بن اف فلوریدا از متخصصان مجله کارآفرین پرسیده: «شرکت کوچکی دارم و حضور تمام اعضای گروهم ضروری است، چگونه بفهمم چه زمانی باید یکی از آنها را اخراج کنم؟» آدام بورنشتاین به این سوال جواب میدهد. هیچکس از اخراج کارمندان شرکتش خوشحال نمیشود. اما اگر آنها به تجارت لطمه وارد کنند، یا برای گسترش کسبوکار مشارکتی نداشته باشند، باید کنار گذاشته شوند.
چیزی بدتر از اخراج کارمندانمان نیست، ولی برای صاحبان کسبوکار مهمترین چیز حذف کارمندانی است که ماموریتهای شما را مختل میکنند. این درسی است که من بارها و بارها آموختهام، زیرا متکی به مهربانی بودم و به مردم سود و مزایا میدادم.
گاهی اوقات، این عمل منجر به هدردادن وقت و منابع مالی میشد، چون در نهایت آن کارمندان ارزش کارم را نداشتند. یک اصل اساسی در تجارت پیشنهاد میکند که شما باید افراد کند را استخدام و افراد سریع را اخراج کنید.
گرچه نظریه خوبی به نظر میرسد اما من هرگز به آن اعتقادی نداشتم، زیرا استخدام نیروهای آهسته، میتواند منجر به از دستدادن کارمندان لایق شود. اگر آنها کارمندان خوبی هستند، دیگر شرکتها نیز خواهانشان هستند.
همچنین اخراج کارمندان فرز، امکان فرورفتن کسبوکارتان در باتلاق شرکتهای بزرگ را افزایش میدهد. افراد اخراجشده باید از برنامهها و مقررات شرکت شما باخبر شوند تا به اهداف و ارزشهای آن پی برده، همچنین متوجه شوند که اخراج آنها براساس استانداردهای شرکت انجامشده و خصومت شخصی در میان نبوده است.
شما قبل از استخدام یا اخراج کسی، باید بدانید چطور ارزشها را اندازه گیری کنید. در میزان اندازهگیری هر تجارتی تغییرات کوچکی وجود دارد ولی چیزی که ما با ارزیابی کارمندانمان به دست آوردهایم، به این شرح است. نخستین ارزش، سودمندی است. چقدر کارمندانتان برای کارآمدی شرکتتان همکاری میکنند؟
کارمند باارزش کسی است که برای رسیدن به اهداف شرکت با کارفرمای خود همراه شود. دلیل شکست اکثر شرکتهای کوچک مهمنبودن اهداف شرکت برای کارمندان است. بهترین کاری که میشود انجام داد، ارائه طرح کلی اهداف شرکت و انتظاراتی است که از کارمندانتان دارید.
ارزشهای احساسی
چیزی که شما در بهدستآوردن موفقیت به آن نیاز دارید، فراتر رفتن از استانداردها و تلاش بیشتر است. دومین ارزش قابلیتها و تاثیرات است. چطور کارمندانتان برای اداره شرکت به شما کمک میکنند؟
پیشرفت چیزی نیست که همیشه کارمندان به دنبال آن هستند.
گاهی اوقات پاسخگویی به مسئولیتهایشان و کمکردن کارهایشان تاثیرات مثبتی میگذارد. اگر کارمندان شما، اهمیتی به شغل خود و شرکت شما ندهند یا از اشتباهاتی که در گذشته انجام دادهاند، درس نگیرند، شرکت شما شکست سختی را متحمل خواهد شد.
سومین ارزش در هر کسبوکاری ارزشهای شخصی است. آیا کارمندان شما از کار لذت میبرند؟ ارزشهای احساسی یکی از مهمترین ویژگیهای تجارت در میان کارمندان است. احترام گذاشتن، ارتباط متقابل و دلسوزی ممکن است دیده نشوند ولی تفاوتهای بیرونی و درونی در راستای توسعه ایجاد میکنند.
درصورتی که شخصیت کارمندتان با کاری که شما از او میخواهید همخوانی نداشته و مفهوم کار بهدرستی به او منتقل نشود، کارآفرین با دشواریهایی چون عدم توانایی روبهرو میشود. پس کی باید کارمندی را اخراج کرد؟
زمانی که نتواند از پس ۳ ارزش مهم بازار کسبوکار بربیاید. حتی اگر یکی از این ارزشها را نداشته باشد، نگهداری او در فضای کار ریسک بزرگی است و اگر فاقد تمام این ارزشها بود، وظیفه شماست که او را سر کاری بگذارید که قابلیتهایش را در آن نشان دهد.
اخراج کارمندان هیچوقت آسان نبوده، ولی فرایند تحول کار سختی نیست. ارزشهای خود را مشخص و فرصتسازی کنید. بیشتر از تخریب، سعی در ساختن داشته باشید و بهترین گروهی که به موفقیت شما کمک میکند را در کنار خود نگه دارید.