استارتاپ ملک باما، خدمات مشاوره و سرمایهگذاری و کراودفاندینگ در حوزه املاک ارائه میکند؛ یعنی شرکت در پروژهها به صورت جمعی که دو نفر بخواهند به همدیگر وامی مثلا ۵۰میلیون تومانی بدهند. برای فرد اول این حسن را دارد که با ۵۰ تا ۳۰۰میلیون تومان در سرمایهگذاری املاک شریک میشود و مثلا ملکی را به صورت مشترک خریداری میکند و در سودش شریک میشود. نفر دیگر هم به جای رفتن به بانک برای ۵۰میلیون تومان وام، با استفاده از خدمات این استارتاپ به چنین پولی دسترسی مییابد.
با اینکه این حوزه میتواند خدمات مالی و پرداخت و تجمیع سرمایه زیادی ر افراهم کند اما مشکلات زیادی هم دارد. البته حوزه املاک در کشور تراکنش بالایی دارد، بنابراین حاکمیت شرکتی دولت نیاز است. مثلا برای خرید یک ملک گاه تا ۷۰میلیارد تومان باید جابهجا شود. حال در سیستم ما یا در سیستمهای دیگر که ما جابهجایی آن را باید مانیتور کنیم، بحثهای قوانین دولتی در این حوزه خیلی پررنگ است و این از مزیتهای ما نسبت به سایر فینتکهاست. بحث اصلی ما نظارت حاکمیت دولت است و این سیستم را در بورس املاک خودمان عملیاتی کردهایم و با سازمان بورس، بانک مرکزی و سازمان ثبت اسناد و املاک مذاکره کردهایم و آنها میتوانند ما را مانیتور کنند. مشخصا سازمان بورس متعلق به وزارت اقتصاد است و بورس کالا و بورس تهران متعلق به بخش خصوصی است.
سیستم ما آنلاین است و سهامدار ما و بانک مرکزی میتوانند تراکنشها را کنترل کنند. به لحاظ درآمدی، یکدرصد کمیسیون میگیریم. پلتفرم ما به دلیل پیچیدگیهایی که دارد، سهسال مراحل آمادهسازی را پشت سر گذاشت و تست تعاونی مسکن را در اصفهان انجام دادیم و الان در مرحله جذب سرمایه هستیم و به ۳میلیارد سرمایه نیاز داریم. این میزان سرمایه برای استخدام ۳۵نفر منابع انسانی و انجام تستهای اپلیکیشن در یکی دو منطقه تهران است. اگر سرمایهگذار اسمارتمانی به «ملک باما» اضافه کند، یعنی آوردههایی از ارتباطات و برندش بیاورد، استقبال میکنیم.
ما با بانک مسکن صحبت کردهایم که درک خوبی از استارتاپها دارند و از ما نخواستهاند که مثلا کل سهام را به آنها بدهیم. حتی این خطر هم وجود ندارد که اپلیکیشن ما را کپی کنند چون دانش این کار را ندارند و ما با همکاری دانشجویان دانشگاه شریف و چند دانشگاه خارج از ایران این اپلیکیشن را طراحی کردهایم. از دی ماه با بانک مسکن کار را آغاز میکنیم. بزرگی بازار املاک ایران، یکسوم اقتصاد یا جیدیپی ایران است؛ یعنی بزرگی این بازار حدودا ۱۲هزارمیلیاردتومان است. استارتاپها فعلا از این بازار سهم چندانی ندارند، یعنی از این سیستم تامین مالی فعلا صفردرصد سهم دارند اما در حوزه مدیا CRM رقمهای بسیار ناچیزی در دست استارتاپها قرار دارد.
برای بیان سهمشان میتوان گفت که مدیاها و CRMها حکم روزنامه همشهری را دارند که مثلا ۵هزار تومان از یک ملک چند میلیارد تومانی دریافت میکنند ولی ما در کمیسیون یک درصدی از یک معامله چندین میلیون میگیریم. همچنین برای افرادی که سرمایه اندکی دارند و نمیتوانند در بازار املاک وارد شوند، این فرصت را فراهم میکنیم که به این بازار وارد شوند. برای این دولت هم این حسن را دارد که گردش مالی در اقتصاد ایجاد میشود.
به نظر من یکی از مشکلات اساسی حوزه فینتک این است که ایدههای استارتاپهای حوزه فینتک تکراری است و هر کدام کپی دیگری است. چون اغلب فکر میکنند تنها دانستن علم آیتی برای حضور در بازار کافی است. به همین دلیل با دیدن ناملایمات، ناامید میشوند و بدبین. اما من خوشبین هستم. باید در این حوزه نظارت دولت را قبول کنند و در کسبوکارشان آن را تعریف کنند تا با مشکل عمدهای مواجه نشوند …