اخبار استارتاپی انتخاب سردبیر مقالات اکبر هاشمی

در جست و جوی زاکربرگ

سرمقاله 29 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

بخش قابل توجهی از مردم ایران، هنوز از اینترنت برای کارهای روزانه خود استفاده نمی‌کنند. اگر بخواهیم گذشته‌ای را که گفتیم به اکو‌سیستم تعمیم دهیم، در حوزه استفاده از اینترنت در دوره پیش از جرم بودن ویدئو، زندگی می‌کنیم و هزینه فرهنگی بسیاری باید صرف شود تا بخش قابل توجهی از مردم ایران که در عالم وب زندگی نمی‌کنند، به این جهان کوچ کنند.

ما در برکه‌ای کار می‌کنیم که به آرامی آب رود به آن سرریز می‌شود و امید به آینده‌ای داریم که این برکه، بزرگ و بزرگ‌تر شود.کسانی که کسب‌وکار اینترنتی دارند کاری به مردم آفلاین ایران ندارند و فقط به فضای برکه می‌اندیشند؛ جایی که چندین میلیون مشتری است و می‌خواهند محصولات‌شان را به آن‌ها  بفروشند. اینکه چه کسانی باید مردم را تشویق کنند وارد فضای وب شوند و زندگی‌شان را با اینترنت مدیریت کنند، اینکه چه کسی باید به کسانی که از اسم استارتاپ می‌ترسند و آن را مترادف با تغییر و نفوذ می‌پندارند، تفهیم کند که استارتاپ یک روش کسب‌وکار است، نه‌اینکه متولیان آن نامعلوم هستند اما اکوسیستم استارتاپی رسالت و مأموریتی برای آن ندارد و هر شرکت فقط به رشد بیزینسش فکر می‌کند و حاضر نیست هزینه فرهنگی کند.

به‌قول قدیمی‌ها «هرکسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش»، مگر عده معدودی از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران جسور که مسئولیت اجتماعی تعریف کرده‌اند (منظورم از مسئولیت اجتماعی کمک به کودکان کار نیست). ۱۵ میلیون جمعیت ایران در بستر وب زندگی می‌کنند. دادوستد می‌کنند و سفارش کالا و خدمات می‌دهند. چه زمانی ۶۵ میلیون مشتری بکر و سودآور، وارد این برکه خواهد شد تا مارکت بزرگ شود. معلوم نیست؟ زمان آن بستگی کامل دارد به فرهنگ سازی ما؛ یقینا روزی همه جمعیت یا بخش قابل توجهی از مردم ایران به این برکه خواهند پیوست.

اما اینکه این کوچ بزرگ چه زمانی اتفاق خواهد افتاد، معلوم نیست در حالی که اهرم یا فیلتر زمان آن در دستان ماست و سرعت دادن به آن یا کند کردن آن، توسط ما اجزای اکوسیستم می‌تواند اتفاق بیفتد. اگر به‌دنبال این هستیم تا زنده هستیم یا کسب‌و‌کارمان زنده است این حجم از مشتری را تجربه کنیم، باید هزینه فرهنگی بکنیم؛ چاره‌ای جز این نداریم و این تجربه زیسته جهانی است.

هفته‌نامه شنبه طی هشت ماه گذشته، با انتشار منظم هفته‌نامه و ارسال رایگان آن به‌ تمامی رویدادهای استارتاپی، همایش‌ها، شهرستان‌ها و روستاهای دورافتاده، پارک‌های علم و فناوری، شرکت‌های دانش‌بینان و استارتاپی، شتاب‌دهنده‌ها، صندوق‌های جسورانه، سازمان‌ها، مراکز فروش لوازم دیجیتالی و… البته فروش بخش اندکی از هفته‌نامه در کیوسک‌های مطبوعاتی کشور و وب‌سایت سامانه اشتراک و وب‌سایت جار، آن‌هم با قیمت ۱۰۰۰ تومان که بر مبنای توان دانشجویان قیمت‌گذاری شده بود، تلاش کرده رسالت فرهنگی اکوسیستم استارتاپی را برعهده بگیرد و جوانان کشورمان را دعوت کند به‌جای خمودگی یا اندیشه جلای وطن، بمانند و با امید، استارتاپ‌شان را راه بیندازند؛ و کوشیدیم با تولید دانش و انتقال تجربه دست‌شان را بگیریم که آرام‌آرام پیش بروند و یقینا با انرژی و با امید به آینده روشن، کنارشان خواهیم بود و در آینده نزدیک، موفقیت‌شان را جشن خواهیم گرفت.

حرف آخر:

هنوز هم سیاست ما حمایت از استارتاپ‌های نوپا و جوانان کارآفرین است. فقط تصمیم گرفتیم بدون آنکه تغییری در سیاست‌هایمان داشته باشیم، از امروز قیمت تمام‌شده را روی مجله درج کنیم تا مخاطبان گران‌مایه‌مان اطلاع داشته باشند که هر نسخه شنبه برای ما ۳ هزار تومان هزینه دارد. امیدواریم شرایطی پیش بیاید تا جوانان برومند و عزیز کشورمان، «شنبه» را همچنان رایگان دریافت کنند و بخوانند و آینده‌شان را بسازند والبته امیدواریم  شرکت‌های بزرگ استارتاپی و غیراستارتاپی و سازمان‌های متولی با حمایت از «شنبه» ودیگر رسانه‌ها به این حرکت فرهنگی کمک کنند تا شاهد بالندگی اقتصاد ایران عزیز و روشن ماندن امید در دل جوانان کشورمان باشیم.

در همین راستا از این هفته کمپین «در جست‌وجوی زاکربرگ» را با همکاری دونیت آغاز کرده‌ایم و بخشی از شماره‌های قبلی «شنبه»، به‌جای خمیر شدن یا فروخته شدن به دلالان کاغذ، به روستاهای دورافتاده کشورمان ارسال می‌شود. الهام‌بخش ما برای این ماجرا، یک روایت بود از مسعود جعفری‌جوزانی، فیلمساز موفق کشورمان؛ جوزانی می‌گویددرسنین کودکی در روستای‌شان روی دیوار کاهگلی با آپارات فیلمی نمایش می‌دهند و او با تصور کودکی تا چند روز پشت دیوار در جست‌وجوی شخصیت‌های فیلم بوده و همان‌جا، جادوی سینما او را می‌گیرد و این جادو او را به فیلم سازی بزرگ تبدیل می کند.

ما نیز معتقدیم همه ایران، تهران نیست و برای یافتن استعدادهای جوان باید به همه جای ایران عزیز، به‌خصوص به مناطق محروم، سرک بکشیم؛ شاید« زاکربرگ ایرانی» در روستایی دورافتاده انتظار ما را می‌کشد. پس شما هم برای موفقیت و بزرگ شدن این برکه، (اکو سیستم)با ما در این فرهنگسازی و حرکت فرهنگی سهیم باشید.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *