الان ۳۹ سال دارد و بسیار آرام است، اما روزگاری پسرکی بازیگوش بوده. پسرکی به نام سام، سام مدنپور. در خیابان ولیعصر تهران به دنیا آمده و در دبیرستان خوارزم ظفر درس خوانده است، پدرش معمار و مادرش لیسانس زبان بوده.
سام اما خیلی دل به درس نمیداده و به قول خودش از کلاس دوم راهنمایی تجدید آوردنهایش شروع میشود تا اینکه کلاس یازده دبیرستان یازده تجدید میآورد و معدلش میشود ۵/۱۰٫ ورزش و ریاضی و فیزیک تنها درسهایی بودند که سام از آنها نمره میگیرد و درسهای حفظی را از دم رد میشود. با این اوصاف امیدی به قبولیاش در کنکور آن هم کنکورهای سالهای جنگ و بعد از جنگ نیست. «امیدی به قبولی در کنکور نداشتم.
در مجتمع فنی کلاس کامپیوتر میرفتم و به بحثهای فنی و مثلا تعمیر کامپیوتر علاقهمند بودم. خانوادهام من را به کانادا فرستادند و در آنجا هم کامپیوتر خواندم. سال ۲۰۰۴ فارغالتحصیل شدم. در همین سال پدرم فوت کرد. برگشتم ایران و دو سال ایران بودم. بعد رفتم آمریکا و در آنجا برای شرکتی مادربرد تعمیر میکردم.»
آغازی برای ایسامی شدن
حدودا سال ۲۰۰۶ در خانه عمویش در آمریکا اتفاقی یا به قول خودش شانسی یکی از دوستان عمویش لپتاپ خاموششدهای را برای تعمیر به او میدهد و میگوید اگر اطلاعاتم را بتوانی بالا بیاوری، لپتاپ مال تو. «این کار را کردم و لپتاپ اهدایی را در سایتی آگهیمانند مثل «دیوار»فروختم ۷۰۰ دلار. بعد با خودم فکر کردم که اگر در ماه ۴ تا ۵ لپتاپ تعمیر کنم و بفروشم حقوق یک مهندس نصیبم میشود. عمو هم این ایده را دوست داشت و گفت من به تو جا و مکان میدهم. کارم را شروع کردم.
چند لپتاپ میخریدم، تعمیر میکردم و دوباره در همان سایت آگهی میفروختم. با مشتریان در مترو و خیابان و… قرار میگذاشتم. اما قرارهای خیابانی و رفتوآمدها خستهکننده بود. بنابراین تصمیم گرفتم این کار را در سایت ایبی انجام دهم. لپتاپ میآمد دم در خانه، تعمیرش میکردم و برای خریدار پستش میکردم. کارم خیلی راحت شد. حدود دو سال و نیمی که آنجا بودم، نزدیک به ۱۳۰ هزار دلار در سال درآمد داشتم.
آن زمان لپتاپ نو خیلی گران بود؛ یعنی حدود ۲۵۰۰ دلار. اما کمکم قیمت لپتاپ پایین آمد و دیگر قیمت خرید لپتاپ نو با دستدوم چندان متفاوت نبود. پس دیگر خریدوفروش تعمیریها سودی برای من نداشت. یا باید چند کارمند میگرفتم و حقوق میدادم و بهصورت شرکتی کارم را ادامه میدادم یا اصلا کار نمیکردم.
اما دلم برای ایران تنگ شده بود. دوستان و خانوادهام همه ایران بودند و انگیزهای برای زندگی در آمریکا نداشتم. با اینکه میگویند آمریکا سرزمین رویاهاست اما سرزمین رویاهای من ایران بود. ایران را بیشتر دوست داشتم و دارم. در آمریکا تنها بودم و هیچگاه آنجا را خانه خودم نمیدانستم. بنابراین به ایران آمدم.
ایسام، متولد ایران است
به تهران که آمدم، به فکر کار بودم. همیشه دوست داشتم دستاورد خودم را داشته باشم. درواقع دوست داشتم آدم سازندهای باشم تا مصرفکننده. کسبوکارهای زیادی هم به ذهنم آمد. حتی بستهبندی کاهو که الان در رستورانها ارائه میشود، واردات و صادرات کالاهایی که اینجا نبود و… از آمریکا که آمدم تعدادی قطعه کامپیوتر با خودم آوردم مثل هارد و… روزی در خانه با خواهرم صحبت میکردم که پرسید قطعاتی را که آوردی فروختی؟ هنوز آنها را نفروخته بودم و حتی با اینکه با مغازهداری در انقلاب قرار گذاشته بودم قطعات را برایش نبرده بودم.
خواهرم پیشنهاد داد کسبوکاری مانند ایبی راه بیندازیم. خیلی حرف جالبی بود اما اینترنت، پست و… در اینجا با امکانات ایبی قابلمقایسه نبود. اما انگار قرار بود این کار انجام شود. با چند شرکت برنامهنویسی صحبت کردم. پول زیادی میخواستند و از طرفی هیچ توجهی به خواسته من نداشتند و تنها میخواستند پلتفرم آماده خود را به من بفروشند، مثلا تا ۲۰ میلیون تومان.
آمدن امین شکوهی میشود نقطه عطفی برای سام. امین خوب گوش میدهد و با اینکه اعتراف میکند که همه جزئیاتی را که سام میخواهد دقیقا نمیداند چیست اما قول همکاری میدهد. سام میگوید: «خوشم آمد که نمیخواست کار از قبل آمادهاش را به من بفروشد. با هم صحبت میکردیم. او روی پروژه کار کرد و دقیقا از روی ایبی و با مهندسی معکوس برنامه خودمان را طرحریزی کردیم.
چون من خودم در سایت ایبی طی دو سال ۳ هزار کالا فروخته بودم، تقریبا زیروبم کار را میشناختم. در یک دفترچه ۲۰۰ تا ۳۰۰ برگ تمام ریزهکاریهای سایت را پیاده کردیم و آمادهسازی سه سال طول کشید.» بهمنماه سال ۹۰ سایتی به دنیای وب ایران اضافه میشود با نام «ایسام». در این فاصله امین سربازی هم میرود. اما باز سام صبر میکند: «نه اینکه عجله نداشته باشم، معتقدم که صبر و حوصله نتیجه بهتری دارد.»
آغاز راه
با سهنفر کار شروع میشود. سام، یک برنامهنویس و یک حسابدار. «روز اول یک جورابشلواری فروختیم. ایمیلی آمد که خریدی انجام شده و ما نمیدانستیم چه کسی خریده و چه کسی فروخته و اصلا پول کجا رفته! مردم باید اطمینان میکردند و امنیت سایت تامین میشد. مردم خیلی نگران بودند از اینکه جنس معیوبی را خریده باشند. اما ما این امکان را برایشان فراهم کرده بودیم که ۲۴ ساعت جنس دستشان باشد و آن را امتحان کنند و بعد هزینهاش را ما به فروشنده میدادیم.»
ایسام در آینه آمار و ارقام
وقتی از سام میخواهم در مورد رشد ایسام بگوید، از نسبتهای رشد طی ۴ سال فعالیت این فروشگاه اینترنتی میگوید. اینکه سال دوم نسبت به سال اول رشدی چهار برابری داشتهاند و سال بعد رشد سه برابری و سال چهارم رشد چهار برابری را تجربه میکنند.
کمی ریزتر میشود و به آمار و ارقام ثبتشده در ایسام هم اشارهای میکند: «در ششماهه اول سال ۹۳، ۷۰ میلیون تومان تسبیح فروختیم. رقم قابلتوجه دیگر مربوط به فروش ۵/۳ میلیارد تومانی تمبر و اسکناسهای کلکسیونی است. رقم فروش موبایل هم جالب است؛ حدود ۳ میلیارد تومان طی چند ماه.»
