خابی لیم (Khaby Lame) کیست؟
خابانه لیم در سال 2000 در سنگال به دنیا آمد اما زمانی که یکساله بود، خانوادهاش به شهر چیواسو در کشور ایتالیا نقل مکان کردند و تا الان هم در این کشور ساکن هستند. کودکی خابی در ایتالیا با ورزشهایی مثل بسکتبال و فوتبال گذشته است اما یکی از علائق اصلی او بازیهای رایانهای است و همین باعث شد پس از تمامشدن دوران تحصیلش به درستکردن ویدئوهای گیمینگ روی بیاورد و حتی حالا هم بسیاری شغل اصلی او را هم ساخت همین ویدئوها میدانند.
اما تا سال پیش و قبل از ورودش به فضای مجازی، به عنوان یک کارگر ساده و اپراتور دستگاه CNC در کارخانهای مشغول به کار بود. پس از شیوع ویروس کرونا، کارخانهها و مراکز تولیدی با بحران مواجه و خیلی از آنها مجبور به تعدیل نیرو شدند. همین باعث شد خابی هم مانند میلیونها کارگر دیگر در سراسر جهان شغل خود را از دست بدهد! اما این اتفاق دریچه جدیدی به روی خابی باز کرد.
شروع زندگی تیکتاکی
مارس 2020 علیرغم اصرار خانواده و به خصوص پدرش برای پیداکردن شغلی دیگر، او تمام وقتش را برای تولید ویدئو و پست کردن آنها در تیکتاک تحت عنوان Khaby lame کرد. ویدئوهایی در سکوت و با حرکت سر، دستها و عکسالعملهایی در چهره!
خابی برای تولید محتوای ویدئویی به سراغ سوژههایی رفت که کارهای ساده و روزمره مثل پوشیدن جوراب یا برش هندوانه را به سختترین یا عجیبترین حالت ممکن انجام میدادند. او با سوژه قراردادن ویدئوهایی که به لایف هک معروف هستند و با نشاندادن راه ساده، مقایسه این دو و نشاندادن عکسالعمل با حرکت سر و چشم توانست در عرض چندماه دومین تیکتاکر با بیشترین میزان فالوئر شود. به قول خود او این واکنشهای خاموش او یک زبان جهانی است!
درواقع در زمانی که بیشتر محتواهای شبکههای اجتماعی به خصوص تیکتاک، انجام کارهای عجیب و خارقالعاده شده بود، خابی لیم با حرکت در خلاف جهت جریان موجود، توجه مخاطبان تیکتاک را جلب کرد. خابی همین روند را در اینستاگرام ادامه داد و سرعت رشدش در این شبکه اجتماعی همانند تیکتاک بود به طوری که حالا 119.5 میلیون نفر در تیکتاک و 56 میلیون نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد.
محبوبیت خابی لیم در بین برندها
دنیای اینفلوئنسرها به تولید محتوا، جذب فالوئر و رشد در شبکههای اجتماعی محدود نمیشود. اثرگذاری این افراد روی تعداد زیادی از کاربران این پلتفرمها باعث شده از کمپانیهای بزرگ و بینالمللی تا کسبوکارهای کوچک برای تبلیغ محصول و خدمت خود به اینها روی بیاورند.
خابی لیم هم از این قاعده مستثنی نیست و تا الان شاهد همکاری خابی با برند های مختلف مثل فراری یا حتی یوتیوبرهای معروف و فوتبالیستهای معروفی همچون دلپیرو و زلاتان ابراهیموویچ بودهایم. به طور مثال، خابی در همکاری با کمپانی فراری، در یک ویدئویی همراه با کارلوس سینز، راننده مسابقات فرمول1، نحوه نشستن در ماشین فراری را نشان میدهد. در این ویدئو که در 15 سپتامبر امسال منتشر شد، نشان داده میشود که کارلوس سینز برای واردشدن به ماشین مسابقهای فراری مشکل دارد و نمیداند با سر وارد ماشین شود یا با پا!
