درست در زمانی که هر روز با یک ارز رمزنگاریشده جدید روبهرو هستیم و برخی میگویند «بیتکوین رفتنی است؛ بلاکچین را به خاطر بسپار!» قیمت هر بیتکوین به بیش از 2 هزار دلار رسید! این داغترین خبری بود که هفته گذشته در فضای فینتک سراسر جهان پیچید و دوباره به ما ثابت کرد که برخلاف تمام حرفها و حدیثهایی که پشت بیتکوین زده میشود که بهزودی تب بیتکوین میخوابد، باید بگویم فعلا بیتکوین قصد ندارد از تخت پادشاهی ارزهای رمزنگاریشده پایین بیاید و همچنان یکهتاز این حوزه است.
اما خبری که بیش از این خبر، نام «بیتکوین» را در جهان بر سر زبان مردم انداخت، بلایی بود که باجافزاری به نام واناکِرای (Wanna Cry) بر سر کامپیوترهای سازمانی، دانشگاهی و شخصی در سراسر جهان درآورد. به زبان ساده بخواهم بگویم، باجافزار واناکِرای بعد از دستیابی به کامپیوتر طعمه، بخشی یا تمامی اطلاعات مهم آن کاربر را قفل و تهدید میکند که در صورت عدم پرداخت وجه درخواستی در یک بازه زمانی تعیینشده، تمام اطلاعات قفلشده کاربر را از بین خواهد برد.
- واناکرای چه ربطی به بیتکوین دارد؟
سازوکار باجافزار واناکرای مانند هر باجافزار دیگری این است که در قبال گروگانگرفتن بخشی از اطلاعات یا فایلهای مهم شما، درخواست وجه زور میکند که اغلب افراد برای حفظ اطلاعات خود مجبور به پرداخت آن خواهند بود؛ اما نقطه متمایز واناکرای با تمام نمونههای مشابه این است که پرداخت وجه درخواستی حتما باید با بیتکوین انجام شود که پیش از این هیچ باجافزاری با این شدت و گسترش از این شیوه استفاده نکرده بود و تصور میشود مهمترین هدف سازنده این باجافزار از بهکارگیری این شیوه پرداخت، کاهش احتمال شناساییاش بوده است؛ اما آیا این تمام داستان است؟
- طرح یک سؤال
هر چند سازوکار بیتکوین به شکلی است که میتوان هویت طرفین پرداخت را در آن ناشناس نگه داشت، اما چیزی که این روزها مطرح شده این است که اصلا شاید موضوع استفاده واناکرای از بیتکوین بهعنوان شیوه پرداخت، فراتر از مخفی نگه داشتن هویت صاحب حساب باشد.
باجافزار واناکرای به ازای هر سیستمی که آلوده کرده باشد، مبلغی را با واحد بیتکوین درخواست میکند که معادل دلاری این عدد، چیزی حدود 300 دلار است که بهطور تقریبی معادل یک میلیون و 100 هزار تومان است.
- یک نکته قابلتوجه
قبل از اینکه به ادامه داستان بپردازم، باید به این موضوع اشاره کنم که با توجه به نوین بودن مفهوم ارزهای رمزنگاریشده، افرادی که از مواردی مثل بیتکوین استفاده میکنند، اغلب خورههای وب و کامپیوتر هستند که از این ارزها استفاده میکنند و هنوز مردم عادی در تمام دنیا خیلی روی خوشی به این ارزها نشان ندادهاند. از طرفی هم میدانیم که برای به دست آوردن بیتکوین، دو راه کلی وجود دارد؛ اولی معدنکاوی بیتکوین یا همان بیتکوین ماینینگ است که اغلب به سیستمهای کامپیوتری بسیار قوی نیاز است که حتی در صورت داشتن امکانات لازم با محدودیتهایی مواجه است. راه دوم این است که از یک کسی که بیتکوین دارد، مقداری بیتکوین خریداری کنید.
- آیا بین واناکرای و افزایش قیمت بیتکوین ارتباطی وجود دارد؟
حالا برگردیم به ادامه صحبتمان؛ اتفاقی که در واناکرای افتاد این بود که بهیکباره حجم قابلتوجهی از افراد معمولی در سراسر دنیا که تا دیروز شاید حتی اسم بیتکوین را هم نشنیده بودند، به خاطر حفظ اطلاعاتشان مجبور به استفاده از بیتکوین شدند؛ بهعبارتدیگر بهیکباره تقاضا روی بیتکوین بالا رفت و با توجه به محدودیت فعلی کل حجم بیتکوین موجود در دنیا، داستان ساده افزایش تقاضا نسبت به عرضه پیش آمد و باعث شد در عرض کمتر از چند روز بیتکوین بهیکباره افزایش قیمت داشته باشد.
حالا تصور کنید فرد یا گروهی که پشت واناکرای هستند، خودشان هم یک حجم قابلتوجهی بیتکوین برای فروش داشته باشند که بهیکباره نهتنها قیمتش بالا رفته بلکه بازار فروشش را نیز دارند! حتی اگر قبل از این جریان، یک بیتکوین هم نداشته باشند با شروع باجخواهیشان بهیکباره به یک حجم بالایی از بیتکوین مجانی دست پیدا کردهاند که از قضا بازار فروش خوبی نیز پیدا کرده و بهسرعت بیتکوینهایی که در ازای آزادسازی اطلاعات قربانیان دریافت میکنند را در بازار داغ فعلی به فروش میرسانند و تبدیل به دلار میکنند و این چرخه همچنان ادامه دارد تا زمانی که یک ضدباجافزار برای واناکرای پیدا شود که البته ظاهرا این روزها این ضدباجافزار تولید شده است.
