یلدا سامیت 2024 در روز اول
هر وقت هیچهای خود را پیدا کردید، کسب و کارتان را بسازید
یلدا سامیت 2024 در روز اول به صورت حضوری آغاز به کار کرد و اکبر هاشمی، بنیانگذار یلدا سامیت، با سخنرانی کوتاهی این رویداد سه روزه را آغاز کرد. یلدا سامیت 2024 به مدت سه روز از 27ام تا 29ام برگزار شد.
اکبر هاشمی، بنیانگذار یلدا سامیت در ابتدای این رویداد در روز اول با اشاره به دلایل شکل گرفتن یلدا سامیت، به مرور تاریخچه برگزاری این رویداد پرداخت. هاشمی اظهار داشت، در ابتدای دهه 90، محتوای بسیار کمی درباره استارتاپها و راهاندازی یک کسب و کار کوچک وجود داشت. به همین دلیل بود که شنبه به عنوان اولین هفته نامه اکوسیستم استارتاپی شکل گرفت و هشت سال به صورت مستمر منتشر شد.
هاشمی افرود: «در ادامه مسیر شنبه، رویدادها و برنامه های متفاوتی مانند نون بربری و… توانستیم برگزار کنیم اما اتفاقاتی که سال گذشته افتاد و قطع شدن اینترنت، کسب و کارهای استارتاپی را زمین زد. شنبه هم که زیست خود را از همین استارتاپ ها داشت، زمین خورد و هر چقدر هم تلاش کردم، دیدم نمی توانم دوباره سر پا شوم. برای همین هم میخواستم مهاجرت کنم چرا که دیگر نمی توانستم در این محیط کار کنم و حالم خوب نبود.»
او در ادامه گفت:«همین شد که تصمیم گرفتم به افریقا مهاجرت کنم و تلاش کنم در کنیا جایی برای خودم کسب کنم. رفتم و در یک محیط کار اشتراکی کارم را آغاز کردم؛ اما دقیقا این را دیدم که من هیچ کسی نیستم! چرا که هیچ کس من را نمی شناخت! در کارخانه نوآوری، از لحظه وارد شدن تا زمانی که به دفتر شنبه برسم، شاید ده بیست نفر میگفتند سلام آقای هاشمی. اما در محیط کار اشتراکی آن جا هیچکس نبود که بگوید سلام آقای هاشمی! هرچه جلوتر میرفتم و در راستای راهاندازی کسبوکارم تلاش میکردم، میدیدم علم کمی دارم و هرچه بیشتر پیش میرفتم، میدیدم کمتر و کمتر بلدم… تا جایی که متوجه شدم من هیچ بلد نیستم! در ادامه زندگی در کنیا، با فردی آشنا شدم که میدیدم در کمترین فضای ممکن، با کمترین امکانات ممکن زندگی میکند. روزها میرود چیزهایی که به درد بقیه نمیخورد، از اتوی شکسته تا هر چیز دیگری را جمع میکند و بعد با اینها مجسمه میسازد. او با هیچ چیز کار میکرد. از هیچ، مجسمه میساخت. او را که دیدم به خودم گفتم من باید با هیچ، کسب و کارم را بسازم و تلاشم هم اکنون این است و تصمیم گرفتم تا به ایران برگشته و به تمامی هیچهای خودم بپردازم و آنها را دوباره رشد دهم. شما هم هروقت هیچهای خود را پیدا کردید، شروع کنید کسب و کار خود را با آن بسازید.»
بله ارزش سکته کردن را داشت
اولین روز یلدا سامیت 2024 با گفتگو با محسن نژند بنیانگذار لایوگرافی ادامه یافت. اکبر هاشمی گفت: «دلیل انتخاب محسن برای اولین گفتگو این بود که می خواهم بیشتر از گذشته به جوانان فضا بدهم. اما محسن به دلیل اتفاقات سال گذشته سکته کرد! اما ببینیم چرا؟»
نژند گفت که در سال 1397 کسب و کارش در حوزه لایو استریم و ارائه خدمات مرتبط با پخش زنده اینترنتی را آغاز کرد: «کم کم رشد پیدا کردیم و روند آرام ولی خوبی داشتیم. سال قبل و قطع شدن اینترنت، باعث شد کاملا کار ما تعطیل شود چون مشتریان ما هیچ کدام نمی توانستند رویداد برگزار کنند و فضا بسیار راکد بود. به همین دلیل هم کسب و کار ما رو به افول داشت چرا که کسب درآمد نمیکردیم. در مجموع، همیشه در شرایط سخت، شرکتها اولین بودجهای را که کم می کنند، بازاریابی و تبلیغات است. در تبلیغات هم، اولین جایی که بودجه آن حذف میشود، بخش مربوط به تصویر است. یکی یکی نیروهایم را از دست میدادم و حتی تیم اصلی هم دچار بحران شد. تا جایی که در ابتدای آبان، شریکم به من گفت که میخواهم کنار بکشم و این آخرین ضربه به کسب و کارمان بود.»
نژند درباره دلیل بازگشت به کار گفت: دکتر بعد از عمل از من یک سوال پرسید که آیا ارزشش را داشت؟ چند ماهی گذشت تا به جواب این سوال برسم و به نظرم ارزشش را داشت.
می خواهم روزی مدیرعامل آمازون خاورمیانه باشم
در ادامه، یلدا میزبان مسعود طباطبایی، مدیرعامل دیجیکالا بود. او درباره شکست اولین استارتاپش، بایکس و اینکه آیا آن شکست همچنان در زندگی او هست یا نه گفت: «بله هنوز هم هست. با آنکه زمان زیادی گذشته اما در مراحل مختلف زندگی با شرایط مختلف حضور دارد. اما خیلی وقتها بیشتر به عنوان تجربه و درس حضور دارد و سوخت حرکت به سمت بالا میشود. البته که در سال های بعد هم شکستهای کمی نداشتم. در بقیه مجموعهها، از علی بابا تا اسنپ و… همیشه شکست بوده. در همین دیجیکالا هم مسلما قرار است اشتباهاتی داشته باشم. من در سال 95 ورشکست شدم و الان این ذهنیت را دارم که اگر باز ورشکست بشوم هم، مشکلی ندارم. حتما سخت است، حتما درد دارد، اما ناراضی نیستم.»
طباطبایی افزود: «خیلی مهم است که انسان دست از آرزوهای خود نکشد و من این نکته را همیشه در ذهنم دارم. بچهها را دیدهاید که وقتی یک چیزی را می خواهند، فقط میخواهند و دیگر براشان مهم نیست چطور و چگونه و… من از آرزوهای خود دست نمیکشم و هنوز هم به سقف آرزوهایم نرسیدهام.»
او درباره فضای رانتی در فضای استارتاپی ایران گفت: «شاید اشاره به نبود شرکتهای خارجی یا داشتن امتیازهای خاص برای شرکتهایی مثل دیجیکالا و اسنپ و علی بابا و… باشد؛ اما ما به دنبال رانت نبودهایم و مثلا حتی از معافیت مالیاتی شرکتهای دانشبنیان نیز استفاده نکردهایم و این معافیت را به ما ندادهاند. اتفاقا گذر زمان نشان داده آنهایی که رانت داشتند، پیشرفتی نداشتند. من همیشه معتقد بودم زمانی که دولت دخالت نکند، شرکتها بهتر پیش میروند.»
طباطبایی درباره برخورد دوگانه دولت نسبت به شرکتهای بزرگ و استارتاپی گفت:«به نظر من، هم دولت و هم اکوسیستم یک ترسی از هم دارند و این ترس به نظرم از عدم شناخت است. این مهمترین دلیل این موضوع است و حتما در دو سر طیف هستند کسانی که غرضورزی هم دارند. اما اگر شناخت درستی به وجود بیاید، وضعیت بهتر میشود. اهالی اکوسیستم مگر چه کسانی هستند؟ آدمهایی که در همین مملکت در مدارس و دانشگاههای همینجا درس خواندهاند و بالا آمده اند. منظور من این نیست که این دو قشر با هم ترکیب شوند. نه اصلا. می خواهم بگویم این دو باید با هم حرف بزنند و تعامل در میان آنها ایجاد شود.»
او در ادامه با اشاره به اتهاماتی که به این شرکتها زده میشود، درباره مالکیت این شرکتها گفت: «ترکیب سهامداری دیجیکالا کاملا شفاف است و همه به آن دسترسی دارند.»
طباطبایی همچینین درباره توسعه منطقهای و توانایی رقابت با دیگر شرکت های بینالمللی گفت: «در برخی موارد مانند برگشت کالا که مسائل فنی هستند، میتوانیم توسعه پیدا کنیم. این پتانسیل و توانایی را داریم که بزرگتر از اینها باشیم.»
او درباره چشمانداز خود گفت: «علاقه من این است که مدیران استارتاپی به درجهای از کیفیت کاری برسند که مثلا در حد مدیرعاملی آمازون در خاورمیانه باشند.»
از آموزش برنامهنویسی تا باغبانی
در ادامه روز اول یلدا سامیت 2024، محمد جواد شکوری مقدم هم بنیانگذار آپارات و فیلیمو مهمان یلدا بود. شکوری مقدم درباره هدف از راهاندازی فیلیمو مدرسه گفت: «هم به دنبال مسئولیت اجتماعی بودیم و هم به دنبال کسب درآمد. برخی دوگانهها در ایران هست مانند آموزش و اقتصاد. دلیلی ندارد اینها با هم تعارضی داشته باشند و می توان هر دو را همزمان داشت. فیلیمو مدرسه از زمان کرونا شکل گرفت و از پیشدبستانی تا نهم را پوشش دادیم. اما تمرکز ما بر روی مسائل مهارتی بود. در همین راستا از برنامهنویسی تا مهارت باغبانی را پوشش دادیم.»
او درباره حکم زندانی که برایش صادر شد گفت:«زمانی که حکم را اعلام کردند خیلی وضعیت عجیبی بود، اما خوشبختانه در ادامه تبرئه شدیم. بیشتر این اتفاقات هم از سمت همان تنگ نظریها و بدفهمیها بود که در گفتگوی قبلی به آن اشاره کردید. مشکل اینجا است که ساختار خیلی اوقات بر روی تهدید پیش میرود. اصولا تغییر برای کسی که برای تغییر آماده نیست، تهدید حساب میشود.»
چالش اصلی با رگولاتوری است/ ترکیب نیروی انسانی و سرمایهگذاری رخ نداد
پنل کارآفرینان شرکت های بزرگ اینترنتی با حضور محمد خلج مدیرعامل اسنپ، مهدی شکوری مقدم هم بنیانگذار آپارات و فیلیمو، میلاد منشیپور مدیرعامل تپسی، مجید حسینینژاد مدیرعامل علی بابا، مسعود طباطبایی مدیرعامل دیجیکالا و اشکان آرمندهی مدیرعامل دیوار در روز اول یلدا سامیت 2024 برگزار شد.
میلاد منشیپور درباره محدودیت چهره های مدیریتی در اکوسیستم استارتاپی ایران گفت: «موجی در دهه اول 1390 اتفاق افتاد که باعث شد استارتاپ های بزرگ شکل بگیرند اما بعد از آن سرمایهگذاری بزرگی رخ نداد. مهاجرتها هم تشدید شد و بسیاری از استارتاپهایی که در حال پا گرفتن بودند رفتند و ترکیب نیروی انسانی و سرمایهگذاری رخ نداد.»
سهم کسب و کارهای بزرگ اینترنتی از کل بازار
مسعود طباطبایی درباره آمار کارکرد دیجیکالا گفت:«روزانه بین 4.5 تا 6 میلیون نفر بازدیدکننده داریم و در ماه به 30 تا 40 میلیون نفر میرسیم. بیش از ده میلیون کالا را حدود 360 هزار نفر تامین میکنند. در روز ظرفیت پردازش یک میلیون آیتم را داریم. اگر بخواهیم درباره ابعاد مقایسهای را انجام دهیم، تعداد کالاهای هایپراستار باکری، زیر 20 هزار رقم است در حالی که ما درباره ۱۰ میلیون نوع کالا صحبت میکنیم.»
طباطبایی همچنین در پاسخ به سوالی درباره سوددهی دیجیکالا، پس از 17 سال سابقه کار در بازار اظهار داشت که این استارتاپ در سه چهار سال اخیر به نقطه سر به سر رسیده است.
این سوال آماری از «مجید حسینینژاد» مدیرعامل علی بابا هم پرسیده شد. او گفت: «در پرواز داخلی حدود 27 درصد، در قطار 37 درصد، در اتوبوس 5 درصد و در اقامتگاه 70 درصد از کل بازار را داریم.» او افزود که البته کل بازار آنلاین تا امروز توانسته 50 درصد از بازار آفلاین را از آن خود کند.
محمد خلج درباره هک اسنپفود گفت: «هر جایی که داده در آن وجود دارد، ریسک نفوذ هم هست و کسب و کارها در معرض چنین حملاتی هستند و طبیعی است که برای خود کسب و کار بیشتر از هر نهادی اهمیت دارد که از این دادهها حفاظت کند و درباره اسنپ هم به همین منوال است. البته توضیحات دقیق آن باید توسط مدیران اسنپفود ارائه شود. ولی به هر حال از همان ابتدا کمیته بحران تشکیل و اقداماتی انجام شد و تلاش کردیم این دادهها در بیرون استفاده نشود و کمیته بحران تشکیل شده و تلاش کرد تا این اتفاق آسیبی به کاربرها نرساند. مهمتر از این اتفاق، که هم برای ما و هم دیگر مجموعهها مهم است، صورت گرفتن فرآیندهای یادگیری و بحثهای مربوط به پروژههای بهبود است تا دوباره شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.»
خلج ادامه داد: «در سهم بازار، در حمل و نقل بین 5 تا 10 درصد سفرهای درون شهری در پلتفرمها اتفاق میافتد. اکنون بیش از 60 میلیون کاربر داریم و روزانه 10 تا 12 میلیون سفارش داریم که بخش عمده آن مربوط به تاکسی اینترنتی است.»
شکوری مقدم درباره سهم بازار فیلیمو گفت: «حدود 8.5 میلیون دستگاه در ماه از فیلیمو استفاده میکنند که حدود 64 درصد از این بازار است و سالانه حدود 250 تا 300 اپیزود تولید داریم. البته پتانسیل این بازار، برای تولید محتوا، حدود ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان است که ۹۰۰ میلیارد تومان آن در مجموعه فیلیمو انجام میشود. در آپارات نیز ماهانه 67 میلیون بازدیدکننده یکتا داریم که حدود 2 میلیارد ویدیو تماشا میکنند. حدود 5300 تولیدکننده محتوا در آپارات فعال هستند و حدود 170 میلیارد تومان درآمد به آنها رسیده است.»
اشکان آرماندهی نیز گفت: «در سال گذشته بیش از 53 میلیون کاربر یکتا داشتیم و ماهانه بیش از 40 میلیون کاربر فعال داریم.»
منشی پور درباره تاثیر ورود به بورس گفت: «خود بازار بورس محلی برای تامین مالی است، ولی هدف اصلی نباید این باشد. بلکه وقتی یک استارتاپ وارد بورس میشود، برای سرمایهگذاران شناخته میشود. نکته منفی ورود به بورس این است که با شرکتهای بزرگ مقایسه میشود، اما خوبی آن این است که اعتماد سرمایهگذار راحتتر رخ جاب میشود، چرا که همه چیز شفافپتر است.»
مجید حسینی نژاد درباره چالش های علی بابا برای توسعه گفت: «بیشتر چالشها درونتیمی است. بیرون چالش هست اما همین چالشها فرصتی است برای توسعه. اما چالشهای تیمی و فردی بسیار سخت است. از چالش های بیرونی میتوان به اقتصاد دستوری اشاره کرد که برای مثال بر روی بلیط هواپیما اعمال میشود.»
بنیانگذار علی بابا افزود: «قسمت بزرگی از بلیتها به صورت زیرزمینی هستند اما به ما میگویند بلیتی که ایرلاین رسمی کشور میفروشد را ما نفروشیم! همین جنس مشکل را در اتوبوس و قطار نیز داریم. از این جهت، به نظر من بزرگترین چالش، مساله اقتصاد دستوری است.»
او درباره تغییر احتمالی بیزینس مدل علی بابا گفت: «من مثل آب میمانم و هر جا قرار بگیرم همان شکلی میشوم. در اقتصاد ایران چهار رانت ساختاری وجود دارد؛ ارز ارزان، انرژی ارزان، زمین ارزان و وام ارزان که در اختیار صنایع سنتی هم هست. برای همین هم تمرکز را مثلا از هواپیما روی اتوبوس آوردهایم یا در جاباما به دنبال ساخت اقامتگاه هستیم.»
حسینینژاد درباره راهاندازی ایرلاین گفت:«بله به دنبال این کار هستیم و نام آن هم داتایر خواهد بود.»
طباطبایی درباره جذب سرمایه گفت:«در دو سال گذشته جذب سرمایه از سرمایهگذاران سابقمان داشتیم که چندان جدی نبوده. ولی ورود به بورس یک هدف مهم برای ما است. یکی از مشکلات درباره پلتفرمها، رقابت با کسب و کار سنتی است. خدماتی که این پلتفرمها ارائه میدهند در فضای سنتی هم هست و با شفافیتی که در سیستم آنلاین وجود دارد، به ویژه بر روی قیمتگذاریها، مشکلات زیادی داریم. شما در اینستاگرام میتوانید هر کالایی با هر قیمتی بخرید. اما در دیجیکالا، یک کفش آدیداس ارائه بدهیم، سریع احضار میشویم. در بازار سنتی همه شفاف نیستند و دولت باید به ما که همه چیزمان شفاف است کمک کند.»
طباطبایی ادامه داد:«ما در حال برنامهریزی برای فروشگاه های فیزیکی هستیم و کمی تغییر در بیزینس مدل خواهیم داشت. در نیمه اول سال آینده هم راه میافتد. این هم از نظرسنجیها به دست آمده چرا که بخشی از مردم خرید آنلاین را بلد نیستند و در یک جاهایی کمرنگ هستیم و باید فیزیکی باشیم. چند فروشگاه اول در تهران و بعد هم در مراکز استانها راهاندازی خواهیم کرد.»
آرمندهی درباره آمار دیوار گفت: «روزانه بیش از 500 هزار آگهی جدید داریم و بیش از 8 میلیون آگهی در بیش از 380 شهر مختلف روی دیوار هست.»
او درباره تجربه اتهامات خود گفت: «عدم شناخت افراد تصمیم گیرنده نسبت به پلتفرمها، باعث چنین اتفاقاتی میشود. وقتی هیچ شناختی نیست و دادگاه تخصصی برای این جنس پروندهها وجود ندارد، پروندههایی که علیه پلتفرمهای ما تشکیل میشود هم جایی میرود که هیچ تخصص و شناختی از این مدل کسب و کار نیست و نتیجهاش هم اینطور اتهامات است.»
خلج نیز درباره چالش های حقوقی و تعامل با دولت گفت:«به نظرم علاوه بر اینکه ما در کسب و کارها باید دانش خودمان نسبت به دستگاههای متولی را بیشتر کنیم، این رویکرد باید در طرف مقابل با شدت بیشتری رخ بدهد. یک دستور العمل نظارتی البته تصویب شده، اما همچنان با نهادهای تصمیمگیرنده و تاثیرگذار مشکل داریم.»
شکوری نیز در این مورد گفت:«جنس مشکلات ما از این دست است؛ همیشه یک تاخیر در شناخت کسب و کارهای ما وجود دارد و همیشه یک فاصلهای داریم و این فاصله گاهی به بدترین شکل ممکن پر میشود. گاهی وقتی رگولاتور تصمیماتی میگیرد و قانونگذاری میکند، بدون در نظر گرفتن پیشنهادات ما اتفاق میافتد. برای مثال در ساترا موردی داشتیم که قانونی تصویب شد که در خود صدا و سیما هم این قانون نبود.»
خوشامدگویی به صنایع بزرگ کشور برای ورود به حوزه نوآوری
از دیگر برنامه های روز اول یلدا سامیت 2024، پنل سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی بود که با حضور امیر الحاجی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی گروه انتخاب، ابراهیم جمیلی بنیانگذار هلدینگ صنعتی و معدنی زرین، شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ، یحیی پالیزدار مدیرعامل شرکت فناوری و نوآوری فولاد مبارکه، رشید قانعی مدیرعامل شرکت پترول، علی سنگینیان معاونت سرمایهگذاری شرکت کیسون و کمیل شاعری معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی برگزار شد.
اکبر هاشمی این پنل را پنل خوشامدگویی در فضای اکوسیستم از طریق CVC دانست. در این پنل، قانعی ضمن اشاره به 14 میلیارد دلار مجموع صادرات و فروش داخلی هلدینگ خلیج فارس، سهم این هلدینگ در صادرات غیر نفتی ایران را 20 تا 30 درصد عنوان کرد. او همچنین درباره برنامههای هلدینگ خلیج فارس در حوزه نوآوری زنجیره ارزش خود گفت: حدود 15 میلیارد دلار پروژههای در جریان وجود دارد که زمینه خوبی برای استارتاپها است. در همین راستا در سه سال گذشته دو رویداد ریورس پیچ برگزار کردیم تا با شرکتها و استارتاپها ارتباط بگیریم. این رویدادها باعث میشود فرهنگ دو نوع شرکت بزرگ و استارتاپی به هم نزدیک شوند. در همین راستا، در شرف ثبت یک صندوق دو هزار میلیارد تومانی هستیم که در ابتدای سال آینده راهاندازی خواهد شد. ماموریت صندوق ما، تکمیل زنجیره ارزش محصولات ماست و هر چیزی که میتواند نیازهای ما را برطرف کند، از مالی و فینتک گرفته تا آموزش و HR، در این صندوق پوشش داده میشود.
پالیزدار نیز سهم صنعت فولاد در GDP ایران را حدود 3 درصد و سهم فولاد مبارکه را 1.5 درصد دانست. او درباره میزان سرمایهگذاری خود در حوزه نوآوری گفت:«به نظر ما، هر حرکتی که به بقای سازمان کمک نکند، یک حرکت لاکچری است. ما به عنوان واسط بین اکوسیستم و شرکت فولاد مبارکه، بدون درگیر شدن این دو حوزه، معتقدیم آیندهای وجود ندارد. در این سمت، هم پول هست و هم بازار. برونسازی در فولاد مباکه وجود داشت، اما خیلی خلاقانه نبود. اما الان به دنبال نوآوری هستیم. شرکت های بزرگ فولادی در سطح جهان هم همین تغییرات را دارند ایجاد میکنند و با همین هدف CVC فولاد مبارکه راهاندازی شدهاست. حدود هزار میلیارد تومان سرمایه ما بوده که بخش هشتصد میلیارد از آن سرمایهگذاری شدهاست. سال آینده هم میخواهیم دو همت در بازار استارتاپی سرمایهگذاری کنیم.»
جوانمردی نیز سهم حوزهای که فناپ در آن فعال است را در GDP ایران، حدود 6 درصد عنوان کرد؛ او امیدوار است که این صنعت و فناپ، سهم بالاتری را به دست بیاورند.
سنگینیان در رابطه با سرمایهگذاری کیسون در آچاره گفت: این تصمیم و سرمایهگذاری های بعدی در چارچوب CVC است. کیسون صرفا شرکت ساختمانسازی نیست و سازنده حوزههای دیگر هم هست. به همین دلیل دنبال نوآوریهایی هستیم که با بیزینس مدل کیسون همراه باشد که به ما کمک کند محصولات و خدمات بهتری ارائه بدهیم و با ارائه محصولات جدید، سبد خود را بزرگ کنیم. ما یک بازوی ونچر تاسیس کردیم و با همکاری فناپ یک شتابدهی در حوزه ساخت هم تاسیس کردیم. در آچاره 72 میلیارد تومان و در یک استارتاپ دیگر بیش از صد میلیارد سرمایهگذاری خواهیم کرد. برای امسال می خواهیم دویست میلیارد تومان سرمایه گذاری کنیم.
الحاجی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی گروه انتخاب نیز در رابطه با برنامههای آینده اسنوا ونچرز گفت:«صنعت ما وابستگی مستقیمی با فعالیتهای استارتاپی دارد. گروه انتخاب از چند سال گذشته با بنچمارکهایی که در صنایع مشابه داشته، متوجه شدهاست که صنایع فعالیتی در حوزه ونچری شروع کردهاند. ما با مشورت با آنها به دو نکته رسیدیم. یکی این که برای درک فرهنگ استارتاپی، با این شرکت ها هم ادبیات بشویم. برای همین هم مراکز نوآوری در دانشگاه شریف، دانشگاه اصفهان و… تاسیس کردیم. دوم این که سرمایه گذاری مستقیم را اولویت قرار دادیم. نکته اینجاست که بسیاری از کسب و کارها بیشتر از آنکه به سرمایه نیاز داشته باشند، به بازار نیاز دارند. در سال آینده هم میخواهیم استارتاپهایی را رصد و شناسایی کنیم و از طرفی آمادگی سرمایهگذاری هزار میلیارد تومانی به صورت سرمایهگذاری نقدی یا ایجاد بازار برای استارتاپها را داریم.
جمیلی مدیر ارشد هلدینگ صنعتی معدنی زرین درباره رفتار سرمایهگذاری هلدینگ خود گفت:«ما باید بر آن چیزی که نیاز کشور هست سرمایهگذاری کنیم. بسیاری از استارتاپهای معدنی به محیط پایلوت نیاز داشتند که کار خود را آزمایش کنند. بسیاری از شرکتها اجازه این کار را ندارند. همچنین در حوزه معدن، دادههای استاندارد نداریم. ما اکنون طبق توافقی که داریم، از دادههای فناپ استفاده میکنیم. عربستان یکی از کشورهایی است که صنعت معدن قوی ندارد اما به شدت میخواهد سرمایهگذاری کند و ما اگر تمرکز نداشته باشیم، فاصله بسیاری رخ میدهد. ما حدود 5 سال پیش اولین شتابدهنده را در دانشگاه امیرکبیر تاسیس کردیم. اما همکاری جمعی در این حوزه هنوز میسر نشدهاست.»
شاعری درباره سیاست دولت درباره توسعه CVCها گفت:«صندوق نوآوری و شکوفایی اکنون 9 صندوق فعال VC و PC دارد و هشت صندوق دیگر هم در حال تاسیس هستند که ظرف سه ماهه سال جدید به 17 صندوق میرسیم. از ابزارهای دیگر، 5 شرکت CVC است که مجوز گرفتهاند و 14 درخواست دیگر نیز وجود دارد. سرمایه ثبتی اولیه خیلی بالا نیست ولی امیدوارم شرکتها این سرمایه را افزایش بدهند. یکی از کارهای ما در صندوق نوآوری، توسعه مدل همسرمایهگذاری است و تلاش میکنیم آن را گسترش بدهیم تا با CVCهای بزرگ کشور و سرمایهگذارهای خطرپذیر نیز همکاری کنیم.»
شهاب جوانمردی مدیرعامل شرکت فناپ نیز درباره کلان چالشهای کنونی کشور و کمک احتمالی CVCها گفت:«بخش سنتی کسب و کارها، اصل تولید ناخالص را شکل داده و اگر به دنبال نوآوری هستیم، باید در آن بخش رخ بدهد و CVCها حلقه واسط این اتفاق هستند. خوشحالم که صنایع بزرگ کشور به این بخش ورود کردند. امروز که CVCها این اقبال به آنها شده، باید قدری جدیتر نسبت به بیمها و امیدها کار کنند. این جذب سرمایه ها خوب است و تغییر و تحول نهادی در کسب و کارها ایجاد میکند و اکوسیستم را هم امیدوار میکند. اما بیم ماجرا این است که صرفا به سرمایه نگاه میکنیم اما به فرهنگ، نیروی انسانی، خروج و… نگاه نمیکنیم. الان لازم است که همه CVCها بقیه اجزایی که باعث اثربخشی خود آنها میشود را در نظر بگیرند. وگرنه همان اتفاقی برای آنها رخ میدهد که برای بقیه سرمایهگذاریها هم رخ داد. کشور ما امروز با بحرانهای متعددی مواجه است. در آب، خاک، انرژی، سالمندی و… بحران داریم؛ اما نگاه یکپارچه را نداریم. ما باید از مسائل بنگاهی به سمت مسائل ملی برویم که مسائل بنگاهی را هم پوشش میدهد.»
جمیلی درباره نحوه حمایت از استارتاپ ها و ریسک ایجاد پایلوت گفت:«حمایت ما هم مادی است و هم معنوی. علاوه بر این، بقیه صنعت را هم تشویق می کنم وارد این زمین بازی بشوند. ما الان نمونه موفق بهتر از محصول خارجی را داریم، اما در این مسیر، چقدر ضرر در خط تولید خود ایجاد کردیم. ما باید طوری حمایت کنیم که با یکی دو شکست، استارتاپ وارد دره مرگ نشود. این هم به بخش خصوصی برمیگردد و ربطی به دولت ندارد. ما یک باشگاه ایدهپردازی داریم با حدود 4 هزار عضو. نگاه این اعضا این است که نیاز دارند حتما پایلوت داشته باشند. من از بخش خصوصی میخواهم که امکان ورود این افراد به صنعت را ایجاد کنند.»
علی سنگینیان مدیرعامل شرکت کیسون در رابطه با تفاوت فرهنگی دو حوزه سنتی و استارتاپی و تعارض این دو گفت:«من این تعارض را اتفاقا یک فرصت میبینم. این سرمایهگذاری شرکتها به آنها نشان میدهد که در زمین بازی آنها چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این نوع سرمایهگذاری این مزیت را دارد که با ایجاد یک جای پای خوب، توسعه درونی آن شرکت بزرگ را مهیا کرده و نوآوری بیرونی، مکمل نوآری داخلی در شرکتها میشود. در ده سال گذشته، در جهان، تقریبا 26 درصد از سرمایهگذاریها از طریق CVCها بودهاست. همین نشان میدهد این دو حوزه در حال نزدیک شدن هستند.»
شهاب جوانمردی نیز درباره رقابت منطقهای و عقب افتادن ایران از جهان گفت:«به نظر من، رسیدن به بقیه کشورها یک سری پیشنیاز دارد. درست است که میخواهیم در میان اکوسیستمهای دیگر بالاتر برویم. اما تمرکز روی خودمان و تخصیص منابع بر روی چالشهای اصلی کم است. خیلی وقتها حاضر نیستیم چیزی را رها کنیم و تمرکز را روی یک مساله بذاریم، آن را حل کنیم و بعد سراغ بقیه مسائل برویم. اگر بخواهیم در همه چیز عالی باشیم، چشمانداز روشنی برای توسعه نمیبینم.»
سرمایه بخش خصوصی بیدار شدهاست
دکتر دهقانی فیروزآبادی معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور در اولین روز یلدا سامیت 2024 طی سخنانی ضمن تشکر از برگزارکنندگان این رویداد، با اشاره به مسیر پانزده ساله توسعه اکوسیستم استارتاپی ایران گفت:«دو اتفاق در ایران رخ داد. یکی زیرساخت اینترنت 4g و دومی، دسترسی به تلفنهای هوشمند باعث توسعه این حوزه شد. همزمان، سرمایهگذاری که عمدتا خارجی بود، موجی در ایران ایجاد کرد که اکنون میبینیم این مسیر را پررونق کردهاست. اما مفهوم استارتاپ، یک مفهوم عمومی است و تعاریف مختلفی حول آن وجود دارد. در ایران کمی این مفهوم التقاط پیدا کرده. اما وقتی درباره دانشبنیانها حرف میزنیم، تعریف دقیقتری داریم. جریان اقتصاد دیجیتال با الگوبرداری از روش امریکایی، یک سری زیرساخت ایجاد کرد. اکثر فضاهایی که در این مدت ایجاد شد، بیشتر فضایی بود برای حضور آدمها. این جریان توانست اتفاقات بزرگی را رقم بزند. اما در این سالها این جریان به اشباع رسیدهاست. من معتقدم برخی از مفاهیم اقتصاد دیجیتال کامل در کشور پیاده نشده و بسیاری از بازارها وجود دارند که میتوان در آنها سرمایهگذاری کرد و فرصتهای بسیار زیادی وجود دارد و می شود تحولهای جدی ایجاد کرد.»
«موج بعدی، بحث هوش مصنوعی است. اقتصاد دیجیتال از جنس معماری و حکمرانی حوزه داده، هنوز هیچ نفوذی در هوش مصنوعی نکرده است و اقتصاد هوش مصنوعی این گونه نمیتواند توسعه پیدا کند. فرصتهای جدیدی در این موج از اقتصاد دیجیتال برای حکمرانی داده وجود دارند و این منجر به ورود دستگاههای دولتی به این حوزه میشود.»
«در چند سال اخیر، تجربه موفق استارتاپها در اقتصاد دیجیتال، سرمایههای بخش خصوصی را بیدار کردهاست. مجموعههای بزرگ فولاد و پتروشیمی که وارد سرمایهگذاری شدهاند، نوید این را میدهند که اگر از خطاهای گذشته خوب درس بگیریم و بازسازی هوشمندانه روی اکوسیستم ایجاد کنیم، جریان پر قدرتی میتواند شکل بگیرد.»
او افزود:«ما موجهایی را تجربه کردیم و در این راستا به طراحی المانهای جدید نیاز داریم. وقتی درباره نوآوری حرف میزنیم، منظورمان بومیسازی قطعات نیست بلکه هدف ما ارتقا زنجیره ارزش است. اما باید مراقب باشیم که اکوسیستم دانشبنیان به بخش سنتی نشان دهد که میتواند زنجیره ارزش او را ارتقا دهد. قانون جهش تولید با بحث مالیاتی خود، میتواند کمککننده این مسیر باشد. در هشتصد میلیارد تومان سرمایه گذاری فولاد مبارکه، چهارصد میلیارد از طریق قانون جدید مالیاتی تامین شدهاست. من معتقدم امروز مهمترین ظرفیت کشور که بتواند بچههای نابمان را نگه دارد، شرکتهای دانشبنیان هستند. امیدوارم این رویدادها بتواند به احیا این روند کمک کند.
امیدواریم بورسی شویم
در ادامه اولین روز از یلدا سامیت 2024، پنل سرمایهگذاری خطرپذیر میزبان سجادی نیری رئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران، سینا حسنعلیزاده مدیرعامل صندوق سرمایهگذاری پیشگام، تیم لطیف همبنیانگذار شرکت سرمایهگذاری مکس، محمد پیری مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری داوین، فرزین فردیس مدیرعامل سرآوا، هدی حسینیفر مدیرعامل شرکت کران کپتال بود.
لطیف درباره وضعیت نامناسب سرمایهگذاری و فعالیت مجموعه مکس و رشد این مجموعه گفت:«شاید ما این شانس را آوردیم که در حوزههای خوبی سرمایهگذاری کردیم. شانس ما این بود که مدل استارتاپهای ما، یا سودآور شدند یا سر به سر پیش رفتند.»
او درباره پرتفوی شرکت خود گفت:«تا الان تقریبا در سی شرکت سرمایهگذاری کردیم که حدود ۲۲۰۰ نفر مشغول به کار هستند. ما در فینتک، اینشورتک، ولثتک علاقه داریم سرمایهگذاری کنیم. در هلثکر هم به دنبال سرمایهگذاری هستیم. چرا که در این حوزه نیازها رشد خواهد کرد و جای کار بسیار بالایی دارد. همین روند را در کشوری مثل آلمان هم میبینیم که میانگین سن آنجا از ایران بیشتر است. بازار املاک هم بسیار پتانسیل بالایی دارد و البته هوش مصنوعی هم جای زیادی برای رشد دارد.»
فردیس نیز درباره مسائل کلان اکوسیستم استارتاپی ایران گفت:«ما چند چالش جدی داریم. اولین مساله خیلی جدی این است که به شدت در حوزه سرمایه انسانی با چالش مواجه میشویم. اول کیفیت خروجی دانشگاهها و بعد مساله مهاجرت. الان وضعیت به مهاجرت بنیانگذاران رسیده. چالش بعدی، کم شدن کمیت و کیفیت در اکوسیستم است. ایدههای جدید و ناب نمیبینیم. قبلا هم تقلید داشتیم ولی الان تقریبا همه چیز تقلید است. چالش بعدی تمرکز بیش از حد روی چند حوزه خاص است. استارتاپی در حوزه آب یا ترافیک نداریم. اینها چالشهای مردم است که به آنها دقت نمیکنیم و باعث میشود جایگاه مردمی نداشته باشیم. چالش بعدی، کوچک بودن اقتصاد دیجیتال نسبت به سایر صنایع است. چالش بعدی این است که سرمایهگذاران ما بلاتکلیف هستند. بازارهای موازی برای سرمایهگذار بسیار جذاب است و دلیلی نمیبیند وارد سرمایهگذاری خطرپذیر شود. با این حال اکوسیستم و VCها همیشه در خدمت کشور بودهاند. در موقعیتهایی به رشد و تابآوری کشور کمک کردند. یادمان نرفته چقدر در دوره کرونا این پلتفرمها به کمک زندگی آمدند. اشتغالزایی ایجاد کردیم. به عدالت و شفافیت کمک کردیم. تفاوت طبقات اجتماعی را کاهش دادیم. در کنار عدالت، به تابآوری کشور هم کمک کردیم. برای همه چالشها باید فکر کنیم تا بتوانیم ادامه بدهیم.»
نیری در رابطه با نقد اکوسیستم استارتاپی درباره تمرکز بر خدمات گفت:«این موضوع تمرکز بر خدمات یا هایتک که از اوایل شکلگیری گریبانگیر این اکوسیستم بود و مقاطعی هم با مشکلاتی مواجه شد، آدرس اشتباه است. در کنار توجه به هایتک، طبیعتا باید به خدمات توجه جدی کرد. در آلمان هم بخش زیادی از GDP به خدمات اختصاص دارد. اصولا فضای اقتصاد مشترک، به خدمات بیشتر اختصاص دارد تا هایتک. به نظر من این دو باید همزمان شکل بگیرند.»
حسینیفر نیز در ادامه درباره دلیل تاکید بر نوآوری اجتماعی گفت:«سرمایهگذاری یک طیف است که یک سر به بازگشت مالی کامل نگاه دارد و سر دیگر طیف کاملا خیریه است. سرمایهگذاری تاثیرگذار اما میان این دو قرار میگیرد و در عین سود کردن، به دنبال تاثیرگذاری اجتماعی نیز هست. ما دیدیم که این بخش پتانسیل بسیار بالایی دارد. وقتی استارتاپهایی که این نگاه را دارند رشد کنند، میتوانند تاثیر دو چندانی داشته باشند.»
حسنزاده درباره میزان سرمایهگذاری و مأموریت شرکت خود گفت:«صندوق ما در فناوری اطلاعات و سخت افزاری و صنعتی امنیت غذایی و سلامت سرمایهگذاری کرده است. سرمایهگذاری در ارلی استیج بسیار سخت است.»
پیری درباره نحوه و مرحله سرمایهگذاری گفت:«اوایل در مرحله بذری سرمایهگذاری میکردیم اما به مرور در مراحل بالاتر سرمایهگذاری کردیم. حدود هشتاد سرمایهگذاری داشتیم تا کنون که چهارده اگزیت داشتیم.»
فردیس درباره کند بودن روند اگزیت کردن سرآوا گفت:«بسیار خوشبینم که استارتاپها وارد بورس شوند. همانطور که مسعود طباطبایی اشاره کرد، حاکمیت و استارتاپها کم با هم صحبت میکنند و شناخت کمی از هم دارند. اکنون گفتگوهایی هست که ممکن است بتوان با آنها اتفاق بزرگی رقم بخورد. سرمایهگذاری بذری در جهان به این امید انجام میشود که گوگل یا اپل و شرکت های بزرگ میآیند و آنها را می خرند. شرکتهای بزرگ ما نتوانستند این مرحله از سرمایهگذاری را انجام بدهند. وقتی شرکت های اول وارد بورس میشوند، ماهیهای آزاد بالغ اقیانوس هستند که به بالای رودخانه برمیگردند و تخمگذاری میکنند. ما در سال در ۱۴۰۳ همه تلاشمان را میکنیم که این اتفاق رخ بدهد.»
نسل Z نمیخواهد راههای از پیش تعریفشده را برود
اول باید تکلیفمان با خودمان معلوم شود
در آخرین بخش از روز اول یلدا سامیت 2024، میزبان مجید حسینینژاد مدیر عامل علی بابا، حمید محمدی و سعید محمدی، بنیانگذاران دیجیکالا بودیم تا درباره ضرورت توسعه شرکتهای بزرگ اینترنتی در بازارهای بینالمللی به گفتگو بنشینیم.
در این بخش، حمید محمدی درباره توسعه شرکتهای استارتاپی ایران در منطقه و سختتر بودن کار توسعه گفت:«درباره این که در آینده نزدیک پیشبینی میشود که یکی از بزرگان استارتاپی وارد بورس شود، همه امیدواریم این خبر خوب رخ بدهد. وقتی از طریق بازار سرمایه، پول وارد شرکت میشود، بخش بزرگی از این توسعه به بازگشت سرمایه و سرمایهگذاری در استارتاپ های کوچکتر منتهی میشود و این بهترین خبر برای اکوسیستم است. درباره حضور در بازار منطقه، وقتی پلتفرمهای ایرانی را با پلتفرمهای دیگر کشورهای منطقه و حتی در برخی کشورهای دیگر مقایسه میکنیم، میبینیم که ایرانیها حرفی برای گفتن دارند. در بازار منطقه که واقعا حرف برای گفتن دارند و این مختص دیجیکالا یا شبیه آن نیست. چه در توسعه، چه در بیزینس مدل، چه در تکنولوژی، می توانیم بدرخشیم. درست است که خیلی نمیبینیم که این توسعه اتفاق افتاده باشد، اما این بیشتر یک مانع ذهنی است. حتی بعضا برخی جاها آسانتر از ایران است. حالا لزوما رقابت با آمازون نیست ولی توانش را داریم. دلیل دیگر، نداشتن اعتماد به نفسی است که ناشی از نداشتن پشتوانه مالی است. خیلی از پلتفرمهای ایرانی با نبود سرمایه دست و پنجه نرم میکنند و پلتفرمهای دیگر کشورها واقعا کمتر این مشکلات را دارند. بخشی به دلیل تحریم است. اما بخش بزرگی هم به دلیل ممانعت سرمایهگذاران خارجی از سرمایهگذاری است. دلیل این است که آنها به مثالهای دیگر نگاه میکنند و میبینند که در ایران چندان توفیقی نداشته اند.»
سعید محمدی درباره چالشهای ورود به منطقه گفت:«من اول میخواهم به این سوال بپردازم که چرا کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال باید در زمان درست خود وارد بازار منطقه شوند با آن که از شرایط فعلی راضی هستند. وقتی وارد منطقه میشوید، بزرگ شدن بازار و امکانات بهتر است. دلیل دوم این است که از بازار جدید منطقهای خیلی چیزها را میشود یاد گرفت. در مواجه با بازار جدید منطقهای با بازار، فرهنگ و دینامیک جدیدی مواجه میشوید و نیازهایی را ایجاد میکنید که کسب و کار برای پرداختن به آنها باید دانش و مهارت بیشتری را کسب کند و این یعنی رشد آن کسب و کار. این که چالشهای اقتصادی داخلی مانع خارج رفتن شده خب خیلی درست است. در تامین سرمایه چنین کاری، هزینهها را کسب و کار باید از سود خود تامین کند که الان آنقدر درآمد نداریم؛ یا باید سرمایه داخلی کسب کنیم که اعداد سرمایهگذاری همین الان هم خیلی کم است. سرمایهگذار خارجی هم که نه رغبتی دارد و نه آنقدرها هم ممکن است. شاید پنج شش سال پیش کسب و کارهای بزرگ ایران این امکان را داشتند که در منطقه توسعه پیدا کنند. اما امروز کمی دیر شده. امروز میبینیم که گروه علی بابا یا آمازون به صورت غیرمستقیم سرمایهگذاری کردهاند و در حال گرفتن آن بازار هستند. به همین دلیل کار کمی سختتر از گذشته است؛ اما ما هم به دلیل پتانسیلهایی که داریم، می توانیم در منطقه توسعه پیدا کنیم.»
مجید حسینینژاد در این مورد که ورود به بازار منطقه دیر شده است یا نه، گفت:«در این کسب و کارهایی که داریم، بله کمی دیر شده. مگر در کسب و کارهای دیگر بتوانیم برویم. نکته دیگر این که با برندهای خودمان نمیتوانیم برویم چون برند منطقهای ما الان چندان جالب نیست و باید با هویت دیگری وارد شویم؛ مخصوصا با توجه به اتفاقاتی که برای دادهها رخ داده، کار آسانی نیست. تصور من این است که در کارهای جدید عملکرد بهتری میتوانیم داشتهباشیم. برای مثال همین کاری که در دکترنکست انجام دادیم را داریم آزمایش میکنیم. اما دیگر خیلی موافق نیستم که برند علیبابا را جای دیگری ببرم.»
حسینینژاد ادامه داد:«الان برای آنها هویت ایرانی داشتن جرم است! دلیل عدم تمایل من هم این است که باید با تکنولوژی و بیزینس مدل جدید برویم؛ حتی اسنپ هم که در عراق مشغول است، به صورت غیرمستقیم به آنجا رفتهاست.»
حمید محمدی در مورد صحبتهای مجید حسینینژاد گفت:«فکر نمیکنم آنقدر سخت باشد. به نظرم بیشتر از ضعف اعتماد به نفس و پشتوانه مالی می آید. گاهی به دلیل حس کنجکاوی میرویم و یک آزمون و خطا می کنیم، اما فرق است بین این و این که با هدف گرفتن بازار به منطقهای وارد شوی. این یک مسیر هفت، ده یا دوازده ساله است. سخت هست اما اینطور نیست که در سالهای پیش رو غیرقابلحل باشد. شرایط بالا و پایین زیادی داشتیم که بر روی هر کسب و کاری تاثیر مثبت و منفی زیادی داشته. دیجیکالا در کووید رشد کرد، علی بابا ضرر کرد یا در دوره بعد از کووید، برعکس بود. من در کل نسبت به سالهای قبل امیدوارتر هستم و به نظرم میشود در منطقه توسعه پیدا کرد.»
سعید محمدی درباره اهمیت دادههای تجاری در توسعه گفت:«یکی از پیچیدگیهای اصلی این کسب و کارها، موضوع داده و نحوه استفاده از آن است که اهمیت بالاتری نسبت به دیگر کسب و کارها دارد. حتما برای توسعه در بازارهای منطقه ای، رگولیشن های داده در هر کشوری متفاوت است و وقتی میخواهید وارد یک بازار جدید شوید باید دقت کنید که رگولاتور درباره داده چه نگاهی دارد. اما در جهان تا حدود زیادی نقش و مسئولیت دولت، پلتفرم و مردم دارد تعیین میشود و این نکته یک ملاحظه جدی هست اما پیجیدگی ندارد.»
حسینینژاد درباره آمادگی رقابت از نظر فنی گفت:«قرار نیست من در منطقه با رقبایی مواجه شوم که چندان قابل مقایسه با ما نیستند. اما در سطح بین المللی هنوز فاصله داریم. خیلی نزدیک شدیم اما باز هم این فاصله وجود دارد. از لحاظ تکنولوژی و تیم و اجرا، خیلی بهتر از رقبای منطقهای هستیم.»
حمید محمدی نیز در اشاره به سخنان پیشین خود که گفته بود پانزده سال پیش پنجرهای باز شده بود که باید وارد منطقه میشدیم و آیا اکنون هنوز میتوانید وارد منطقه شوید یا دیر شده؟ گفت:«به نظرم هنوز فرصت هست و فرصت خوبی هم هست؛ اما در مقیاس کلان باید تصمیم گرفته شود. کسب و کارها آمادگی این کار را دارند. به نظرم یکی از بزرگترین مشکلات ما به عنوان یک کشور با اقتصاد دیجیتال این است که تکلیف خودمان را در سطح کلان روشن نکرده ایم. می بینیم که دستگاهها و نهادهای مختلف، تصمیمات و قانون های ضد و نقیض میدهند. مثلا دولت عربستان یک ویژن طولانی مدت برای کشور خود در نظر میگیرد. تا شش سال دیگر، بخش اقتصاد دیجیتال چهار برابر میشود و بخش بزرگی از آن در چند کشور خاص رخ میدهد. ولی در فضای مه آلودی که هیچ چیز مشخص نیست، به جایی نمیرسد. به نظر من تصمیمگیرندگان، از دولت و مجلس و شورای عالی امنیت ملی، یک بار باید بنشینند تا تکلیف ما را با این حوزه مشخص کنند. این استراتژی کلان اگر روشن شود، خیلی راحت میتوانیم این قدمها را برداریم. ما هم در اقتصاد دیجیتال، در کل بازار و اقتصاد عقب افتادیم با آنکه جلو بودیم. اقتصاد دیجیتال جزو معدود جاهایی است که پتانسیل ریکاوری را دارد. ما همین پنج سال پیش با فاصله جلو بودیم، الان هم میتوانیم به رتبه قبل برگردیم. پتانسیل وجود دارد؛ این پتانسیل چیست؟ استعداد است. نتایج کارهای این مدت را هم که داریم میبینیم. فقط یک تصمیم میخواهد. تصمیمی که تکلیفمان را با این فضا روشن کند. میخواهیم هاب تکنولوژی منطقه باشیم؟ این تصمیم هم باید گرفته شود.»
یلداسامیت 2024 در ایستگاه دوم
اکبر هاشمی، بنیانگذار یلدا سامیت، در ابتدای برنامههای روز دوم، به مرور روز اول که به صورت حضوری برگزار شد پرداخت. هاشمی گفت:«در حاشیه روز اول یلدا سامیت، یک طبقه را برای شبکهسازی اختصاص دادیم و استارتاپ ها توانستند محصولات، کالا و خدمات خود را به حدود سه هزار بازدیدکننده ارائه دهند. هشت VC نیز حضور داشتند تا استارتاپها بتوانند با آن ها مذاکره کنند که از قرار دو توافق نیز انجام شده است.
روز دوم یلدا سامیت مهمانان مختلفی از اکوسیستم استارتاپی ایران، همچون برادران محمدی، مجید حسینینژاد، مسعود شاهمرادی، رضا کلانتری و… به ارائه و گفتگو خواهند پرداخت.
پنل سلامت: دغدغه نبود داده در حوزه سلامت
در روز دوم یلدا سامیت 2024 با پنل سلامت، میزبان ژوبین علاقبند مدیرعامل لیان کپیتال، دکتر بهروز حاجیانی تهرانی هم بنیانگذار زینوم لانجویتی و سعید طاهری مدیرعامل دکتر نکست بودیم.
ژوبین علاقبند درباره فعالیت های خود گفت: حوزه سلامت بسیار وسیع است و از آنجاییکه ما در بخش خصوصی هستیم، بیشتر تمرکزمان بر روی شرکت های بزرگ است فقط بر روی سلامت الکترونیک کار می کنیم و می خواهیم اکوسیستمی از شرکت ها بسازیم که از صفر تا صد سفر سلامت بیمار را پوشش بدهیم. هدف ما به وجود آوردن یک زنجیره ارزش است و کماکان برنامه سرمایه گذاری داریم و به آن پایبندیم و هنوز خیلی راه داریم و امیدواریم این مسیر را به خوبی طی کنیم.
علاقبند درباره اگزیت گفت: دو سه شرکت هست که نزدیک به اگزیت هستند ولی در حوزه شرکت های استارتاپی، چون دنبال ساختن آن اکوسیستم هستیم، فعلا به دنبال اگزیت نیستیم. نمونه های خارجی را هم که نگاه کردیم، دیدیم حدود هشت تا ده سال زمان می خواهد و چون سرمایه گذاران ما خودشان از حوزه سلامت می آیند، ویژن مشترکی با آنها داریم و صبر و تحمل سرمایه گذاری بسیار بلند مدت را دارند.
طاهری درباره آمارهای رشد دکتر نکست گفت: ما دو سال پیش تازه شروع کرده بودیم اما الان در ماه حدود 2 میلیون بیمار در پلتفرم ما ویزیت می شوند و برای 12 میلیون نفر پروند الکترونیک داریم. تقریبا درباره حرف هایی که دو سال پیش در یلدا مطرح کردیم رسیدیم.
دکتر تهرانی نیز درباره توسعه پیشتاز طب گفت: از حدود هشت سال پیش وارد فضای نوآوری شدیم چرا که با تکنولوژی هایی که به وجود آمده بود، دیدیم پتانسیل توسعه در حوزه سلامت را داریم. در این مدت با شتاب دهنده خود وارد شدیم و یکی از شرکت های ما، زینوم لانجویتی است که تمرکزش روی مفهوم لانجویتی است.
تهرانی درباره مفهوم لانجویتی گفت: حدود سال 2013 بود که اولین بار این واژه به کار گرفته و در تقسیم بندی که می توانم بگویم این است که دنیای پزشکی از طب سنتی شروع کرد و بعد طب کلاسیک به وجود آمد. تمرکز اینها بر تشخیص و درمان بوده. اما اکنون می توان تمرکز خود را روی پیش بینی و پیشگیری بیمار بگذاریم و لانجویتی به دنبال این است. بیشتر این بیماری ها، بیماری های مزمن است و می خواهیم با پیشگیری این بیماری ها کیفیت زندگی را بالا ببریم.
علاقبند درباره لیان گفت: ما چند نوع سرمایه گذاری داریم. یکی به دنبال رشد شرکت هایی هستیم که می توانند رشد کنند و چند سرمایه گذاری هم انجام دادیم. یکی دیگر، انتقال تجربه مدیریتی به شرکت های بزرگ است و vc ما در بخش سلامت الکترونیک فعالیت دارد. در این حوزه دو ترند جهانی داریم. یکی پیشگیری است. تا جایی که وزارت بهداشت فرانسه اسم خود را به وزارت پیشگیری و بهداشت تغییر داده. یکی هم درمان شخصی سازی شده است. این قسمت با الکترونیکی شدن این حوزه و بخش هایی مثل هوش مصنوعی امکانپذیر است.
طاهری نیز درباره تاثیر هوش مصنوعی گفت: آخرین مقاله ای که درباره تداخل دارویی چاپ شده، می گوید درصد بالایی تداخل وجود دارد. این درپلتفرم ما 30 درصد نسخه ها است که عجیب است. ما مطالعه دارویی و بیماری در ایران نداریم و ما الگوریتم هایی نوشتیم تا بتوانیم این تحلیل ها را انجام بدهیم. این تحلیل بسیار جالب بود. تقریبا 63 درصد ویزیت ها روی بیماری های حاد بوده که 50 درصد آنها سرمایه خوردگی و کرونا و آنفولانزاست. از نظر ارزشی، ارزش بالایی ندارد. برای ما بیماری های مزمن بسیار حائز اهمیت است. در 40 درصد مزمن ها، 40 درصد آنها بیماری های عروقی قلبی هستند و 14 درصد ایرانی ها نیز دیابت دارند. آماری که برای ما جالب است این است که در 3 درصد ویزیت ها اختلالات اعصاب و روان دیده می شود. اینها به سیاست گذار و به منِ استارتاپ دید می دهد و ما می بینیم که چه اتفاقی دارد رخ می دهد و ترند درد به صورت ماهانه و سالانه چطور بالا یا پایین می رود. این تازه تحلیل دادهی است که هیچ کس انجام نداده است . اما یک لایه درون تر، تحلیل خود داده با تکنولوژی بیست سال پیش است. امروز باید سراغ هوش مصنوعی برویم. در مرحله اول باید بتوانیم قسمت هایی که بار زیادی داریم بتوانیم پیش بینی کنیم که امروز ادعا می کنیم که داریم تا ریسک سکته قلبی و مغزی بیمار را پیدا می کنیم تا پیشگیری کنیم. همین اتفاق را می توان روی سرطان ها انجام دهیم. نکته جالب بعدی، موضوع پزشک عمومی به شکل هوش مصنوعی است. پزشک عمومی علائم را می پرسد و به تشخیص می رسد. ما هوش مصنوعی را آموزش می دهیم که بتواند این تشخیص ها را انجام بدهد. هدف ما البته تشخیص نبود، ارجاع بود که به پزشک مناسب ارجاع بدهیم. این داده می تواند باعث پیش بینی و پیشگیری و ذخیره بودجه و نزدیک شدن به تکنولوژی کشورهای بزرگ شود
حاجیانی درباره به خطر افتادن برخی مشاغل، با این پیشرفت ها گفت: حوزه پزشکی خیلی نظارت بسیار زیادی دارد و در کشورهای توسعه یافته بسیار محتاطانه حرکت می کند و برای همین فاصله ما کمتر از میانگین سرعت جهانی است. همین الان برای کارآزمایی یک دارو بسیار زمانبر است. هوش مصنوعی هم کند پیش می رود در این مسیر. من می گویم هوش مصنوعی می تواند دستیار پزشک باشد چرا که در طول یک روز و با یک تعداد بیمار که دکتر ویزیت می کند، به مرور تمرکز پزشک کم می شود. هوش مصنوعی تمرکز خود را از دست نمی دهد اما در حد یک پزشک کامل هم نیست و در حد دستیار است. مثل ماشین های خودران، می بینیم که ممکن است راننده ها شغل خود را از دست بدهند، همین اتفاق هم ممکن است برای پزشک ها رخ بدهد ولی خب خیلی کند.
علاقبند گفت : ببینید هوش مصنوعی به معنای عام، خود آدم ها را بیکار نمی کند. مثلا آن زمان می گفتند اسنپ آژانس ها را بیکار می کند. اما الان راننده بیکار می بینید؟ شاید درآمد آنها بهتر هم شده باشد. در اینجا هم همین است. من زمانی در شرکت زیراکس بودم، اما به مرور چنین کسب و کاری از بین می رود، اما آدم ها در نهایت بیکار نمانده اند.
طاهری افزود: فشار زیادی روی پزشک عمومی است و آمار نشان می دهد در ایران، پزشک دو دقیقه برای هر بیمار وقت می گذارد. و طبق آمار دو دقیقه است وقتی که پزشک برای بیمار می گذارد. اینجا موضوع جایگزینی نیست، موضوع کمک کردن به پزشک عمومی است که بهره وری و دقت را بالا می برد.
حاجیان تهرانی درباره سیاست گذار و نگاه او به داده گفت: به نظرم سیاست گذار می داند داده به او کمک می کند ولی از آنجاییکه نقش خصوصی بسیار بسیار کم است و دولت معمولا کار را کند پیش می برد و این باعث عقب افتادن می شود. ولی ساختارهایی که به دولت نزدیک تر هستند احتمالا امکان ورود به این عرصه را خواهند داشت و اگر به دنبال پیشرفت هستیم، باید دست بخش خصوصی را باز بگذاریم. مهمترین نکته در دنیای امروز، داده است. اگر داده ها به وقت خود در اختیار بخش خصوصی نباشد، فایده ای ندارد و اگر امروز فاصله ما با جهان هفت سال است، سال دیگر ممکن است بیست سال باشد.
او درباره دلیل نگه داشتن داده گفت: به نظرم حوزه داده حوزه آینده کشور است و درآمد هم آنجاست و طبیعی است که دولت اگر بخواهد درآمد را حفظ کند، به بخش خصوصی دسترسی نمی دهد.
علاقبند درباره نحوه برقرار ارتباط میان دولت و بخش خصوصی گفت: این قضیه مختص ایران نیست و وقتی تکنولوژی جدید و بیگ دیتایی را جمع می کنیم و کسب و کارهای سنتی را کنار می گذاریم این مشکلات به وجود می آید و به نظرم اتفاقا وضع ما در ایران خوب است. در کشورهایی مثل ترکیه و حتی اروپا هم همین مشکلات و وضعیت بدتری هم هست. تجربه ای که من در اسنپ داشتم، این بود که این اختلاف ادبیات وجود دارد. مثلا وزارت از ما می خواست که راننده باید 23 ساله باشد متاهل هم باشد و ماشینش هم زیر 5 ساله باشد. خب این معیارهای آنها بود برای امنیت سفر. ما آنها را آوردیم به اسنپ و سیستم های خودمان درباره امنیت سفر را به آنها نشان دادیم و حاکمیت متوجه کیفیت و راه حل های ما شد. تا جاییکه بعد از سه سال، به ما کمک می کردند که در مذاکره با وزارت نفت، کنار ما بودند. بحث اصلی داده است دیگر؛ خب داده را می توان به نفع و به ضرر کشور استفاده کرد. ما باید دغدغه آن طرف را بفهمیم و راهکارهای خود را برای حل این دغدغه ها به آنها نشان بدهیم تا همراهی آنها را نیز داشته باشیم. ما و حاکمیت اولش دو زبان جدا داریم اما به مرور باید به ادبیات مشترک برسیم.
طاهری درباره شاخص های دسترسی به داده ها و تاثیر راهکار فنی گفت: مهمترین ترس درباره داده سلامت، بحث حریم خصوصی است. داده های سلامت حتی قابل خریدن به صورت قانونی در اروپا هست، اما بدون نام و تحت امنیت. موضوع دوم، بحث رمزنگاری است. اتفاقی که برای اسنپ فود افتاد، برای ما رخ نمی دهد چون تمام داده های ما، بدون نام و رمزگذاری شده است.
او درباره تضمین عدم افشا گفت: ما ارتباط نام و حریم شخصی را با داده های پزشکی قطع کردیم و هیچ کس دسترسی ندارد به جز من و مدیر فنی. داده های من هست و قابل دیدن است اما نمی توان فهمید متعلق به کیست. اما دولت ترسی دارد ولی می خواهد برای از بین رفتن این ترس، راه را ببندد. اما وزارت بهداشت هیچ استفاده ای از داده هایی که در دست آنهاست نمی کند که امنیت هم ندارد! حتی مکانیسم تبادل داده میان بیمه هم رمزگذاری نیست.
طاهری درباره عدم استفاده از داده برای پیشرفت گفت: اگر استفاده نکنیم، عقب می مانیم از جهان. داده نباشد، پیش بینی نیست، پیش بینی نباشد پیشگیری نیست پیشگیری نباشد باعث افزایش هزینه ها برای مردم و دولت می شود.
علاقبند نیز گفت: خود بیمه ها از تحلیل نکردن داده متضرر می شوند. بیمه ها در همه جا جهان یکی از سرمایه گذاران اصلی این بخش هستند چرا که باعث می شود خیلی هزینه ها در آینده ذخیره می شود. هیچ کس هم به خوبی بخش خصوصی توانایی تحلیل این داده ها را ندارد.
حاجیان تهرانی گفت: اولا خیلی مهم است که با هویت افراد هیچ کاری نداریم. ما بیگ دیتا می خواهیم که در الگوریتم ها پیش بینی و پیشگیری انجام بدهیم. اگر همینطور پیش برویم و هزینه های بیمه ها را کاهش ندهیم، می توانیم منتظر یک فروپاشی در بیمه سلامت باشیم.
او درباره توسعه در منطقه گفت: من می بینم که منطقه از ما جلوتر است و سرمایه گذاری های بسیار بیشتری انجام می شود. در عین حال سیلی از مهاجرت را هم به همین کشورهای منطقه می بینیم چون آنها کمک می کنند که پروژه هایشان به نتیجه برسد. آقای علاقبند گفتند در ترکیه اوبر شکل نگرفت، اما ترکیه در سلامت بسیار از ما جلوست. زیرساخت پزشکی در کشور ما در تربیت پزشک خیلی خوب بوده در یک دوره ای و پزشکان قابلی داریم ولی چشم انداز خوبی نمی بینم چرا که آنهایی که آموزش دیده اند در حال مهاجرت هستند. سخت گرفتن برای مدارک و اینها هم به نظر من کارآمد نیست.
طاهری درباره توسعه در منطقه گفت: جذب سرمایه گذار خارجی که عملا غیر ممکن است. برای ورود به منطقه هم دو سه فرصت جدی داشتیم اما این کار ذهن آزاد می خواهد ولی با دردسرهایی که همیشه داریم، نمی توانیم تمرکز کنیم. ما در همه چیز دردسر داریم. کل فرایند ثبت شرکت در عمان دو روز بود، در ترکیه هفت روز بود. دکتر نکست هنوز هم نتوانسته در ایران برخی مجوزها را بگیریم و تنها از این وزارتخانه به آن وزارتخانه می رویم.
علاقبند نیز در پاسخ به سوال پرسیده شده گفت: خیر. یکی از مشکلات ما تحریم است و تا زمانی که خود کشور نخواهد این تحریم ها را حل کند ما مشکل داریم. ما به عنوان ایرانی، نمی توانیم با خارجی ها کار کنیم. ما راهی جز وارد کردن سرمایه گذار خارجی نداریم و متاسفانه اصلا در این حوزه راهی نیست چرا که بحث داده در این حوزه بسیار مورد توجه مقامات دولتی است. در حالی که بحث سرمایه گذاری خارجی و بحث داده دو مقوله کاملا جداست و هیچ ربطی به هم ندارند.
تورم و استارتاپ ها
پوریا بختیاری در بخش دیگری از روز دوم یلدا سامیت 2024، به تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر اکوسیستم استارتاپی ایران پرداخت. بختیاری گفت: در دو دهه پیشین و پیش از اکوسیستم استارتاپی، صحبت ها درباره ترویج سیستم کارمندی بود. اما شرکت های دولتی به مرور راندمان خود را از دست دادند و همین باعث شد بسیاری به فکر کارآفرینی افتادند و تبلیغات زیادی هم شد، مانند استارتاپ ویکند هایی که در دانشگاه ها برگزار می شد. این گذر از فضای سنتی کارمندی به کارآفرینی، آسان نبود.
بختیاری افزود: این مسیر دارای چالش های زیادی بود. ابتدا تعارض فرهنگی بین کارمندی و کارآفرینی بود؛ بعد بحث جذب سرمایه از فضای سنتی بود که بتواند این حوزه جدید را درک کند. در ادامه، مساله هزینه فضای کار بود که با فضای کار اشتراکی حل شد. اما مشکل تورم هرگز حل نشد. یکی از بزرگترین تاثیرات تورم این بود که پیش بینی پذیری را از بین می برد. ما نمی دانیم چه زمانی قیمت ها افزایش پیدا می کند و… اینها باعث می شود سرمایه گذار نتواند تصمیم بگیرد چه زمانی روی چه چیزی سرمایه گذاری کند. تاثیر بعدی تورم این است که قدرت ریسک پذیری کاهش می یابد، به خصوص تورم بلند مدتی که سال هاست داریم. یک فرد 50 ساله را تصور کنید که با تلاش فراوان در تمام این سال ها سرمایه ای را جمع کرده؛ چطور می تواند تنها سرمایه خود را روی چنین فضایی سرمایه گذاری کند؟ آنها از مشاغل مولد به سمت غیر مولد می روند چون حاشیه امنیت را می خواهند و به سراغ مثلا خرید و فروش ملک می روند. تاثیر بعدی تورم این است که دید را کوتاه مدت می کند. قبلا اینطور بود که یک سرمایه ای بگذاریم، خواب سرمایه را تحمل کنیم تا بعد بتوانیم سود کنیم. این خواب سرمایه اکنون قابل قبول نیست. همین نگاه باعث اتفاقاتی مثل بورس 99 می شود. این موضوع صرفا مربوط به بازارهای مالی نیست و در همه حوزه ها رخنه کرده است و دلیل آن تورم است. اتفاق بد دیگر متاثر از تورم این است که منفعت شخصی به منفعت جمعی ترجیح داده می شود. این یک رفتار طبیعی است اما در شرایط تورم این نگاه بیش از حد نرمال می شود و فرهنگی مثل مسئولیت اجتماعی کنار گذاشته می شود.
بختیاری درباره راهکار در چنین وضعیتی گفت: نمی شود راهکار جامع داد اما بنا به شرایط هر استارتاپ می توان کارهایی کرد. یکی اینکه یک صندوق بحران ایجاد کنیم. یعنی با توجه به شرایط مالی ماهانه کسب و کارمان، وقتی به سوددهی رسیدیم، برای شش ماه یا یک سال پس انداز کنار بگذاریم که اگر بحران هایی مثل کرونا یا جهش قیمت ارز باز هم به وجود آمد، بتوانیم روی آن حساب کنیم برای زنده ماندن. دوم اینکه رویایی نبینیم، بلکه واقع گرایانه برخورد کنیم.
آینده نوآوری
رضا کلانتری در تماس تصویری که با دومین روز یلدا سامیت 2024 داشت، درباره آینده نوآوری ارائه داد. او با اشاره به تحقیقات انجام شده گفت: به زودی نتیجه این تحقیق در قالب یک مقاله منتشر خواهد شد. اما آینده نوآوری چه خواهد شد؟ همه چیزهایی که در یلدا شنیدید، حول مقوله نوآوری است. اما این نوآوری در دهه های آینده به چه سمتی خواهد رفت؟ در چنین روندی، استفاده از سناریو بهترین روش است. در نوآوری، فرایند وجود دارد و رویداد. در یک سمت، نیازها و خواسته های مردم است و در یک طرف، راه حل هایی که می توانند ممکن باشند برای برآورده کردن این نیازها. اما اگر این ترازو را در نظر بگیریم، دو شرط وجود دارد. اولا قابلیت زنده ماندن داشته باشد و پایدار باشد و از طرف دیگر باید با جامعه و اقتصاد، تطابق داشته باشد. محل تلاقی اینها می شود نوآوری.
کلانتری افزود: انگیزه اصلی کارآفرینان و نوآوران برای دست زدن به چنین فرایندی، برآورده کردن نیازهای درونی خود و هم راستا کردن آن با نیازهای عمومی است تا برای خودشان خلق ارزش کنند و به چیزی که به آن علاقه مند هستند برسند.
جهان از بعد از جنگ جهانی دوم حداقل چهار یا پنج نسل نوآور داشت که می خواستند بین این دو شرط تعادل ایجاد کنند و امروز به رویکردهای ابطال گرایانه و نظام های نوآوریِ باز رسیدیم و اینها وقتی با مفاهیم تکامل گرایانه تلاقی پیدا کردند به نوآوری هایی مثل لین استارتاپ منتهی شده است.
کلانتری ادامه داد: با پیچیده تر شدن دنیا و برآورده شدن نیازهای پایه ای تر با استفاده از تکنولوژی، به مرور زمان وارد جامعه پیچیده ای شدیم که درهم ریختگی زیادی دارد و این پیچیدگی، از قابلیت های ذهن انسان است. ذهن انسان درک پایینی از واقعیت دارد و همین به عدم قطعیت منتهی می شود. این عدم قطعیت باعث می شود که چیزی که نیاز است را حدس بزنیم.
کلانتری در ادامه به نسل های کنونی و آینده هوش مصنوعی پرداخت و جزییات آنها را مرور کرد.
پنل خرده فروشی – دردسر های مشترک خرده فروشی آنلاین و آفلاین
در ادامه روز دوم یلدا سامیت 2024، میزبان مسعود طباطبایی، مدیرعامل دیجیکالا، مسعود شاهمرادی مدیرعامل فروشگاه خانومی، یوسفی مدیر دیجیتال مارکتینگ افق کوروش و نگین دانشور هم بنیانگذار تخفیفان بودیم تا در گفتگویی جمعی به بررسی موضوع خرده فروشی آنلاین بپردازیم.
در این پنل، طباطبایی درباره اندازه بازار گفت: بازار خرده فروشی در ایران کوچک شده، اما امسال بهتر شده و در حال پیشرفت هستیم. پنج سال پیش این بازار حدود 90 میلیارد دلار بوده اما امسال حدود 50 میلیارد دلار شده است. از عدم ورود کالا تا کم شدن قدرت خرید و افزایش تورم از جمله دلایل آن است.
شاهمرادی نیز گفت: دنیا الان در رکود است. اما صنعت زیبایی صنعتی است که در شرایط رکود رشد دارد. چرا که این صنعت به مردم امید می دهد که می شود از این شرایط عبور کرد. این صنعت در حال رشد است. در ایران هم این اتفاق رخ داده است و آنلاین آن در حال رشد است؛ چه در جهان و چه در ایران. بعد از کرونا، کالا لوکس و کالای زیبایی رشد خود را ادامه داد.
یوسفی نیز درباره وضعیت افق کوروش گفت: ما هم دچار رکود شدیم و با آنکه اقلام اساسی خانوار را ارائه می دهیم اما این اتفاق افتاده. برای همین هم ما کانال فروش خود را تقویت کردیم و با توجه به اینکه نمایندگی زیادی در سراسر کشور داریم، توزیع بهتری داشتیم. ما با آنکه ذاتا آفلاین هستیم، صدمین سایت پر بازدید ایران هستیم. چالش ما این است که با آنکه آفلاین هستیم، می خواهیم از پتانسیل آنلاین استفاده کنیم. برای همین هم سعی کردیم زیرساخت هایمان را آنلاین کنیم با آنکه فروش آنلاین نداشتیم و این کار بسیار سختی بود.
دانشور نیز درباره وضعیت کسب و کار خود بعد از پیووت کردن گفت: کرونا تاثیر شدیدی روی ما داشت تا حدی که فروش ما طی یک هفته صفر شد. برای همین وارد حوزه بازگشت شدیم که با دیجیکالا آغاز کردیم و بعد با خانومی توافق کردیم و الان حدود 600 سایت در سراسر کشور هستند که به آنها خدمات می دهیم. بعد از مدتی وارد بخش آفلاین هم شدیم که همکاری با افق کوروش اتفاق افتاد. این پیووت به افزایش قدرت خرید کمک می کند. برای همین این پیووت خیلی به تخفیفان کمک کرد.
طباطبایی درباره فروشگاه های دیجیکالا گفت: ترند جهانی نشان می دهد که فروشگاه های آنلاین و آفلاین در حال نزدیک شدن به هم هستند. موضوع این است که نهایت این روند به مشتری ختم می شود. مطالعه ای که سال گذشته انجام دادیم نشان داد که بسیاری هستند که هنوز خیلی ها آفلاین خرید می کنند به هر دلیلی. برای همین چندین پروژه تعریف کردیم و یکی از آنها، فروش آفلاین و فروشگاه فیزیکی است. هدف هم این است که با این کار، خریداران آفلاین را به مرور به خریداران آنلاین هم تبدیل کنیم.
او درباره ساختار فروشگاه دیجیکالا گفت: ساختن این تجربه یکی از دغدغه های ماست. در فروشگاه اول که تمرکز آن بر کالای دیجیتال است تلاش می کنیم کمی ترکیبی عمل کنیم. موضوع، تجربه کردن است که فیزیک فروشگاه چطور باشد. مزیت ما نسبت به دیگر فروشندگان چه باشد؟! یکی از نقاط قوت ما داده هایی است که ما در دیجیکالا داریم و بر اساس آن داده، کالاهایی را انتخاب کنیم که در فروشگاه فیزیکی ارائه دهیم.
طباطبایی ادامه داد: این یکی از جاهایی است که ما را به بخش سنتی وصل می کند. موضوع این است که یاد بگیریم افراد آفلاین چه رفتاری دارند و فرصتی است که با بخش سنتی تعامل داشته باشیم.
شاهمرادی درباره فروشگاه فیزیکی خانومی گفت: اولویت ما نبود که امسال فروشگاه فیزیکی داشته باشیم. سال قبل از آن یک تجربه کوتاه داشتیم. تجربه فیزیکی محصول برای مشتری مهم است اما اولین اولویت مشتری نیست. شاید دیدن تجربه های دیگران الان مهمتر باشد. ما برای 1403 برنامه های با اولویت بالاتر داریم و اولویت اول ما نیست.
یوسفی درباره فروش اینترنتی افق کوروش گفت: ما با اُکالا این کار را کردیم. به مرور زمان، بازرگانی و فروش مستقل ایجاد کردیم و اُکالا یکی از فروشنده های افق کوروش است و ما هم کاملا وابسته به اُکالا نیستیم. نقطه قوت ما این است که نقاط تماس زیادی با مشتری داریم. ارزش آنلاین کالا سوپرمارکتی این است که مشتری انتظار نمی کشد برای رسیدن کالا. ما هم سه هزار نقطه تماس داریم که مثل انبار برای ما کار می کند. تجربه ما با اسنپ این بود که دلیوری خیلی خوبی تجربه کردیم.
دانشور درباره توسعه فعالیت تخفیفان در مناطق مختلف گفت: در بخش بازگشت وجه، ما تمام کشور را پوشش می دهیم در آنلاین. در آفلاین هم همین است مثل همکاریمان با افق کوروش. کسب و کارهای کوچک را هم الان در کلان شهرها پوشش داده ایم.
طباطبایی درباره پوشش محصولات در مناطق کم برخوردار گفت: خوشبختانه پروژه بومی محلی بسیار پروژه موفقی بوده و قرار است به یک لاین بیزینسی تبدیل شود و می تواند این کسب و کار بسیار بزرگتر شود و توجیه اقتصادی هم داشته باشد. درست است که درآمد برای دیجیکالا ندارد، اما می تواند به بیزینس تبدیل شود. صنایع سنتی که در حال فراموشی بودند که دوباره در حال احیا هستند و این بسیار خوب است و این پروژه یکی از افتخارات دیجیکالا است که با کمک خیریه های خصوصی و دولتی در حال رشد است.
شاهمرادی درباره بازار کسب و کار خود در مناطق دورتر از مرکز گفت: ما در سطح زیبایی، ریشه های ملی داریم که فراموش شده اند. ما در آینده نزدیک به دنبال احیا کردن این ریشه ها هستیم و بتوانیم برای این ریشه ها برند بسازیم. برای مثال در صنعت صابون سازی در روستاهای ایران وجود داشته است. در حالیکه صابون های شیمیایی جای صابون های زیبایی را گرفتند. در حالیکه بزرگترین رشد در صنعت زیبایی در قسمت ارگانیک است. اما در ایران این ریشه ها قطع شده است.
یوسفی نیز درباره رفتن برندهای بزرگ به مناطق روستایی و تاثیر بر برندهای کوچک و محلی گفت: این اتفاق لزوما در افق کوروش رخ نمی دهد. اما راهکار ما این است که برندهای محلی می توانند در افق کوروش همان شهر عرضه بشوند، اگر در آن استانداردها قبول شوند.
شاهمرادی درباره رقابت در بازار گفت: ببینید بزرگ شدن دیجیکالا مانعی برای توسعه ما نیست. اگر دیجیکالا نبود، ما نمی توانستیم این رشد را تجربه کنیم. دیجیکالا زحمت آنلاین شدن افراد را کشیده و هرچه دیجیکالا بزرگتر شود، برای بقیه پلتفرم های آنلاین هم فرصت بیشتری ایجاد می شود. بازار آنلاین نسبت به کل کشور خیلی کوچک است . خیلی تلاش بیشتری باید بشود که این بازار بزرگ بشود و دیجیکالا مانع رشد بقیه نیست.
طباطبایی نیز گفت: برای آنکه بازار آفلاین را به بازار آنلاین بیاوریم، سرویس هایی که داریم از طریق دی جی فای، به استارتاپ های کوچک ارائه می دهیم. اگر حس می کردیم که سایت های جدید باعث از بین رفتن ما می شود، نباید این کار را می کردیم. اما بازار آنلاین آنقدر می تواند بزرگ بشود که جا برای همه هست و ما به دنبال ایجاد انحصار نیستیم.
او افزود: استارتاپ های بزرگ درست است که بزرگ می شوند، ولی هرکه بامش بیشتر برفش بیشتر! یک پلتفرم کوچک، مشکلات دیجیکالا را ندارند و راحت تر می توانند پشت سر دیجیکالا حرکت کنند تا بزرگ شوند.
یوسفی نیز گفت: درباره اندازه بازار و کمک رقبا این را بگویم که با رقابتی که بین ما و بقیه فروشگاه های فیزیکی با بیزینس مدل مشابه ما باعث رشد می شود و بقیه به دنبال رقابت در سطح سرویس می شود و اتفاقا کسب و کارهای بزرگ این چالش درباره سرویس را بیشتر دارند. بیزینس های کوچک، راحت تر می توانند سرویس بدهند و تجربه بهتری ایجاد کنند.
او افزود: هرگاه موضوع تغییرات قیمت در بازار رخ می دهد، برای ما چالش می شود. ما به عنوان بیزینس بزرگ زیر ذره بین قرار می گیریم و بیزینس های کوچک راحت تر پیش می روند.
شاهمرادی درباره توسعه در منطقه گفت: بازار منتظر ما نمی مانند و هرچه دیرتر برای بازار منطقه برنامه ریزی کنیم، بقیه بازار را می گیرند. ما باید در دو مدل در بازار منطقه فعال شویم. یکی در مدل تجارت الکترونیک و یکی در مدل صنعت تخصصی خودمان. این را هنوز تصمیم نگرفتیم که چطور وارد شویم. پاسخ کنونی من الان منفی است که وارد بازار منطقه شویم، اما پتانسیل این را داریم که وارد این بازار شویم. صنعت زیبایی ایران، برای 600 میلیون نفر ظرفیت تولید دارد که می توانیم منطقه را پوشش بدهیم. کیفیت ما هم به بازارهای جهانی بسیار نزدیک است.
طباطبایی نیز گفت: دیجیکالا در حال بررسی این کار است. طرح های مختلفی هست اما نمی توانم بگویم امروز می دانیم که کی و چطور می توانیم وارد بازار منطقه بشویم. آزمایش هایی هم کردیم اما زمان می خواهد تا به نتیجه برسیم. نیازمند سرمایه گذاری جدی هم هست و هرچه زودتر وارد شویم بهتر است.
این آخرین قسمت پازل است
در ادامه دومین روز یلدا، یلدا سامیت 2024 میزبان برادران محمدی بود تا بیشتر درباره تصمیم آنها در تغییر مدیریت گفتگو کنیم. سعید محمدی با این سخنان آغاز کرد: در دیجیکالا با هدف ایجاد زنجیره ارزش الکترونیکی تلاش کردیم شرکت های دیگری در حوزه های مختلف شکل بدهیم مثل دیجی پی دیجی اکسپرس و… و در نهایت یک شرکت مادر ایجاد شد. ما متمرکز بر دیجیکالا بودیم به عنوان بزرگترین بیزینس این شرکت ها و اخیرا از مسعود طباطبایی کمک گرفتیم تا دیجیکالا را بر عهده بگیرد و ما بر گروه تمرکز کردیم. الان من و حمید بیشتر روی بقیه شرکت ها تمرکز کرده ایم.
حمید محمدی نیز گفت: این شرکت ها در حال طی کردن مسیر رشد هستند و این برای همه لازم و گریز ناپذیر است. اما وقتی تمرکز بر یکی از کارها باشد، بعد از مدتی حس می کنید که در یک کار حبس شده اید و نمی توانید بر بقیه کارها تمرکز کنید و اینجاست که باید تصمیم های سخت بگیریم تا بتوانیم برای خودمان وقت، انرژی و تمرکز بخریم تا روی جاهای دیگر کار کنیم. برای مثال، دیجی پی چون در کنار دیجیکالا قرار گرفته، لزوما به این معنی نیست که موفق می شود. وقتی روزانه درگیر کاری هستید که 17 سال درگیر آن بوده اید نمی توانید روی بقیه کارها تمرکز کنید. ما اگر تغییر نکنیم، دیگران ما را تغییر می دهند.
سعید محمدی درباره گرفتن این تصمیم سخت گفت: شاید یک سال پیش که داشتیم این تصمیم را می گرفتیم، شاید آنقدر احساس نمی کردیم که چه تصمیم درستی می گیریم. اما بعد از 17 سال تمرکز بر روی یک کسب و کار، اگر بشود با یک برنامه انتقال خوب این اتفاق رخ بدهد و شما چند قدم فاصله بگیرید، چیزهایی را می بینید که قبلا نمی دیدید یا دلتان نمی آمد ببینید. وقتی بیرون می آیید و به مجموعه کسب و کارهایتان نگاه می کنید، رابطه بین آنها را بهتر درک می کنید و به تغییرات احتمالی راحت تر می رسید. برای همین هم الان ارزشی که می توانیم خلق کنیم، بسیار بیشتر شده است و این را به فاندرها خیلی توصیه می کنم.
حمید محمدی گفت: خستگی زیادی در این 17 سال و به ویژه در این 5 سال اخیر وجود داشت. به طور کلی در اقتصاد ایران خبر خوبی نداشتیم و ما داشتیم برای یک زمستان آماده می شدیم. ما به عنوان یکی از پیشروها در اقتصاد دیجیتال ایران، فقط خودمان نیستیم و بقیه هم به ما نگاه می کنند. شرایط تورم شدیدی داشتیم و اولین جایی که خود را نشان می دهد در قدرت خرید است. ممنوعیت واردات، ضربه دیگری بود که ما خوردیم. تصمیمی که برای یک صنعت خرده فروشی ضربه سنگینی است. فضای بی اعتمادی که نسبت به اکوسیستم استارتاپی به وجود آمده بود نیز چالش های جدی بود. برخی اشتباهاتی هم که خودمان داشتیم به اینها اضافه شد.
سعید محمدی نیز گفت: این تغییراتی که اتفاق افتاد در راستای بزرگ شدن بود و آخرین قسمت این پازل، این تصمیمی بود که گرفتیم. این تغییر ساختار از سه سال پیش شروع شده بود. فشارهای بیرونی تاثیر خود را داشت، اما تصمیمی بود که باید گرفته می شد و بر اساس یک تصویر بزرگتر بود.
حمید محمدی افزود: حاشیه هایی که وجود داشت، تمام انرژی ما را گرفته بود و بیزینس را رها کرده بودیم و دنبال حل کردن آن حاشیه ها بودیم. این وضعیت باعث شد این تصمیم را زودتر و با اطمینان بیشتر بگیریم.
سعید محمدی درباره روابط با حاکمیت گفت: درباره رابطه با حاکمیت، فقط مسئولیت مسعود طباطبایی نیست؛ بلکه نقش مدیران همه استارتاپ های بزرگ و حتی نقش ماست. شاید در این روابط، کمی کم کاری داشتیم یا بخشی از آن را انجام ندادیم. بخشی به حاکمیت بر می گردد که نتوانسته نقش خود را درست نشان بدهد بخشی هم به ما بر می گردد که نتوانستیم برخی دغدغه ها را درک کنیم. اما در رابطه با بحث دیروز درباره نرفتن به منطقه باید بگویم که سرمایه به اندازه کافی تزریق نشد؛ اما مهمترین موضوع این بود که ما کارآفرینان این حوزه هرگز حس نکردیم که یک قهرمان کارآفرینی هستیم و پاداش تلاشمان و چیزی که خلق کردیم را بعد از 17 سال گرفتیم؛ شاید هم از سمت رگولاتوری به سمت عقب کشیده شدیم و گاهی هم از سمت مردم. هرگز حس جسارتی که مثلا ایلان ماسک و… دارند را نداشتیم. حس اینکه در کشور خودم موفق شدم و الان آماده هستم وارد منطقه بشوم، نگرفتم.
او درباره فایده توسعه در منطقه برای ایران گفت: بزرگ شدن باعث تجربه جدید می شود و در هر بازار چیزهای جدیدی را یاد می گیریم. نفوذ اقتصادی ایجاد می شود و نه تنها درآمد برای کشور است، بلکه از نظر ثبات و تاثیرگذاری هم به وجود می آمد. حتی اگر کشورهای منطقه وارد بازار ایران می شدند هم باعث ثبات می شد. شاید بی راه نباشد که بگوییم اکنون دیگر فقط قدرت نظامی و سیاسی به کشورها قدرت نمی دهند. اقتصاد دیجیتال هم نقش پررنگی پیدا کرده اند.
حمید محمدی درباره تاثیر اقتصاد دیجیتال برای کشور گفت: در سال 2022 حجم اقتصاد دیجیتال در خاورمیانه حدود 180 میلیارد دلار بود. اگر gdp ایران را حدود 400 میلیارد دلار در نظر بگیریم، این 180 میلیارد دلار عدد بزرگی نیست. ما که در برنامه توسعه ای خود این را در نظر داشتیم که اقتصاد یک منطقه باشیم. ولی از این بدتر آن است که آخرین پیش بینی در یکی از موسسات بین المللی منتشر کرده بود، این عدد در 2030، به 780 میلیارد دلار می رسد و سهم ما در 2030 بسیار بسیار کوچک تر خواهد بود. به این دلیل که اقتصاد دیجیتال نقش بسیار پررنگ تری خواهد داشت. این عقب ماندن از منطقه، اتفاقات اساسی را رقم می زند. این فقط اقتصادی نیست.
سعید محمدی نیز برای تشریح بهتر موضوع با ذکر یک مثال گفت: دولت از حدود شش سال پیش واردات پوشاک را ممنوع کرده برای حمایت از تولید داخل و جلوگیری از خروج ارز. اگر ما به پلتفرم ها در منطقه صرفا به عنوان کسب و کارهای همان کشور و برای ما تهدید نیستند نگاه کنیم، می شود همین چیزی که اتفاق افتاده. الان یک سوم فروش پوشاک ترندیول که سالانه 18 میلیارد دلار است، به مقصد ایران ارسال می شود. این یعنی بیش از یک میلیارد دلار در سال. پس عملا با وجود یک پلتفرم خارجی این ممنوعیت دور خورده است. ینی خروج ارز را داریم که بیشتر هم داریم چون با قیمت خرده فروشی خرید می کنیم. درآمد گمرکی هم ندارد و دولت نیز هیچ درآمد مالیاتی عایدش نمی شود هیچ آماری هم از آن ندارد.
حمید محمدی نیز گفت: خب یک میلیارد دلار از کشور خارج می شود برای خرید از یک پلتفرم خارجی و هیچ نظارتی هم بر آن نیست.
می توان با پادکست هم پولدار شد
آخرین برنامه روز دوم یلدا سامیت 2024 به پنل پادکست اختصاص داشت. در این پنل، امین آرامش، منصور ضابطیان، سیاوش صفاریان پور و علی وکیلی حضور داشتند.
ضابطیان که به صورت آنلاین در این برنامه حضور داشت گفت: درباره اینکه چرا وارد پادکست شدم، این است که کار رسانه را با مطبوعات آغاز کردم و بعد که تلویزیون برایم جدی تر شد، مطبوعات برایم کمرنگ شد. کار پادکست برایم یک جور بازگشت بود و در ادامه دیدم این فضا چقدر جالب است و بازخوردها چقدر آدم را سر ذوق می آورد.
آرامش نیز گفت: اگر بخواهم خودم را در یک کلمه معرفی کنم، دوست دارم معلم باشم چون در معلمی عشقی می بینم که کمتر جایی هست. چرا؟ چون احساس می کنم می توان ولو اندک تاثیر مثبتی بگذارم. با این مقدمه، پادکست معلمی بزرگ شده است و این فرصت را می دهد بر روی بسیاری از ایرانیان تاثیر خیلی کوچک بگذارم.
صفاریان پور نیز درباره کارکرد پادکست گفت: این شگفتی برایم جذاب تر هم هست. اینکه از تلویزیون این بازخورد را بگیری، اما اینکه از پادکست این بازخورد را ببینی خیلی عجیب و جالب است. ولی چون آدم ها انتخاب می کنند که بشنوند، علاقه بیشتری دارند نسبت به آن. در حقیقت با کیفیت دیگری از مخاطب مواجه می شوی که بسیار نافذ است.
وکیلی نیز گفت: این هیجانات نیز به مرحله سوالات شخصی هم می رسد. اما شاید به دلایلی برای شما خیلی مسائل اقتصادی مهم نباشد یا انتظار از شما نداشته باشند که اقتصادی نگاه کنید.
ضابطیان: در ادامه صحبت سیاوش، وقتی در تلویزیون و رادیو بودیم، الزاما آدم ها آگاهانه انتخاب نمی کنند. اما در پادکست، شما آگاهانه انتخاب می شوید و گستردگی که امروز پادکست دارد، تلویزیون ندارد.
وکیلی: به دلیل همین انتخاب آگاهانه است که این مطالبه وفادارانه وجود دارد.
صفاریان پور: نسبت به تلویزیون و رادیو، پادکست جای نزدیکتری است برای مخاطب.
وکیلی: ما درباره یک صنعت حرف میزنیم و مرزی هست بین حرفه و صنعت. در صنعت گردش مالی وجود دارد و اعدادی که در صنعت پادکست صحبت می شود، اعداد بسیار بزرگی است. اما ما اینجا درباره اعداد بزرگ حرف می زنیم اما وارد آن نشدیم. آن کسب و کاری که در حال بودجه بندی است، بر چه مبنایی پادکست را انتخاب می کند؟
وکیلی: ببینید دلیل نفوذ پادکست این است که پادکست در شخصی ترین مراحل زندگی انسان است. درباره صنعت، من می گویم به خاطر زنده ماندن پادکست کسب درآمد نیاز است و مخاطب پادکست فارسی هم قبول کرده که پادکستر هم یک آدم است و لازم دارد پول کسب کند.
صفاریان پور: این خیلی خوب است که پول وارد می شود. قبلا خیلی از شرکت ها این نگاه را نداشتند. این اعتماد به نفس را علی بندری و تیمش ایجاد کردند و شیوه روایت گری متفاوت او من را وسوسه می کند که آن محصول را تهیه کنم. به همین دلیل شرکت ها به این نتیجه رسیدند که پادکست زمینه خوبی است برای تبلیغ.
آرامش: این خیلی طبیعی است. صاحب بیزینس اثربخشی می خواهد و اگر پادکست این اثر را دارد، به سراغش می آید. الان از سال قبل چندین برابر شده و سال بعد بیشتر هم می شود. علی بندری هم شرکت ها را متقاعد کرد که تبلیغ بدهد و منِ پادکستر را هم متقاعد کرد که تبلیغ گرفتن کار بدی نیست.
ضابطیان: ما باید هر بیزینسی را با خودش مقایسه کنیم نه با بیزینس های دیگر. وقتی پادکست خودم در 1402 با پادکست خودم در 1398 مقایسه می کنم، من آن زمان باید کلی توضیح می دادم که کسب و کارها بیایند اسپانسر شوند، اما الان حتی اسپانسر رد می کنم چون پر هستم.
وکیلی: این یعنی صنعت مهم تر است از دید سنتی؟
ضابطیان: بله ما رویاهایمان را داریم به پادکست تبدیل می کنیم. اما چه چیزی بهتر که هم به رویاهایمان بپردازیم و هم پول در بیاوریم؟
وکیلی: نحوه تبلیغات و کسب درآمد چطور؟ اینکه یک اسپانسر بگیرید و اینکه کل محتوای خود را اختصاص بدهید به یک سازمان؟
صفاریان پور: بستگی دارد. اینکه چطور این کار را انجام بدهیم. برای مثال در هاگیر واگیر، اینطور بود که محتوا به تبلیغ تبدیل شد. یک جا می شود آگهی را مطرح می کنید چون آگهی دهنده این را مد نظر دارد. جایی هم هست که می توانید تم خود را به آن محصول مرتبط کنید.
وکیلی: اما آرامش می گوید پادکسترها می گویند ما باید به محتوا پایبند باشیم.
آرامش: به نظرم همه مایی که داریم رسانه داری می کنیم، این را همان اول فهمیدیم که بازی ما بازی بلند مدت است و این اعتمادی است که مخاطب به ما دارد. برای همین هم نباید سود کوتاه مدت را در نظر بگیریم نسبت به اعتماد مخاطب. از این بابت من این حرف را زدم.
وکیلی: به قول اکوسیستم استارتاپی وقتی می خواهیم رشد کنیم و یک سرمایه گذار می خواهد بیاید، رد کردن سرمایه نباید از منش روزنامه نگاری و معلمی بیاید؟
ضابطیان: بله بستگی دارد محتوا چطور باشد اما نباید اسپانسری محتوا خیلی گل درشت باشد و توی ذوق مخاطب بخورد. آخرین اپیزود جعبه که مخاطب خیلی هم استقبال کرد، درباره آهو است. اسپانسر این اپیزود یک شرکت عطر سازی بود. او به من نگفت موضوع مرتبط با او باشد. اما من فکر کردم وقتی عطر هست، موضوع مرتبط هم انتخاب کنم و مخاطب هم اعتراضی نکرد.
صفاریان پور: به نظرم ظرف پادکست از یک جایی بزرگتر نمی تواند باشد. تعداد پادکست ها باید آنقدر زیاد شود که یک اکوسیستم ایجاد کند و درآمدزایی ایجاد شود، مثل یوتیوب.
وکیلی: پول آنجا می رود چون انتظارات بیزینسی اسپانسر را تامین می کند.
صفاریان پور: بله ولی پادکست هم یک گردش مالی ایجاد می کند. مثلا استودیوی ضبط پادکست دارد جا می افتد.
آرامش: مثل خیلی از مسائل دیگر، راهی را می رویم که دنیا هم رفته اند. در پادکست های معروف اینطوری است که یک پلتفرم بزرگ، قرارداد اختصاصی با پادکسترها می بندد که فقط در پلتفرم خودش این محتوا منتشر شود. حالا نکته اینجاست که پادکست هم مثل اقتصاد دیجیتال ایران است. تعداد شنونده ها باید بیشتر و بیشتر شود تا مثلا به جایی برسیم که پلتفرم برای شنیده شدن محتوا به ما پول بدهد.
وکیلی: قبول داریم که ضریب نفوذ پادکست بالا است و با اینکه خوانش خود را مطرح می کنید، عملا دارید یک گفتگوی درونی هم در شنونده ایجاد می کنید و این، اثرگذاری پادکست را بالاتر می برد. پس اینکه بشود روی پادکست سرمایه گذاری سنگین کرد، دور از تصور نیست.
آرامش: واقعا کدام مدیا است که این ضریب نفوذ را داشته باشد و همراه آدم ها باشد.
ضابطیان: بله در جاهایی من می بینم که پادکست را می شنوند، که تعجب می کنم. چه در نقاط مختلف ایران چه در بسیاری از جاهای دنیا که ایرانی ها زندگی می کنند.
صفاریان پور: اینکه بتوان پادکست را به عنوان شغل بگویید، برای کسی مثل منصور ضابطیان، کمی سخت است. خیلی ها می گفتند این عقبگرد است چون با رادیو و تلویزیون کار می کردیم و اینها. ولی پادکستری یک شغل است. هرچند برای این نسل بیشتر یک سرگرمی است و درآمد آن هم الان بیشتر برای زنده نگه داشتن آن است.
وکیلی: اجازه بدهید بگویم برای باقی ماندن، کم لطفی باشد و وقتی می توانیم آن را بزرگتر کنیم، کمی بیشتر از زنده ماندن باید به آن نگاه کنیم.
ضابطیان: شغل اصلی ما الان پادکستری نیست ولی اگر تصمیم بگیریم که این شغل ما باشد، اتفاقا چرا می توانیم روی آن حساب کنیم. درباره اپیزودهای مورد علاقه ام باید بگویم که اپیزودهای زیادی داشتم که تاثیرگذار بود. بحث آقایان محمدی خیلی جالب بود برایم. چون وقتی یکی به من میگفت خلاق هستی خیلی لذت می بردم ولی بعدها فهمیدم خلاقیت بدون تاثیرگذاری اهمیتی ندارد.
وکیلی: برای شما چطور؟ کدام اپیزود را بیشتر دوست داشتید؟
آرامش: فضای گفتگویی جوری است که خیلی شخصی انتخاب می شود و برای هر آدمی متفاوت است. اما مصاحبه با حامد بیدی را خیلی دوست داشتم. گفتگو با محمدرضا شعبانعلی هم اتفاق ویژه ای بود. گفتگو با پوریا عالمی هم بسیار زیبا بود برای من. درباره درآمد از پادکست این نکته را اشاره کنم که حرف نزدیم که درآمد فقط از اسپانسرشیپ است، راه های دیگری هم هست که آنها به ما کمک می کنند که درآمد خوبی از پادکست به دست بیاوریم، منوط به اینکه راه های دیگری هم داشته باشید.
صفاریان پور: هرکدامشان یک چیزی به من اضافه می کنند. غیر از پادکست جمعی مثل هاگیر واگیر که جمعی است، از بین اپیزودها نمی توانم یکی را انتخاب کنم.
روز سوم و ایستگاه پایانی یلدا سامیت 2024
آخرین روز از رویداد سه روزه یلدا سامیت 2024 به صورت زنده از استودیو وی کست در کارخانه نوآوری آزادی آغاز شد. در روز سوم، برنامه های مختلفی از جمله پنل فین تک و رمز ارز و پنل زنان کارآفرین در کنار ارائه استارتاپ های مختلف تدارک دیده شده است.
روز پایانی با سخنان اکبر هاشمی، بنیانگذار یلدا سامیت آغاز شد. هاشمی در این سخنان، گزارش کوتاهی از فعالیت دو روزه یلدا سامیت 2024 ارائه داد و از کسانی که در اجرای این برنامه کمک کردند تشکر کرد. هاشمی همچنین از برخی اتفافات و حاشیه هایی که در روز حضوری برای شرکت کنندگان ایجاد شده بود عذرخواهی کرد.
از سنندج تا تهران
در ادامه، آقایان ناصح سبحانی و امیر اکبرنژاد بنیانگذاران هجا موشن در گفتگویی به معرفی کسب و کار خود که مستقر در سنندج است پرداختند. سبحانی درباره محیط استارتاپی در سنندج گفت: تا پیش از کرونا موقعیت خوبی بود و شتابدهنده هایی در آنجا فعال بودند اما در یک سال گذشته مهاجرت کردند. فعالیت ها در سنندج به شکل سنتی شده اند و چندان محیط استارتاپی را نداریم و بستری برای ایجاد نوآوری و خلق جدید نیست.
اکبرنژاد درباره علت شکل نگرفتن اکوسیستم استارتاپی گفت: تجربه ما به اندازه پیشکسوتان نیست؛ اما قبل از کرونا جوانان فعالی بودند که به اندازه توان خود در حال کار بودند. مراکزی در آنجا هست اما در مقایسه با تهران، یک در برابر هزار است. امکانات زیادی اینجاست و شبکه ارتباطی گسترده تری اینجا وجود دارد.
سبحانی نیز گفت: سرمایه گذار خصوصی در آنجا وجود ندارد و فقط امکانات محدودی مثل وام و اینها هست که کافی هم نیست. روند اداری همین وام ها هم آنقدر طولانی است که در شرایط اقتصادی کنونی، کارایی ندارد. ما از طریق فیسبوک، درآمد دلاری هم داشته ایم و به بلژیک و برزیل هم فروش داشتیم ولی بازار واقعی در آمازون و ای بی هست که نمی توانیم با آنها کار کنیم.
اکبرنژاد اضافه کرد: ما تلاش داریم که در چند فاز سرمایه جذب کنیم و بتوانیم صادرات هم انجام بدهیم.
ناصحی درباره چالش های نیروی انسانی گفت: ما چون نمی توانیم بازارمان را بزرگ کنیم، نیروهایمان بعد از کسب تجربه به تهران مهاجرت می کنند و همین باعث می شود ما نتوانیم پیشرفت کنیم چون باید نیروی کم تجربه بیاوریم و این چرخه ادامه دارد.
سقف پرواز کوتاه شده است
پنل فین تک و رمزارز، یکی دیگر از پنل های ثابت چند سال اخیر یلدا سامیت بوده که امسال نیز با حضور بردیا احمدنیا بنیانگذار والکس و مصطفی امیری بنیانگذار زرین پال برگزار شد.
احمدنیا درباره حواشی حوزه رمزارز و رشد والکس در سال اخیر گفت: حدود شش سال پیش اکوسیستم رمز ارز ایران شکل گرفت و این صنعت را با دیگر رقبا شکل دادیم. از آنجایی که رمز ارز یک پدیده نوظهور است، طبیعتا حواشی هم برای آن هست. درباره والکس باید
بگویم که بازار نزولی یک فرصت برای استارتاپ های این حوزه است که بیشتر فکر کنند برای زمان صعود بازار. والکس هم از همین قانون تبعیت می کند. والکس از سال گذشته میلادی تا کنون، بین 70 تا 80 درصد رشد داشته است از نظر کاربر و حجم معاملات.
او درباره نوسانات این بازار و کمک کننده بودن آن برای والکس گفت: این نوسانات به ما کمک می کند چون بازار مالی است و بازارهای مالی روی هم تاثیر می گذارند. اما نکته مهم این است که فضای تبادل رو جوری طراحی کنیم که آدم ها بتوانند از هر جهت بازار استفاده کرده و سود کسب کنند. برای مثال ما بازار دو طرفه را راه اندازی کردیم که افراد بتوانند در بازار نزولی هم سود کند. هدف اصلی این است که کاربر بتواند سود کند چون سود او باعث رشد ما می شود. به نظر من در سال کنونی و سال های بعدی اتفاقات بیشتری از حوزه رمزارز خواهیم شنید. این اتفاق را پلتفرم های تبادل رمزارز رقم خواهند زد.
امیری گفت: امروز در شاپرک حدود 4 میلیارد تراکنش انجام می شود. ما یک زمانی در روند صعودی بودیم و زمانی که الزاماتی مانند اینماد اضافه شد، ما می دانستیم و می گفتیم که اینها به بازار لطمه خواهد زد و فقط محدودیت ها اتفاق افتاده است. احتمالا کسی برای توسعه صادقانه تلاش نمی کند. مساله ای که وجود دارد این است که بتوانیم خدماتمان را در تمام ایران ارائه بدهیم. اما محدودیت هایی که اتفاق می افتد، برای کسب و کارهای کوچک است. باید قبول کنیم که حاکمیت با وجود شعارهایی که می دهد، در عمل جلوگیری می کند از اتفاقات خوبی که اینجا می تواند رخ بدهد. حاکمیت حوزه های نوآوری مالی را به پول خرد تبدیل کرده است.
او درباره چالش با رگولاتور گفت: ما ارتباطمان با جهان قطع شده است و حتی باب مشاوره هم بسته است. این حوزه به دلیل عدم ورود سرمایه جدید، راکد مانده است. خروج هم اتفاق نمی افتد و سرمایه ای که بتواند بارور شود و ارزشی ایجاد شود هم نداریم. امروز موانعی ایجاد شده که خیلی هایشان هیچ دلیل برای آنها نیست.
احمدنیا نیز در این مورد گفت: به نظرم توضیحات آقای امیری کامل بود. من برداشتم این است که به فهم مشترک نرسیدیم و نخواهیم رسید. چرا که مفهوم توسعه برای رگولاتور برعکس است. یعنی می گوید می خواهم تنظیم گری کنم که این بازار را کوچک کنم! مثلا آمریکا نه این پدیده را قبول کرده و نه رد کرده؛ اما شرکت های شبیه ما در امریکا، یک کسب و کار ثبت شده است و در بازار بورس هم حضور دارند. بانک مرکزی آمریکا هم هیچ موضعی ندارد اما زیرساخت برای آن می سازد. اما رگولاتور ایران به دنبال از بین بردن همان زیرساختی است که بخش خصوصی ساخته است. شاید باور نکنید، کشورهای اطراف ما غبطه می خورند به زیرساخت نیروی انسانی ما، اما ما با این رگولاتوری داریم همین زیرساخت انسانی را دو دستی تقدیم می کنیم به امارات و ترکیه.
او درباره دلیل عدم اعتماد رمزارز از سوی رگولاتوری و تعامل با رگولاتور گفت: ما بیش از پنج سال است که والکس را داریم. در یک سال اول زیاد شناخته نشده بود اما در سال های بعدی ما به سراغ رگولاتور می رفتیم و آگاهی می دادیم و آنها صحبت هم می کردند. اما جنس صحبت این است که خوب است، اما دو هفته بعد انگار نه انگار چنین صحبت هایی شده است. ما سند رمزارز اروپا را ایرانیزه کردیم و سه سال زمان برد. اما رگولاتور حتی یک بازخورد به ما نداد. متاسفانه مکالمه همیشه یک طرفه بوده. برداشت من این است که نگاه رگولاتور، مثل پول خرد است به رمزارز. در ایران، کسب و کارهای خدماتی را مانند تولید نمی بیند؛ چون تولید ملموس است. ایران روی تولید بنا شده و جنس کسب و کارهای خدماتی تعریف نشده است. از دیجیکالا و اسنپ گرفته تا خدمات فین تکی ما. برای همین هم بیشتر به سمت دلالی سوق پیدا کرده ایم. ما تعامل خود را با رگولاتوری حفظ کرده ایم اما بازخورد نگرفته ایم.
امیری نیز در مورد برخورد رگولاتور اظهار داشت: از گذشته کشور ما در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و ما ایرانی ها در کاسبی زمینه تاریخی داشتیم و حتی کلمه بازار را به دیگر زبان ها منتقل کرده ایم. ما صنعتی نیاز داریم به نام صنعت بازار و بیزینس. ما برای مثال، در کشاورزی مزیت رقابتی نداریم و تا بازار نداشته باشیم، آن صنعت هم اتفاق مثبتی برایش رخ نمی دهد. اما درباره رگولاتوری باید بگویم که تکالیف ما از طریق شورای اقتصاد دیجیتال مشخص است. ما با این محدودیت ها نمی توانیم به سهم 8 درصدی از gdp برسیم. اگر قرار نیست این اتفاق در این حوزه رخ بدهد به ما هم بگویند اما اگر قرار است در همین حوزه باشد، رگولاتوری باید به ما دیتا بدهد تا بتوانیم کار کنیم. تکنولوژی منتظر ما نمی ماند و ما از آن عقب خواهیم ماند با این فرمان.
احمدنیا درباره نبود شفافیت در حوزه فین تک و رمزارز میان رگولاتور و رقبا گفت: ما شفافیت کامل را داریم و گزارش هایمان هم مشخص است چرا که بلاکچین بستر شفافی است. دغدغه الان ما، دیدن دیتا و شفافیت نیست. اتفاقا برداشت من این است که رگولاتور دیتای اشتباه دارد و نمی داند نقطه ای که ما در آن ایستاده ایم، نقطه کوچکی است.
او درباره درست کردن این دیتای اشتباه گفت: ما دیتای دقیقی ارائه می دهیم، اما دوستان بانک مرکزی، ورودی را می بینند و خروجی را نمی بینند. وقتی یک سویه بخواهید تصمیم گیری کنید، دیتای یک سویه را هم نگاه می کنید. اتفاقا بستر تعامل ما و پرداخت یاری کاملا شفاف است و بیشتر مایلیم که رگولاتوری بیاید و ببیند.
امیری درباره توسعه کسب و کار به منطقه گفت: ما به دنبال پرواز هستیم، اما سقف این ارتفاع اکنون در ایران آنقدر پایین آمده که مجبوریم به منطقه و رفتن به آن بازارها فکر کنیم و در تلاش هستیم که این کار را انجام بدهیم.
فضایی برای استارتاپ های حوزه کودک و نوجوان
در ادامه روز سوم یلدا سامیت 2024، مونا جعفری، مدیرعامل شتابدهنده یارا به معرفی این شتابدهنده فعال در حوزه استارتاپ های کودک و نوجوان پرداخت.
جفعری گفت: طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO) 16% از جمعیت جهان را نوجوان ها (یعنی رده سنی 10 الی 19 سال)، برابر 1.3 میلیارد نفر تشکیل می دهند و می توانیم رفتار و اندازه بازار کسب و کارهای جهانی در چند حوزه متمرکز بر نوجوان ها را بررسی کنیم.
او افزود: اندازه بازار جهانی خدمات نوجوانان از 140.29 میلیارد دلار در سال 2022 به 149.27 میلیارد دلار در سال 2023 با نرخ رشد مرکب سالانه %6.4 رسیده که انتظار می رود در سال 2027 به 185.36 میلیارد دلار با نرخ رشد مرکب سالانه 5.6% برسد. پیشبینی میشود که بازار محصولات مراقبت شخصی نوجوانان در دوره 2021 تا 2026 به میزان 8.81 میلیارد دلار و با6.5 درصد نرخ رشد مرکب سالانه همراه باشد. همچنین تخمین زده می شود که اندازه بازار مکمل های غذایی نوجوانان و تجارت دارویی متمرکز بر این رده سنی، تا سال 2027 به 2.1 میلیارد دلار با نرخ رشد مرکب سالانه 4.2% برسد.
جعفری افزود: طی سال های 2021 تا 2023 بعضی از نهادها و سرمایه گذاران جهانی از جمله صندوق نوآوری یونیسف، جهت سرمایه گذاری بر محصولات آموزشی شخصی سازی شده برای نوجوانان و مربیان آنها که مبتنی بر یادگیری ماشین ML، هوش مصنوعی AI و علوم داده DS باشد، اعلام آمادگی کرده اند و آمارهای مشابه جهانی حکایت از افزایش توجه و سود آوری در حوزه نوجوانان دارد.
او با اشاره به شیوع افسردگی 37 درصدی در میان نوجوانان در ایران گفت: آنها برای کسب مهارت هایی مانند کنترل هیجانات، حل مساله و تصمیم گیری، و با موضوعاتی مثل مسائل جنسی، اختلالات هویتی، ترس از آینده، تغذیه سالم و مهارت های ارتباطی بیشترین مراجعه به روانشناسان را دارند و خانواده آنها متقاضیان صرف هزینه در این حوزه هستند.
جعفری گفت: به غیر از بررسی حجم و سهم بازار در این حوزه، همه خوب می دانیم که آنچه در مدارس و حتی در خانواده آموختیم برای احساس رضایت در زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی لزوما کافی نبوده و وقتش است آنچه در مدارس آموخته نمی شود، جای دیگری آموخته شود و این میسر نیست مگر اینکه به کمک متخصصین نیازهای نوجوان ها را به درستی شناسایی کنیم، با همکاری کسب و کارهای این حوزه ابزارهای مورد نیاز پرورش را تولید و به بازار عرضه کنیم و به یاری دستهای بزرگتر توجیه اقتصادی مطمئنی برای کسب و کارهای این حوزه تعریف و محیا کنیم.
او درباره خدمات یارا گفت: منتورینگ، شتابدهی و شکل دهی
سرمایه گذاری را در شتابدهنده تخصصی یارا در اختیار تیم ها می گذاریم و به همین واسطه از تمامی استارتاپها، کسب و کارها، سرمایه گذاران و افراد حقیقی و حقوقی که علاقمند به حوزه نوجوانان هستند، دعوت می کنیم تا از طریق کانال های ارتباطی شتابدهنده، پیشنهاد همکاری، سرمایه گذاری، ایده ها یا معرفی استارتاپ خودتان در حوزه نوجوانان را با ما به اشتراک بگذارید.
استمرار و کوبیدن درهایی که برای ما زنان بسته بوده
سومین روز یلدا سمایت 202 میزبان پنل زنان کارآفرین بود. در این پنل، صائبه سلوکی مدیرعامل نیروفراز، سحر بنکدار رئیس مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران، مشکات اسدی مدیرعامل گروه کسب و کارهای نوین آن و آکادمی آنسو، بهناز آریا مدیرعامل گروه شرکت های کهکشان و سارا راد هم بنیانگذار ابر دراک حضور داشتند.
اسدی: در این پنل می خواهیم ببینیم چگونه می توانیم مطالباتمان را با همراهی نهادهای صنفی به سرانجام برسانیم، آمار سهم زنان در حوزه نوآوری، 15 درصد است. سهم زنان در حوزه مدیریتی 10 درصد است. در حالیکه در 1399 سهم 15 درصدی داشتیم و 5 درصد کاهش داشتیم. این با تصمیم گیری سیاست گذاران ارتباط مستقیم دارد. اما ببینیم چه انتظاری می توانیم از نهادهای صنفی داشته باشیم که سهم مشارکت زنان در حوزه فاوا به عدد قبلی و بالاتر برسد. گزارش وزارت صمت می گوید سهم زنان از اقتصاد کشور 13 درصد بوده است.
سلوکی درباره نسبت فارغ التحصیلان زن و مشارکت کنندگان در بازار گفت: از دو منظر می توان دید. یکی فرهنگ سازمانی و شرایط اجتماعی است که ممکن است زنان در جایگاه سیاست گذاری موفق نباشند و این یک باور ذهنی است و اعتماد را کم می کند. از طرف دیگر، جایگاه رهبری بین انتخاب یک خانم و آقا، تمایل به خانم نیست. چرا؟ چون اساسا حضور زنان در جایگاه حرفه ای نیازمند یک سیستم حمایتی است و وقتی این حمایت وجود نداشته باشد، انگیزه و اعتماد به نفس کم می شود. در بخش خصوصی هم وقتی می خواهیم آیین نامه های داخلی برای گرفتن تصدی های مختلف می شود، تاثیر حضور زنان را در نظر نمی گیریم. در بخش توسعه فردی و مهارت های نرم هم، زنان آنقدرها در نظر گرفته نمی شود.
بنکدار درباره مرکز تحول دیجیتال اتاق تهران و تلاش برای افزایش سهم زنان در سطح مدیریتی گفت: در هر کشوری، یکی از شاخص های توسعه، حضور خانم ها در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است و در کشورهای در حال توسعه، این فعالیت کمتر است. باید در ایران، نقش های متفاوت زنان در جامعه و تاثیر آنها بر حضور در اجتماع را هم در نظر گرفت که بسیار تاثیرگذار است. توانمندسازی بانوان برای اتاق بازرگانی جهانی هم بسیار مهم است و ما هم برنامه هایی برای آن داریم. معاونت کسب و کار از بانوان عضو اتاق خواسته خود را معرفی کنند تا سیاست های تشویقی برای آنها در نظر بگیریم تا بتوانند کسب و کارهای خود را به دیگر بیزینس ها بهتر معرفی کنند. الان هشت هزار خانم حقوقی و حقیقی داریم از بیش از 33 هزار عضو.
اسدی درباره تاثیر چنین رفتارهایی گفت: اما معاونت کسب و کار اتاق تهران بهتر بود زمانی این کار انجام می شد که برخی سیاست های تشویقی برای زنان معرفی می شد، بعد چنین برنامه هایی اجرا می شد.
بنکدار افزود: آیتم های زیادی در اتاق داریم، اما این را انتخاب کردیم که سریع بود و اینکه برخی خانم ها برای معرفی خود و کسب و کارشان کار سختی داشتند.
آریا درباره تجربیات خود درباره حوزه مردانه امنیت به عنوان یک خانم گفت: یکی از چیزهایی که من همیشه راجع به آن صحبت می کنم که سازمان نظام صنفی و فعالیت تشکلی به شدت باعث بلوغ من شد. راه سختی بوده و نه فقط در بحث تشکلی، بلکه در کار تجاری هم همین بوده. بیش از بیست سال است که در حال فعالیت در بخش امنیت هستیم. من سال هاست تدریس می کنم و تمام این سال ها، برای دانشجوها هم عجیب بوده که یک خانم در این حوزه است. به نظرم مهمترین عامل، استمرار بوده. استمرار و کوبیدن درهایی که برای ما زنان بسته بوده، یکی از عوامل بالا رفتن ما بوده. این کاهش البته در دنیا هم کاهش حدود 5 درصدی داشته است. آگاهی رسانی، آموزش و الگوسازی مهمترین عواملی هستند که می تواند به رشد زنان کمک کند. زمانی که ما وارد این عرصه شدیم، عملا خانم در این حوزه نبود اما الان دست کم نیمی از کلاس های من خانوم ها هستند. اما چرا اینها به سطوح مدیریتی نمی رسند؟ احتمالا باید به سراغ استمرار برویم.
آریا درباره تفاوت رویکرد آقایون نسبت به مدیریت یک زن و کمک به پیشرفت گفت: در کمیسیون، آن شبکه حمایتی که خانم سلوکی اشاره کرد، همیشه وجود داشت و هرگز نگاه جنسیتی در این لایه در سازمان نظام صنفی نبود؛ اما در لایه های پوزیشنی بالاتر این نگاه هست هم در بخش خصوصی و هم در حکومت این نگاه وجود دارد.
راد درباره چالش سهم جوانان، فارغ از جنسیت، در شهرستان ها گفت: من نسبت به دیگر دوستان حاضر در پنل، تجربه خیلی کمی دارم و از سمت فنی هم آمده ام. اما سوال اینجاست که وقتی یک نفر به سطح مدیریتی برسد، چطور باید شناسایی شود و چه آموزش هایی باید بگیرد تا به آن سطح برسد. ما دانشجوی دانشگاه شیراز بودیم و اولین لابراتوار کلاود کامپیوتر را ما داشتیم. اما من و یکی از همکلاسی هام فقط ماندیم و بقیه مهاجرت کردند. در دور ارشد احساس کردم که این تفکر نسبت به محیط های برنامه نویسی و خیلی هم مردانه است، اذیتم می کرد. برای همین داوطلبانه وارد یک گروه برنامه نویسی شدم و اولین چیزی که گفتم این است که فکر نکنید باید با من طور دیگری رفتار کنید. چون طرز فکرشان این بود که نمی توانند با خانم ها همکاری کنند و یک سال زمان برد تا این تفکر را تغییر بدهم. اما چرا خانم ها زمانی که می خواهند وارد بازار کار شوند، غیبشان می زند؟ دقیقا نکته آموزش و الگوسازی است. این را هم در دانشگاه شیراز و هم در اتاق بازرگانی شیراز گفتم. ما در ابر دراک تلاش کردیم با تبعیض مثبت به پیش برویم و در سطوح فنی، خیلی نیروهای خوبی داریم که از شیراز هم می آیند. اما چیزی که می بینیم این است که خیلی انگیزه در آنها نمی بینیم که به سطوح مدیریتی برسند. اما اینکه چه اتفاقی می افتد، برای خود من هم سوال است!
اسدی گفت: طبق آمار، یک دهم درآمد به زنان اختصاص دارد و یک صدم مالکیت در اختیار زنان است. وضعیت زنان در کشورهای در حال توسعه بسیار بدتر هم هست. در آمار مهاجرت هم، میزان مهاجرت خانم ها هم بسیار کمتر از آقایان است.
سلوکی درباره انگیزه خانم ها برای رسیدن به سطح مدیریتی گفت: به این دلیل است که اگر قرار باشد یک آقا را از یک جایگاه مدیریتی آن حذف کنیم، هزینه بالایی دارد و ممکن است منصرف شویم. اما حذف کردن خانم ها هزینه بسیار کمتری دارد. هزینه ورود یک خانم هم بسیار بالاست. وقتی به آمار برمی گردیم، بسیاری از این آمارها، اسمی هستند و در عرصه واقعی آنها را نمی بینیم.
اسدی: برعکس آن هم هست. بسیار خانم هایی داریم که در سطوح پایین تر، کسب و کارها به آنها بسیار وابسته هستند.
سلوکی: باید برای شناسایی هزینه کنیم. شناسایی استعدادها هم بسیار پر هزینه است. در یک زمانی شرکت ها آکادمی زدند چون خروجی دانشگاه ها کیفیت بالایی نداشت. پس خواستند آکادمی بزنند و از ظرفیت های خودشان استفاده کنند. حالا همین به دانشگاه دارد تبدیل می شود. اما اگر این هزینه را به استعدادیابی اختصاص دهیم، خیلی نتیجه بهتری می گیریم.
بنکدار درباره امکانات اتاق بازرگانی برای کسب و کارها گفت: کارکرد اتاق های بازرگانی در دنیا سه مورد است. یکی شبکه سازی است؛ کارکرد دوم، توانمندسازی اعضا است که به طرق مختلفی انجام می دهیم به صورت دوره های آموزشی داخلی و یا با همکاری با دیگر نهادها و پژوهش هایی که انجام می دهند برای کسب و کارها. کارکرد سوم، وکیل مدافع بودن از کسب و کار هاست.
اسدی: آیا با رویکرد تبعیض مثبت، می توانیم از این کارکردهای اتاق، نتیجه خوبی برای خانم ها داشته باشیم؟ من فکر می کنم می تواند این اتفاق ها در اتاق بازرگانی رخ بدهد و ما مطالبتمان را از طریق خانم بنکدار دنبال خواهیم کرد.
بنکدار درباره رسالت افتا به عنوان مشاور امنیت در کسب و کارهای کوچک و متوسط گفت: اصولا این چالش جهانی است. تا سال 2025 ده میلیارد ترابایت محتوا تولید خواهد شد و بحث امنیت سومین اقتصاد بزرگ خواهد بود و بزرگترین چالش برای استارتاپ هاست چون نیرو و سرمایه کافی برای پرداختن به آن ندارند. بسیاری از استارتاپ های امروزی، در حوزه خدمات عمومی است و اینها با داده های افراد سر و کار دارند. اما با توان کم و نیروی انسانی محدود چه باید کرد؟ اولا این چیزی است که نمی شود از آن غفلت کرد و استارتاپ ها باید متوجه امنیت سایبری باشد چرا که دارایی اصلی آنها همین داده است. نگاه باید به سمت ارزش داده برود و مبتنی بر ریسک و تهدیدهای احتمالی باید آن را در نظر بگیرند. مهمترین کاری که استارتاپ های کوچک و متوسط باید انجام بدهند این است که دست کم یک استراتژی داشته باشند و اقدامات پیشگیرانه داشته باشند. یکی از این اقدامات پیشگیرانه این است که بخشی از شبکه سازی شما معطوف به متخصصین امنیت نیز باشد که دست کم بتوانند مشورت بگیرند. این کسب و کارها باید دانش خود را هم بالا ببرند و به روز باشند و فکر نکند که برای شرکت بغلی اتفاق می افتد.
نباید به نقطه ای برسیم که جهان به ایران نیاز نداشته باشد
در آخرین برنامه از روز آخر یلدا سامیت 2024، امیرحسین مددی مدیرعامل شنوتو، مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب، شاهین طبری بنیانگذار چارگون، احمد آیمن مدیرعامل کپیتال دیبا آرکیونچر در کنیا و امیر افشار مدیرعامل سابق اریکسون در پنل توسعه استارتاپ ها در بازارهای بین المللی حضور داشتند.
فیروزان درباره دیر شدن برای ورود به منطقه گفت: به نظر من دیر نشده ولی خیلی از فرصت ها هم از دست رفته است. ما می توانستیم در جمع موسسین منطقه باشیم و آنها می توانستند در میان ما باشند. آینده در حوزه نوآوری شکل می گیرد هیچ وقت فرصت ها ناپدید نیست ولی تاخیر داشتیم.
او درباره دلیل این تاخیر و حضور کسب و کارهای سنتی ایران گفت: نقش دولت را نباید نادیده گرفت. دولت ها تسهیلگر هستند. من نمی دانم چرا دولت نمی خواهد استارتاپ ها وارد منطقه شوند، اما این اتفاق بدون حمایت دولت رخ نمی دهد. احساس من این است که دولت مخالف این اتفاق نیست، اما خیلی هم مایل به تشویق آن نیست. از طرف دیگر، اگر تحریم نباشیم هم استارتاپ ها بدون حمایت دولت هم می توانند این کار را انجام بدهند.
طبری درباره حبس شدن کسب و کارها در ایران گفت: اولا نمی شود به این فرصت از دست رفته نگاه نکرد. ما سگمنت تکنولوژی را از اقتصاد خودمان حذف کرده ایم. ما از اینکه نگذاشتیم شرکت هایمان وارد تاپ ها شوند داریم ضرر می کنیم. بیش از یک دهه قبل در عراق تلاش می کردیم بازار ایجاد کنیم؛ اما همکار عراقی ما خیلی تلاش می کرد نشان ندهد ما ایرانی هستیم! برآورد من این است که من بخش خصوصی به تنهایی نمی توانم این حس مثبت را در کشورهای دیگر جا بیاندازم.
او درباره حضور شرکت های سنتی در منطقه و عدم حضور استارتاپ ها گفت: درباره خرید سوپرمارکتی هم آنجا علاقه اش در خرید از ترکیه است. نکته دوم اینکه خرید یک کالا سوپرمارکتی با خرید زیرساخت و جمع کردن داده متفاوت است و حساسیت ها فرق دارد.
افشار نیز درباره آینده پلتفرم های ایرانی گفت: اگر امتداد روند کنونی را ببینیم، متاسفانه به جایی نمی رسیم. می گوییم شرکت بزرگ، اما تعریف چیست؟ اکنون نمی توانیم شرکت بزرگ محلی را بزرگ بدانیم مگر در چین یا هند به عنوان شبه قاره. اگر نگاه به بیرون نداشته باشیم، نمی توانیم بزرگ محسوب بشویم.
او درباره زمان باقیمانده و عدم گشایش برای توسعه در منطقه گفت: به نظرم باید ظرفیت سازی کنیم. یکی از کارهایی که بشود انجام داد، بزرگان این عرصه و تجارب خوبی داشتند، به عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی خود از تجربیاتشان بگویند. چه تجربه های مثبت و چه منفی. این استفاده از تجربه می تواند فاصله فرهنگی و بازاری بین کشور ما و دیگران را کم کند.
طبری نیز افزود: بزرگترین زیان ما از نرفتن به منطقه، مهاجرت نیروهاست. این اکوسیستم انگار از نظر نیروی انسانی در حال غربال شدن است. مساله در مهاجرت فقط مالی نیست؛ بلکه کیفیت کار و لذتی است که می برد. جهش اقتصادی بالاخره رخ می دهد، اما نیروی انسانی چطور؟
فیروزان گفت: ما نباید به نقطه ای برسیم که جهان به ایران نیاز نداشته باشد.
مددی درباره چالش های توسعه در منطقه گفت: کسی که به دنبال کارآفرینی است خیلی به فکر مهاجرت نیست، اما چیزی که در این مدت به دست آوردیم، سرمایه انسانی است که به شدت در معرض خطر است. یکی از رویاهای ما این بود که در کشورهای دیگر توسعه پیدا کنیم. ما با سرمایه گذارهای مختلفی در کشورهای مختلف صحبت کردیم. صادقانه، هویت ایرانی الان یک مساله است؛ بنابراین باید بگردم دنبال کسی که با این هویت مشکل نداشته باشد و بفهمد که ما سیاسی نیستیم. هرچه از غرب به این سمت نزدیکتر می شویم، فرهنگ سرمایه گذاری به ما نزدیکتر می شود. اما گروهی از ایرانیان در بیست سال گذشته کارهای بدی در کسب و کار انجام دادن که باعث می شود بسیاری به ما اعتماد ندارند. نکته سوم به دیتا می رسد. حالا اگر کار را شروع کنیم، این دیتا کجا قرار می گیرد؟ در ایران؟ در کشور سرمایه گذار یا جای بی طرف که باید این را توافق کرد. مساله چهارم این است که جز نسل اول سرمایه گذارهای ما، بقیه به آن شکل کارآفرین نیستند و درد کارآفرینی را تجربه نکرده اند.
آیمن نیز که به صورت آنلاین از کنیا در این پنل شرکت داشت، درباره نگاه آفریقا به استارتاپ های ایرانی گفت: منطقه ما کمی متفاوت است و اول خیلی مساله ملیت نیست و رنگ پوست است! چون در اینجا کاملا مشخص است که خارجی هستید ولی اینجا کمی مزیت به حساب می آید. من به عنوان یک مصری بزرگ شده در ایران، گاهی نمی دانستم با چهره ایرانی جلو بروم یا مصری؟ اینجا جنبه ایرانی من تاثیرگذارتر بود. محدودیت هایی که برای ایرانی بودن داشت، زمانی بود که به ابعاد مالی می رسیدیم؛ مثل باز کردن حساب بانکی و اینها.
فیروزان درباره نقش فرهنگ در توسعه استارتاپ ها گفت: اگر درون فرهنگ را توسعه ببینیم، به نظرم استارتاپ های ایرانی نیازمند توسعه فردی هستند. یعنی زبان، آداب و سنن کشور مقصد را باید بدانند. در کشورهای عربی اعتمادسازی بسیار مهم است ولی در مثلا آلمان، فقط عدد و رقم است که حرف می زند. نوع ارائه کالا هم در کشور مقصد مهم است. برای مثال، نون در کشورهای عربی جواب داد ولی آمازون نتوانست.
طبری درباره نگرانی عجیب حاکمیت نسبت به داده و نبود این نگرانی در بیرون مرز گفت: جواب کوتاه این است که کسانی که باید درباره داده های کشور تصمیم بگیرند، دید درستی نسبت به اهمیت مساله و نقاط مهم و غیر مهم آن را ندارد. در سالیان گذشته دعوای شدیدی بوده درباره اینکه چه کسی مالک دیتا است. ما اصولا سیاست مشخصی نداریم که بگوییم داخل و خارجی آن فرق داشته باشد. کشور ما اول باید متوجه بشود که کلان داده بسیار مهم است.
او درباره اهمیت داده و نگرانی حاکمیت نسبت به دسترسی به داده گفت: بخش خصوصی برایش داده های بزرگ که به حوزه خود مربوط نیست، اهمیت ندارد. بله داده کلان باید توسط دولت جمع آوری شود. نکته اینجاست که حاکمیت به این جمع بندی نرسیده که دیتا را کجا جمع آوری کند.
افشار درباره نگاه کشورهای دیگر به داده گفت: دیتا، نفت جدید است. دیتا وجود دارد ولی خود حاکمیت هم نمی داند که کجا وجود دارد. نه بخش خصوصی از آن استفاده می کند و نه خود حاکمیت از آن استفاده می کند.
او درباره نگرانی مردم نسبت به استفاده از داده ها توسط حاکمیت گفت: این نگرانی وجود دارد و به عنوان شهروند کاری نمی توانم انجام بدهم. الان اینستاگرام و فیسبوک و اسنپ بهتر از من، من را می شناسند؛ این به حاکمیت چه ربطی دارد؟ جنس این دو نگرانی مانند هم است. وقتی از حاکمیت حرف می زنیم که خود به خود از آن می ترسیم و از ما جداست ولی خود ما هم حاکمیت هستیم.
افشار با اشاره به هک اسنپ فود افزود: آیا اتفاقی که برای اسنپ فود رخ داد، برای بار اول رخ داده و ما اولین هدف بوده ایم؟ همین تلفن هوشمندی که در دست ماست می تواند ابزار جاسوسی باشد. خب خود ما به استقبال این ریسک ها می رویم. مثل این است که به شما بگویم سوار هواپیما نشوید چون ممکن است سقوط کند ولی آمار تلفات جاده ای بیشتر از هواپیما است. همین اتفاقی که برای اسنپ فود افتاد، بیشتر از آنکه نگرانی باشد، فرصتی برای شرکت های امنیت سایبری است برای ارتقا. برای همین می گویم که باید این نگرانی را به فرصت تبدیل کنیم.
فیروزان گفت: وقتی بخش خصوصی وارد استارتاپ شد، حاکمیت دانش کمتری از بخش خصوصی داشت. یکباره دید داده های زیادی وجود دارد که در اختیار او نیست. بله بیگ دیتا باید در اختیار حاکمیت باشد. ولی حاکمیت به جای کم کردن این فاصله دانشی، گفت من دسترسی بخش خصوصی را کم می کنم. نکته بعدی، اگر من نگران شما باشم و شما هم نگران من باشید نسبت به این رفت و آمد دیتا نگرانیم؛ یعنی باید اعتماد متقابل هم وجود داشته باشد.
مددی درباره منتقل شود تفکر سیاسی به فضای استارتاپی ایران و تفاوت برخورد با برخی استارتاپ ها برای توسعه در بازار گفت: بخش هایی از حاکمیت آمده یک سری پروژه رقیب را به بازار آورده ولی موفق نبوده چون سوپر یوزر ایرانی به سراغ آنها نرفته. اما مگر ما کسب و کارهای کوچک چقدر دیتا از کاربران داریم که بتواند باعث نگرانی شود؟ ولی اینکه حاکمیت بخواهد کسب و کارهایی راه بیاندازد چون به من اعتماد ندارد، خیلی اشتباه است.
فیروزان افزود: فکر می کنید اگر دولت ایران با همین شرایط کنونی اگر از واتساپ دیتا بخواهد، به او نمی دهند؟ مطمئن باشید می دهد! می خواهم بگویم به دیتای امنیتی دولت نیازی نیست.