میخواهیم با قصه پادکست 10 صبح شروع کنیم. چه نیازی احساس کردید که این کار را شروع کردید؟
زرگرپور: من و امید 24سال است که همدیگر را میشناسیم. هممدرسهای بودیم و بعد هم همدانشگاهی (در دانشگاه علم و صنعت). البته در زمان دانشگاه خیلی با هم ارتباط نداشتیم، چون در دانشکدههای مختلف بودیم. تا اینکه فارغالتحصیل شدیم و امید به آمریکا رفت و برگشت. سال ۱۳۹۳ بود که تازه کار کافه آیتی تمام شده بود و من آنجا مستقر بودم.
خیلی اتفاقی یک روز امید آنجا آمد و گفت که برگشته و میخواهد کاری بکند. چند روز بعد در موسسه بهار بودیم که من در آنجا آموزشهای استارتاپی میدادم. آنجا امیرحسین مددی (بنیانگذار شنوتو) برای اولینبار به من پیشنهاد راهاندازی پادکست را داد. من اول جدی نگرفتم. این گذشت تا سال ۱۳۹۵ که من انتشار یک محتوای خاص را در توییتر شروع کردم.
بهاین ترتيب که هر روز رأس ساعت ۱۰ صبح، یک متن کوتاه درباره مسائل آموزشی و نكات کاربردی حوزه استارتاپی را در قالب یک پست با # ۱۰صبح توییت میکردم. من یک سال این کار را ادامه دادم و ۳۶۵ پست با محتوای استارتاپی را منتشر کردم. آن زمان توییتر کلا ۱۴۰ کاراکتر جا داشت اما خیلی از این مفاهيم به توضيحات بیشتر و تکمیلی احتیاج داشت.
من دنبال راهحلی برای انتشار این محتوای تکمیلی بودم که یاد پیشنهاد شنوتو افتادم. از طرف دیگر من سابقه طولانی تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی داشتم. شناخت دقیقی از کار تولید رادیویی داشتم. دیگر همه این اتفاقها در کنار هم باعث شد به امید پیشنهاد راهاندازی پادکست در حوزه استارتاپی را بدهم.
بهار سال ۱۳۹۶ بود که صحبتهای اولیه را کردیم و سرانجام ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ بود که اولينبار رفتیم داخل استوديو و پادکست را ضبط کردیم. بهخاطر تجربه رادیویی من، از همان ابتدا ذهنیتمان این بود که تا جای ممکن برنامه رادیویی نسازیم. این باعث شد که محتوای ما سروشکل پادکستطور به خود بگیرد. مثلا ما حین ضبط کات نمیدهیم یا مثل برنامههای رادیویی آیتمهای زیادی نداریم.
[bs-quote quote=”
- سابقه کار در بخش مشاوره مدیریت شرکت IBM آمریکا
- کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه ASU آمریکا
- گواهینامه OKR, Lean, Six Sigma, PMP از آمریکا
- مشاور مدیریت، مدرس و مربی در حوزه فناوری و استارتاپها
- سابقه همکاری با اسنپ، دیجیکالا، علیبابا، کافهبازار
” style=”default” align=”center” color=”#00509e” author_name=”امید اخوان” author_job=”از مشاوران مدیریت در زمینه توانمندسازی، بهبود و رشد سازمانهاست که هماکنون به سازمانهای ایرانی و خارجی در زمینه OKR آموزش و مشاوره میدهد.” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2020/12/Untitled42.jpg”][/bs-quote]
[bs-quote quote=”
- معاون سرمایهگذاری صندوق پژوهش و فناوری نوآفرین
- مدیرعامل و عضو هیأتمدیره سابق VC سیناتک
- دارنده گواهینامههای تخصصی سرمایهگذاری
- مدرس دورههای حرفهای و داور رویدادهای استارتاپی
- کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی (MBA) گرایش مدیریت مالی و سرمایهگذاری
” style=”default” align=”center” color=”#00509e” author_name=”میثم زرگرپور” author_job=”معلم، دوست و مشاور استارتاپهاست. تمركز او در اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی کشور، علاوه بر توسعه کسبوکار بر مسائل مرتبط با سرمایهگذاری است.” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2020/12/Untitrftyled-4.jpg”][/bs-quote]
خب، با این تجربه رادیویی، چرا در خیلی از اپیزودهای فصل یک و یکونیم، صدا لول (Level) نیست؟
زرگرپور: ببين، ما میرفتیم داخل استوديو و میآمدیم بیرون و بقیه کارها با شنوتو بود! برای همین در مورد مسائل فنی، هر ایرادی دارید به شنوتو بگویید!
آقای اخوان، روایت شما را بشنویم از زمانی که رفتید تا برگشتید و راهاندازی ۱۰ صبح.
اخوان: من برای فوقليسانس به آمریکا رفتم. در دانشگاه ایالتی آریزونا درس خواندم و بعد در شرکت IBM مشغول کار شدم. در بخش مشاوره مدیریت بودم و به مشتريان IBM مانند اینتل، گوگل، بانک آمریکا و … مشاوره میدادیم. من کارهای مختلفی در آن زمان انجام میدادم، از مدیریت پروژههای IT و توسعه نرمافزار گرفته تا پیادهسازی ERP و … اواخر هم کارهایم بیشتر در حوزه بهبود فرآیندها و مدیریت عملکرد بود.
5سال در IBM بودم و دیگر خسته شدهبودم. یک مرخصی ۶ماهه گرفتم و آمدم ایران. اینجا که آمدم، همان سالهای اول برجام بود. دیدم هم خوش میگذرد هم اوضاع بد نیست. این بود که استعفا دادم و ماندگار شدم. دیدم که فرصتهای خوبی برای کارهای مشاوره و آموزش در ایران وجود دارد. از همان ابتدا هم کارم را با چند استارتاپ بزرگ ایران شروع کردم و دیگر وارد اکوسیستم استارتاپی ایران شدم.
الان عنوان کاری شما چیست و روی چه چیزی کار میکنید؟
اخوان: در طول این مدت بیشتر در زمینههای عمليات و فرآیند و بهبود عملکرد کار کردهام. الان یک سال است که بهطور تخصصی روی OKR کار میکنم. در این مدت با شرکتهایی با سایزهای مختلف کار کردهام؛ از استارتاپهای کوچک ۱۰، ۱۵ نفره تا دیجیکالا، اسنپ، آپ، همراه اول و …
آقای زرگرپور، یک چیزی شما در مورد توليد با سروشکل پادکستطور گفتید مثلا کات ندارید یا آیتم کم دارید و … این روزها با زیادشدن تعداد پادکستهای ایرانی و بالارفتن کیفیت تولید، سلیقه مخاطب هم به آرامی تغییر کرده و دیگر تفاوت پروداکشن تمیز را متوجه میشویم. از شما که کار رادیویی کردید، انتظار میرود که این اصول را بیشتر رعايت کنید. بهنظر شما هزینه برای پروداکشن پادکستی تمیز چقدر و در چه زمینههایی باید انجام شود؟ بههرحال سلیقه هم دارد بالا میرود.
زرگرپور: من فکر میکنم دو، سه نکته این وسط اهمیت دارد. یکی اینکه پادکست ۱۰ صبح، حداقل تا فصل یک و یکونیم، بیشتر سرگرمی ما بود. تازه در شروع فصل دوم بود که ما بعد از اینکه دیدیم چقدر استقبال شده، تصميم گرفتیم پادکست را جدیتر بگیریم.
چطور به این استقبال پی بردید؟
زرگرپور: بهار سال ۱۳۹۷ بود. فصل یکونیم تمام شدهبود. با امید به این نتیجه رسیده بودیم که کار بدی از آب درنیامده، حالا اگر شد ادامه میدهیم و نشد هم که هیچ. یک روز بچههای شنوتو تماس گرفتند که «اصلا آمار پادکست را دیدین؟ چند میلیون ثانيه است و …» گفتم آماری که ما میبینیم اینطور نیست… گفتند «راستی ما یادمون رفت بگیم که آنالیتیکز سایت شنوتو اشتباهه!»
آمار شما چقدر بود؟
زرگرپور: ما تا آن موقع فکر میکردیم هر اپیزود ۱۰، ۱۵ بار شنیده میشود.
چیزی هم هزینه دیجیتال مارکتینگ نکردید؟
زرگرپور: نه، هیچ!
اخوان: من یک توضیح بدهم. امیرحسین مددی به میثم گفت که محتوا در این حوزه کم است و بیا یک پادکست درست کن. ميثم هم به من گفت. من اصلا با پادکست آشنا نبودم. پادکست هم اصلا باب نبود. میثم خب همانطور که گفت با اینکار آشنا بود، ولی ما بدون هیچ هماهنگی و پروداکشن رفتیم. گفتیم میرویم حرفمان را میزنیم و میآییم بیرون. خیلی راحت گرفتیم. نهایتا چند تیتر اصلی را بهصورت بولتوار مینوشتیم و به استودیو میرفتیم و حرف میزدیم. تا اینکه فصل یک تمام شد. ۱۵ اپیزود شد.
سرمقاله 203 هفتهنامه شنبه: دوست دارید سر روباه باشید یا دم شیر؟
فصل یکونیم چی بود؟
اخوان: ما هر دو تدریس میکردیم و به این نتیجه رسیدیم که مسئله «مدل کسبوکار» خیلی به اشتباه جا افتاده است. خیلی روی مخمان رفت. برای همین تصمیم گرفتیم که یک مینیسیزن تولید کنیم که مرجع شود. موضوعات آموزشی در این حوزه را بهطور خلاصه جمع کردیم. هنوز هم وقتی کسی توضیحات بیشتری میخواهد ما به آن اپیزودها ارجاع میدهیم. تا این داستان آنالیتیکز شنوتو و اینکه افرادی با ما تماس میگرفتند و میپرسیدند که خب بقیهاش چه میشود؟ این بود که دیدیم نه! مثل اینکه جدیه! تا آن زمان تنها كانال ما سوشال شخصی میثم بود.
الان که سایت و تشکیلات بازاریابی محتوایی دارید؟
زرگرپور: ما تا آذر ۱۳۹۷ اینستاگرام هم نداشتیم. خب، چون جدی نگرفته بودیم. حتی تا تابستان پارسال (۱۳۹۸) هم موضوع آنقدر که امروز برایمان جدی است، جدی نبود. ثانیا ما داشتیم هر دو تمام وقت کار میکردیم.
الان هم پادکست اولویت دوم شماست دیگر؟
زرگرپور: آن زمان خیلی وقتی برای پادکست و اینها نداشتیم. چیزی که برای من مهم است، این است که پادکست باید منظم منتشر شود. حس رسانهای من میگوید، انتشار منظم در جذب مخاطب بسیار مهم است. با توجه به اینکه سر ما خیلی شلوغ بود، هفتهای یک بار منظم درآوردن بسیار کار مهمی بود.
ولی یکبار هم 7 اپیزود پشت هم ضبط کردید!
زرگرپور: بله، از این کارها هم کردیم! ولی امید در مورد فرایند پروداکشن پادکست توضیح میدهد، میبینید که مثل یک شرکت اداره میشود. الان هرجا من این عدد را میگویم، باعث شگفتی میشود. ما ماهانه به ۹ نفر در این پادکست، در سمتهای مختلف حقوق میدهیم.
خب، این دیدگاه شما را من از پادکست نگرفته بودم. چیزی که من انتظار داشتم بحث درباره بازاریابی محتوا حول پادکست ۱۰ صبح بود. اما با توضيحات شما فهمیدم که این یک کار مسئولیت مدنی بوده و شما از وقت و کارتان برای ایجاد مرجع آموزشی در این حوزه گذاشتهاید.
اخوان: تا فصل یکونیم که اصلا واقعا دلی بود. بعد از آن ما یک دورهمی ۱۰ صبح گذاشتیم (شهریور ۱۳۹۷) گفتیم برویم ببینیم با مخاطبان چندچند هستیم و چهرهبهچهره آشنا شویم. انتظار داشتیم ۲۰ تا ۳۰ نفر بیایند. گفتیم یک کلاس پایین تیوان را میگیریم و اگر به ۵۰ نفر رسید، در لابی برگزار میکنیم.
برای بیشتر هم باید آمفیتئاتر را میگرفتیم. یک هفته مانده به برنامه، تمام 180 صندلی آمفیتئاتر به فروش رفت! آن یک نقطه عطف بود. بعد فصل دوم شروع شد و البته همچنان کار دلی هست! ولی کار بسیار جدیتری شد و به سراغ جذب اسپانسر رفتیم. در سومین رویداد دورهمی ۱۰ صبح برای سالن 320 نفره شهید قندی وزارت ارتباطات، 370 بلیت فروختیم. این رویداد نقطه عطف دوم بود. اتفاق مهم بعدی، نمایشگاه اینوتکس سال ۱۳۹۸ بود. در نمایشگاه استوديو زدیم و چندین مصاحبه عالی کردیم. آمار هم درحال رشد بود. اینستاگرام هم صعودی بود.
زرگرپور: در حدفاصل میانه سال ۱۳۹۷ تا اوایل ۱۳۹۸ حدود ۵ برابر شدیم! هر ماه حدود ۱۰ درصد شنونده جدید داشتیم.
پس آنالیتیکز شنوتو درست شده؟!
زرگرپور: بله، این آنالیتیکز شنوتو است.
