جوان است. مثل همه مدیران استارتاپی و خوشبرخورد، خوشپوش و پرکار. متولد ۱۳۶۲ از ۲ سالگی شیراز را به مقصد آلمان ترک می کند. بعد از ۲۹ سال اتفاقی برای کمک به زلزلهزدگان به تبریز میآید. همانجا به این میاندیشد که برای تجارت از نوع الکترونیکی اش به ایران بیاید.
حالا حوالی میدان ونک در طبقه دوم ساختمانی که مجموعههای هلدینگ «روماک» را در خود جای داده، بامیلو را اداره میکند. مجموعهای که حرفوحدیثهای زیادی را پشت سر خود دارد، از شایعه گرفتن یا قاپ زدن نیروهای دیگر شرکتها، از وابستگی به شرکت راکت اینترنت و… رامتین منزهیان در این مصاحبه، هرگونه رابطه کاری و سرمایهگذاری با راکت اینترنت را تکذیب میکند و میگوید سرمایهگذار بامیلو شرکت امتیان آفریقای جنوبی است.
رامتین موقع حرف زدن هنوز دنبال کلمات فارسی میگردد، گویی «اُو» کشور مو بورها کار خودش را کرده و بچه شیرازی لهجه آلمانی به خودش گرفته است.نمیدانم وابستگی او به کشور دومش آلمان باعث شده روی میز کار رسمیاش در کنار پرچم ایران، پرچم سه رنگ آلمان جا خوش کند، یا همچنان بر اساس تصور همگانی این پرچم نماد حضور شرکت راکت اینترنت در این شرکت است.
خبری از پرچم آفریقای جنوبی مالک ام تی ان در آن نیست. رامتین معتقد است کسی که تکلیف هر چیزی را مشخص میکند مخاطب است، ما هم قضاوت را میگذاریم به عهده شما خوانندگان عزیز، بخوانید.
از خودتان بگویید. اطلاعاتی درباره شما در دسترس نیست. فکر کنم شیرازی هستید؟
بله. من در شیراز به دنیا آمدم. دوساله بودم که به همراه مادر و پدرم به آلمان رفتم. در آلمان بزرگ شدم و همانجا هم به مدرسه و دانشگاه رفتم.
چه خواندید؟
من اقتصاد خواندم. لیسانسم را در دانشگاه برکلی آمریکا گرفتم. بعد از آن به آلمان برگشتم و در همان رشته ادامه تحصیل دادم. همانجا سه سال دکتری خواندم و در یکی از بانکهای معروف دنیا (لازارد) کار کردم. زمانی که رساله دکتری مینوشتم، دو شرکت باز کردم و به این نتیجه رسیدم که الان وقت آن است که به جایی فکر کنم که بازار بزرگی دارد، جایی که هم وطنم است و هم به فرهنگش علاقهمند هستم. درنتیجه همان کاری را که در آلمان در کنار درس دکتری میکردم در ایران شروع کردم.
متولد چه سالی هستید؟
سوم بهمن ۶۲٫
برای شروع در مورد مدل کسبوکار بامیلو بگویید؟
در ایران بازار تجارت الکترونیک گسترش یافته و در سالهای آینده پیشرفت بسیار زیادی خواهد داشت. روزبهروز مشتری زیادی جذب این بازار میشود و علاقه بیشتری در مشتریان به وجود میآید که آنلاین خرید کنند. برای همین یک پلتفرم ایکامرس (E commerce) مثل بامیلو سعی دارد پلی بین تولیدکنندگان و توزیعکنندگان و مشتریان باشد. به همین دلیل هم تنها به فکر رشد بامیلو نیستیم و میخواهیم کسانی که در این اکوسیستم با ما همراه هستند هم رشد کنند.
تولیدکنندهها برای ما خیلی مهم هستند. آنها هستند که میتوانند کمک کنند تا زودتر جلو برویم. برای همین میخواهیم این امکان را به همه فروشندهها بدهیم تا یک فروشگاه مجهز در موبایلشان داشته باشند. به همین دلیل اپلیکیشنی برای آنها ساختهایم تا فروشنده هرروز بتواند ببیند در مغازه آنلاینش چه اتفاقی میافتد؛ تعداد فروش، تعداد کالای آنلاین موجود، قیمتسازی کالا، مغازهای نه در ونک یا جردن مغازهای در جیبش. تفاوت ما با دیگران شاید این باشد که فروشندهها نقش پررنگتری در بامیلو دارند.
نمیخواهیم فقط از آنها کالا بگیریم، اهداف بیشتری داریم که از خرید شروع میشود تا انبار کردن و بازگرداندن و تعویض کالایی که مشتری آن را نپسندیده، همه این جزئیات در مدل کسبوکار بامیلو در نظر گرفته شده است. در اصل بامیلو سرمایهگذاری میکند و زمان میگذارد تا نیازی نباشد دیگر توزیعکننده به سمت سرمایهگذاری برای ساخت پلتفرم توزیع برود.
در حال حاضر با چند فروشگاه همکاری میکنید؟
۷۰۰ فروشگاه. هر فروشگاه چند برند دارد و ما تقریباً بیش از ۲ هزار برند در بامیلو داریم. البته این آمار یک ماه پیش است و روزبهروز تعداد آنها بیشتر میشود.
در بامیلو روزانه چقدر کالا جابهجا میشود؟
(میخندد) اجازه دهید به این سؤال جواب ندهم.
برای اینکه بدانیم اندازه شرکت بامیلو چقدر است چه آماری میتوانید به ما بدهید؟ یعنی با یک سایت کوچک روبرو هستیم یا بزرگ و با چه مقیاسی؟
تقریباً بیش از ۱۲۰ هزار کالا در سایت قابلفروش است و ۲۸۰ کارمند داریم. دو انبار بزرگ داریم که در یکی از آنها کالاها به شکل روزانه جابهجا میشوند و انبار دیگری در کرج که کالاها در آن دپو میشوند تا بتوانیم سریعتر آنها را ارسال کنیم. آمار زیادی در اینترنت منتشر کردهایم.
اینها الان به ذهنم میآیند و البته بهروز نیستند. هفته پیش یکی از رقیبان در جشنواره وب ایران گفته بود ۸۵ درصد بازار را در دست دارند. فکر میکنم هنوز خیلی راه مانده تا ما به آنجا برسیم. ما در ابتدای راه هستیم و یک سال و نیم است که شروع کردهایم. فاصله ما با بزرگترین رقیبان خیلی زیاد است.
چند درصد سهم بازار خردهفروشی آنلاین را در دست دارید؟
آمار دقیقی نمیتوان داد. فقط میتوانم از آماری که در جشنوارهوب اعلام شد بگویم. آنها به ۸۵ درصد اشاره کردهاند. به رقیبها که نگاه میکنم اندازه دیگری در این حد وجود ندارد. بازیگرهای خرد از بازار تقریباً کنار کشیدهاند و چند بازیگر جدید به بازار اضافه شدهاند. بخش عمدهای از باقیمانده ۸۵ درصد بازار متعلق به ماست.
پس آمار ۸۵ درصدی دیجیکالا را قبول دارید؟
راستش ما آنقدر بزرگ نشدهایم که بتوانم از اندازه بازار بگوییم. اندازه بازار تجارت الکترونیک چیزی نیست که هرکسی راجع به آن نظر دهند. ولی به آمار آنها اعتماد میکنم و براساس همان نظر میدهم. دیجیکالا تقریباً پنج برابر ما کارمند دارد و قطعاً از ما بزرگتر است. مطمئنم از ما محکمتر کار میکنند و ۹ سال است که در بازارند.
تعداد مراجعات و سفارشهای روزانه بامیلو چقدر است؟
برای اینکه مقیاسی که میخواهید به دست بیاورید اشاره میکنم به آمار دو روز کمپین «بلکفرایدی» (جمعه سیاه) که ۶۰ هزار قلم کالا جابهجا کردیم. در یکی از همان روزها نزدیک به ۲۰ هزار سفارش داشتیم. قاعدتاً در روزهای معمولی این آمار کمتر است. ولی سعی داریم هرماه حتماً رشد داشته باشیم.
در حال حاضر میانگین رشدتان چند درصد است؟
همیشه عدد ۱۰ تا ۳۰ درصد را در نظر میگیریم.
سالانه چطور؟
(میخندد) هنوز یک سال و نیم از شروع کارمان میگذرد. صحبت از رشد سالانه زود است. اگر رشد ۱۰ درصدی داشته باشیم میشود سالانه ۳۰۰ درصد.
یعنی تقریباً برابر با رشد دیجیکالا. با توجه به رشد دیجیکالا فکر میکنید بامیلو بتواند سهمی از بازار را بگیرد؟ چراکه دیجیکالا هم همراه با شما رشد میکند. ناامید نیستید؟
این مشتری است که انتخاب میکند. مشتری پولش را جایی خرج میکند که مزایایی برایش داشته باشد. قطعاً ما کوچک هستیم؛ شاید شماره دو باشیم یا سه. ولی درنهایت مشتری انتخابگر است. ایران به ایکامرسهای بیشتری نیاز دارد تا مشتری حق انتخاب داشته باشد. این هم برای ما خوب است هم برای رقیبانمان.
ما فقط میتوانیم کارمان را خوب کنیم. تا الان هم خوب پیشرفت کردهایم. باید همیشه بهروز باشیم و بر خودمان تمرکز کنیم نه دیگران. چون سایر عوامل دست ما نیست و نمیتوانیم کاری کنیم. رقبا خوب میشوند و بهتر. تمرکز ما هم بر این است که خوب شویم و سعی میکنیم مشتری که یکبار از ما خرید میکند دوباره به سراغمان بیاید، چون مشتری که یکبار خرید کند ضرر است.
یعنی آینده شما را مشتریانتان مشخص میکنند؟
صد درصد. انتخاب با مشتری است. اگر نتوانیم خودمان را بهتر کنیم و به نیازهای مشتری پاسخ دهیم نمیتوانیم در بازار بمانیم.
پس با این تعریف در مورد موزاندو هم این اتفاق افتاد؟ یعنی مخاطب نخواست؟ یا اینکه به خاطر بامیلو تعطیل کردید؟
در بحث خریدوفروش با دو مدل روبرو هستیم مدل CtoC که هرکسی میتواند کالای خود را برای فروش عرضه کند و شخص دیگری هم آن را بخرد و مدل دیگر BtoC است که فروشگاهها و برندهای معتبر کالای خود را برای مشتریان عرضه میکنند. بامیلو منطبق با مدل BtoC است. سعی دارد با شرکتهای خوب قرارداد ببندد و با شرکتهای بزرگ و عمدهفروشها کار کند.
ولی موزاندو مدل CtoC بود و فکر میکنم هنوز زمانش نبود که موزاندو بخواهد به اینجا فکر کند. برای همین گفتیم هنوز زمان آن برای مشتریان و فروشندهها نرسیده. شاید سه چهار سال دیگر وقتش باشد، نه الان. شاید راهاندازی موزاندو از ابتدا تصمیم درستی نبود.
گفتید ۲۸۰ کارمند دارید. چند نفر از آنها ایرانی هستند و چند نفر خارجی؟ و میانگین سنیشان چقدر است؟
۹۷ درصد ایرانی هستند و ۳ درصد غیرایرانی. متوسط سنی ۲۴ سال است که ۵۰ درصد خانمها هستند و ۵۰ درصد آقایان.
از اینکه برای این تعداد جوان شغل ایجاد کردهاید چه احساسی دارید؟
این چیزی است که همه دوست دارند. در شروع کار تنها بودم. سه هفته اول در هتل کار میکردیم. بعد از سه هفته تقریباً ۷-۸ نفر در کافهای مستقر شدیم، دفتر نداشتیم. الان که ۳۰۰ نفر شدهایم حس خیلی خوبی است. تقریباً همه رشد کردهاند و این برای من مهم است. تمرکزشان در ایکامرس بیشتر میشود و یک قسمت بامیلو را میچرخانند.
این خوشایند است. روزهای اول خیلی سختی داشتیم، و نمیتوانستیم کسی را استخدام کنیم. کسی در ایکامرس تجربه نداشت. حالا بعد از یک سال و نیم همانهایی که هیچ تجربهای نداشتند از خود من بهترند. در ایران بهسختی میتوان مانند آنها را پیدا کرد. بیشتر کار را آنها پیش میبرند و این حس خیلی خوبی است.
یکی از کمپینهای شما که مخالفان زیادی داشت بلکفرایدی یا همان «جمعه سیاه» بود. چه شد که به فکر ایده جمعه سیاه افتادید؟
ایده بلکفرایدی ۳۰ سال است که در مارکت وجود دارد. ابتکار من نیست و در همه کشورها جا افتاده، آنقدر که در حال تخصصی شدن است. یعنی یک وبسایت فقط کفش میفروشد، وبسایت دیگری فقط خانه و…
مثلاً وقتی شما در روز پدر (تولد حضرت علی (ع)) یا شب یلدا تخفیف ویژه دارید ایرانیها این را میفهمند چون نوستالژی دارند. ولی «جمعه سیاه» در فرهنگ ایرانیها جایی ندارد.
مهمترین بازخوردی که از آن مقاله انتقادی در خبرگزاری فارس گرفتم نظرات مردم از شهرهای مختلف بود. هدف این است که بهترین امکان خرید و بهترین پیشنهاد به مردم داده شود. ممکن است پایان سال میلادی بهانهای برای جمعه سیاه باشد ولی مفهوم آن خرید با قیمت مناسب است. هدف بامیلو این بوده که امکان خرید را برای همه ایرانیها فراهم کند و بهترین انتخاب خرید را به آنها بدهد.
کاری که بامیلو در جمعه سیاه انجام داد این بود که به بیش از ۱۳۰ فروشنده آموزش داد وارد این بازار خرید شوند و بیش از ۸۰ هزار کالا را در بازه زمانی کوتاهی در معرض خرید بگذارند. سود این طرح این بود که برای پایان سال شمسی ما قبلاً این طرح را با فروشندهها تمرین کردهایم. یکی از اهداف اصلی بامیلو آماده کردن این اکوسیستم است برای ورود به بازارهای سریع. در حال حاضر کمپین ما با بیش از ۳۰۰ فروشنده در نوروز کار میکند.
در ایران یک بدبینی نسبت به ورود سرمایهگذار خارجی به ایران وجود دارد که سابقه تاریخی دارد؛ از طرفی عمده تمرکز فضای استارتاپی بر سبک زندگی مردم است. درنتیجه وقتی جمعه سیاه را راه میاندازید این تصور به وجود میآید که سرمایهگذاری خارجی آمده و میخواهد فرهنگ کشور را عوض کند. شما به این مسئله چقدر اهمیت میدهید؟
صد درصد اهمیت میدهیم. برای ما نظر مشتری مهم است. مشتری انتخاب میکند که ما چقدر رشد کنیم و موفق شویم.
یعنی اگر مشتری انتخاب کند سال بعد این طرح را تکرار میکنید؟
درباره جمعه سیاه برای سال بعد هنوز تصمیم نگرفتهایم اما میتوانم بگویم که آن روز یکی از بهترین روزهای فروش ما بود و من طی این یک سال و نیم فروشی به این بزرگی ندیده بودم.
اگر مبنا بر فروش باشد من هم بهعنوان یک روزنامهنگار میتوانم عکس یک خانم را تمام صفحه روی جلد چاپ کنم و فروش فوقالعاده داشته باشم؟
منظور شما عکس خانمی است که معیارهای شرعی و عرفی و قانونی را زیر پا گذاشته. سؤال من این است که آیا بامیلو معیاری را زیر پا گذاشته؟
سؤال من هم از شما این است جمعه سیاه در کجای فرهنگ ایرانی و اسلامی جای دارد؟
فکر میکنم در فرهنگ ایرانی دسترسی آسان و برابر به کالا برای ایرانیها قسمتی از برابری اجتماعی را رقم میزند.
این توجیه است. داستان آن قایقی را شنیدهاید که شخصی در آن نشسته بود و میگفت مال خودم است و میخواهم این قسمت آن را سوراخ کنم. شما فروش خوبی داشتید، قبول، اما این حرکت شما در یک جامعه با حساسیتهایی که گفتم به کل اکوسیستم استارتاپی ایران آسیب میزند. شما میگویید نه، اشتغالزایی و فروش ایجاد میکند. سؤال من این است که شما به هرقیمتی میخواهید آن را ادامه دهید؟
صد درصد نه. شما وبسایت ما را دیدهاید. هرروز متفاوت است. امکان ندارد به سایت بیایید و ببینید رنگها و بنرها و عکسهای بامیلو و خبرنامه عوض نشده باشند. در این یک سال و نیم تقریباً بیش از ۷۰۰ کمپین فروش ارائه کردیم، کمپینهایی که در کشورهای دیگر راهاندازی شدهاند و نتیجه داشتهاند را شناسایی میکنیم و همان روز را هم در بامیلو میآوریم، چون فرصت خوبی است.
استنباط من از حرفهای شما این است که به هر قیمتی جمعه سیاه را تکرار میکنید. با این منطق که سودآور است؟
دقت داریم که اشتباه نکنیم و بدانیم چند نفر در جامعه از طرحی استقبال میکنند یا نمیکنند. ما نزدیک به ۳۰۰ کارمند داریم و به خودمان اصلاً اجازه نمیدهیم کاری کنیم که به آنها لطمه بخورد. بهسختی به اینجا رسیدهایم. در مورد کمپین بلکفرایدی هیچ نامه و سوالی که حاکی از منفی بودن کارمان باشد دریافت نکردیم. ما بهدقت به موازین و قوانین توجه داریم. شما نمیتوانید در سایت ما هیچ عکس خانمی پیدا کنید.
بزرگترین سایت در ایران هستیم که لباس میفروشیم، اما شما عکسی خلاف شرع پیدا نمیکنید؛ عکسها یا با حجاب است یا بدون مانکن. بیش از ۱۴۰ هزار کالا داریم. میدانید کنترل آنها چقدر سخت است؟ چون ۷۰۰ توزیعکننده داریم و هرکس میتواند کالای خودش را بگذارد. هماهنگی آن خیلی سخت است. ما خیلی رعایت میکنیم که به مشکل برنخوریم. خیلی چیزها به نظرمان فرصت خوبی است. دوست دارم سال آینده ببینید چند وبسایت و فروشگاه این کار را تکرار میکنند! ما به فکر مشتری هستیم و باید حواسمان باشد اشتباه نکنیم. از نظر من جمعه سیاه اشتباه نبود و کار درستی بود.
پس سال بعد هم تکرارش میکنید؟
هنوز به آن فکر نکردهایم. باید حواسمان به مشکلات و مزایای آن باشد. سلیقه هم هست. شما با آن مشکل دارید، در صورتی که شاید بسیاری از آن خوششان آمده باشد. باید همهچیز را در نظر بگیریم.
بحث من بیشتر معطوف اکوسیستم است. چون شما در ایران نبودهاید با ساختارهای بومی نانوشته کمتر آشنا هستید. بامیلو اشتغالزایی کرده و این برای اکوسیستم خوب است. ولی اگر اتفاق بدی هم بیفتد باز تاثیرش روی کل اکوسیستم است و به آن آسیب میزند. شما میتوانید این را نفی کنید، اما با عمده کسانی که صحبت کردیم مخالف این طرح شما بودند.
یک مثال میزنم، شبکه ۴ میزگردی میگذارد. وزیر ارتباطات و رئیس شورای تنظیم مقررات میآیند و یک منتقد، منظورم روحالله مومنینسب است، هم نظرات خودشان را میگویند. درباره تلگرام حرفهایی میزنند و چیزهای نانوشته مطرح میکنند. اما در حال حاضر تلگرام کار میکند و کسی هم مشکلی با آن ندارد! طی یک سال و نیم، هیچوقت یک شرکت خصوصی برخلاف قانون و عرف و شرع آن کشور نمیتواند به این سرعت رشد کند.
ما براساس قانون و عرف کارمان را انجام میدهیم. ممکن است عدهای مخالف باشند. قرار نیست ما بتوانیم نظر صد درصد مردم را جلب کنیم. میتوانیم برایشان توضیح دهیم که کمکی که این طرح کرده باعث پیشرفت اکوسیستم بوده. دو قشر مخالف داریم. یکی آگاه است و از روی آگاهی نقد میکند؛ مثل حساسیتی که گفتید و بسیار هم مهم هست و بامیلو تلاش دارد هر حرکتی که انجام میدهد براساس قوانین باشد و چه خودش چه اکوسیستم رشد کند.
این بازار در حال بزرگ شدن است و اگر ما نتوانیم به بزرگ شدن بازار کمک کنیم هیچوقت سهم مناسبی از آن نخواهیم داشت. چون ما قرار نیست حداقل در یک سال آتی ۸۵ درصد بازار را داشته باشیم. به این فکر میکنیم که سهم اندکی که داریم از بازار بزرگتری باشد و قاعدتاً به این ترتیب درآمد بیشتری خواهیم داشت. درباره انتقاد ناآگاهانه هم صحبت خاصی ندارم.
همانطور که گفتید مخاطب تصمیمگیرنده است. پس نتیجه این بحث را بگذاریم برعهده مخاطبان شنبه.
موافقم. ولی ما قصد نداریم به کسی آسیب بزنیم.
روایتی منفی درباره بامیلو وجود دارد. اینکه شما از مجموعههای دیگر نیرو گرفتهاید مثلاً میگویند حقوق بالا پیشنهاد دادهاید و آنها را جذب خودتان کردهاید.
ما تقریباً روزی با ۳۰ تا ۴۰ نفر را در اینجا برای استخدام مصاحبه میکنیم و بقیه برایمان رزومه خودشان را میفرستند. قطعاً اگر بخواهیم به سهم خوبی برسیم به نیروی خوب نیاز داریم. کسی که خودش بخواهد بیاید صد درصد ما نمیگوییم نه. نگاه میکنیم به شرکت ما میخورد یا نه. اگر بخورد چرا بگوییم نه؟
من شخصا موافق آزادی حق انتخاب هستم و هر فرد میتواند برای ارتقا محل کارش را تغییر دهد. ولی گاهی این اتفاق میافتد که شما به صورت خاص یک نیروی خاص را در یک شرکت خاص هدفگیری میکنید و با وعده دستمزد بالا از آن شرکت میکشیدش بیرون. این اتفاق افتاده؟
نه. ما سعی میکنیم نیروی خوب پیدا کنیم. مثل همه در ایران تلنت و لینکدین هستیم و جایی که کمبود ببینیم دنبال برطرف کردنش میرویم. اول اینکه بسیاری از نیروها خودشان میآیند. دوم اینکه بله، ما دنبال نیرو میرویم. این نیست که فقط ما این کار را انجام دهیم، تبادل اتفاق میافتد.
از شرکت ما هم خیلیها رفتهاند به شرکتهای بزرگ دیگر. ما بیامدبلیو و مرسدس نیستیم. صنعتی نیستیم. سرمایه ما نیروی انسانی است و افراد هستند که به ما موفقیت میرساند. پس باید سعی کنیم هم این نیروها را حفظ کنیم و برای توسعه نیرویهای باکیفیت را دعوت کنیم.. اصلاً کار ما این است که نفر بیاوریم و از او یاد بگیریم چگونه کارمان را بهتر کنیم.
یعنی به این شیوه کار نمیکنید که به شرکتهای دیگر بروید و از کارمندشان با حقوق بیشتر دعوت به کار کنید؟
اصلا.
میگویند بامیلو با حقوق بالا افراد را استخدام میکند و بعد از مدتی آنها را اخراج میکند.
ما اینجا هدفی داریم. دوستانه میگویم، هدفمان این است که به سهم خوبی برسیم و رشد داشته باشیم و بیزینسمان ۱۰ سال دیگر هم بر پا بماند. اگر هشت شب هم به شرکت بیایید کارمندان را میبینید. زحمت میکشند چون شرکت را متعلق به خودشان میدانند. برای پول زحمت نمیکشند.
ما نفراتمان را با پول نگه نمیداریم. باید احساس کنند شرکت خودشان است وگرنه طی یک سال و نیم به این رشد نمیرسیدیم. ولی به جایی رسیدهایم که تقریباً آدمها ما را میشناسند. شاید سهم ما از بازار ۸۵ درصد نباشد، ولی به جاهایی رسیدهایم. این مسئله طی یک سال و نیم خیلی سخت است. باید به بچههایی که روز اولشان است که به بامیلو آمدهاند نشان دهیم که چرا اینجا خوب است و دارند کار میکنند.
حقوقهایی که در برخی جاها میببینم منصفانه نیست. بعضی وقتها کسانی که ۱۲ ساعت کار میکنند و میخواهند در تهران زندگی کنند حقشان بیشتر است. پول بیشتری میدهیم تا بگوییم شما را دوست داریم. حقوق کارمندان ما از بعضی جاها بهتر است و من از این بابت خیلی خوشحالم. چون الان یک جوان ۲۴ ساله میتواند با این حقوق به خودش برسد.
اگر بخواهم حقوقها را زیاد در نظر بگیرم تا به کسی دیگر لطمه بزنم این یک چیز کوتاهمدت است و ما را زمین میزند. کار در بامیلو زیاد است و شاید از بعضی جاها حقوقش بیشتر باشد. ولی اینطور نیست که کسی را استخدام کنیم با حقوق زیاد و بعد بگوییم برود چون حقوقش زیاد است. چون اصلاً اجازه این کار را به خودمان نمیدهیم.
از آمازون و بیسیجی و شرکتهای بزرگی که در ایکامرس موفق هستند هم نیرو میگیریم. اصلا کار من این است که نیروی خوب بگیرم. ببینم کی هست و آیا راضی است با ما صحبت کند. اگر راضی بود به او پیشنهادی میدهیم که بتواند به ایران بیاید و پیش ما کار کند.
همانطور که با خارجیها صحبت میکنیم با ایرانیها هم صحبت میکنیم. یک گروه چهارنفره به نام منابع انسانی (اچآر) داریم که کارشان دو چیز است؛ نفراتی که اینجا هستند را خوشحال نگه دارند و از خارج برای بامیلو نیرو بگیرند.
از رقبایتان هم نیرو گرفتهاید؟
بله.
منظورم دیجیکالاست.
میتوانم به طور شفاف ذکر کنم که خیلیها از مجموعه رقیب علاقهمند بودند به بامیلو ملحق شوند ولی از مجموعه دیجیکالا تنها یک نفر در حال حاضر در بامیلو مشغول به کار است، و من عقیده دارم اگر کسی برای پیشرفت شغلیاش به تغییر نیاز دارد باید این کار را انجام دهد. بسیاری از همکاران ما در بامیلو هم این کار را انجام دادهاند برخی به شرکتهای رقیب رفتهاند و برخی نیز کسبوکار خودشان را راه انداختهاند. ما کسی را بهزور به بامیلو نمیآوریم و بهزور هم کسی را اینجا نگه نمیداریم.
منظورم زور نبود، حقوق بالاتر و قیمت مناسبتر را پیشنهاد دادهاید.
هیچوقت روال ما این نبوده که اول ببینیم فرد چقدر حقوق میگیرد. اجازه هم نداریم بپرسیم. اگر هم بپرسیم برای این است که ببینیم میتوانیم پولش را بدهیم یا نه.
یکی از بحثهای دیگر درباره مجموعه شما این است که راکت اینترنت به جای سرمایهگذاری روی استارتاپهای ایرانی، آنها را استخدام میکند. چرا راکت تمایلی به حمایت از استارتاپهای ایرانی ندارد؟
(با تعجب) چرا از من در این باره سؤال میکنید؟ بامیلو رابطهای با راکت اینترنت ندارد و نمیدانم چه کار میکنند.
مگر شما زیرمجموعه راکت نیستید؟
نمیدانم چرا همه این را میپرسند؟ بامیلو شرکتی ثبتشده با ۲۸۰ کارمند است که همه قرارداد رسمی دارند. هرکس در اینترنت بگردد میتواند بهراحتی به هویت بامیلو و سرمایهگذارش پی ببرد. ما سرمایهگذاری به اسم راکت اینترنت در بامیلو نداریم.
اتفاقا وقتی اینترنت را سرچ میزنیم همه جا نوشته شده که راکت سرمایهگذار بامیلوست. با این حال میخواهید بگویید شما رابطهای با راکت ندارید؟
با خیلیها رابطه و ارتباط دارم، با آمازون و ایبی و شرکتهای ایرانی مثل مادیران، گلدیران و گلستان و… چون به آنها نیاز دارم.
منظورم رابطه کاری و دادوستد عادی نیست. اصلا با صراحت بگویید سرمایهگذار شما کیست؟
امتیان. همه میدانند.
شما چند شرکت یا استارتاپ هستید مثل زودفود، اسنپ، پینتاپین این شرکتها یقینا یک هلدینگ دارند. اسم هلدینگتان چیست؟
مجموعه ما شامل بامیلو، پینتاپین، زودفود، بدوفود هم که هنوز فعال است، اما الان بیشتر روی زودفود تمرکز داریم. اسنپ هم هست که درواقع قبل از آن تاکسییاب بود. پینتاپین هم قسمت توریستی است. موزاندو هم که بود. چند اشتباه هم کردیم که تقصیر من بود و مجبور شدیم فعلاً آن را کنار بگذاریم.
و همه شرکتها در قالب هلدینگ «روماک» فعالیت میکنند. بامیلو بخشی از مجموعه روماک است که سرمایهگذار آن شرکت امتیان آفریقای جنوبی است و هیچ ارتباطی هم به راکت اینترنت ندارد.
گفتید مجموعهتان با عنوان «روماک» ثبت شده. روماک و راکت اینترنت از نظر سرمایهگذاری ارتباطی با هم ندارند؟
نه بههیچوجه. اگر بود که همه میدانستند.
فایننشال تایمز در اکتبر ۲۰۱۴ گزارشی منتشر کرده است که میگوید راکت اینترنت و امتیان به صورت سرمایهگذاری مشترک، هلدینگی را با هم ایجاد کردهاند به نام (MEIH) که این شرکت در ایران با نام روماک فعالیت میکند. و همانطور که شما الان اذعان کردید روماک هم بامیلو و زودفود و اسنپ، پینتاپین، بدوفود را راه انداخته. این را تکذیب میکنید؟
تکذیب این موضوع کار من نیست. سرمایهگذار ما امتیان است. فایننشال تایمز این را نوشته و راکت و امتیان باید آن را پیگیری کنند. من بیکار نیستم از صبح تا شب اینجا کار دارم و ساعات کمی فقط برای خوابیدن دارم. نمیتوانم وقتم را بگذارم برای تماس با آن روزنامه که بگوییم خبرت اشتباه است.
من ترجیح میدهم وقتم را صرف رشد بامیلو و بهتر کردن خدمات به مشتریانم بکنم. ولی لازم است به شکل واضح بگویم سرمایهگذار ما امتیان است. از همان ابتدا گفتید بسیاری نسبت به بامیلو بدبین هستند، این به خاطر این است که من وقتم را نگذاشتهام برای پاسخگویی. شما دومین نفری هستید که با او در این باره حرف میزنم و اولین نشریه چاپی هستید که گفتگو میکنم. اینکه چرا وقت نگذاشتم معتقدم وقت ما ارزش بیشتری دارد.
برای من عجیب است که چرا نسبت به راکت و همکاری با آن این واهمه دارید. چه اشکالی دارد که بگویید راکت اینترنت سرمایهگذار شماست؟ چرا میخواهید مخفی کنید که سرمایهگذار مجموعه شما یعنی روماک زیر مجموعه راکت اینترنت و امتیان است.
راکت و امتیان هردو شرکتهایی هستند که در بازارهای بورس دنیا کار میکنند و مجبورند صورت مالی داشته باشند. اگر کسی نگران این موضوع است میتوانند جستجو کنند و صورت مالی هردو شرکت را پیدا کنند. وقتی آن شرکت درباره صورت مالیاش چنین چیزی را اذعان نمیکند، به خبرهای دیگر نباید اعتنا کرد.
اما شما هم مثل من به جایگاه نشریه معتبری مثل فایننشال تایمز واقف هستید باز هم با این حال از نظر شما نباید به خبر فایننشال تایمز اعتنا کرد و منبع معتبری نیست؟
من پاسخگوی صحتوسقم اخبار یک رسانه نیستم!
هنوز به این سوالم پاسخ ندادید. چرا از ارتباط با راکت اینترنت واهمه دارید؟
واهمه ندارم! آنها خیلی خوب کار میکنند.
یعنی خود شما شخصاً نمیدانید که راکت اینترنت در روماک سهم دارد؟
نه مطمئن باشید که ندارد. این سؤال را چهاربار پرسیدید!
میدانید چرا میپرسم؟ اگر همینالان با هم برویم سر زده به چند استارتاپ یا شرکت ایرانی بپرسیم که نظرتان درباره بامیلو چیست، میگویند بامیلو متعلق به راکت اینترنت است. برای همین است که با تعجب و تاکید و سؤال میکنم. با فرض اینکه حتی بامیلو با راکت اینترنت ارتباط داشته باشد، از نظر شما اشکالی دارد؟
اگر با هم ارتباط داشته باشند که مسلماً برای بامیلو بهتر است. ولی الان چنین چیزی نیست و به آن فکر هم نمیکنیم. در حال حاضر باید روی مباحثی که در حیطه وظایف خودمان است فکر کنم. اینکه فلان روزنامه اشتباه مینویسد یا درست اصلاً برای من مهم نیست.
برای من مشتری مهم است. حالا آنها اصلاً فکر کنند من بیل گیتسام! هرچیزی میخواهند بنویسند. سرمایهگذار بامیلو ثبت شده، هرکس میخواهد میتواند برود ببیند. امتیان سرمایهگذار ماست و تمام! و اینکه میگویید استارتاپها میگویند بامیلو متعلق به راکت است. استارتاپها یکدهم درصد جامعهاند.
نگاه این یکدهم درصد برای شما مهم نیست؟
البته که مهم است. برای همین است که الان درباره آن صحبت میکنیم، ولی لزومی ندارد به یکییکیشان توضیح دهم. این مطالب را میگویم تا راکت اینترنت اعتراض نکند که چرا من از اسم آنها برای تبلیغ بامیلو استفاده میکنم؛ سرمایه ما متعلق به امتیان است.
فکر میکنم برخلاف رقیبانمان و چیزی که در جامعه وجود دارد، بامیلو بیشترین کمکها را به بسیاری از همین استارتاپها کرده. ما مشتری اولیه بسیاری از آنها هستیم و به آنها کمک میکنیم. برای ما چیزهایی مهم است که به بیزینسمان کمک کند.
اکوسیستم برای ما خیلی مهم است. ولی اینطور نیست که به همه شایعهها پاسخ دهیم. این اولین مصاحبه مطبوعاتی من هست. حتی اگر سؤالات شما چالشی باشد، باید به جوابتان برسید و آن را تحلیل کنید تا چیزی که منعکس میشود واقعیت باشد.
سرمایهگذاری خارجی چیز بدی نیست و خیلی هم از آن خوشحال میشویم. ولی من دوست دارم بیشتر صحبتها درباره مشتریها و سازوکار آنها باشد. کسی که کامپیوتر ندارد، اول کامپیوتر میگیرد بعد لپتاپ و بعد اسمارتفون. ایران بهسرعت در حال گذر از این دوره است. این اتفاق خیلی خوبی است که میتوانیم هرروز با مشتری در تماس باشیم و هر لحظه که اراده کند بتواند خرید کند.
ما کاری کردهایم که فروشندهها هم مانند خریدار یک اپلیکیشن داشته باشند. یعنی درحقیقت دو اپ اینجا میگذاریم؛ یکی برای فروشندهها و یکی برای خریدارها که با تلفنهمراه خرید میکنند. این چیز جالبی است که هردو از طریق بامیلو به هم وصل میشوند.
این ساختار ماست. اینکه یک سال و نیم صحبت نمیکردیم، به این خاطر بود که خیلی درباره خودمان تبلیغ نکنیم و بعد ببینیم که واقعاً بزرگ شدهایم. میخواستیم ابتدا اینها را درست کنیم و جای پایمان را محکم کنیم، بعد به وقتش درباره آن صحبت کنیم.
الان بزرگ شدهاید یا میخواهید این فضای منفی شکل گرفته را تصحیح کنید؟
گفتم ما در آغاز راه هستیم و برای بزرگ شدن راه بسیاری داریم اما میخواهم از طریق نشریه شما حرف بزنم و به سؤالات اکوسیستم پاسخ بگویم.
فرض میکنیم شما ارتباطی با راکت ندارید. چرا امتیان مثل تجربه زودفود روی استارتاپهای ایرانی سرمایهگذاری نمیکند؟ و ترجیح میدهد پولی بیاورد تعدادی ایرانی استخدام کند و با آنها بیزینسش را جلو ببرد.
هرکسی استراتژی خود را دارد. گاهی میخواهی چیزی را بخری و سودش را داشته باشی و گاهی هم میخواهی چیزی را بسازی و از صفر شروع کنی. ساختن کار خیلی خوبی است. برای همین است که تصمیم گرفتم به ایران بیایم، چون داریم چیزی میسازیم و این برایمان مهم است.
بهعنوان ایرانی بله، ولی بهعنوان خارجی وقتی این شرکت بر روی استارتاپهای ایرانی سرمایهگذاری نمیکند یعنی نمیخواهد انتقال تکنولوژی اتفاق بیفتد.
اینطور نیست که سرمایهگذار بگوید من این را میخواهم یا آن را. برای سرمایهگذار تنها یک چیز مهم است؛ سود و حضور موفق در بازار عدد و رقم حرف آخر را میزند سرمایهگذار برایش اعداد و صفرها مهم هستند و هزینهها را حساب میکند و اینکه بعد از دو سال چه چیزی به دست میآورد. فقط همین.
انتقال تکنولوژی در اسنپ اتفاق افتاده است. درست کردن وبسایت که انتقال تکنولوژی نیست. بر اساس گزارش جشنواره وب ایران بیش از ۱۳ هزار سایت در ایران راهاندازی شده است. راه انداختن سایتی مثل دیجیکالا و بامیلو کار سختی نیست. کاری ندارد به هندوستان پول میدهید و برای شما یک وبسایت تروتمیز همانطور که دوست دارید درست میکند و شروع میکنید به کار.
درضمن زودفود و اسنپ اینجا طراحی شده است. منظورم این است که کارمندانی که در این قسمتاند روزبهروز بیشتر کار میکنند. نکات ریز و هوشمندانه را یاد میگیرند. اینکه فکر کنیم در سایت ما در کنار خرید مداد پیشنهاد میشود دفترش را هم بخرید. این انتقال تکنولوژی است؟ اشتباه است. وبسایت درست کردن انتقال تکنولوژی نیست و کار سختی هم نیست.
در حال حاضر راه انداختن، مدیریت داشتن، کارمند گرفتن و اکوسیستم ساختن مهم است. من اسمش را میگذارم «اجرا». اجرا مهم است. این مهم است که بدانی مشتری هرروز فرق میکند و باید حواسمان به ریسکها باشد.