برادلی تاسک، یکی از سرمایهگذاران حوزه تک که مشاور سیاسی نیز هست، میگوید: «در طول دوران کاریام چنین چیزی را به خاطر ندارم. دیگر نمیتوان تمایزی قائل شد. در شرایط فعلی سیاسی کشور بین سیاست و مسائل دیگر نمیتوان تمایز قائل شد. سیاست همه چیز را در خود فرو برده است.»
اگرچه کسانی که در سیلیکونولی کار میکنند همواره لیبرال بودهاند، اما فعالیت چندانی در عرصه سیاسی نداشتهاند. البته بعد از پیروزی دونالد ترامپ در 2016، کارکنان شرکتهای بزرگ تک در سیلیکونولی نظیر گوگل و آمازون بیشتر درباره مسائلی نظیر اخلاق در هوش مصنوعی، مهاجرت و تغییرات آبوهوایی اظهار نظر کردهاند.
حالا کارکنان بسیاری از استارتاپها احساس میکنند ماموریت نجات دنیا بر دوششان قرار گرفته و از کارکنان خود میخواهند از اهداف سیاسی و اجتماعی که کارآفرینان و سرمایهگذاران تعیین میکنند، دفاع کنند. تابستان سال جاری، اعتراضات به رفتارهای خشونتآمیز پلیس آمریکا موجب شد بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه تک در خصوص موضوعات نژادی در سیاستهای خود تجدیدنظر کنند.
در ادامه فشار بر این شرکتها برای اکت سیاسی در آستانه انتخابات افزایش یافت. کتی جیکوبز استانتون که یکی از سرمایهگذاران قدیمی استارتاپها در سیلیکونولی است، میگوید که این تغییرات موجب شده مشخص شود که هیچ شرکتی که در حوزه تک فعال است، در خصوص مسائل سیاسی بیطرف نیست.
او میگوید: «بنیانگذاران شرکتها که میلیونها کاربر دارند، متعهد هستند که نقطهنظرات خاص خودشان را داشته باشند و اطمینان حاصل کنند که از تولیداتشان در مسیر درستی استفاده میشود.»
سرمقاله 203 هفتهنامه شنبه: دوست دارید سر روباه باشید یا دم شیر؟
استانتون میگوید: «اینکه برخی بگویند ما نظر خاصی نداریم نهتنها غیرعادی است، بلکه از بسیاری جهات یک رفتار لوکس و بیمصرف است.»
اما برخی دیگر نظر متفاوتی دارند. آنها معتقدند فعالیت سیاسی استارتاپها در میانه همهگیری کرونا و تنشهایی سیاسی میتواند مخاطرهآمیز باشد. برخی نیز نگرانند که شرکتهایشان از سوی برخی کارکنان تحت تعقیب قضایی قرار بگیرد؛ ممکن است برخی کارکنان با این ادعا که به لحاظ جهتگیریهای سیاسیشان مورد تبعیض واقع شدهاند، از این شرکتها شکایت کنند. برخی دیگر نیز میگویند ممکن است اکتهای سیاسی از سوی کسانی که مدعیهستند این اقدامات ناکافی و غیراصولی هستند، مورد حمله قرار بگیرند.
همه این مباحث وقتی داغ شد که برایان آرمسترانگ، مدیر اجرایی Coinbase پستی 2هزار کلمهای در وبلاگش نوشت تا فرهنگ غالب در شرکتش را توضیح دهد. آقای آرمسترانگ نوشت «تمایل دارد شرکتش به طور کلی از نقشآفرینی در هر موضوع اجتماعی اجتناب کند و گفتوگوهای سیاسی در محیط کاری شرکتش وجود نداشته باشد. به این ترتیب میتوان مانع انحراف استارتاپها از توجه به ماموریتاصلیشان شد.»
آقای آرمسترانگ معتقد است
ماموریت اصلی استارتاپها ایجاد نظام مالی اقتصادی برای جهان است.
2ماه قبل از انتشار این پست، دهها نفر از کارکنان شرکت Coinbase بعد از امتناع برخی مدیران شرکت در نشاندادن حمایت خود از جنبش Black Lives Matter و کارکنان رنگینپوست، تصمیم به استعفای اعتراضی گرفتند. آقای آرمسترانگ نیز اعلام کرد آندسته از کارکنانی که با عقیده او در «ممنوعیت مباحث سیاسی در محیط کار» مخالف هستند، میتوانند شرکت را ترک کنند؛ موضعی که آرمسترانگ اتخاذ کرد بهسرعت موجی عظیم در سراسر سیلیکونولی ایجاد کرد. برخی این اقدام او را ستایش کردند. برخی دیگر نیز گفتند این اقدام آرمسترانگ در ممنوعیت بحث سیاسی، خود یک اقدام سیاسی است.
دیک کوستولو، یکی از مدیران اجرایی سابق توییتر در توییتی نوشت: «آندسته از سرمایهدارانی که فکر میکنند میتوانند جامعه را از تجارت جدا کنند، کسانی هستند که در انقلاب مورد اصابت گلوله قرار خواهند گرفت.»
البته او در فاصله کوتاهی این پست را پاک کرد و نوشت این احساس را داشته که نوشتهاش ممکن است موجب بروز خشونت و تعرض شود. آقای کوستولو کمی بعد از مصاحبهای گفت شرکتها نمیتوانند ماموریتشان را از تاثیری که بر جهان میگذارند، جدا کنند. این کار غیرممکن است.
کوستولو گفت: «اگر سعی کنید قرارداد اجتماعی را از قرارداد اقتصادی جدا کنید، نباید از شورشها غافلگیر شوید، چون اینها به هم ارتباط دارند.»
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره سیلیکون ولی
رایان کینگ، یکی از مهندسانی که در Coinbse مشغول به کار است، با عقاید آرمسترانگ مخالف است. رایان در پستی نوشته است: «صدور اعلامیه مبنی بر اینکه ما حق نداریم درباره موضوعات اساسی جامعه اظهارنظر کنیم، یک نکته اساسی را نادیده میگیرد و آن اینکه ما خودمان بخشی از این جامعه هستیم.»
حدود 60 نفر از کارکنان Coinbase که 5 درصد از نیروهای این شرکت را تشکیل میدهند، استعفا کردهاند. فرد ویلسون یکی از سرمایهگذاران در شرکت Union Square Ventures که یکی از اعضای هیات مدیره Coinbase نیز هست، در مصاحبهای با نیویورکتایمز گفته است مدیران استارتاپها در مواجهه با چنین شرایطی پاسخ درخوری ندارند.
او میگوید: «بسیاری از مدیران عامل به طور خصوصی به من گفتهاند آنها هم دوست دارند کاری را انجام دهند که آرمسترانگ انجام داده اما نمیخواهند تبعات این اقدام را آنطور که آرمسترانگ پذیرفته بپذیرند.»
اخیرا آقای ویلسون در وبلاگش درباره اخراج مدیران اجرایی که نتوانستهاند بسیاری از چالشهای کاری را مدیریت کنند، نوشته است. از این نوشته این برداشت شده که او به آرمسترانگ اشاره میکند اما آقای ویلسون گفته منظورش از این نوشته دونالد ترامپ بوده است.
از وقتی که این اتفاقات برای Coinbase افتاده، گفتوگوهای سیاسی در میان استارتاپهای سیلیکونولی بیشتر شده است. اخیرا آقای راینهارت مدیر استارتاپ Soylent نوشتهای منتشر کرده و از کاندیداتوری کانیهوست حمایت کرده است. راینهارت عضو هیات مدیره است اما در فعالیتهای روزانه شرکت نقشی ندارد، در نوشته خود به نظام سیاسی و عملکرد رسانهها نیز انتقاد کرده و نوشته «سیاست همیشه مبنایش بر شوخی و خنده استوار بوده است.» دیمیتری ونگلیوف، مدیر اجرایی Soylent گفته نوشته آقای راینهارت لزوما دربردارنده نقطهنظرات شرکت نیست. او گفته Soylent توجهش را بر تولید مواد غذایی خوب برای همه متمرکز کرده و موضع سیاسی نمیگیرد.
در شرکت Expensify که در پورتلند واقع شده، آقای برت موضعی متفاوت اتخاذ کرده است. برت سابقه یک دهه فعالیت اقتصادی در سیلیکونولی را در کارنامه خود دارد. او میگوید این تجربه به او ثابت کرده که سیاست برای تجارت مفید نیست و اساسا یکی از دلایلی که او دفتر اصلی شرکت را در سیلیکونولی به پورتلند منتقل کرد، همین اعتقاد بوده است.
اما حالا او نظر متفاوتی دارد و میگوید: «اینکه تصمیم بگیرید مشارکت سیاسی نداشته باشید نیز خود نوعی انتخاب است؛ انتخابی که در راستای دفاع از وضع موجود صورت میگیرد.» در نتیجه وقتی که کارکنان Expencify ایمیلی را نوشتند تا به مشتریانشان بگویند به جو بایدن رأی دهند چون انتخاب دوباره ترامپ تهدیدی برای دموکراسی محسوب میشود، آقای برت از ارسال این ایمیل حمایت کرد. در حالیکه تقریبا یکسوم مدیران ارشد Expencify با ارسال این ایمیل مخالف بودند. آنها معتقد بودند ارسال این ایمیل موجب میشود بخشی از مشتریانشان را از دست بدهند اما در نهایت نظر اکثریت بود که حاکم شد.
این ایمیل بلافاصله انتقادات و ستایشهایی را در شبکههای اجتماعی در پی داشت. آقای برت گفته از زمانی که این ایمیل ارسال شده، درخواستهای شغلی و ترافیک اینترنتی استارتاپ افزایش یافته است. اما در عین حال آقای برت تهدیدهای جانی نیز دریافت کرده و همین مسئله موجب شده او مجبور شود محافظ خصوصی استخدام کند. آنها هیچ مشتری را از دست ندادهاند چراکه چند ماه طول میکشد تا هر مشتری بتواند ارتباطش را با Expencify قطع کند.
تایو آویوسو، مدیر ارشد اجرایی استارتاپ Paga در نیجریه که یک استارتاپ پرداخت است، میگوید ارسال آن ایمیل پا را از حد فراتر گذاشتن بود. آویوسو مخالف مشارکت و ابراز عقیده شرکت در مسائل اجتماعی نیست اما معتقد است «اینکه از اطلاعات شخصی فردی استفاده کنیم تا به او بگوییم باید فرد خاصی رأی بدهی، کار درستی نیست.» آقای آویوسو که از نسخه آزمایشی و رایگان Expensify استفاده میکرده است و قصد داشته نسخه پولی آن را بخرد، میگوید حالا قصد دارد دنبال استارتاپی مشابه بگردد. او میگوید: «فکر میکنم اعتمادم به Expensify را کاملا از دست دادهام.»
در استارتاپ Clubhouse نیز این تضاد نظارت دیده میشود. کارکنان این شرکت در این چترومها درباره مسائل سیاسی بحث میکند. طولی نکشید که در اتاقهای گفتوگوی clubhouse از مدیران ارشد این استارتاپ سوال شد که نظرشان درباره بیانیهای که Coinbase و Expensify منتشر کردهاند، چیست. آنها اعلام کردند شرکت هنوز در حال بررسی است که چه موضعی را باید در خصوص مسائل اجتماعی اتخاذ کند.
اما واقعیت این است که حتی آندسته از کسانی که فکر میکنند باید از سیاست دور ماند نیز بهسختی میتوانند از سیاست پرهیز کنند. اخیرا آقای آرمسترانگ پست وبلاگی آقای راینهارت را منتشر کرده است؛ همان پستی که در آن از کانیهوست حمایت شده است. آرمسترانگ این پست را ریتوییت کرده و نوشته: «حماسی است.»
برخی نیز گفتهاند اینکه آقای آرمسترانگ چنین پستی را بازنشر میدهد درحالیکه از کارکنان میخواهد خوددار باشند، نوعی ریاکاری است. یکی از کارکنان آقای آرمسترانگ به نام جوزف پولاک نوشته «آقای آرمسترانگ چیزی را به اشتراک گذاشته که مملو از اشتباه، تئوری توطئه و برداشتهای ناهمگون و اشتباه است.» البته خیلی زود پولاک و آرمسترانگ، هر دو، پستهایش را پاک کردند.