بازاریابی انتخاب سردبیر

منو ببین فقط نخواه ازت خرید کنم

تغییر نگرش در تبلیغات دیجیتال

روند تبلیغاتی
اگر شما یک استارتاپ راه‌اندازی کرده باشید، قطعا برای به فروش رساندن محصول خود نیاز به تبلیغات دارید. به بیان بهتر، از تبلیغات گریزی ندارید! اما نکته مهمی که در رابطه با کسب‌وکارهای نوپا وجود دارد، روند تبلیغاتی آنهاست.

همانطور که استارتاپ شما یک کسب‌وکار تازه محسوب می‌شود، روند تبلیغاتی و بازاریابی شما نیز باید تازه و جدید باشد؛ چراکه در دنیای امروز یک نوع کوررنگی در زمینه دیدن تبلیغات مستقیم شایع شده و این امر خصوصا بین جوانان نیز بیشتر است.

به این معنا که یک تبلیغ مستقیم چندان کارایی نخواهد داشت و مخاطبان امروزی نسبت به بازاریابی‌های مستقیم و واضح، مقاوم شده‌اند، در نتیجه روش‌های نوین و متفاوت‌تری را باید در فضای بازاریابی استارتاپی در پیش بگیرید تا برخلاف رقبای سنتی خود، بازار قابل توجهی را در دنیای کسب‌وکارهای نوپا برای خود رقم بزنید.

با محتوا شروع کنید

بزرگ‌ترین متحد برای راه‌اندازی یک استارتاپ و در پیش‌گرفتن روند تبلیغاتی آن، بازاریابی محتوا‌ست. محتوا مهم‌ترین و اصلی‌ترین نکته‌ای است که استارتاپ‌ها از بدو راه‌اندازی و حتی در طول راهی که در پیش دارند، باید به آن توجه کنند.

چراکه استارتاپ‌های امروزی برخلاف کسب‌وکارهای سنتی در یک فروشگاه یا یک شرکت نمود پیدا نمی‌کنند و مهم‌ترین مشخصه آنها، حضور برجسته‌ای است که در یک وب‌سایت دارند، به همین دلیل نیز نمی‌توان صرفا یک معرفی محصول ارائه داد و مانند روش‌های سنتی فقط به ذکر خصوصیات یک محصول و معرفی آن به شیوه‌ای مستقیم پرداخت.

تولید محتوا برای استارتاپ، یک ابزار بازاریابی قدرتمند به شمار می‌رود که اگر به شیوه درست و خصوصا رعایت قوانین سئو، انجام شود، در میزان ترافیک سایت آن مؤثر بوده و گامی مهم در روند بازاریابی به شمار می‌رود. به همین دلیل نیز توصیه می‌شود که برای در پیش‌گرفتن برنامه‌های بازاریابی استارتاپی، به محتوا جایگاه ویژه‌ای داده شود و متخصصان این فن در تولید محتوای مناسب به کار گرفته شوند.

تولید محتوای استارتاپی قوانین خاص خود را دارد، چنین محتوایی به جای اینکه به معرفی مستقیم محصولات و خدمات یک استارتاپ بپردازد، باید بتواند به سؤالات احتمالی مخاطبان پاسخ داده و به طور غیرمستقیم در رابطه با محصولات و خدمات استارتاپ مذکور صحبت کند.

در چنین محتوایی حتی ممکن است به طور مستقیم نامی از محصول و خدمات به میان آورده نشود و تنها اشاره‌ای گذرا به آنها شود، اما در عین حال میزان تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

بازاریابی رسانه‌ای با تأکید بر ارتباط

یکی از تغییراتی که بازاریابی مدرن و دیجیتال در چند سال اخیر داشته است، حرکت آن از معرفی و فروش محصولات به سوی برقراری ارتباط است؛ به این معنا که یک بازاریابی رسانه‌ای موفق نباید صرفا محصولات و خدمات را به کاربران خود معرفی کرده و در ادامه نیز منتظر بازخورد مناسب و در نهایت فروش باشد، بلکه ایجاد یک رابطه تعاملی و مستمر با مخاطبان است که می‌تواند باعث جلب اعتماد کاربران شده و فروش محصولات و خدمات را در پی داشته باشد.

آنچه به عنوان مدیریت ارتباط مشتری در بازاریابی امروز شناخته می‌شود، در زمینه رسانه‌های اجتماعی کاربرد بیشتری می‌یابد، چراکه در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک و… آنچه باعث توجه کاربران به یک برند استارتاپی خواهد شد، نوع تعاملی است که با آنها شکل می‌گیرد.