ناگفته نماند که افزایش بیسابقه اخیر قیمت بیتکوین را نمیتوان فقط و فقط باجافزار واناکرای دانست چراکه مواردی مثل از چرخه خارج کردن 85درصد اسکناسهای هند در یک اقدام ضدپولشویی نیز با توجه به جمعیت بالای هند، تأثیر قابلتوجهی در این افزایش قیمت داشته است ولی با این حال، میتوان مهمترین دلیل این افزایش ناگهانی را واناکرای دانست.
- خودم کردم که لعنت بر خودم باد
در این روزها احتمالا اگر مثل من بوده باشید، حسابی به خودتان ناسزا میگویید چراکه از افرادی هستم که در اولین روزها و ماههای شکلگیری بیتکوین با آن آشنا شدم ولی به دلایلی نامعلومی که خودم هم نمیدانم اقدام به خرید یا استخراج این طلای صفرویکی نکردم؛ اگر در همان روزها، فقط یک میلیون تومان صرف خرید بیت کوین کرده بودم الآن حداقل یک میلیارد تومان سرمایه داشتم.
هرچند هیچوقت خودم را برای این غفلت نمیبخشم ولی هر چه هست گذشته و دیگر کاری از دستم برنمیآید و باید به فکر بعد از این باشم و نوش جانش هر کسی که برخلاف من، مقداری بیتکوین خرید و امروز به سود شیرینی دست پیدا کرده است.
- توصیهای برای مقامات بهمنظور توسعه فینتک ایران
همه این داستانها را گفتم که آخرش بتوانم بگویم دیگر با یک دنیای ساده دودوتا چهارتا طرف نیستیم. در فضای پیچیدهای حضور داریم که نمیتوانیم تغییرات جهانی را نادیده بگیریم و بگوییم به ما ربطی ندارد! نمیتوانیم بیتکوین و موارد مشابه را به این دلیل یا بهانه که در فضای ایران نیازی به آنها نداریم، نادیده بگیریم. دیگر در دنیای امروز حتی اگر هم نخواهیم، مجبور خواهیم شد با این تکنولوژیها روبهرو شویم و اگر برای آنها آماده نباشیم ضررهای سنگینی خواهیم داد. همانطور که روزی فریاد جوانان این کشور را برای راهاندازی شبکههای اجتماعی بومی، پیامرسانهای بومی و خیلی دیگر از محصولات فناوری بومی نشنیده گرفتیم و به بهانه کاربردهای منفی این ابزارها، اجازه توسعه آنها را ندادیم و سعی کردیم با گرفتن جلوی ورود نمونههای خارجی به کشور نیز کلا صورتمسئله را پاک کنیم؛ اما در کدام مورد موفق بودیم؟ امروز پرطرفدارترین شبکه پیامرسان در ایران تلگرام خارجی است؛ پرطرفدارترین شبکه اجتماعی به اشتراکگذاری عکس اینستاگرام خارجی است و خیلی از این پرطرفدارترینهای دیگر که هیچ کدام ایرانی نیستند در صورتی که قبل از همهگیر شدنشان کمنبودند جوانان ایرانی که قصد راهاندازی موارد مشابه را داشتند ولی جلویشان گرفته شد.
هرچند متأسفانه داستانی که اینجا از بیتکوین تعریف کردیم از جنبه منفی بیتکوین بود ولی بدانیم که جنبههای مثبت بیتکوین خیلی فراتر از این حرفهاست و بهتر است روی جنبه مثبتش تمرکز کنیم و به بهانه مصارف منفی آن، کلا آن را نادیده نگیریم. همانطور که میتوان با چاقو آدم کشت، میتوان با چاقوی جراحی جان آدمها را نیز نجات داد؛ و بیتکوین صرفا یک نمونه از صدها نمونه ارز رمزنگاری شده است و مهمتر از خود این ارزها، تکنولوژی بلاکچین است که آینده را دستخوش تغییر بزرگی خواهد کرد. بگذاریم جوانهای این سرزمین و بوم برای همین کشور زحمت بکشند و در این مسیر کنارشان باشیم و برای بهتر شدن با آنها چکشکاری کنیم، نه اینکه کلا جلویشان را بگیریم.
کم نیستند همین روزها، تیمهای توانمندی که در ایران روی پرداخت از طریق شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای پیامرسان کار کردهاند ولی اجازه فعالیت ندارند. اگر تا امروز تلگرام یا ابزارهای مشابه به هر دلیلی بدون اجازه از مقامات داخلی ایران، سیستمهای پرداخت برای ایرانیها راهاندازی نکردهاند تضمین نمیکند که در آینده نزدیک هم نتوانند! همانطور که خیلی از تکنولوژیها بدون اجازه مقامات وارد کشور شد، در آینده نیز میشوند. این دلیل بر ضعف مقامات ایرانی نیست، بلکه سرعت تغییر در دنیای امروز است که نمیتوان با نگاه سنتی به آن نگاه کرد. بیایید با تغییر نگاهمان به جوانان این مملکت نهتنها در حوزه فینتک، بلکه در تمام حوزههای فناوری اطلاعات فضای رشد و رقابت با نمونههای خارجی را برای آنها فراهم کنیم.