یکی از بزرگترین درسهایی که من در طول سالیان گذشته آموختهام این بوده که گاهی اوقات هیچ ایرادی ندارد که خلاف جهت آب شنا کنید. من معتقدم گاهی اوقات باید به نُرمهای اجتماعی بیتوجه باشید و تنها در این صورت است که میتوانید خودِ واقعی خودتان را پیدا کنید. اما چرا به این مسئله باور دارم؟ دلیل سادهاش این است که این اتفاقا دقیقا زمانی که من از دانشگاه اخراج شدم، برایم رخ دادهاست.
البته در گذشته برخلاف امروز اینقدر راحت در این خصوص صحبت نمیکردم. در واقع تا سالها از اینکه از دانشگاه اخراج شدم، احساس خجالت میکردم. اول به این دلیل که فکر میکردم اخراج از دانشگاه معنایش این است که به اندازه کافی باهوش نبودهام. بخشی از این تصور به این دلیل در من به وجود آمده بود که در محل کارم میدیدم که همکارانم مدام مشغول درسخواندن بودند تا یکی پس از دیگری مدرک دانشگاهی بگیرند. مدت زمان کوتاهی دانشگاه رفتم. دورهای تلاش ناموفقی برای عضویت در باشگاه فوتبال دانشگاه یوتا داشتم. بعد به خانه برگشتم و در دانشگاه ایالتی آریزونا ثبتنام کردم. در آنجا در کلاسهای بازاریابی شرکت کردم و اتفاقا عملکرد خوبی هم داشتم و حتی در باشگاه بازاریابی کالج اقتصادی دانشگاه فعال بودم اما در درسهای دیگر بسیار ضعیف عمل کردم. برای یک دانشآموز خلاق و حساسی مثال من نشستن در کلاسهای 45 دقیقهای دانشگاه خیلی سخت بود.
این مسئله نه تنها برایم چالشبرانگیز بود بلکه همیشه این مسئله آزارم میداد که مجبورم میکنند یک سری فرمول را حفظ کنیم آنهم بدون اینکه بدانم چطور باید از آنها استفاده کنم. اعتمادبهنفسم به شدت پایین آمد بنابراین به این نتیجه رسیدم که دانشگاه جای من نیست.
خیلی طول کشید تا بفهمم آدمها به طرق مختلفی چیزها را یاد میگیرند و هیچ لزومی ندارد که افراد ارزش وجودیشان را به مدرک دانشگاهیشان گره بزنند. در نهایت وقتی فهمیدم برخی از قدرتمندترین مدیران تجاری اساسا مدرک دانشگاهی ندارند، کمتر احساس خجالت میکردم. برای مثال افرادی نظیر استیو جابز، ریچارد برانسون و لری الیسون هرگز مدرک دانشگاهی نگرفتند. شبکه سیانبیسی در سال 2017 پژوهشی در همین موضوع انجام داد و مشخص شد که اکثر صاحبان مشاغل کوچک در آمریکا مدرک دانشگاهی ندارند و تنها تعداد خیلی کمی از آنها مدرک لیسانس یا بالاتر دارند. آگاهی از این مسئله کمکم کرد مسیر را رو به جلو طی کنم. در هر حال، میدانستم که روح و انگیزه کارآفرینی در من بسیار فعال و قدرتمند است و در کنار این مسئله، مشاوران و راهنمایان خردمندی داشتم که در مسیر رسیدن به موفقیت بسیار کمکم کردند. امروز در سن 39 سالگی، همبنیانگذار و مدیر عامل یک شرکت رو به رشد تبلیغاتی و بازاریابی دیجیتال هستم. وقتی به گذشته نگاه میکنم بابت مسیری که طی کردهام خدا را شکر میکنم. در واقع از بسیاری جهات مدرک دانشگاهی نداشتن به من کمک کرده تا مدیر بهتری باشم. اما چطور؟
از همه منابع استفاده کنید
خیلیها به من میگویند که واقعا عقلم کار میکند و شک ندارند که راهنماهای نابغهای داشتهام. اما من معتقدم که بزرگترین دلیل موفقیت من این بوده که همواره از همه منابع در دسترس استفاده کردهام. باید خارج از چارچوبهایتان فکر کنید. اگر در مسیر مانعی ببینم سعی میکنم در اسرع وقت و به روشی خلاقانه آن را دور بزنم. مدرک دانشگاهی نداشتن مرا مجبور کرده که از همه منابعی که در دسترس است استفاده کنم.
پذیرای شکستها باشید
همه ما در زندگی شکست میخوریم. آنچه که مهم است این است که چطور به شکستهایمان نگاه میکنیم. مدرک دانشگاهی نداشتن مرا مجبور کرده که همیشه برای رسیدن به موفقیت بیقرار باشم بنابراین آموختم که ریسکهای محاسبهشده بیشتری را بپذیرم، تصمیمات بزرگ بگیرم و از اشتباهات و شکستهایم بیاموزم.
حس همدلی داشته باشید
مدیران بزرگ همیشه همدلی خود را نشان میدهند. نداشتن مدرک دانشگاهی مجبورم کرد کمتر دیگران را قضاوت کنم. این خصوصیت خصوصا زمانی که قرار بود فردی به تیم کاری دعوت کنم بیشتر خودش را نشان میداد.
اگر ببینم که فردی خصوصیات بالقوهای در خود دارد و اگر کارمندی از خود شور و اشتیاقی برای خلاق بودن نشان دهد، هرگز اجازه نخواهم داد یک مدرک دانشگاهی باعث شود به او ترفیع ندهم یا به کار دعوتش نکنم. من با این واقعیت همدلم که هر کدام از ما مسیر متفاوت شغلی خودمان در سفر زندگی تجربه میکنیم.
دور و بر خودتان را از افراد باهوش پر کنید
جیم ران، سخنران انگیزشی یک بار گفته بود «شما میانگین فهم و شعور 5 نفری هستید که بیشتر وقتتان را با آنها میگذرانید». مدرک دانشگاهی نداشتن به من آموخت که اهمیت شبکهسازی و ارتباط برقرار کردن با مدیران موفق چقدر زیاد است. به همین دلیل است که من هم عضو اتحادیه مدیران جوان هستم و هم سازمان کارفرمایان.
همیشه در حال یادگیری و خلاقیت باشید
آیا مدرک دانشگاهی باعث میشود اشتیاق شما برای یادگیری بیشتر شود؟ من اینطور فکر نمیکنم. اما از یک چیز مطمئنم و آن هم این واقعیت که من مدرک دانشگاهی نگرفتم و به سمت فرصتهایی پرتاب شدم و با کمک دیگر افراد آنها را ساختم. و البته هنوز هم به صورت مداوم روی ساختن شخصیت حرفهای خود کار میکنم. مهم نیست در چه مرحلهای از زندگی هستم؛ من همیشه از هر فرصتی برای یادگیری بیشتر استفاده میکنم.
امیدوارم که نُرمهای اجتماعی که به افراد دیکته میکنند حتما باید مدرک دانشگاهی داشته باشند روزی تغییر کنند تا جامعه ما بتواند در قبال افرادی که دوست دارند مسیر دیگری را بروند، پذیرش بیشتری داشته باشد.
به عنوان پدر یک دختر و پسر جوان، نگران فشاری هستم که آنها در طول دوران مدرسه و دانشگاه با آن مواجه خواهند شد. البته همیشه سعی میکنم به آنها کمک کنم تا مسیر شغلیشان را همیشه با شور و اشتیاق در هم بیامیزند، حالا هر چه که میخواهد
بشود، بشود!
2 دیدگاه ها