عمل بیاید، می‌توانند تغییرات بزرگی را در اکوسیستم ایجاد کنند. این عمل به افزایش سرمایه‌گذاران خارجی هم منجر می‌شود.

  •  اشاره کردید که از سرمایه‌گذار خارجی صیانت کنیم؛ منظورتان دقیقا چیست؟ آیا کماکان ساختار غیرشفاف اقتصاد ایران مانع حضورشان است یا مشکلات سیاسی می‌تواند دخیل باشد یا اینکه اکوسیستم ایران هنوز به حدی از رشد نرسیده که آنها را به حضور پررنگ مجاب کند؟

در حقیقت موانع مجموعه‌ای از همه مواردی است که خود شما اشاره کردید. اما اگر بخواهم بگویم وزن کدام سنگین‌تر و تاثیرگذارتر است، گزینه سوم را انتخاب می‌کنیم؛ یعنی اگر اکوسیستم باور کند که شریک در سرمایه‌گذاری خیلی مهم و مفید است و باید با احترام با شریک برخورد کرد، روند حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران شتاب بیشتری می‌گیرد. وقتی می‌گوییم احترام یعنی رفتار شفافی با شریک داشته باشی و اطلاعات کسب‌وکار را در اختیارش قرار دهی. مورد بعدی اینکه کسب‌وکارها نه تنها باید یک شریک ساده بلکه باید شریکی متعهد برای سرمایه‌گذار باشند که مرگ و زندگی‌شان به هم وابسته باشد. در این صورت رابطه‌ای بلندمدت شکل می‌گیرد. دو مورد دیگر هم تاثیر بسیار دارند و اگر اقتصاد شفاف‌تری داشته باشیم، نه‌تنها کسب‌وکارهای داخلی رونق بیشتری می‌گیرند بلکه راه برای ورود سرمایه‌گذاران خارجی هم باز می‌شود. ما حتی اگر بتوانیم یک شرکت ایرانی را که زمانی استارتاپ بوده و بزرگ شده در بورس‌های خارجی عرضه کنیم، به این معناست که ویترین قابلیت‌های استارتاپی ایران را به همه جهان نشان داده‌ایم و انجام چنین امری مستلزم شفافیت است. صورت‌های مالی باید شفاف باشد، مالیات پرداخت شده باشد و مراوده شرکت‌ها با دولت هم مشخص باشد. همین امر موجب جذب سرمایه‌گذار می‌شود و بازدهی سرمایه‌گذاری را ملموس می‌کند و در نتیجه داستان‌های موفقیت ساخته می‌شوند که زمینه‌ساز جذب سرمایه‌گذارهای داخلی و خارجی هستند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.