به همین دلیل نیز کسب‌وکارهای نوپا در دنیای امروز باید تبلیغات مستقیم را در رسانه‌های اجتماعی خود کنار گذاشته و با ترسیم اهداف بلندمدت برای خود، برقراری یک رابطه دوسویه و مستمر را در رأس اهداف خود قرار دهند؛ چراکه در نهایت آنچه باعث رقم‌خوردن فرایند خرید می‌شود، اعتماد مشتریان است و در فضای استارتاپی امروز نیز برندها باید بتوانند از طریق تعامل و رابطه این اعتماد را ایجاد کنند.

داستان خود را بگویید

استارتاپ‌ها در دنیای امروز داستان‌های زیادی برای گفتن دارند؛ فراز و نشیب‌هایی که چند جوان در کنار یکدیگر طی می‌کنند تا در نهایت بتوانند یک کسب‌وکار کوچک و نوپا را برای خود راه‌اندازی کنند، قطعا برای مخاطبان جالب توجه و شنیدنی خواهد بود و از این منظر یکی از روش‌های بازاریابی مدرن، داستانگویی است.

البته داستانگویی به این معنا نیست که هر استارتاپ یک قهرمان دارد و باید روند جنگ‌های خود با دشمنان و رسیدن به مقصود را برای مخاطبان خود بگوید! بلکه صرفا باید صادقانه اجازه داد که مخاطبان با یک استارتاپ همراه شوند، در پشت صحنه آن حضور پیدا کنند و داستان‌های واقعی آن را بشنوند.

اگر یک برند بتواند داستان خود را به صورت واقعی با مخاطبان خود در میان بگذارد، این روند در شکل‌‌گیری یک رابطه تعاملی بسیار تأثیرگذار خواهد بود، چراکه مخاطبان زمانی با یک نام تجاری رابطه ایجاد می‌کنند که به آن اعتماد کرده باشند و از این منظر، داستانگویی مناسب برای یک استارتاپ می‌تواند در جلب اعتماد مخاطبان بسیار مؤثر واقع شود.

به طوری که اگر داستان یک برند بتواند آنها را به سوی خود جذب کند، در برقراری ارتباط پیشقدم خواهند شد و کامنت‌های خود را در صفحات برند مذکور یادداشت خواهند کرد.

چه زمانی فروش مستقیم قابل قبول است؟

آنچه تا‌کنون اشاره شد، روش‌های نوین و البته غیرمستقیم بازاریابی است؛ راهکارهایی که منجر به جلب اعتماد مخاطب و برانگیختن توجه او می‌شود، اما در نهایت یک استارتاپ باید محصولات و خدمات خود را به صورت مستقیم تبلیغ کرده و در معرض فروش بگذارد.

اما نکته مهم اینجاست که برای رسیدن به این مرحله نباید زیاد عجله به خرج داد، یک استارتاپ موفق باید در وهله اول یک محتوای مناسب و جذاب را در قالب‌بندی مناسب ارائه دهد و میزان بازخورد آن را از سوی مخاطبان بررسی کند.

بعد از جلب توجه مخاطبان از طریق ارائه داستان خود و همچنین راهکارهای تعاملی، به برقراری یک رابطه مستمر با مخاطبان پرداخته و سعی کند این رابطه را به صورت تعاملی و دوسویه حفظ کند تا در نهایت بتواند به مخاطبان وفادار و همیشگی، محصولات و خدمات خود را ارائه دهد.

نحوه معرفی محصولات نیز باید به صورت غیرمستقیم بوده و اگر آنها را در شبکه‌های اجتماعی نمایش می‌دهد، باید به صورت خلاصه بیان شوند و در نهایت نیز لینک خرید ‌ارائه داده شود. مشتریان اصلی در نهایت کسانی هستند که به صفحه اصلی یک استارتاپ راه می‌یابند.

بنابراین با ارائه محتوای جذاب و ایجاد تعامل با مخاطبان، باید آنها را از شبکه‌های اجتماعی به وب‌سایت اصلی استارتاپ راهنمایی کرد و زمانی که برای بازدید به سایت مورد نظر رجوع کردند، محصولات و خدمات پیشنهادی خود را از طریق ایمیل و یا دیگر رسانه‌های ارتباطی به آنها ارائه داد.

3/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *