قصه استارتاپ گتیر در کشور همسایهمان یعنی ترکیه را که مرور میکردم، بیدرنگ همین شعر نیما به ذهنم آمد. اینکه کشتگاه زیستبوم نوآوری ایران که میتوانست به واسطه استعدادهای بیشماری که داریم، صدها کسبوکار استارتاپی قابلتوجه پرورش دهد و بازار کشورهای همسایه را در اختیار بگیرد، تبرهای بیامان زیادی بر ریشههایش زده شد تا نشود آنچه میتوانست باشد.
صحبتکردن درباره استارتاپی از کشور همسایه یعنی ترکیه که توانسته به حدود 2میلیارد دلار سرمایه خارجی دست پیدا کند و ارزشش تا حدود 12میلیارد دلار افزایش یابد و دکاکورن شود، خوشحالمان نمیکند. نه اینکه دلمان نخواهد موفقیت دیگران را ببینیم. نه! بیشتر از این جهت غمگین میشویم که با آگاهی از قصه موفقیت گتیر، صدها پرسش بیپاسخ در ذهنمان رژه میرود.
استارتاپ گتیر 7سال پیش راهاندازی شد؛ یعنی حدود سال 1394. دیجیکالا در سال1385 راهاندازی شد، کافهبازار 1389، اسنپ در سال1393 و… زمانی که اکوسیستم نوآوری در ایران شکل گرفت و حتی زمانی که حدود سالهای 1392 به بعد، جذب سرمایه خارجی و سرازیرشدن دلارهای اروپایی به زیستبوم فناوری ایران غوغایی به پا کرده بود، در ترکیه یا امارات و بقیه همسایههای ما، هنوز الفبای این حوزه را هم نمیشناختند.
اما در ایران به لطف ارتباطاتی که قدیمیها ساخته بودند، به لطف برگشت آدمهایی با تجربه بینالمللی به ایران و به لطف دانش و تخصص صدها جوان بااستعداد از دانشگاههای داخلی، اکوسیستم نوآوری ایران شکل گرفت. رویدادهایی با سبک و سیاق کشورهای پیشروی این حوزه در ایران برگزار میشد و کارشناسان خارجی در این رویدادها حاضر میشدند. شتابدهندهها در حال رشد بودند و مراکز رشد و فناوری هم به موازاتشان جلو میآمدند. شور و شوق استارتاپداری راه افتاده بود.
اما به یکباره، آژیر خطر بلندی کشیده شد و یک تابلوی «ایست» بزرگ بر سر راه اکوسیستم نوآوری ایران نصب شد. به دلایل بسیار که همه میدانیم، مشکلات متعددی بر سر راه رشد استارتاپهای ایرانی ایجاد شد. اختلال در اینترنت که پایه و اساس کار این دسته از کسبوکارهاست، تنها یک نمونه از این مشکلات بزرگ است. در نتیجه، سرمایهگذاران خارجی فرار کردند. داخلیها جلو نیامدند. آنهایی هم که حضور داشتند، آهستهتر گام برداشتند و سرمایهها به بانکها، ساختمانسازی، چهارراه فردوسی و خریدوفروش ارز و دلار و سکه و… برگشت.
حالا باید بنشینیم و از قصه موفقیت گتیر ترکیه بگوییم که چگونه بنیانگذارانش با اعتماد به نفس بالا از فتح بازارهای جهانی میگویند. آنها حالا بازار اروپا را به دهکدهای تشبیه میکنند که باید از آنجا به شهری چون بازار آمریکا بروند. ناظم سالور، یکی از بنیانگذاران استارتاپ گتیر، به نوعی از حضور در بازار آمریکا و رقابت با غولهای آمریکایی حرف میزند که انگار قرار است تا سر کوچه برود و چند قرص نان بخرد و برگردد.
آنها همه مشکلاتشان این است که چه راهکارهایی برای رقابت بیابند. قرار نیست صبح از خواب برخیزند و به تعزیرات، نهادهای فیلترکننده، سازمانهای بیمهای و مالیاتی و… بروند و پاسخگوی سوالاتی از بنوبیخ بیاساس باشند.
عوامل زیادی متحد شدند و در نهایت ریشه نهال نوپای اکوسیستم استارتاپی ایران را زدند و سقفهای شیشهای ساخته شد تا کسی فراتر از آنها قد علم نکند.
پرسش نیما یوشیج: «کی میرسد باران؟» و پرسش فروغ آنجا که میگوید: «چرا همیشه مرا در ته دریا نگاه میداری؟» پرسشهای همه اهالی اکوسیستم استارتاپی میتوانند باشند از بدنه دولتی و حکومتی ایران.
مطلب پیشنهادی: بررسی وضعیت اکوسیستم استارتاپی کشورهای مختلف جهان