انتخاب سردبیر

اوراستوک سلطان اجناس دست دوم

ساختن امپراطوری روی ویرانه‌های دات‌کام

اوراستوک؛ سلطان اجناس دست دوم
در بازار محصولاتی موجود است که سفارش آنها لغو شده، در جریان ارسال دچار مشکل‌شده‌ و به دلایل مشابهی وارد چرخه عرضه نشده‌اند، این محصولات را می‌توان به قیمتی پایین خریداری کرد.

شرکتی که در سال ۱۹۹۹ کارش را از دفتری در شهر سالت لیک در یوتا شروع کرد و به نام اوراستوک (Overstock) معروف است، یک کسب‌وکار آمریکایی خرده‌فروشی‌آنلاین است که محصولات متنوعی از اسباب و اثاثیه خانه تا فرش و لوازم الکترونیکی و لباس و حتی جواهرات را با قیمت‌های بسیار پایین عرضه می‌کند.

شرکت از ابتدا کارش را با عرضه محصولات بازگشت داده‌شده از فروش و ته‌مانده‌های انبار شروع کرد. آنها یک بازار برخط برای عرضه این نوع محصولات ایجاد کرده بودند که محصولات انبار‌شده ۱۸ کسب‌وکار‌ شکست‌خورده را با قیمت اندک خریداری و عرضه می‌کرد، اما با گذشت زمان کار شرکت به گونه‌ای گسترش یافت که محصولات نو را هم در بازار برخط خود عرضه کرد.
کسب‌وکار شرکت در دو بخش عمده جریان داشت؛ ابتدا آنها تلاش می‌کردند موجودی انبار کسب‌وکارهای دیگر را یافته و به قیمت عمده خریداری، سپس این محصولات را در وب‌سایت خود عرضه کنند.

بخش دیگر کار آنها این بود که محصولات دیگران را که در انبارها مانده بود، به شکل غیر‌مستقیم از طرف آنها به فروش برسانند. اما کمی بعدتر شرکت تصمیم گرفت خدمات دیگری هم اضافه کند و آن اینکه حراجی‌های برخط برای محصولاتی که در اختیار داشت، برگزار کند.

شرکت اوراستوک همچنین بخشی را به نام WorldStock ایجاد کرد که به دنبال صنعتگران و تولیدکنندگانی از سراسر دنیا و عموما کشورهای در حال توسعه می‌رود که محصولاتی برای عرضه دارند و این محصولات را در وب‌سایت خود ارائه می‌کند.

مدیر ارشد اجرایی شرکت پاتریک بایرن که در سال ۱۹۶۲ متولد شده، فرزند جک بایرن است که امپراطوری GEICO را در صنعت بیمه ایجاد کرده و از افراد تحت حمایت وارن‌بافت، کارآفرین مشهور و یکی از ثروتمندترین افراد دنیاست.

پاتریک با حضورش در شرکت توانست آن را از وضعیتی که در سال ۱۹۹۹ معادل ۱/۸ میلیون دلار ارزشگذاری شده بود، به موقعیتی برساند که در سال ۲۰۰۷ ارزشی بالغ بر ۷۶۰ میلیون دلار داشته باشد و در سال ۲۰۱۴ حدود ۱/۵ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شود.

گرچه پاتریک از همان شروع به کارش در این شرکت در مرکز توجه رسانه‌های کسب‌وکار و حوزه اقتصادی قرار داشت، اما به دلیل موفقیت‌هایی که در این شرکت به دست آورده توانسته برخی جوایز را هم به خود اختصاص دهد، از جمله جایزه یکی از ۲۵ چهره اثرگذار در تجارت الکترونیک در سال ۲۰۰۲ توسط بیزینس ویک.

وی در همان سال برنده جایزه Milestone در منطقه یوتا شد و در سال ۲۰۰۳ هم جایزه برتر برای توسعه جامعه در ایالت یوتا را هم دریافت کرد.

در همین حال او ۳ بار درگیر مبارزه موفق با سرطان بوده و به عنوان یک ورزشکار برای جلب توجه درباره این بیماری و جمع‌آوری کمک مالی برای مبارزه با آن، در سراسر کشورش رکاب زده. همه اینها نشان از تلاش خستگی‌ناپذیر و مستمر وی در راه برای رسیدن به خواسته‌هایش دارد.

پاتریک پیش از وارد‌شدن به شرکت اوراستوک مشغول کار در موسسات سرمایه‌گذاری بود. او پس از تکمیل تحصیلاتش در سال ۱۹۹۱ به موسسه سرمایه‌گذاری بلک‌هاوک پیوست و در مقام مدیر این شرکت سایرین را برای خرید شرکت‌های تولیدی کوچک در منطقه نیوهمپشایر تشویق می‌کرد.

در سال ۱۹۹۴ او سرمایه‌گذاران را ترغیب به خرید شرکتی کرده که مدیر آن پس از مدت کوتاهی دست از کار کشید و پاتریک ناگزیر از پر‌کردن جای وی شد. به این ترتیب او قدم در دنیای کارآفرینی گذاشت در حالی‌که تصمیم داشت بیش از ۶ماه در این پست کار نکند.

اما تقدیر برای او به شکلی دیگر رقم خورد و کارش در آن شرکت ۳سال ادامه پیدا کرد. در سال ۱۹۹۷ او به درخواست وارن‌بافت درگیر کار اداره گروهی از شرکت‌های تولید پوشاک شد، آن شرکت برای نیروهای پلیس، ارتش‌ و آتش‌نشانی لباس تهیه می‌کرد.

