حتی در کشورهایی که از بانکداری اسلامی دور هستند، همین که بانکهای اسلامی در زمان بحران، دچار بحران نشدند، به اندازه کافی کنجکاویبرانگیز هست. بانکداری اسلامی نوعی از بانکداری است که با احکام اسلام به ویژه در زمینه ربا و رباخواری همخوانی دارد. بانکها چه کار میکنند؟ آنها نهادهای امانتداری هستند که در زمینه نقل و انتقال پول، سرمایه و اوراق بهادار، وصول مطالبات، صدور حوالههای تجاری، اعطا وام، تأمین اعتبار، انتشار اسکناس و اوراق بهادار فعالیت میکنند. اگر این فعالیتها طبق قوانین اسلام و به دور از رباخواری باشد، مطابق بانکداری اسلامی خواهد بود. در بانکداری اسلامی، سپردهگذار پول خود را تحت عقد وکالت در اختیار بانک قرار میدهد و بانک نیز، بهعنوان وکیل پول را به چرخه اقتصاد وارد میکند و سود حاصل میشود. بانک حقالزحمه خود را برمیدارد و مابقی را به مشتری تحویل میدهد. تا پیش از گسترش شبکههای اجتماعی پیادهسازی این ایده اگر نگوییم غیرممکن اما سخت و دشوار بود. حالا به کمک شبکههای اجتماعی و استارتاپهای فینتک اتفاقهایی در دنیا رخ داده که بانکداری اسلامی هرگز به این آسانی نبوده است.
بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی، رویکردی نوظهور در بانکداری خرد است که فرآیندهای قرضدهی و روابط بین قرضدهندگان و مؤسسات مالی را شفاف میکند؛ یعنی قرضدهی و وامدهی که قرار بود در یک بانک اتفاق بیفتد، با کمک ابزارهایی مانند وامهای نفر به نفر یا طرحی که همه برای یک موضوع و به قصد خاصی پول جمع کنند، از طریق شبکههای اجتماعی میتواند گسترش یابد. علت اینکه بانکهای اسلامی با مبانی تئوریک بانکداری اسلامی فاصله گرفتهاند، عدم دسترسی بانکها به اطلاعات مشتری و عدم دسترسی مشتریان به اطلاعات بانکهاست. همیشه اطلاعات درون بانک مانند جعبه سیاه برای مشتری است کما اینکه بسیار رایج و مرسوم است که مشتری دو دفتر داشته باشد؛ یکی برای بانک و یکی برای خودش، یعنی اطلاعاتش را همیشه نسبت به بانک مخفی کرده است. در نتیجه بانک به اطلاعات او دسترسی ندارد و وقتی میخواهد در یک فعالیت اقتصادی مشارکت کند، اولین سوالی که برای بانک مطرح میشود این است که من چگونه به این مشتری اعتماد کنم؟ در حالی که شبکههای اجتماعی میتوانند در این زمینه کمک کنند.
شبکههای اجتماعی یک ابزار کمکی بسیار مفید هستند برای اینکه ما به بانکداری اسلامی برسیم، چرا که یکی از ویژگیهای بانکداری اسلامی است که در عین حال که سود را قبول دارد و میگوید بانک اسلامی موسسه خیریه نیست بلکه یک بنگاه اقتصادی است و سود نیز در محور قرار دارد اما هدف غایی سود به تنهایی نیست، بلکه در کنارش مسئولیتهای اجتماعی بانک قرار میگیرد. این بحث میتواند به پیشبرد این هدف کمک کند. یکی از مباحث مطرحشده بحث شفافیت اطلاعاتی است. این موضوع به صورت دقیق همراستا با بانکداری اسلامی است؛ چون دومین عنصری که بانکداری اسلامی بعد از بحث ممنوعیت ربا روی آن دست میگذارد و تاکید جدی دارد، بحث ممنوعیت غرر است؛ غرر به این معنا که معاملات بانک با مشتریانش به گونهای باشد که مسئولیتها، امتیازات و حقوقش شفاف نباشد.