خریدار میتواند خراسان باشد و فروشنده خوزستان. زمان و مکان در این فضا بیمعناست. بیش از هزار گروه و زیرگروه کالایی در این فضای فروشگاهی عرضه میشود و اینقدر تنوع محصولات زیاد هست که سختگیرترین سلیقهها هم دست خالی بیرون نمیروند.
در حال حاضر ۲۶۰ هزار کاربر فعال دارند. کاربرهایی که ممکن است فروشگاه داشته باشند یا تنها خریدوفروش کنند. در حال حاضر نیز بیش از ۵۰ هزار بازدیدکننده روزانه دارند و رتبهای بین ۲۳۰ تا ۲۳۶ را از آن خود کردهاند. سام میگوید: «یکی از برترین فروشندههایمان بیش از ۱۳ هزار فروش طی یک سال و نیم داشته و تقریبا روزی ۱۰۰ فروش با میانگین قیمت ۲۰۰ هزار تومان دارد. این فروشنده کالاهای کلکسیونی میفروشد. در رسته کالایی سقف قیمت کالاهای ارائهشده ۱۰ میلیون تومان است. یا مثلا عطر خوب فروش میرود. یا فروشندهای سبزواری لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر میفروشد.»
اشتغالزایی چند ده هزار نفری
امروزه دیگر نمیتوان از فعالیت اقتصادی حرف زد و اشارهای به اشتغالزایی و سودی که به دیگران میرساند به میان نیاورد. ایسام هم بهعنوان یک فضای بزرگ فروشگاهی که با امنیت بالا در اختیار کاربرانش قرار گرفته نهتنها فضایی قابلاعتماد فراهم کرده بلکه اشتغالزایی بالایی را هم رقم زده است. هرچند ایسام با سه نفر کارش را شروع کرد، در حال حاضر بیش از ۳۰ نفر از این طریق صاحب شغل شدهاند و بیش از ۳۰ هزار نفر در ایسام فروشگاه دارند.
میانگین سنی ۳۰ سال ویژگی همه آنهاست. خانمهای خانهدار هم از فروشندههای ایسام هستند. درواقع چنین فضایی محدودیت ندارد و به تعداد نامحدودی میتوان اشتغالزایی داشت. ۱۵ درصد فروشندهها خانم هستند و حدود ۱۰ هزار لباس زنانه در ایسام عرضهشده که فروشندهها و خریدارانشان اغلب خانمها هستند.
ایسام به سبک ایبی، اما ایرانی
«سام مدنپور، موسس ایسام» شاید نیازی به نوشتن این عبارت نباشد، اما تاکید بر این نکته است که حتی وارد کردن یک تکنولوژی فینفسه عملی ستایشبرانگیز است. با این حال مشکل از زمانی شروع میشود که فرهنگ استفاده از تکنولوژی وارداتی را هم بهاصطلاح در بتن جامعه خودمان «پیست» کنیم.
ایسام همه هموغمش این است که نسخهای ایرانی به مشتری ایرانی ارائه کند: «میخواستیم ایبی را پیادهسازی کنیم، اما باید سایتمان را بومیسازی میکردیم. چون تفاوتهای فرهنگی مشتریان را باید لحاظ میکردیم. در آمریکا بیش از ۳ هزار کالا در ایبی فروختم اما تنها شاید به کمتر از ۱۰ سوال پاسخ دادم. در ایران فرهنگ خریدوفروش متفاوت است. ایرانیها سر قیمت چکوچانه دارند. امنیت سایت و اعتماد کردن برایشان بسیار مهم است.
روزانه بیش از ۱۰ هزار کالا در ایسام قرار میگیرد و همگی این مسائل را دارند که جزئی از فرهنگ ماست و به جای رد کردن آنها باید برایشان برنامه داشته باشیم. ما حتی در سایت هزاران مزایده برگزار میکنیم و این مسئله میتواند احتمالات زیادی ایجاد کند. در این میان با پلیس فتا هم تعامل خوبی داریم. بنابراین امنیت در درجه نخست اهمیت قرار دارد و درست به همین دلیل بوده که تاکنون بیش از ۳ میلیارد تومان برای معرفی قانونمند ایسام هزینه کردهایم.»
