جذب سرمایه

راهنمای خودمانی اما کاربردی برای فین‌تک‌ها

در اولین شماره هفته‌نامه شنبه در سال 96، سعی کرده‌ایم 7 چیز که در سال جدید در حوزه فین‌تک باید به آن توجه کنید را برای شما ارائه کنیم که اغلب حاصل نتایج رویدادها و اتفاق‌های متفاوتی است که در سال 95 رخ داده است. با این گزارش قصد داریم تا هم جمع‌بندی از مهم‌ترین پرونده‌های باز 95 داشته باشیم و هم با عدد 7، کمی رنگ و بوی خوش‌یمنی به صفحه این هفته بدهیم. این شما و این 7 چیز که در سال 96 باید به آنها توجه کنید.

  • مدل درست کسب‌وکار

در این یکی دو سال گذشته آنقدر درباره اهمیت دریافت کارمزد در سازوکاری صحیح، نوشتم که زبانم مو درآورد. دیگر تقریباً خجالت می‌کشم این حرف تکراری را باز هم تکرار کنم! تقریباً کمتر کسی را دیده‌ام که در کسب‌وکار مخالف این باشد که هزینه هر خدمتی را ذی‌نفع نهایی آن پرداخت کند؛ پس حتی اگر کسب‌وکار فین‌تکی شما مبتنی بر کارمزد نیست، حتماً مدل کسب‌وکار خود را طوری طراحی کنید که ذی‌نفع نهایی خدمت شما به شکلی معقول، هزینه آن را پرداخت کند و به‌هیچ‌وجه مبتنی بر مدل‌های سنتی فعلی، برنامه‌ریزی نکنید که این خانه از پای‌بست ویران است و به‌زودی با انتخاباتی که در پیش روست، تغییرات زیادی در این حوزه خواهیم داشت.

  • همصدایی و همراهی با هم‌صنفان

هرچند معتقدم فین‌تک فراتر از تعریفی است که در حال حاضر در بین فعالان و مدیران سیستم بانکی جا افتاده است و شرکت‌های بزرگ و باسابقه صنعت فناوری اطلاعات بانکی و پرداخت نیز در این رسته قرار می‌گیرند ولی در حال حاضر، تصور بیشتر افراد از آن «استارتاپ‌های فعال در حوزه فناوری‌های مالی» است. ما هم اگر تصور را فعلاً بر همین تعریف ابتدایی از فین‌تک بگذاریم، باید بگوییم که این صنعت، صنعت جوان و نوپایی است ولی با توجه به اینکه با پول مردم سروکار دارند، حساسیت‌ها روی این صنعت بسیار بالاست. پس نمی‌توان منتظر ماند که به بلوغ برسد تا بعد برایش فکری شود. از همین رو، فشارها و محدودیت‌ها از همین ابتدا زیاد است و اگر فعالان این صنعت با یکدیگر همراه و همصدا نباشند، احتمال تاب‌آوردنشان زیر این فشارها خیلی ضعیف خواهد بود؛ ولی اگر سعی کنند در عین حفظ رقابت با یکدیگر، با هم و در کنار هم باشند به نفع همه بازیگران خواهد بود. داستان همان شکستن یک شاخه چوب و نشکستن یک دسته شاخه چوب را هم که خیلی بهتر از من می‌دانید.

  • ایجاد انجمن‌های فین‌تکی

مسائل و مشکلات در حوزه فین‌تک خیلی زیاد است و قانونگذار هم سرش گرم مسائل خیلی بزرگ‌تر و کلان‌تر است پس فرصت گوش‌دادن به مسائل خرد را ندارد؛ اما اگر این مسائل و موارد به‌صورت تجمیعی مطرح شوند و قانونگذار متوجه شود که فلان موضوع، مسئله بیست سی کسب‌وکار است، مطمئناً برای آن وقت خواهد گذاشت. پس سعی کنید با حمایت و حضور در انجمن‌های فین‌تکی فضا را برای تعامل با قانونگذار باز کنید. لازم هم نیست همه در یک انجمن دور هم جمع شوند؛ کسب‌وکارهایی که مسائل و مشکلاتشان به هم نزدیک‌تر است می‌توانند یک انجمن خاص داشته باشند. فقط دقت داشته باشید که انجمنی که صدایش توسط قانونگذار شنیده شود، حداقل باید بیست سی عضو آن هم از استارتاپ‌های مطرح داشته باشد و هر چه این انجمن اعضای بزرگ‌تر، قوی‌تر و بیشتری داشته باشد، صدایش بیشتر شنیده خواهد شد. پس سعی کنید در انجمن‌هایی با اعضای قوی عضو شوید، نه با انجمن‌هایی که هیچ استارتاپ مطرحی در آن نیست و مهم‌تر اینکه انجمن‌ها باید مستقل باشند، پس اگر فلان سازمان یا فلان ارگان دولتی یا شبه‌دولتی سعی دارد خودش را متولی چنین انجمن‌هایی بداند، خودتان را از چنین انجمن‌هایی دور کنید که سابقه نشان داده این سازمان‌های ظاهراً دلسوز، در ظاهر‌ دست یاری می‌دهند ولی در باطن خواب‌ها برای شما دیده‌اند.

  • برای بزرگ شدن عجله نکنید

متأسفانه اغلب علاقه‌مندان یا فعالانی که در حوزه فین‌تک می‌بینم، نگاهشان به فین‌تک این است که می‌توانند در آن ره صدساله را یک شبه بروند! این معدود داستان‌های مربوط به پی‌پل و استرایپ و ای‌بی و اسکویر و چندتای دیگر را فراموش کنید. اینقدر به فکر بزرگ شدن نباشید. بزرگ شدن هزینه‌های سنگین مادی و غیرمادی دارد که اگر برایش آماده نباشید زیر فشارش له خواهید شد. پس به‌جای اینکه مدام سعی کنید کسب‌وکار خود را بزرگ‌تر کنید، سعی کنید مشتریان فعلی‌تان را مشعوف‌تر کنید. قرار نیست شما به عالم و آدم خدمت ارائه کنید ولی به مشتریان فعلی‌تان طوری خدمت دهید که اگر روزی به هر دلیل این خدمت را ارائه نکردید یا مجبورتان کردند خدمت‌تان را متوقف کنید، زندگی مشتریانتان دچار اختلال شود؛ به زبان دیگر، آنقدر راحتی و سادگی و کیفیت را برای مشتریانتان به ارمغان بیاورید که حتی اگر مجبور هم بودند، نتوانند از شما دل بکنند چون گزینه بهتری جلوی پایشان نباشد. در این صورت، کسب‌وکار شما علاوه بر اینکه روند طبیعی رشد خودش را طی می‌کند، درعین‌حال ارتباطش را با مشتریانش عمیق‌تر می‌کند و مشتریان وفادار، حامی شما هستند و دیگر کسی به‌راحتی نمی‌تواند جلوی فعالیت شما را در صورت عدم داشتن مشکلات اخلاقی و قانونی بگیرد. علاوه بر این، بزرگ شدن یک کسب‌وکار، یعنی رفتن زیر ذره‌بین‌های بیشتر! ذره‌بین‌ها همیشه هم خوب نیستند.

  • حامی پیدا کنید

مسلماً اگر بتوانید بدون اینکه هیچ حامی خاصی داشته باشید، رشد کنید و خدمت‌تان همه‌گیر شود، کار خیلی بزرگی کرده‌اید و کم هم نیستند کسب‌وکارهایی که همین امروز با بیش از هزار کارمند بدون هیچ حمایت خاصی رشد کرده‌اند و امروز از بازیگران بزرگ صنعت خودشان هستند؛ اما راستش را بخواهید برای چنین رشدی، نه‌تنها ایده و اجرا و تیم شما مهم است، بلکه عواملی خارجی نیز دخیل هستند که اغلب از اختیار شما خارج هستند که خیلی‌ها این عوامل را در «شانس» خلاصه می‌کنند؛ فلان شرکت شانس آورد! پس اگر از این بخش موضوع بگذریم، بهتر است یک حامی برای خودتان جور کنید و حامی هم الزاماً حامی مالی نیست؛ هرچند مالی هم باشد بد نیست ولی بیشتر از حمایت مالی چیزی که اهمیت دارد، حمایت کسب‌وکاری است. گاهی برای فلان بانک مهم نیست که سرویسی که شما ارائه می‌دهید بهتر است یا سرویس رقیبتان، مهم این است که حامی کدام یک از شما با مدیرعامل آن بانک رفیق است. این حمایت صرفاً به گرفتن پروژه یا مشاوره به شما برای پشت‌سر گذاشتن مشکلات هم ختم نمی‌شود. گاهی به کسی نیاز دارید که از شما حمایت سیاسی کند؛ حمایت رسانه‌ای کند؛ حمایت مالی کند؛ حمایت ارتباطاتی کند. پس، سعی کنید یک یا چند حامی درست‌وحسابی برای خودتان جور کنید و خاطرتان باشد که حامی‌ها برای رضای خدا کنار شما قرار نمی‌گیرند و مسلماً خواسته‌هایی از شما خواهند داشت که باید سبک‌سنگین کنید ببینید آنچه می‌دهید به آنچه می‌گیرید می‌ارزد یا نه! فقط باز هم تذکر می‌دهم، سازمان‌ها یا ارگان‌های دولتی یا شبه دولتی جای مناسبی برای این کار نیستند چراکه با اولین تغییر در مدیریت چنین نهادهایی، خیلی از استراتژی‌ها تغییر می‌کند و ممکن است در استراتژی جدید، برای شما هیچ جایی نباشد.

  • یک کار بکنید

سر کوچه محل زندگی‌ام یک آبمیوه‌فروشی است که انواع آبمیوه، بستی، نوشیدنی داغ و ازقضا ذرت مکزیکی نیز می‌فروشد ولی من هر وقت هوس ذرت مکزیکی می‌کنم تقریباً نیم ساعتی را در ترافیک همیشگی تهران سپری می‌کنم تا خودم را به یک زیرپله‌ای برسانم که 5 نفر تمام‌وقت در آن کار می‌کنند و کارشان فقط یک چیز است: «ذرت مکزیکی»! شاید مسخره باشد ولی به‌عنوان یک مشتری ترجیح می‌دهم هزینه مالی و زمانی بیشتری بدهم ولی محصول مورد نظرم را از جایی دریافت کنم که به‌طور متمرکز این محصول را به شکلی حرفه‌ای ارائه می‌دهد؛ و صف همیشگی مشتریان جلوی این زیرپله ذرت مکزیکی فروش، نشان می‌دهد من تنها کسی نیستم که اینطور فکر می‌کنم و این یعنی مردم حتی برای خریدن ذرت مکزیکی هم انرژی صرف می‎کنند چه برسد به جایی که با حساب‌های بانکی‌شان سروکار دارد. یا همین گوگل که همه می‌شناسید! فقط یک کار می‌کند: «جست‌وجو» و درست است که پشت‌صحنه گوگل دنیای خیلی بزرگ و پیچیده‌ای است، ولی وقتی از آن استفاده می‌کنید چقدر برایتان این چیزها مهم است؟ تنها چیزی که برایتان مهم است این است که موتور جست‌وجوی گوگل دقیقاً همان کاری را می‌کند که باید بکند و فقط هم همان کار را می‌کند. یا همین پایگاه خبری راه پرداخت که 6سال پیش راهش انداختیم؛ به بورس و بیمه و ارز و طلا و تسهیلات و اقتصاد خرد و کلان و این حرف‌ها کاری ندارد، فقط فناوری اطلاعات بانکی و پرداخت را پوشش می‌دهد؛ و کاربر همیشه می‌داند دقیقاً برای چه به راه پرداخت مراجعه می‌کند و با اینکه یک وب‌سایت خبری تخصصی در حوزه بانکداری و پرداخت است تقریباً از پربازدیدترین رسانه‌های حوزه بانکداری و حتی اقتصاد است که تمام حوزه‌های مورد اشاره را پوشش می‌دهد. پس این ایده که فقط یک کار انجام دهید ولی آن را درست انجام دهید، جواب می‌دهد. شما هم به‌عنوان یک فین‌تک فقط یک کار بکنید ولی به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن. بگذارید خاص بودن کارتان باعث شود هرکسی چنین سرویسی خواست بدون معطلی نام شما در ذهنش زنده شود و مستقیم بیاید سراغ شما. آن ذرت‌فروشی باشید که 5 نفری در یک زیرپله حتی فرصت خاراندن سرشان را هم ندارند بس که مشتری منتظر است، نه آن آبمیوه‌فروشی دودهنه‌ای که همه چیز می‌فروشد ولی اغلب مگس می‌پراند. پس، از اینکه فقط یک سرویس ارائه دهید نترسید، در عوض روی آن یک سرویس وقت بگذارید و به بهترین شکل ممکن آن را ارائه کنید.

  • درست تعامل کنید

تعامل یکی از مهم‌ترین پارامترهایی است که می‌تواند کسب‌وکار شما را سرپا نگه دارد یا آن را زمین بزند. با توجه به اینکه صنعت فین‌تک، صنعت نوپایی است مطمئناً قانونگذار با بزرگ‌تر شدن این صنعت سعی می‌کند برای آن قانونگذاری کند. پس تلاش کنید به‌جای غر زدن و نق زدن، با قانونگذار به زبان خودش تعامل کنید. بله، بهتر از شما می‌دانم که قانونگذار از بالا به شما نگاه می‌کند و ممکن است شما را تحویل نگیرد. توقع هم نداشته باشید کسی برایتان فرش قرمز پهن کند. ولی مطمئن باشید اگر با ادبیات درستی با قانونگذار روبه‌رو شوید حاضر است حرف‌های شما را بشنود. این نه‌تنها برای شما خوب است که برای خود قانونگذار هم خوب است و ضعف دانشی‌اش درباره یک صنعت نوپا را با این تعامل پوشش می‌دهد و مطمئناً در روند تصمیم‌گیری‌اش اگر به نفعتان نباشد، حداقل به ضررتان هم نخواهد بود‌ ولی وقتی این تعامل درست شکل نگیرد قانونگذار با دانش محدود خود تصمیم‌گیری می‌کند و به‌احتمال زیاد به نفع شما نخواهد بود.

پس یادتان باشد، قانونگذار مثل آن پدر پولداری است که دوست ندارد فرزندانش در رویش بایستند ولی تمام تلاشش را می‌کند که فرزندانش بهترین‌های ممکن را داشته باشند؛ البته به شرطی که فرزندان سرکشی نباشند. پس گاهی لازم است حتی برای کارهای نکرده هم سرتان را جلوی دیگران خم کنید تا این صنعت به بلوغ و رشد برسد.

این 7 موردی که در این گزارش به آنها اشاره کردم، وحی منزل نیستند و صرفاً مواردی بودند که فکر می‌کنم شناخت بیشتر از آنها در این روزها به رشد و گسترش این صنعت کمک می‌کند و مطمئناً دغدغه‌ها و مسائل گوناگونی در این صنعت مطرح است که در این گزارش کوچک‌ترین اشاره‌ای به آنها نشد و این دلیل بر نادیده‌گرفتن این مسائل و مشکلات نیست. در سال جاری، در هفته‌نامه شنبه بیشتر به مسائل و موارد اینچنین خواهیم پرداخت.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *