فرهنگ سازمانی(organizational culture) چیست؟
فرهنگ سازمانی یعنی اینکه افراد چه کاری انجام میدهند و آن را چطور انجام میدهند. شاید آنچه افراد در کسبوکارهای مختلف انجام میدهند، تفاوت فاحشی با هم نداشته باشد ولی چگونگی انجام کارها، وجه تمایز سازمانهایی است که عملکرد بالا دارند. در واقع، عملکرد سازمان، حاصل تجمیع چیستی کارها و چگونگی انجام آن است. فرهنگ همچنین شامل چرایی انجام کارها هم میشود.
اگر فرهنگ را یک کوه یخ در نظر بگیریم، چیستی و چگونگی کارها، بخش قابل مشاهده آن است و چرایی، آن بخشی است که زیر سطح آب قرار دارد و دیده نمیشود. این بخش، شامل افکار، باورها و ذهنیتی است که بر چگونگی رفتار آدمها در سازمان اثر میگذارد و اگر کسی میخواهد بداند که فرهنگ یک سازمان چیست، باید به خاطر داشته باشد که مهمترین بخش فرهنگ را نمیتوان بهراحتی و در سطح رفتار سازمان مشاهده کرد. پس فرهنگ یعنی مجموعه رفتارها و باورهای زیرین آن که نحوه کارکردن افراد و تعامل آنها با یکدیگر را شکل میدهد.
موسسه مکنزی میگوید فرهنگ سازمانی به این چهار دلیل، اهمیت دارد:
1- فرهنگ با عملکرد مرتبط است و تحقیقاتی که روی بیش از هزار سازمان و 3میلیون نفر انجام شده، نشان میدهد آنهایی که رده فرهنگی بالاتری داشتهاند، 60درصد سود بیشتر از ردههای میانی و 200درصد سود بیشتر از ردههای پایینتر، نصیب سهامدارانشان کردهاند.
2- با این سرعت بالای نوآوری در دنیا، مدلهای کسبوکار و محصولات، مدام در معرض خطر کپیشدن قرار دارند ولی فرهنگ سازمان را نمیتوان بهراحتی کپی کرد. پس در چنین شرایطی، بالاترین مزیت رقابتی یک سازمان، فرهنگ سالم آن است که میتواند با شرایط مختلف سازگار شود و روشهای جدیدی برای موفقیت پیدا کند.
3- فرهنگ سالم باعث میشود سازمانها بهتر با تغییرات سازگار شوند و الان که دنیا مدام در حال تغییر است، سازمانهایی که فرهنگ بالایی دارند، میتوانند در میانه این تغییرات همچنان رشد کنند. عکس این قضیه هم درست است یعنی اگر فرهنگ سازمان سالم نباشد، با تغییرات بهخوبی کنار نمیآید و تحقیقات هم نشان داده که70 درصد شکستها در تغییرات سازمانی به دلیل مسائل مرتبط با فرهنگ اتفاق میافتد.
4- فرهنگ ناسالم در طول زمان باعث عملکرد پایین و شکست سازمان میشود؛ یعنی هر چقدر هم که سازمان برای عملکرد بالا تلاش کند اما به دلیل نداشتن فرهنگ درست، تمام این تلاشها بیاثر میشود و این موضوع در تیتر خبرهای روزانه هم به خوبی قابل مشاهده است.
پس اگر فرهنگ آنقدر مهم است و میتواند به عملکرد بالا و موفقیت سازمان کمک کند، باید دید با چه روشهایی میشود این فرهنگ را بهتر کرد. با اینکه نمیشود یک فرمول واحد برای همه نوشت، ولی نتیجه تحقیقات نشان داده که این چهار عامل اصلی اهمیت بالایی دارند:
1- تغییرات رفتاری که منجر به عملکرد بهتر میشود را برای همه به شکل کاملا شفاف بیان کرد و آن را در عمل به آنها نشان داد. این رفتارها باید بر اساس زمینه کسبوکار و نیازهای آن باشد چون هیچ دو سازمانی کاملا شبیه هم نیستند.
2- افکار و ذهنیت افراد باعث رفتارهای آنها میشود و ریشه این افکار در جایی بیرون از محیط کار است اما میتوان در محل کار و جلسات، سیگنالهایی درباره شیوه درست فکری و رفتاری در محیط کار به افراد منتقل کرد تا این رفتارها به مرور اصلاح شوند و به رفتارهای تازه بینجامند.
3- افراد بیشترین تاثیر را از رهبران سازمان خود میگیرند پس میتوان رفتارها و ذهنیتی که بیشترین ارزش را برای سازمان خلق میکند، بیشتر به توجه آنها آورد تا تغییر مورد انتظار در فرهنگ سازمان، در نهایت شکل بگیرد.
4- از آنجایی که تغییر هیچ سازمانی بدون تغییر ذهنیت افراد ممکن نیست، میتوان محیطی را فرهم کرد که در آن افراد بتوانند به موانع درونی و شخصی خودشان در برابر تغییر، غلبه کنند. این کار راحتی نیست چون همه آدمها علاقه و توانایی تغییر ندارند ولی میشود روشی را پیاده کرد که آنها به دلیل رفتارهای خودشان پی ببرند (مثل کمکگرفتن از کوچ فردی یا سازمانی) و در نتیجه به شکل آگاهانه دست به تغییر بزنند.
تحقیقات اخیر گوگل نشان از اهمیت فرهنگ سازمانی در افزایش تعهد کارمندان، ابقا، راندمان، وفاداری و رضایت آنها در کار دارد. با توجه به این نتیجه دیگر جای تعجبی باقی نمیماند، اینکه اغلب مدیران بالارتبه در شرکتهای بزرگ به همان میزان که در تلاش برای جذب رضایت کارمندان خود هستند، به دنبال ترفندی برای تقویت فرهنگ سازمانی باشند.
در اینجا به بیان چهار توصیه مهم از نگاه شرکتهای موفق دنیا جهت افزایش کارآیی کارمندان میپردازیم:
1. نسبت به فرهنگی که در شرکت برقرار کردهاید بیاشتیاق و بیتفاوت نباشید.
داریوش میرشاهزاده موسس و صاحب نوعی شرکت وامدهی به نام Bay Area در آمریکاست. او برای نخستین مرتبه شیوه وامدهی را در آمریکا بسیار قدیمی و ناکارآمد خواند و دلیل موفقیت شرکتش را اولویت داشتن فرهنگ سازمانی خود در شرکت میداند.
در عرض یک سال این فرد نوآور بدون هزینه کردن حتی یک دلار برای جایگزینی و استخدام مجدد، 200 نفر متخصص خبره را در شرکت خود به کار گرفت. او از برنامههای بسیار متنوعی برای تشویق و الهامبخشی به کارمندانش استفاده میکند. این باعث شده متخصصان زیادی از سراسر کشور برای فعالیت در شرکت او اعلام آمادگی کنند.
2. ابزارهایی برای تشویق کردن کارمندان توسط خود آنها پیدا کنید.
داریوش میگوید او مشقت زیادی را برای یافتن راهی جهت برانگیختن و پاداش دادن به کارمندان توسط خودشان تحمل کرده است. او عقیده دارد روشهای سنتی که مزایا را از بالا به پایین قسمت میکنند دیگر جوابگو نیستند.
3. تیمهای طراحی با روشهایی نوین
هومادوایزر یک وبسایت مشاوره رایگان جهت طراحی، تغییر طراحی، بهبود دکوراسیون و موارد مشابه دیگر برای منزل است. به گفته کریس تریل، شرکت او با این روش توانسته از ذهن هزاران طراح برای برطرف کردن نیازهای مردم استفاده کند. او تاکید میکند که به وسیله این خلاقیت شرکت او توانسته شروعی پخته را تجربه کند. شروعی که در عین حال با در برداشتن هیجان یک استارتاپ، پختگی یک شغل باسابقه را نیز دارا بوده است.
4. «سرگرمی» باید باعث ایجاد خلاقیت شود، نه اینکه استعداد را نیز فریب دهد.
شرکت هومادوایزر یکی از ده شرکت برتر برای جذب کارمند از نگاه مجله دنورپست در سالهای 2012 و 2013 بوده است. کریس اذعان داشته که از اصلیترین کلیدهای این موفقیت سرگرمی در کنار کار بوده است. او در این شرکت محیطهایی برای بازیهای کامپیوتری، ایرهاکی، پینتبال و فضاهایی برای جمع شدن و شاد بودن همکاران در کنار یکدیگر طراحی کرده است.
1 دیدگاه