استارتاپهای حوزه آموزش الکترونیک، در سالهای اخیر، رشد قابل توجهی پیدا کردهاند و با توجه به تغییراتی که در زندگی انسان امروزی ایجاد شده، تعداد متقاضیان این شیوههای آموزشی آنلاین بیشتر شده است. همچنین در حال حاضر، به دنبال بحران ناشی از ویروس کرونا که تقریبا بسیاری از نقاط جهان را در قرنطینه قرار داده است، اهمیت آموزش آنلاین و استارتاپهای حوزه Edtech بیش از پیش احساس میشود؛ به طوری که لزوم تدریس از راه دور و آموزش الکترونیک دیگر یک نیاز غیرضروری برای سازمانها و شرکتها تلقی نمیشود، بلکه تبدیل به یک نیاز ضروری شده تا بتواند فرایند آموزشی مدارس و دانشگاهها را در شرایط بحرانی کنونی پوشش دهد. بر همین اساس، در این گزارش، به مهمترین مباحث مرتبط با آموزش الکترونیک پرداخته و موضوعاتی مانند دلایل راه اندازی استارتاپ آموزش آنلاین، نحوه جمعآوری بودجه برای آن و بهترین شیوههای اداره این کسب و کارها، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
EdTech چیست؟
شاید نخستین نکتهای که از همین ابتدا باید آن را روشن کنیم، تعریف دقیق اصطلاح EdTech باشد. این اصطلاح همه نرمافزارهایی را که برای آموزش افراد، خواه به عنوان بخشی از یک محیط یادگیری و خواه به عنوان یک تجربه مستقل، به کار میروند، شامل میشود. جالب است بدانید که اولین نمونههای نرمافزارهای آموزشی حتی قبل از اینترنت ظاهر شده بودند. در حال حاضر نیز حوزه آموزش الکترونیک، یک صنعت پررونق و در حال رشد به شمار میرود، به طوری که انتظار میرود بازار جهانی EdTech در سال 2025 به ارزش 341میلیارد دلار برسد. در حال حاضر نیز صنعت مدرن EdTech شامل سیستم LMS (مدیریت آموزش الکترونیکی)، پلتفرمهای یادگیری، برنامههای آموزشی موبایل، خدمات وبینار، ابزارهای تألیف و… میشود. ضمن اینکه میتوان انتظار داشت این ابزارهای مدرن یادگیری، در سالهای آینده نیز تغییرات فناورانه زیادی را تجربه کنند. با توجه به بازار گستردهای که برای این صنعت پیشبینی میشود و مقدمات آن نیز در سالهای اخیر فراهم شده است، به نظر میرسد یکی از رهبران اصلی اکوسیستم استارتاپی جهان در سالهای نهچندان دور، حوزه آموزش آنلاین باشد.
دلایل راه اندازی استارتاپ EdTech
از آنجایی که روند آموزش آنلاین در سالهای اخیر رشد زیادی داشته است، راه اندازی استارتاپهای حوزه EdTech نیز بیشتر خواهد شد، به طوری که این صنعت میتواند با حضور در یک بازار در حال گسترش، جهان را به مکانی بهتر برای درآمدزایی تبدیل کند. با این تفاصیل، میتوانیم 5 دلیل عمده را برای لزوم راهاندازی استارتاپ در حوزه آموزش الکترونیک ذکر کنیم. طبیعتا توجه به این دلایل، در تشویق و ترغیب بنیانگذاران جهت ورود به این حوزه، تأثیر قابل توجهی خواهد داشت.
1- EdTech برای یادگیرندگان مهم است
در لزوم راه اندازی استارتاپ آموزش آنلاین همین مقدار کافی است که بدانیم یادگیرندگان امروزی تمایل زیادی به این شیوه آموزشی دارند. طبق تحقیقات اخیر، 72درصد مدارس از ابزارهای همکاری ابری استفاده میکنند، 57درصد این مدارس به دانشآموزان اجازه میدهند از تلفنهای همراه در کلاس استفاده کنند و 48درصد آنها نیز کلاسهای آنلاین برگزار میکنند.
از سویی، این روند در آموزش بزرگسالان نیز مشاهده میشود؛ به طوری که بسیاری از شرکتهای معروف جهان مانند والمارت، Deloitte ،PwC و … از ابزارهای آموزش الکترونیکی به منظور آموزش کارمندان خود استفاده میکنند. با توجه به اینکه سازمانهای دولتی و خصوصی به راهحلهای آموزش آنلاین نیاز دارند، راهاندازی استارتاپ در این زمینه، میتواند نیاز هر دو گروه را پوشش دهد.
2- این بازار هنوز اشباع نشده است
انتظار میرود جهان تا سال2025 حدود 8تریلیون دلار برای آموزش هزینه کند. ایالات متحده آمریکا در زمینه تأمین مالی آموزش در صدر قرار دارد و کشورهای آسیایی مانند چین و هند نیز در کنار آن قرار گرفتهاند. اما در این میان، آموزش دیجیتال در جهان با کمبود اعتبار مواجه است و تنها 3 درصد از بودجه آموزشی جهان برای آن صرف میشود که این امر نشان میدهد بازار این صنعت تا اشباعشدن فاصله زیادی دارد. حضور در یک بازار بکر که هنوز اشباع نشده است، فرصت قابل توجهی را برای کارآفرینان ایجاد میکند که ریسک ورود به این باراز را پذیرفته و با ارائه رویکردهای ابتکاری و فناورانه در فرایند آموزش، گامهای نوینی را در این راه بردارند.
3- یک استارتاپ مدرن میتواند ارزان باشد
زمانی که رایانهها بزرگ بوده و صفحات نمایش آنها کوچک بود، برنامهنویسان نیز نادر و گرانقیمت بودند، اما به مرور و با ارائه ابزارهای پیشرفتهتر دنیای فناوری و افزایش شرکتهای معتبر برونسپاری، هزینه ساخت برنامههای نرمافزاری کمتر شده است. بر این اساس، میتوانیم بگوییم راه اندازی استارتاپ EdTech ارزان است و هزینه زیادی در پی نخواهد داشت. همچنین راهحلهای اوپنسورس نیز هزینه ساخت محصولات جدید این حوزه را کاهش میدهند و با استفاده از آنها میتوان میزان این هزینهها را بین 20 تا 50 درصد کاهش داد.
4- فرصتهای کشفنشده زیادی وجود دارد
حوزه EdTech فرصتهای زیادی را در اختیار بنیانگذارانی قرار میدهد که قصد ورود به این حوزه را دارند. فقط کافی است فناوریهای هوش مصنوعی و واقعیت مجازی را در نظر بگیرید، علیرغم کاربرد زیادی که میتوانند در فرایند آموزش الکترونیک داشته باشند، در حد یک فناوری برای بازی باقی ماندهاند و استفاده شایانی از آنها نشده است. بر این اساس، راهاندازی یک استارتاپ در حوزه آموزش آنلاین، فرصتهایی را در اختیار گردانندگان خود قرار خواهد داد که تاکنون چندان مورد استفاده قرار نگرفتهاند و از این رو میتوانند بازارهای جدیدی را شکل دهند.
5- ELearning برای سرمایه گذاران جذاب است
بازار آموزش الکترونیک از جمله بازارهای جذاب برای سرمایه گذاران به شمار میرود و از آنجایی که اشباع نشده است، متقاضیان زیادی داشته و فرصتهای کشفنشدهای را در دل خود دارد. بر این اساس، این بازار میتواند نظر سرمایه گذاران را به سوی خود جلب کند و در نتیجه، استارتاپهایی که در این حوزه وارد میشوند، در فرایندهای جذب سرمایه با مشکلات کمتری روبهرو خواهند شد.