در همین حین خابی با لباس مسابقات فرمول1 که روی آن هم لوگوی فراری است، ظاهر شد و طبق معمول راه آسان واردشدن به ماشین را نشان داد و در آخر کلاه مسابقهای خود را برداشت و همان حرکت سر و دست معروفش را انجام داد. او همچنین در توضیح این پستش نوشت: «کمک کردن به شما باعث افتخار است اما سری بعد یاد بگیرید درست وارد ماشین شوید.»
یا چندی پیش ویدئویی مشترک از خابی و زلاتان ابراهیموویچ، ستاره تیم آث میلان در سکانسی از فیلم بازی ماهی مرکب (Squide Game) منتشر شد که در آن خابی لباس بازیکنان این فیلم را بر تن دارد و روی بخش میانی پل شیشهای که در این فیلم وجود داشت بهراحتی راه میرود در حالی که در فیلم بازی ماهی مرکب این سکانس یکی از سختترین مراحل بازی این فیلم بود و خیلی از بازیکنان در این مرحله با پریدن روی شیشههای معمولی جان خود را از دست دادند. اما خابی بعد از گذر از وسط این پل آن هم به سادگی، به فردی با لباس نگهبانان این فیلم رسید. نگهبان اما کسی نبود جز ابراهیموویچ. خابی بعد از دیدن چهره او به پایین پرت شده و طبق داستان سریال جان خود را از دست میدهد.
یا باشگاه یوونتوس ایتالیا بعد از قرارداد با لوکاتلی، بازیکن جدیدش، معرفی او را با همکاری خابی لیم در قالب همان ویدئوهای کوتاه انجام داد.
معرفی ساده متاورس با خابی
هفته گذشته شاهد یکی از بزرگترین و جالبترین همکاریهای خابی با یکی از بزرگترین شرکتهای حوزه تکنولوژی یعنی متا(یا همان فیسبوک سابق) بودهایم. در واقع مارک زاکربرگ، مدیر فیسبوک برای توضیح و تبلیغ متاورس با همراهی خابی لیم ویدئویی را منتشر کرد که البته خبرها و تحلیلهای مختلف راجع به متاورس، تغییر نام برند و بحرانهای فیسبوک آنقدر زیاد بود که توجه کافی به این محتوای ویدئویی نشد.
در این ویدئوی 21 ثانیهای نشان دادهمیشود که خابی چگونه به نقاط مختلف تله پورت (انتقال آنی به نقطهای دیگر) میکند. او تنها با گذاشتن انگشتش روی پیشانی به صورت ناگهانی از مکانی که در آن دو نفر مشغول بازی شطرنج بودند، به خانهای لوکس منتقل میشود و دوباره با همان حرکت انگشت به مکانی که افراد در حال دوچرخهسواری هستند و سپس به یک ساحل منتقل میشود.
اما هدف زاکربرگ از همکاری با خابی و انتشار آن در شبکههای اجتماعی خود و فیسبوک قطعا ایجاد سرگرمی برای مخاطب یا نشاندادن یک فیلم تخیلی یا بازی ویدئویی نبوده است. زاکربرگ از ماهها قبل مشغول کار روی ایده ایجاد یک دنیای دیجیتال بود که در آن افراد با آوارتاهای مجازی کارهای واقعی را انجام دهند.
این دنیای دیجیتال همان متاورس است که زاکربرگ در کنفرانس Oculus Connect از آن صحبت کرد و گفت میخواهد متاورس اول باشد نه فیسبوک!
همچنین در ماه آگوست امسال فیسبوک برنامه واقعیت مجازی Horizon Workrooms را به کاربرانش معرفی کرد. در این برنامه کاربران میتوانند به وسیله آواتارها در دنیای مجازی ارتباط داشته باشند. حالا زاکربرگ در ویدئوی مشترک با خابی میگوید «خانه شما فضای شخصی شماست که میتوانید از آن به هر جایی که میخواهید تلهپورت کنید» و این پیام را منتقل میکند که تله پورت در متاورس به سادگی کلیککردن روی یک لینک در اینترنت است و برای بیان و انتقال این سادگی از نماد «انجام کارها به سادهترین شکل ممکن» یعنی خابی لیم استفاده میکند.
همانطور که در کپشن توییت این ویدئو در حساب فیسبوک نوشته شد: «هیچ کس مثل خابی لیم نمیتواند کاری کند که سفر در متاورس تا این اندازه ساده به نظر برسد». خابی این ویدئو را در اینستاگرامش با کپشن «ایستگاه تلهپورت» منتشر کرد و تا الان حدود 3.7 میلیون لایک خورده است.
همچنین توییت حساب توییتر متا (فیسبوک) نیز تا به الان 2 میلیون بازدیدکننده و حدود 27 هزار لایک گرفته است.
چرا خابی لیم برای معرفی متاورس انتخاب شد؟
زاکربرگ و متا اهداف دیگری از این همکاری با این ستاره تیکتاک داشتهاند. مدیران متا بهخوبی میدانند مخاطب آنها از لحاظ نسل، علایق و تفکرات تغییر کرده و بیشتر مخاطبانش را افراد نسل Z (Gen Z) تشکیل میدهند.
پس برای تبلیغات اثرگذار هم به سراغ اینفلوئنسری رفته که بیشتر مخاطبانش از همین نسل هستند؛ علاوه بر اینکه توانایی این را دارد که هدف از این کار متا را بهراحتی به مخاطبش منتقل کند. از طرف دیگر فیسبوک قبل از ریبرند و تغییر نام به متا با بحرانهایی مثل انتشار مطالب نفرتانگیز در بین مردم و به خصوص مخاطب جوان و نوجوان، مواجه بود و برخی معتقدند تغییر نام برند و مطرح کردن متاورس، میتواند به خاطر منحرفکردن اذهان از خبرهای افشاگری علیه فیسبوک باشد.
استفاده از اینفلوئنسر جوانی که محتوای کمدی هم منتشر میکند، میتواند بخشی از اتهاماتی که به فیسبوک وارد است را تا حدی رد کند. برخی از تحلیلها و خبرها از متاورس و دنیای مجازی برای بعضی از مردم ترسناک است و ممکن است ذهنیت منفی درباره این فضای دیجیتال داشته باشند. همچنین اگر این فضای دیجیتال را فیسبوکی که متهم به افشاگری اطلاعات یا انتشار محتوای نفرتانگیز است، منتشر کند، میتواند حس ترس را در مخاطب هم بیشتر کند! پس یک محتوای کوتاه، با حرکات ساده و کمی طنز ممکن است از ترس مردمی که با این فضای مجازی جدید آشنا نیستند، بکاهد.
اینفلوئنسر مارکتینگ؛ ترند این روزهای دنیای بازاریابی
اما فارغ از همه اهداف متا، میتوانیم ببینیم قدرت و تاثیرگذاری کسانی که در شبکههای اجتماعی تولید محتوا میکنند و دنبالکنندههای میلیونی دارند، آنقدر زیاد است که کمپانیای که خود سازنده و مالک این شبکههای اجتماعی است، برای رسیدن به هدف خود از این افراد استفاده میکند. همین موضوع در بازاریابی هم مورد توجه قرار گرفته به طوری که در سال گذشته خیلی از کسبوکارها بیشترین میزان از بودجه بازاریابی خود را به اینفلوئنسر مارکتینگ یا همان بازاریابی از طریق این افراد تاثیرگذار اختصاص دادهاند.
طبق گزارش influencermarketinghub ارزش خالص اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 4.6 میلیارد دلار بود. این عدد در سال 2021 به 13.8 میلیارد دلار برآورد شده و پیشبینی میشود در سال2022 به 15میلیارد دلار برسد. همین خبر از بالا رفتن اهمیت این شکل از بازاریابی میدهد.
تجارت الکترونیک که تا چندسال پیش توسط برندهای قدیمی نادیده گرفته میشد، حالا به میدان نبردی تبدیل شده که یکی از ابزارهای این نبرد همین افراد تاثیرگذار شبکههای مجازی هستند. ما در سال 2022 شاهد سرمایهگذاریهای بیشتر روی تولیدکنندگان محتوا و اینفلوئنسرها خواهیم بود.
از طرفی شبکههای اجتماعی هم با توجه به اهمیت روزافزون این موضوع و تبدیل شدن «تعامل» به ابزار رقابتی کلیدی، سعی میکنند روی ارتقای ابزارهایی که باعث رشد این اینفلوئنسرها میشود، تمرکز کنند و مدلهای درآمدی مختلفی را برای همین در نظر میگیرند. این امر را حالا نیز بین اینستاگرام، تیکتاک و یوتیوب شاهد هستیم.
اینفلوئنسرهای واقعیت افزوده
اینفلوئنسر مارکتینگ در فضای مجازی تنها به افراد تاثیرگذاری که میبینیم، محدود نمیشود. اهمیت این شکل از بازاریابی از چند سال گذشته برخی از سازندگان شخصیتهای مجازی را به فکر انداخته تا اینفلوئنسرهای مجازی ایجاد کنند و از طریق آنها کسب درآمد کنند.
در سال 2016 اولین اینفلوئنسر مجازی اینستاگرام به نام میکوئلا خلق شد؛ آواتاری که روزبهروز به انسان واقعی بیشتر شبیه شد و حالا هم بیشتر از 3 میلیون دنبالکننده دارد و برای مخاطبانش از روزمرههای زندگیاش پست میگذارد!
حالا این اینفلوئنسرها مانند اینفلوئنسرهای واقعی توجه برندها را به خودشان جلب کردهاند. به طور مثال، میکوئلا تا الان با برندهایی مثل کلوین کلاین و پرادا همکاری داشته است. برخی تخمین زدهاند او پردرآمدترین اینفلوئنسر مجازی است و در سال 2020 حدود 11.8 میلیون دلار درآمد داشته است.
برخی برندهای دیگر مثل الجی و کیافسی هم اینفلوئنسر مجازی اختصاصی خود را ساختهاند و چه چیزی از این بهتر که فرد تاثیرگذاری در جامعه برای کسبوکار خود داشته باشی که کاملا قابل کنترل باشد و دقیقا همان کاری را بکند یا همان حرفی را بزند که تو میخواهی!
در ضمن این انسان مجازی محدودیتهای انسان واقعی را هم ندارد. مثلا در پاندمی کرونا که ما انسانهای واقعی انواع محدودیتهای تردد یا رفتن به اماکن عمومی را تجربه کردیم، اینفلوئنسرهای مجازی بدون هیچ محدودیتی در حال گشت و گذار در شهر بودند و بدون مواجهشدن با بحرانی به درآمدزایی برای کسبوکار خود مشغول بودند.
همین ویژگیها و البته اهمیت بازاریابی از طریق افراد تاثیرگذار باعث شده برخی شرکتهای سرمایهگذاری مثل Craft Ventures روی ساخت این نوع از انسانها سرمایهگذاری کنند. در این بین نمیتوان از معرفی استارتاپ Aww غافل شد که خالق انسانهای مجازی است و برای شروع کارش 1 میلیون دلار جذب سرمایه کرده است.
دنیای اینفلوئنسرها در فضای مجازی هر روز دارد بزرگ و بزرگتر میشود. با توجه به حضور انسانهای واقعی و مجازی و صدالبته متاورسی که زاکربرگ برایمان در نظر گرفته، قطعا شاهد خلاقیتهای بیشتر و تحولات عجیبتری در دنیای کسبوکار خواهیم بود؛ تحولاتی که سبک زندگی ما و نسلهای بعدی انسان واقعی را هر روز تغییر خواهد داد.