کدام آنالیتیکز بهتر است؟
زرگرپور: همهشان یکی هستند …! برای ما عدد و رقم خیلی مهم است. اگر به من و امید باشد، انتظار داریم خیلی از رفتارهای مخاطب را با جزئیات بدانیم.
اخوان: سرویسهای هاستینگ خارجی هستند که آنالیتیکز بهتری به ما میدهند. اما هزینه سوئیچینگ بالاست. کار خوبی که آنالیتیکز شنوتو میکند این است که به ما آمار تجمیعی همه را میدهد. آنالیتیکز اپل هم خیلی چیز خاصی ندارد، ولی کستباکس خیلی خوب است.
زرگرپور: خلاصهاش اینکه ما خیلی وقت نیست که پادکست را اینقدر جدی گرفتهایم. الان سر کلاس که میرویم آدمهای زیادی را میبینیم که ما را به واسطه پادکست ۱۰ صبح میشناسند.
اخوان: جدیت، یک طیف است. الان دیگر وقتش رسیده که پادکست ۱۰ صبح خودش تبدیل به یک کسبوکار محتوایی بشود. برای ما پتانسیل یک کسبوکار تماموقت را دارد اما ما هنوز دراینباره تصمیم نگرفتهایم.
بیشتر بخوانید: با بهترین شرکت دیجیتال مارکتینگ ایران و دنیا آشنا شوید!
برای فصل سوم اسپانسر گرفتهاید؟
زرگرپور: ما یک لیست بلندی از متقاضیان اسپانسرشیپ داریم ولی هنوز انتخاب نکردهایم! کلاس نمیگذارم! واقعا میگویم.
کدام تولیدکننده محتوا در حوزه کسبوکارهای استارتاپی را رقیب خود میدانید؟
اخوان: بدونشک در حوزه مدیریت کسبوکار و کارآفرینی و استارتاپ، ۱۰ صبح با اختلاف خیلی زیاد از همه پادکستهای دیگر این حوزه بالاتر است و مخاطبان بیشتری دارد. ما در این حوزه هیچ رقيب بزرگی نداریم.
در آخرین پژوهش مخاطبی که انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که حدود نیمی از مخاطبان ما اصلا خود را بخشی از بدنه اکوسیستم استارتاپی ایران نمیدانند. ما پادکستهای تخصصی در حوزههایی داریم مثل سرمایهگذاری، کارآفرینی، فلسفه و … ولی ما محتوای «عمومی»تری منتشر میکنیم.
ما مطالبی داریم درباره دورکاری، مهارتهای نرم، مدل کسبوکار، سرمایهگذاری، مزیت رقابتی، گذر از بحران مالی برای کسبوکارها و چنین موضوعاتی که مخاطب بسیار گستردهتری دارد. حتی ما مصاحبههایی با آدمهای بیرون اکوسیستم استارتاپی انجام دادهایم. درست است که تمركز روی مسائل تخصصی اکوسیستم استارتاپی است، اما دايره مخاطبان ما بسيار گستردهتر است.
خودتان از پادکستهای تخصصی فارسی، کدامشان را گوش میدهید؟
زرگرپور: «سکه» در هر اپیزودش یک سوال واقعی اقتصادی را جواب میدهد. مثلا آیا ایران به سمت ونزوئلاییشدن میرود؟
اخوان: «رواق» که در مورد روانکاوی است. این حوزه خیلی برای من جذاب است. بعضی پادکستها هم هستند که بعضی از اپیزودهای آنها خیلی برایم جذاب شدهاست مثل «استرینگ کست».
زرگرپور: «راديو دستنوشتهها»…
اخوان: یک چیزی که جديدا کشف کردم، پادکست «رخ» است که درباره زندگینامه آدمهاست. خارجی هم از آنهایی که خیلی شبیه ماست Masters of Scale از «رید هافمن» (بنیانگذار لینکدین) و یکی دیگر هم How I Built This تولید «گای راز» از شبکه NPR.
چطور برای تولید آماده میشوید؟
اخوان: ما دو نوع اپیزود داریم؛ آنهایی که مهمان دارند و آنهایی که خودمان 2نفر هستیم. خب، مهمانها هماهنگی لازم دارد، اما وقتی خودمان باشیم راحتتر است. جذب اسپانسر خیلی سخت بود.
زرگرپور: ما از فصل دوم به بعد هیچ اپیزودی را بدون اسپانسر منتشر نکردیم. اغلب قسمتهای فصل دوم 2اسپانسر دارند. اما در تولید ما بیشتر وقتمان را بعد از ضبط میگذاریم. پیش از ضبط فقط برای چند دقيقه نگاهی به سرفصلها میاندازیم. اما بیشتر وقت ما بعد از ضبط و در زمان کارهای فنی است. ابتدا فایل صدا تدوين میشود و ۳، ۴ روز بعد به دست ما میرسد. از اینجا کار شروع میشود. ابتدا تمام متن پیاده میشود.
یک نفر دیگر دوباره متن را با صدا تطبيق میدهد. بعد 2نفر دیگر، محتوا را اديت میکنند، مثلا كلمات انگلیسی که بهکار میبریم را اصلاح میکنند.
نفر بعدی، محتوای تکمیلی را اضافه میکند.
اخوان: یکی از فیدبکهایی که از مخاطبان گرفتیم، این بود که این پادکستی نیست که بتوان آن را پشت فرمان یا در مسیر رفتوآمد گوش داد و باید حتما پشت میز باشيم و بتوانیم نت برداریم. لینک منابع را هم مردم نیاز داشتند. امکان جستجو هم جزو نیازهاست.
زرگرپور: خلاصه اینکه عمليات بسیار سنگین محتوایی، بعد از ضبط انجام میشود که بهخاطر قدرت استانداردسازی امید، بهخوبی درحال کار است. میتواند به خط تولید محتوا تبدیل شود. ما خودمان را تولیدکننده پادکست نمیدانیم بلکه تولیدکننده محتوا میدانیم.
اخوان: طراحی و وبسایت خیلی دقیق انجام شده و الآن هم در حال پیادهسازی است. سوشال را هم جدی گرفتهام و برایش محتوای اختصاصی تهیه میکنیم. منبع همه این محتوا هم مطالب تولیدی خودمان یا مصاحبههایمان است و ترجمه نیست.
چند مصاحبه دارید؟
اخوان: ما دو سری مصاحبه انجام دادیم. تعدادی در روند عادی تولید پادکست در فصل دوم بود و تعداد دیگری هم مربوط به برنامه ما در نمایشگاه اینوتکس بود. جمعا نزدیک ۸۰تا میشود.
بیشتر بخوانید: ۵ کتاب که سرمایهگذاران جوان باید بخوانند
عموما چه جایگاهی دارند؟ یعنی بنیانگذار هستند، سرمایهگذار هستند، مديران ارشد هستند؟
زرگرپور: سرمایهگذار کم داریم فقط آقای زرنوخی و سعید رحمانی و رامین ربیعی.
اخوان: عموما بنیانگذارانی هستند که الان مدیرعامل هم هستند. تکوتوک مدير میانی. همه هم الزاما آدمهای شناختهشده اکوسیستم نیستند یا حتی بعضی از بیرون اکوسیستم استارتاپی ایران هستند.
برنامهتان برای توسعه پادکست در آینده چیست؟
اخوان: ما برای آینده پادکست در فصل ۳ و کل برند ۱۰صبح به دنبال برنامهریزی استراتژیک هستیم. اما آنچه در اینجا مهم است، شناخت دقیق از مخاطب است. مسئلهای که در پادکست وجود دارد، این است که شما به مخاطب دسترسی ندارید. چون ثبتنام نمیکند و مشخصات دقیق مثل میانگین سنی و جنسیت و اینها را نداریم. برای همین یک نظرسنجی دقیق و درستوحسابی طراحی کردیم. این نظرسنجی تمام شده و در حال تحلیل نتایج هستیم. بعد از استخراج دادهها و تحليل آنها، میخواهیم برای آینده پادکست و برند ۱۰ صبح برنامهریزی کنیم.
زرگرپور: من هم یک چیزی اضافه کنم. واقعیت این است که پادکست ۱۰ صبح یک پروژه غیرانتفاعی است. یعنی درست است که ما درآمد داریم، اما من و امید یک ريال درآمد از این پروژه نداشتیم و هرچه درآمده را برای خود پادکست خرج کردهایم. در عینحال کاری که کردهایم هم بهنظر من نه، بلکه براساس بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتهایم، کار خوبی شدهاست.
۴۰هزار نفر پادکست ۱۰صبح را میشناسند و حداقل ۲۵هزار نفر یک اپیزود آن را شنیدهاند. ما خودمان واقعا گشادهدستانه سعی کردیم کسبوکارها را معرفی کنیم. از هیچکدام از مهمانهایمان یک ريال هم نگرفتهایم درحالی که خیلی هم پیشنهاد داشتیم. در این مدت موتور رشد ما کاملا ارگانیک بوده و 55 درصد کاربران ما، پادکست ۱۰ صبح را به مقدار خیلی زیاد به دیگران توصیه میکنند.
مرسی از وقت و توجهتان.