شیوه کار ایسام
اما درآمد ایسام از فضای فروشگاهی که در اختیار کاربرانش قرار داده چگونه محاسبه میشود؟ سام در این مورد میگوید: «درصد بر مبنای قیمت کالا تعیین میشود. میانگین بین ۵ تا ۷ درصد است و محاسبه پلکانی بالا میرود. مثلا اگر کالایی ۱۰ میلیون تومان به فروش برسد، یک و نیم درصد معادل ۱۴۰ هزار تومان به ایسام میرسد. قیمت هرچه بالاتر میرود، درصد ما پایینتر میآید.
شیوه کار به این صورت است که وقتی جنسی فروخته میشود، بهمحض خرید پول به حساب شرکت میآید و سیستم به صورت اتوماتیک به فروشنده ایمیل میزند که کالا به فروش رسیده و به آدرس شما ارسال میشود. بعد از ارسال، رسید را وارد سیستم میکند. پس از اینکه خریدار کالا را تحویل گرفت، آن را بررسی میکند و با پیامک و یا از طریق وبسایت کالا را تایید میکند. زمانی که تایید شد، پول فروشنده را واریز میکنیم. اگر هم کالا مشکلی داشت خریدار و فروشنده با هم صحبت میکنند و تا ۹۰ درصد مشکلشان حل میشود.»
فضای فروشگاهی ایسام جایی برای خریدوفروش کالای نو و دستدوم است، اما نه هرکالایی. چون ایسام تابع قوانین است؛ قوانینی که ممکن است خریدوفروش کالاهایی را منع کرده باشد. در سایت راهنمایی وجود دارد که همه موارد ممنوعه را اعلام کرده است. همچنین کالاهایی که احتیاج به نقلوانتقال محضری دارند، در ایسام جایی ندارند.
سام میگوید: «بارها کالاهایی به سایت آمده که حذفش کردهایم؛ در هر گروه کالایی وسایلی را ممنوع کردهایم؛ مثلا سیمکارت تلفنهمراه، گوشی تلفن همراه بدون جعبه، یا وسایلی که جنبه امنیتی دارند، مانند تفنگ یا دوربینهای خاص. بعضی از انواع پوشاک یا خودکار دوربیندار.»
مسئولیتی اقتصادی-اجتماعی
شاید هر استارتاپی آنلاین محسوب نشود، اما بهنظر میرسد که هر کسبوکار آنلاینی یک استارتاپ باشد. ضریب بالای نفوذ اینترنت در ایران موجب شده تا میلیونها جوان ۲۵ تا ۳۵ساله به فضای آنلاین رجوع کنند و اغلب نیازهایشان را از این فضا خریداری کنند یا جنسی را بفروشند یا خدمات دریافت کنند.
همین امر موجب شده تا چنین فضاهایی مسئولیتهای اجتماعی را هم به ساختار اقتصادیشان اضافه کنند. ایسام هم از این امور غافل نیست. سام میگوید که در مورد بحران کمآبی بیلبوردهایی را در سایتش قرار داده و برنامههای اجتماعی دیگری را نیز مد نظر دارد. «مناسبتهای فرهنگی و اعتقادی را مد نظر داریم و تنها به بزرگ شدن اعداد و ارقام نگاه نمیکنیم.» میگوید: «هرچه کسبوکار بزرگتر شود، مسئولیت اجتماعی بزرگتری متوجهت خواهد بود.»
این جملات را که میگوید انگار چیز دیگری به یادش آمده باشد و نگران فراموش کردنش باشد، تندتند اضافه میکند: «وقتی خانمی میتواند در محیط خانهاش بنشیند و کالای مورد نیازش را خریداری کند، آیا امنیتش تامین نشده؟ وقتی رفتوآمدها و ماشین بیرون بردنها کم شود، ترافیک کم نمیشود؟ از آلودگی هوا جلوگیری نمیشود؟
به این پیامدهای مثبت باید کاهش مصرف کاغذ، شفافیت تراکنشهای مالی و… را هم اضافه کنیم و مهمترین مسئله هم همان ایجاد چرخهای پهناور از اشتغال است که کسب درآمد و کاهش مفاسد اجتماعی مهمترین نتیجه آن است.»
ناامیدی؟ ابدا
«تاکنون ناامید نشدهام. آدم امیدواری هستم. شرایط سخت بوده و کار هم آسان نیست، اما هیچگاه ناامید نشدهام.» این جمله کوتاه و ضربتی را سام وقتی میگوید که از او در مورد ناامیدی میپرسم و دلسرد شدن از کار، و باز اضافه میکند: «کار ما با اینترنت است و پست در کار ما جایگاه ویژهای دارد. با وجود کندی اینترنت و مشکلات گاه و بیگاه پستی، هیچگاه ناامید نشدهام.
چون به آینده ایسام امیدوارم و معتقدم تنها از ۶۰ درصد ظرفیتهایش استفاده شده و هنوز جا برای کار هست. از طرفی حس انجام کار مفید در وطنی که دوستش دارم و سرزمین آرزوهای من است، اینقدر خوشایند است که هر مشکلی را به جان میخرم.»
خرید ایسامیها از ایسام
پلیور سرمهایرنگ سام من را به یاد سادهپوشی اسطورههای کسبوکار آنلاین مانند زاکربرگ و استیو جابز میاندازد. ساده و بیغلوغش کنار من روی صندلی اداری نشسته و مخدهای هم پشتش نیست و دخلی هم روبهرویش نمیبینم. میگوید: «مقتضای کارهای اینشکلی سادهپوشی و یکرنگی است.» لباسهایش جوری است که اگر کسی او را نشناسد میگوید کارمند حقوقبگیر یک اداره متوسط است، اما مدیر ایسام است.
از نکات جالب دیگر ایسامیها خرید خودشان از ایسام است. حسابدار سام گوشی تلفن همراهش را از ایسام خریده و خیلی هم راضی است. خود سام هم حدود ۳۰۰ کالا از ایسام خریده است. مثلا چون به موسیقی کلاسیک علاقهمند است، صفحههای گرامافون بتهوون را از یک فروشنده در اصفهان خریده است. از سام می پرسم برآوردی از ارزش ایسام دارد؟ سکوت میکند. میپرسم ۳۰ میلیارد؟ ۴۰ میلیارد؟ شانههایش را بالا می اندازد. نمیخواهد چیزی بگوید.
جهانی به رنگ ایسام
ایسام نمونه بومی ایبی است. سام هم این را قبول دارد. هیچ اشکالی هم ندارد چون تکنولوژی قابلاحترامی برای خدمترسانی به مردم است. اما شاید برای شما هم جالب باشد بدانید اگر سام مدیرعامل ایبی را ببیند به او چه میگوید؟ «به او میگویم خیلی ممنون که این سایت را ساختی تا ما هم سایتی مشابه را برای خدمترسانی به مردم کشورمان راهاندازی کنیم.» تا اینجا که در حد احوالپرسی بود. اما اگر ایبی هم مانند بسیاری از شرکتهای خارجی در فضای پسابرجامی امروز بخواهد وارد ایران شود، آنوقت سام چه نظری خواهد داشت؟ میگوید: «ما ترسی از ایبی نداریم.
ایبی بسیار بزرگ است و ورودش به ایران زمانبر و هزینهبر است. اگر هم بیایند چندین سال طول میکشد تا فرهنگسازی کنند و فضا را بشناسند. از طرفی باید نیرو بیاورد و فکر میکنم به نفعشان باشد با ما کار کنند. بازار باید برای ورود رقبا باز باشد، اما دولت باید از داخلیها حمایت کند. مثلا در بازههای زمانی خاصی معافیتهای مالیاتی در نظر بگیرد.» با این حال سام حتی به فروش ایسام به ایبی فکر میکند:«بیشتر از ۳۰ درصد امکان ندارد»
0 دیدگاه