شرکت از ابتدا شیوه ساده تبلیغ دهان به دهان توسط مشتریان را استفاده می‌کرد. وقتی که کسب‌وکار مقداری پیشرفت کرد، آنها روش‌های پایدارتری برای تبلیغات را دنبال کردند و در آن زمان استفاده از تبلیغات در تلویزیون در برنامه کاری شرکت قرار گرفت.

در همین مسیر بود که وب‌سایت شرکت هم یک برنامه «همکاران وابسته» را شروع کرد که بر مبنای پرداخت درصدی از سود فروش به افرادی بود که مشتریانی را برای خرید محصولات به شرکت ارجاع می‌دادند.

حرکت رو به رشد شرکت از یک برنامه ساده شروع شد که هنوز هم منحصر‌به‌فرد است. در سال ۱۹۹۹ بنیانگذار شرکتی به نام D2 که نامش را از Discount Direct گرفته بود، به پاتریک مراجعه کرد و گفت:

در بازار محصولاتی موجود است که سفارش آنها لغو شده، در جریان ارسال دچار مشکل‌شده‌ و به دلایل مشابهی وارد چرخه عرضه نشده‌اند، این محصولات را می‌توان به قیمتی پایین خریداری کرد. افرادی هم در بازار هستند که نقش دلال یا کارچاق‌کن برای فروش این محصولات را دارند

در آن سال‌ها حدود ۶۰هزار نفر از این افراد در بازار فعال بودند که کارشان را با شناسایی این نوع محصولات و عرضه آنها در بازار به عنوان دست‌دوم انجام می‌دادند.

شرکت D2 در واقع نقش تامین‌کننده محصول برای این افراد را داشت. آنها از ارسال فکس برای ارتباط استفاده می‌کردند و پس از امضای قرارداد با این دلال‌ها، به صورت هفتگی فهرستی از محصولات قابل عرضه را برای آنها ارسال می‌کردند.

این فهرست‌ها حاوی عناوین و مشخصات همه محصولات قابل عرضه بود که با قیمت پایین به دلال‌ها فروخته می‌شد. شرکت D2 در واقع نقطه اتصال دلال‌های حاضر در بازار و صاحبان کالاهایی بود که می‌خواستند هر‌چه زودتر فروخته شود. این شرکت نوپا در سال حدود ۵۰۰ هزار دلار درآمد داشت.

پاتریک به برنامه اجرایی علاقه‌مند شد. تصمیم گرفت مبلغ ۷ میلیون دلار در آن سرمایه‌گذاری کند و در مقابل مالکیت ۶۰ درصد از شرکت را در اختیار بگیرد. نکته جالب آنکه تصمیم به سرمایه‌گذاری درست در روزی اتفاق افتاد که شرکت تصمیم به خاتمه کار خود گرفته بود.

تغییر نام

پاتریک که پیش از آن درگیر یک برنامه آموزشی در دانشگاه شده بود، تعدادی از دانشجویانش را برای تهیه برنامه‌های تجاری شرکت فراخواند و از اکتبر همان سال اداره شرکت را در مقام مدیر ارشد اجرایی دراختیار گرفت و نام شرکت را به Overstock تغییر داد.

برنامه کاری شرکت بر اساس مطالعاتی که انجام شده بود، به الگوی فروش برخط محصولات دست دوم تغییر یافت و تمرکز را روی ۱۰۰ محصول بسیار ارزان‌قیمت گذاشتند که یا محصولی تازه بود یا قیمتی زیر ۱۰۰دلار داشت.

به این ترتیب شرکت در همان چند ماه پس از این تغییرات درآمدی نزدیک به یک میلیون دلار کسب کرد. در همین زمان قراردادی باشرکت Safeway (یک فروشگاه زنجیره‌ای شبیه به والمارت) بستند که محصولاتی را برای آنها با قیمت پایین از بازار تهیه کنند تا در فروشگاه‌هایشان عرضه شود.

همه این اقدامات در زمانی انجام شد که به اصطلاح حباب دات‌کام ترکیده و تعداد کثیری شرکت در حال تعطیلی و خروج از بازار بودند و محصولات انبار‌شده این شرکت‌ها فرصت مناسبی برای اوراستوک فراهم کرده بود.

گسترش بازار در آسیا

شرکت همچنین با یافتن منابعی در آسیا توانست محصولات صنعتگران این منطقه را با سهمی بیش از ۶۰ درصد برای خود به فروش برساند و همزمان موفق به جذب ۳۰ میلیون دلار سرمایه شد.

شرکت در سال۲۰۰۲ سهام خود را به صورت عمومی عرضه کرد. شرکت که در سال ۱۹۹۹ معادل ۲ میلیون دلار، در سال ۲۰۰۰ معادل ۳۶ میلیون دلار، در سال ۲۰۰۲ معادل ۱۱۵ میلیون دلار ارزش‌گذاری شده بود، در سال ۲۰۱۰ از مرز یک میلیارد دلار گذشت و در سال ۲۰۱۴ با عرضه بیش از یک میلیون محصول، همکاری با بیش از ۱۵۰۰ شرکت، درآمد روزانه ۳ میلیون دلار را ثبت کرد.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *