سال ۹۷ با همه فراز و نشیبهایی که در اقتصاد و کسبوکار وجود داشت، سپری شد. مشکلات و سختیها از همان آغاز خود را نشان دادند، نوسانات قیمت ارز همه را دچار مشکل کرد و سرمایهها بعضا به نصف یا کمتر رسیدند و چنین شرایطی برای کسبوکارهای نوپا و استارتاپها بسیار سخت گذشت.
حجم سرمایهگذاری که امسال روی استارتاپها مطرح شد نیز خیلی عیان نبود و این طبیعی است که در سالی که شاهد کاهش ارزش ریال باشیم، این اتفاقات بیفتد. البته همراهی دولت، حداقل توسط وزیر ارتباطات و معاونت علمی، مثل سالهای گذشته و چهبسا بهتر نیز بود.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت سال سختی را از سر گذراندیم؛ بهطوری که کسبوکارهای این حوزه در اندازههای کوچک و بزرگ، مجبور به کاهش هزینهها و تعدیل نیروی انسانی خود شدند. در رابطه با سال بعد نیز فکر میکنم این اوضاع پایدار بوده و ۸ یا ۹ماه اول سال ۹۸ بغرنجتر از وضعیت فعلی باشد.
یکی دیگر از نکاتی که در سال جاری در رابطه با فضای کسبوکارهای این حوزه مطرح است، اندازه بازار است که تغییری در آن ایجاد نشده است. استارتاپها تنها از نظر کمی بیشتر شدند و تغییری در سایز بازار اتفاق نیفتاده است.
وضعیت به این صورت شده که بازار صرفا در دست چند کسبوکار بزرگ میچرخد و استارتاپهای مختلف، چندان در آن دخیل نیستند. از طرفی این واقعیت را باید دروازه نظر بگیریم که بازارهای بینالمللی نیز در سال ۹۷ به روی ما بسته بودند.
فرصتهایی که محدودیتها به ما میدهند
تجربه نشان داده است که در شرایط سختی و فشار، فرصتها نیز بروز میکنند؛ البته این بدان معنا نیست که ما از مشکلاتی که برای کسبوکارها و جامعه ایجاد شده است، استقبال میکنیم، بلکه مقصود ما این است که قرارگرفتن در شرایط سخت، تلاشها را بیشتر کرده و باعث رشد خلاقیت میشود؛ یعنی روندی رقم میخورد که باعث پرورش ایدهها خواهد شد.
ایدههایی که بتوانند با هزینههای کمتر کار را پیش ببرند. بنده بشخصه کسبوکارهایی را دیدهام که زمانی پول و سرمایه لازم را داشتند، اما وقتی که سرمایه را از دست دادند، شروع به تلاش کرده، هزینهها را کاهش داده و فرصتهای خوبی را رقم زدند.
بنابراین باید گفت سختیها میتوانند بهنوعی فرصت تلقی شوند، به عنوان مثال، در حال حاضر یکی از مسائلی که وجود دارد مسئله توزیع است و این به نظر من فرصت بسیار مناسبی است برای اینکه استارتاپها در این حوزه ورود پیدا کنند.
ایدههای خود را پرورش داده و حتی کنسرسیومهایی را تشکیل دهند تا بتوانند این مشکل را که برای دولت به وجود آمده و حتی رئیس جمهور هم بر آن تأکید میکند، حل کنند.
راهکارهای استارتاپها برای ماندگاری
یکی از مهمترین راهکارهای ماندگاری استارتاپها در شرایط فعلی، کاهش هزینههاست؛ اینکه بتوانند با هزینه بسیار کم، کسبوکارشان را رو به جلو ببرند. کنترل هزینه اهمیت زیادی دارد و باید هزینههای اضافی را حذف کنند و حتما به دنبال گسترش بازار باشند.
به عقیده من، همه باید کمک کنند تا بازار استفاده از خدمات استارتاپها و اقتصاد دیجیتال روزبهروز بزرگتر شود، چراکه در نهایت چنین روندی به نفع همه خواهد بود.
بطن جامعه هم یکی از نکاتی است که میتواند یک راهکار محسوب شود؛ استارتاپها باید به بطن جامعه و زندگی مردم معمولی نگاه کنند، بهعنوان مثال، در حال حاضر تعداد زیادی از مردم، صرفا از فضای مجازی، تلگرام را میشناسند و این خود یک فرصت به شمار میرود که بتوان آنها را جذب کرد.
افراد معمولی که به قول معروف در کف خیابان هستند و در شهرها و شهرستانها حضور دارند، اگر به یک کسبوکار اعتماد کنند، قطعا بازار بزرگی را ایجاد خواهند کرد.
صبر یک نکته کلیدی است و خصوصا در شرایط فعلی اقتصادی بسیار تأثیرگذار است، به طوری که تصور میکنم هر کسبوکاری بتواند خود را در این سالها حفظ کند، قطعا میتواند به یکی از رهبران بازار تبدیل شود
چرا بعضیها شکست خوردند؟
سختیها، ضعف دانش مدیریتی و صبورنبودن از مهمترین دلایل کناررفتن برخی استارتاپها در سال ۹۷ است. کمتجربگی یک آفت است، من بهعنوان کسی که در بازار بزرگ شدم و از ۱۵ سالگی در بازار شاگردی کردهام، از این فضا درسهای زیادی گرفتم که یکی از این درسها، صبر بود.
بازار به من آموخت که صبر در کاسبی بسیار مهم است، بازار به من آموخت که در عرض یک شب هیچ کسی میلیونر نخواهد شد و حالا نیز در فضای فعلی استارتاپی، صبر میتواند یک عنصر کلیدی باشد.
اگر ما این صبر را نداریم، نشانه ضعف ماست، بعضا اینطور تصور میکنند که باید خیلی سریع به مقاصدشان برسند و به همین دلیل نیز ممکن است برای جذب سرمایه خود را به در و دیوار بزنند و… در حالی که این عجلهکردن، آینده خوبی را در پی نخواهد داشت.
بنده کسبوکارهای زیادی را دیدهام که هنوز جا برای ماندن داشتند، اما متأسفانه از بازار خارج شدند. لذا اگرچه یک بخش از دلایل شکست، مشکلات و ضعف دانش مدیریتی است.
اما صبر نیز یک نکته کلیدی است و خصوصا در شرایط فعلی اقتصادی بسیار تأثیرگذار است، به طوری که تصور میکنم هر کسبوکاری بتواند خود را در این سالها حفظ کند، قطعا میتواند به یکی از رهبران بازار تبدیل شود.
امید را از نخستینها بیاموزیم
اگر به شروع کسبوکارهای آنلاین در اوایل دهه۸۰ نگاه کنیم، میبینیم که کسبوکارهای آن زمان با امید شروع کردند، شرایط سختی داشتند و در نهایت توانستند روی پای خودشان بایستند؛ کسبوکارهایی که تاکنون نیز ادامه داشتند و با سرمایه خاصی هم شروع نکردند.
پس بهتر است برگشتی داشته باشیم به آن کسبوکارها و تجربههای آنها را مرور کنیم و ببینیم که چطور توانستند با دست خالی شروع کرده و آن روزها را طی کنند.
این نکته نیز یک امید واهی نیست، بلکه واقعیتی در فضای استارتاپی کشور ماست؛ چراکه شاید بیش از صدها کارآفرین داشته باشیم که کار خود را شروع کردند، لذا بهتر است تجارب آنها را ببینیم، بشنویم و استفاده کنیم.
با ایده و تیم شروع کنید، نه با سرمایه
دوستان زیادی از شهرهای مختلف درباره کمبود سرمایه و نداشتن شتابدهنده به من پیام میدهند، اما حرف من این است که میتوان از همین امروز و حتی از صفر شروع کرد.
البته قطعا همه ما در خانواده سرمایههای اندکی داریم که میتوانیم از آنها برای شروع استفاده کنیم یا حتی میتوان به شیوههای قدیمیتر از روش قرضگرفتن سرمایه برای شروع یک کسبوکار نیز استفاده کرد.
اما مهم این است که برای راهاندازی یک کسبوکار، آن چیزی که مهمتر است، ایده و نیروی تیم شماست نه صرفا سرمایه؛ یعنی صبر نکنیم که حتما سرمایهگذار بیاید. در ادامه اگر کار به خوبی توسعه پیدا کند و اراده داشته باشید، قطعا سرمایهگذارها و دیگران شما را پیدا خواهند کرد.
من مثالهایی از این دست را زیاد میشناسم، افرادی که در شهرستانها هستند و بعد از اینکه کار خود را شروع کرده و مسیری را طی کردند، سرمایهگذار به آنها مراجعه کرده است.
استارتاپی راهاندازی کنید که پاسخگوی نیاز مردم باشد
در اینکه شرایط اقتصادی سختی داریم، شکی نیست! در این زمینه همین مثال کافی است که دوستان دیوار اعلام کردند تعداد آگهیهای مردم در زمینه کالای دستدوم، به نیممیلیون آگهی رسیده است!
این آمار نشان میدهد که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم چندان خوب نیست، به همین دلیل نیز استارتاپهایی که بتوانند در حوزه خدمات و تعمیرات، به کاهش هزینههای مردم کمک کنند، بیشتر مورد نیاز هستند یعنی ما درسال ۹۸ باید استارتاپهایی داشته باشیم که مردم را به سمتی ببرند که هزینههایشان کاهش پیدا کند.
در نهایت نیز تصور خوشایندی که من از سال ۹۸ دارم، این است که استارتاپها این سال را طور دیگری تجربه کنند، ایدههای خود را به کف بازار بیاورند و برای آسایش معیشتی مردم تلاش کنند. ضمن اینکه به عقیده من کسبوکارها، اگر زیرساخت داشته باشند، میتوانند به دولت کمک کنند.
و این روند نیز در نهایت منجر به اعتماد دولتها خواهد شد تا صرفا استارتاپ را یک چیز دمدستی نبینند، چراکه اگر یک استارتاپ زمان خوبی به بازار وارد شود، میتواند در حل مشکلات راهگشا باشد.