شکست کسبوکار اینترنتی «Fantastic House Buyers»
تجربه قبلی آلن در تحلیل تجاری است و پیش از این برای سازمانهای جهانی کار کرده. او که در سال گذشته تصمیم داشت کسبوکار خودش را راهاندازی کند و در اجرای آن شکست خورد.
آلن درباره کسبوکار ناکام خود میگوید: نظریه پشت طرح کسبوکار من بسیار ساده بود؛ خلق یک دستیار دیجیتال برای کمک به افرادی که قصد خرید خانه دارند، با فراهمکردن هر چیز ضروری برای این روند در یک جا و همراه با توصیههای افراد خبره.
آلن در اجرای این طرح تنها بود و خودش نیز کارمند و مجری طرح بود، در حالیکه هزینه اجرای طرح را هم خودش تامین کرده بود. الگوی درآمدی طرح شامل دریافت سهمی بابت ارائه توصیههای حرفهای بود که به نظر میرسید انجام آن راحت و بینیاز از عملیات ویژهای باشد.
به این ترتیب او فکر میکرد با داشتن تعداد اندکی کاربر هم قادر به کسب سود مناسب خواهد شد. اما آلن مرتکب یک اشتباه پیشپاافتاده شد که کار را پیش از کسب هر نوع سود با ناکامی مواجه کرد؛ نکتهای که باید از ابتدا روشن و حل میشد اما تشخیص آن مقداری زمان برد.
آلن در طی چند سال اخیر از وضعیت کسبوکارهایی که طی ۱۵ سال گذشته با آنها همکاری کرده بود، ناامید شده و ادامه آن مشاغل را گزینه خوبی برای اداره زندگی خود نمیدانست و تصمیم گرفت تا از کارش استعفا دهد و درگیر کسبوکار خودش شود.
او در طی فرآیند خرید خانه برای خودش به این فکر افتاد که بستری برای کمک به افرادی که قصد خرید خانه دارند، تهیه کند چراکه از وضعیت نابسامان این فرآیند و مشکلاتی که خریداران با آن مواجه هستند، شگفتزده شده بود.
او میخواست چیزی شبیه به لینکدین (شبکه اجتماعی کارشناسان حرفههای مختلف) ایجاد کند تا خریداران را به حرفهایها پیوند زند و به آنها امکان مدیریت همه کارها از یک محل را بدهد.
بخش اعظم کاری که آلن انجام داد، شامل تحلیل فرآیند و بهینهسازی آن برای سازمانها بود. از جنبه شخصی او میخواست که انعطافپذیری بیشتری درباره زمان و چگونگی انجام کار وجود داشته باشد. از طرف دیگر او درباره اینکه چگونه یک کسبوکار را راهاندازی کند، تصوری نداشت، گرچه به سرعت آموخت که چگونه این روند را اداره کند.
او همچنین دریافت که آمادهشدن و کسب اطلاعات و تحقیق درباره کاری که قرار است انجام شود، مهم است اما صاحبان طرحهای کسبوکار همچنین باید از گوشه اختصاصی خود بیرون بیایند، وارد عرصه کار شده و مرتکب اشتباهاتی شوند و از آن تجربه کسب کنند.
آلن پول زیادی برای هزینه روی طرح خود نداشت اما وقت زیادی در اختیار داشت، بنابراین تصمیم گرفت که برای کاهش هزینه، کارها را خودش انجام دهد. درحالیکه هزینه زندگی روزمرهاش را از پساندازش تامین میکرد، ۶ماه وقت برای اینکار اختصاص داد. او سراغ ابزارهای رایگان مایکروسافت در بستر رایانش ابری رفت و چون همه ابعاد طرح را هم تحلیل کرده بود، فورا درگیر تعریف و پیادهسازی محصولی شد که میخواست ارائه کند.
آلن معتقد است بزرگترین اشتباهش این بود که به جای تمرکز روی مشکلی که باید حل میشد، همه تمرکزش را روی محصول گذاشت.
از طرفی او در انتها دریافت که نمیتواند محصول نهاییاش را برای مردم تشریح کند. به این ترتیب متوجه شد که اگر نمیتوانید محصول خود و مشکلی را که حل میکنید، تشریح کنید، لازم است توان خود را پیش از توسعه کار در این زمینه صرف کنید.