نحوه تأمین بودجه استارتاپ EdTech
رویکردهای گوناگونی در زمینه تأمین اعتبارات و بودجه کسب و کارهای نوین آموزش الکترونیکی وجود دارد که آشنایی با آنها، میتواند فرایند تأمین مالی و جذب بودجه این استارتاپها را بهبود بخشد. اگر به دنبال راه اندازی استارتاپ در حوزه آموزش آنلاین هستید، خواندن 4 رویکردی که در ادامه میآیند، در بهبود فرایند بودجهبندی و تأمین مالی کسب و کار مورد نظرتان موثر بوده و به شما پیشنهاد میشود:
1-بوتاسترپینگ
اگرچه تأمین مالی اولیه یک استارتاپ با پول خود، خطرآفرین است، اما مزیت مهمی نیز در پی دارد؛ به این معنا که کنترل نهایی استارتاپ را در اختیار شما قرار میدهد، چراکه خودتان صاحب کسب و کار هستید و برای تصمیمگیریها و هزینههای آتی، هیچکس در تجارت شما شریک نخواهد بود. بر همین اساس میتوانیم بوتاسترپینگ را یکی از روشهای کارآمد در زمینه تأمین مالی استارتاپهای حوزه آموزش آنلاین قلمداد کنیم.
2- وام
یکی دیگر از راههایی که میتوان به منظور تأمین مالی استارتاپ EdTech برگزید، وام گرفتن است. این روزها روند وام گرفتن در جوامع جهانی، برای استارتاپها راحتتر شده است و بانکها و مراکز دولتی نیز بودجههایی را برای کسب و کارهای نوین اختصاص دادهاند. در این میان، بازپرداخت وام نیز با ریسکهایی همراه است، به این صورت که باید سر وقت پرداخت شود و حتی در صورت شکست استارتاپ نیز باید برگردانده شود. اما با اتخاذ یک فرایند مدیریتی، میتوان پرداخت وام را سادهتر کرد. همچنین به این نکته نیز توجه داشته باشید که گرفتن وام از جذب سرمایه و واردکردن سرمایه گذار به کسب و کارتان، مفیدتر است، زیرا وامدهنده هیچ کنترلی روی کسب و کار شما نداشته و پس از اتمام دورههای پرداخت نیز سهمی از تجارت شما نخواهد داشت.
3- سرمایه گذاری
برای راه اندازی استارتاپ در حوزه آموزش آنلاین، اگر نتوانید به صورت بوتاسترپ یا از طریق وام، نیازهای مالی خود را تأمین کنید، باید به سرمایه گذار روی بیاورید. سرمایه گذاران نیز در صورت جذاب بودن ایده و کار شما، سرمایهشان را در ازای دریافت سهم، در اختیارتان قرار میدهند. البته گرفتن سرمایه گذار نیز مزایای خاص خودش را دارد و استارتاپها میتوانند از فرصتهایی مانند مشاوره، منتورینگ و شبکهسازی بهرهمند شوند؛ ضمن اینکه در صورت شکست کسب و کار نیز دیگر لازم نیست پول سرمایه گذار را بازگردانند.
4- گرنت
از آنجایی که آموزش و پرورش فرایندی در نظر گرفته میشود که میخواهد جهان را به مکان بهتری برای زندگی تبدیل کند، سازمانها و مؤسساتی وجود دارند که به دنبال حمایت از ابتکارات آموزشی هستند و بر این اساس، رویکردهای آموزش الکترونیک نیز میتواند نظر این سازمانها را به سوی خود جلب کند. اگرچه استارتاپها مجبور نیستند که این وامهای بلاعوض را بازگردانند، اما باید کسب و کارشان، برای دریافت این کمکهزینهها، متناسب با شرایط خاصی باشد که از سوی آنها اعلان شده است.
توصیههایی برای استارتاپهای EdTech
تصور کنید که شما به اندازه کافی قانع شدهاید که استارتاپتان را در حوزه آموزش الکترونیک راهاندازی کنید، ضمن اینکه بودجه لازم را نیز برای تأمین اعتبارات خود، چه به صورت بوتاسترپ و چه از طریق وام و سرمایه، به دست آوردهاید. از اینجا به بعد، روند نگهداری این استارتاپ بسیار حائز اهمیت است و حتی میتوانیم بگوییم کار اصلی شما در همین مرحله شروع میشود. بر این اساس، کارشناسان راهکارهایی را برای حفظ، توسعه و ارتقای این کسبوکارها پیشنهاد میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
1-تدوین بیزینسمدل / استراتژی کسب درآمد
کاربرد فناوری در روند آموزش به منظور بهترکردن جهان، امری قابل ستایش است، اما زمانی که در مقام یک استارتاپ کار خود را شروع میکنید، باید به مدل تجاری و کسب درآمد فکر کنید؛ یعنی این نکته را در نظر داشته باشید که استارتاپ شما واقعا چه مشکلی را حل خواهد کرد و چگونه به شما پول خواهد داد. بر این اساس، شناخت مخاطبان و در نظر گرفتن اولویتهای آنها، برنامهریزی برای استراتژیهای درآمدزایی، اندازهگیری میزان تأثیرگذاری محصولی که ارائه میدهید و… در تدوین مدل تجاریتان بسیار مؤثر هستند.
نکته دقیقی که در فرایند طراحی بیزینسمدل یک استارتاپ آموزش الکترونیک باید مد نظر قرار دهید، این است که مشتری EdTech با مصرفکننده آن فرق دارد. مشتری محصولات آموزش آنلاین، شخص یا سازمانی است که این محصول را خریداری میکند، اما مصرفکننده شخصی است که از این محصول استفاده خواهد کرد. بر این اساس در تدوین برنامهها و خصوصا برنامهریزی استراتژیهای بازاریابی باید به تفاوت بین این دو نهاد توجه داشته باشید.
2- با یک MVP شروع کنید
تقریبا برای هر استارتاپی لازم است که کار خود را به یک محصول کمینه آغاز کند و این نکته برای استارتاپهای حوزه آموزش آنلاین، اهمیت بیشتری نیز خواهد داشت، زیرا این کسبوکارها در یک بازار نوظهور و جدید وارد میشوند که نمونههای قبلی کمتری دارند و بر این اساس، ارائه یک محصول کمینه و آزمایش آن در بازار، برای آنها ضروری است. در ارائه این MVP نیز باید سعی کنید باارزشترین ویژگیها را در محصول مورد نظر بگنجانید، به طوری که این محصول کمینه بتواند واقعا به حل یک مشکل کمک کند.
3- تمرکز بر نگهداری مشتری
در فرایند ELearning به دست آوردن مشتری آسان است، اما فعال نگه داشتن او بخش سخت کار است. استارتاپهای حوزه آموزش آنلاین باید تلاش زیادی جهت حفظ مشتریان خود داشته باشند و به این فکر کنند که با چه معیارهایی میتوانند این مشتریان را برای خود نگه دارند. به نظر میرسد جذابکردن روند آموزشی، یکی از رویکردهایی است که به حفظ و بقای مخاطبان یک برنامه آموزشی کمک خواهد کرد، به عنوان مثال اگر بتوان فرایند آموزشی را در قالب یک بازی ارائه داد، قطعا در جلب نظر کاربران و بازگشت آنها به برنامه آموزشی مذکور مؤثر خواهد بود.
4- مراقب تفاوت در اولویتها باشید
منظور از تفاوت در اولویتها، تفاوتی است که ممکن است بین شرکت و کاربران وجود داشته باشد. شکی نیست که اولویتهای یک استارتاپ با اولویتهای کاربران آنها متفاوت بوده و حتی شاید مخالف هم باشند. بر این اساس، یکی از رویکردهایی که استارتاپها فعال در حوزه آموزش آنلاین باید به آن توجه داشته باشند، شناخت این تفاوتها و حلکردن آنهاست. به عنوان مثال، ممکن است اولویت یک استارتاپ آموزشی این باشد که یادگیرندگان تا حد امکان در برنامه حضور داشته باشند، در حالی که اولویت یادگیرندگان نیز این است که اطلاعات لازم را هر چه سریعتر به دست آورده و از برنامه خارج شوند. با این تفاصیل، شکافهایی از این دست باید هر چه سریعتر شناسایی و مرتفع شوند، زیرا در صورت استمرار آنها، کاربران از برنامه آموزشی مذکور خسته شده و ترجیح خواهند داد از آن خارج شوند و از برنامه دیگری استفاده کنند.