نگران رشد داعش در درون ما! حالا تصویری دستبهدست میچرخد که کسی چاقویش را فرو کرده در دل دستگاه کارتخوان یک میلیون تومانی که ماهی ۲۰ هزار تومان هم هزینه نگهداری آن است و صاحب آن دستگاه، نه پول کارتخوان را داده و نه یک تکریالی بابت نگهداری آن میپردازد و نه حتی یک تکریالی بابت کارمزد تراکنشهایی که با آن انجام میدهد. لابد بعد از این که ماجراها هم خوابید، زنگ میزند به شرکت پرداخت الکترونیکی که این دستگاه خراب شده و یک نو را بردارید و بیاورید.
کاری به فرهنگ ندارم و نمیخواهم دم از فرهنگسازی بزنم، میخواهم از این بگویم که این نتیجه خدمت مجانی است. وقتی تلاش میکنیم چشمانمان را ببندیم و قاعده کسبوکار را درک نکنیم، میشود همین وضعیت. این است نتیجه مجانی بودن هر خدمتی که ارائه میشود! کجا دیدهایم کسی برای اعتراض به اپل بیاید چاقویش را فرو کند درون آیفون یا هر محصول دیگری که باید برای آن پول بدهد. وقتی دستگاه کارتخوان یک میلیون تومانی با هزینه ۲۰ هزار تومان در ماه و تراکنشهایی که هر کدام ۲۰۰ تومان هزینهاش است را رایگان خیرات میکنیم، نتیجه این میشود.
در این یادداشت کاری به این نداشتم که چگونه سیاسی کردن یک مسئله فنی و استفاده از جریانهای پوپولیستی، همه ما را گرفتار میکند. لازم است یادآوری کنم که تا پیش از برجام تقریبا کسی نمیتوانست از بانکها خدمات ارزی بگیرد و حالا هم آنهایی که در فهرست تحریمها هستند، اگر هر بانکی بخواهد به آنها خدمتی بدهد چون یک طرف فعالیتهای ارزی، بانکهای خارجی هستند به فرض قبول کردن بانک ایرانی، آنها قبول نمیکنند.
برخی گفتند که بعضی از ایرانیها نمیتوانند در بانکهای ایران حساب باز کنند و این دروغ است و هر ایرانی میتواند در بانکهای ایرانی از هر خدمتی که میخواهد استفاده کند. اینکه بانکهای خارجی به هر دلیلی به هر نهاد یا شخصی سرویس نمیدهند را نمیتوان با فروکردن چاقو و نشان دادن «غیرت» درست کرد. همانگونه که تا پیش از این بسیاری از ایرانیها نمیتوانستند از خدمات ارزی استفاده کنند و پای میز مذاکره همه چیز حل شد، این موارد هم با مذاکره حل میشود.