اخبار استارتاپی انتخاب سردبیر مقالات اکبر هاشمی

خبیث نباشید

سرمقاله 61 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

زمانی که شرکت «تویاتا» سیستم معروف «کانبان» ‌را برای تولید بهنگام اختراع کرد، این دستگاه به گونه‌ای بود که اگر یکی از نخ‌های تار یا پود‌، پاره شده یا تمام می‌شد، بلافاصله و به صورت خود‌کار تولید متوقف می‌شد. هدف از اختراع و طراحی «توقف خودکار» بررسی و رفع فوری مشکل بود. اما با این حال در فرایند کنترل کیفی همه کار‌مندان خط مونتاژ اجازه داشتند در صورت تشخیص هرگونه مشکل در کیفیت کالا با کشیدن سیم رابط، خط تولید را متوقف کنند. معتقدم در بیزینس مدل استارتاپ‌‌های ما هم یک سیم رابط در همه فرایندها وجود دارد؛

سیمی که از اتاق من فاندر شروع می‌شود و از تمام اتاق‌ها، طبقات، انبار‌ها و… می‌گذرد و دوباره به اتاق مدیر بازمی‌گردد. عده‌ای از فاندرهای استارتاپ‌ها هنوز به وجود این سیم رابط پی نبرده‌اند. برخی هم از بودن آن آگاه هستند و آن را به هم‌تیمی‌هایشان نشان داده‌اند و جمعی دیگر از مدیران استارتاپ‌ها  برای آنکه فکر می‌کنیم تشخیص خودمان درست‌ترین تشخیص است، آن‌را از دسترس تیم‌مان خارج کرده یا به صورت مخفی در دار‌های شرکت استتار کرده‌ایم یا چسبانده‌ایم به سقف که فقط دست خودمان به آن برسد.

 وقتی نیروهای کار‌بلد موانع و مشکلات استارتاپ را به وضوح می‌بینند اما هرچه تلاش می‌کنند نمی‌توانند مدیران کمپانی را متوجه روندهای اشتباه کنند، مدام  دنبال این سیم رابط می‌گردند اما  آن‌را پیدا نمی‌کنند. یا اینکه سیم را می‌بینند و دلشان می‌خواهد آن‌را بکشند و کار را تا اصلاح روند متوقف کنند ولی این اجازه را ندارند و حتی ترس را دارند که امنیت شغلی‌شان  به خطر بیفتدبرای همین سکوت اختیار می‌کنند و به اصطلاح می‌سوزند و می‌سازند و در نهایت دچار بیماری بی‌تفاوتی می‌شوند.

اما عده‌ای هم نمی‌توانند این وضعیت را تحمل کنند و ‌ناچار به ترک کار می‌شوند ‌و علت ‌استعفا‌یشان را می‌نویسند «به دلیل مشکلات خانوادگی و شخصی». در این بین تعداد اندکی هم یافت می‌شوند که می‌زنند به سیم آخر و دل را به دریا می‌سپارند و  می‌پرند و سیم را می‌گیرند و می‌کشند.  شما چه وضعیتی در استارتاپ‌تان دارید. مثل من سیم را از دسترس نیروهایتان خارج کرده‌اید؟ به نظرتان نباید به این فکر کنیم چرا نیروهایمان به دلایل مختلف یکی پس از دیگری محل کارشان را ترک می‌کنند؟ یا اینکه چرا مدام در حال انتقاد هستند، ولی ما نمی‌شنویم!

وقت آن نشده باور کنیم هر کدام ازهم‌تیمی‌های ما می‌توانند در فرایند کیفی و روندها موثر باشند؟  اگر همه اینها را باور دارید، لطفا این سیم را کمی پایین‌تر نصب کنید تا در دسترس همه باشد و اجازه کشیدن سیم را هم بدهید و حتی اجازه اشتباه‌کردن را هم بدهید.

لطفا «خبیث نباشید». جمله‌ای که امروز یکی از شعارهای اصلی و سازمانی گوگل است؛ به این معنا که روزی در یکی از جلسات ‌پیرامون ایجاد تغییر در سیستم تبلیغات گوگل بحث بوده که اجرای آن می‌توانست برای گوگل بسیار سودآور باشد، اما یکی از مدیران بخش مهندسی ناگهان روی میز می‌کوبد و با عصبانیت می‌گوید: «نمی‌توانیم این کار را بکنیم، این کار خبیثانه است». این جمله باعث شد مدیران گوگل طرح را کاملا متوقف کنند و این جمله و حرکت دلسوزانه تبدیل به یک شعار و فرهنگ سازمانی در گوگل شد.

«خبیث نباشید» اساس تمام چیزهایی است که شما و شرکت شما انجام می‌دهید؛ یک تدبیر محافظتی برای هر چیزی است که از خط خارج می‌شود.‌ اگر ما این سیستم خودکار و سیم رابط را در بیزینسمان به‌وجود نیاوریم، مانند این است که مدت‌هاست نخ‌ها پاره شده است و دستگاه دارد بدون نخ، تارو‌پود فرضی می‌بافد.

با خارج‌کردن سیم رابط از دسترس آماده می‌شویم برای یک شکست بزرگ و شکست بزرگ لحظه‌ای و آنی اتفاق نمی‌افتد. به‌تدریج فرسوده می‌شویم و نیروهایمان و استارتاپمان را از دست می‌دهیم.

حرف آخر:

بیایید خبیث نباشید را  به یک فرهنگ سازمانی تبدیل کنیم و اجازه دهیم همکارانمان نظراتشان را بیان کنند و روندها را اصلاح کنیم. با این کار هم نیروهایمان را توانمندتر می‌کنیم وهم آینده استارتاپمان را تضمین می‌کنیم و از خط خارج نمی‌شویم .

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *