شرکت پلیگراند که تنها پس از گذشت ۲۳ ماه از شروع به کارش تبدیل به یک تکشاخ شد، توانست به سرعت ۳۳۰میلیون دلار سرمایه جذب کند و جالب آنکه نام گوگل نیز در فهرست نخستین سرمایهگذاران آن در کنار اچپی و فاکسکان، ردپوینت، سیگیت و تنسنت دیده میشود.
طرح ایجاد این شرکت بر مبنای ایجاد یک استودیوی طراحی است که منابع، مربی و سرمایه لازم برای کسبوکارهای نوپایی را فراهم میکند که روی تولید وسایل سختافزاری کار میکنند. شرکای اندی روبین در این راه پیتر بارت، مت هرشنسن و بروس لیک هستند.
پلیگراند از ابتدا با حضور اندی روبین موقعیتی متفاوت داشت. در سال ۲۰۱۷ تنها ۲سال پس از پایهگذاری شرکت گزارشی از تیم کاپلان در بلومبرگ روی این نکته تاکید داشت که قرار است کسبوکار اصلی شرکت در حوزه گوشی هوشمند باشد، اما ارزش شرکت قبل از فروش حتی یک گوشی هوشمند، از مرز یک میلیارد دلار گذشته و تبدیل به تکشاخ دیگری در دنیای فناوری شده.
اندی روبین در دنیای فناوری چهرهای شناختهشده و اثرگذار است. این برنامهنویس، مهندس، کارآفرین و سرمایهگذار خطرپذیر آمریکایی در سال۱۹۶۳ متولد شده و در دانشگاه یوتیکا تحصیل کرده. او فرزند یک روانشناس اهل نیویورک است که بعدا کسبوکاری برای خودش ایجاد کرد.
پدر اندی صاحب شرکتی بود که تصاویری را از آخرین ابزارکهای الکترونیکی تهیه میکرد و این تصاویر همراه با فهرست صورتحساب کارتهای اعتباری برای مشتریان ارسال میشد. اندی در طول دوره کارش از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ در شرکت اپل به دلیل علاقه زیاد به روباتها از طرف همکارانش به نام مستعار اندروید نامیده میشد. این نام در نهایت تبدیل به نام سیستم عاملی شد که او تولید کرد!
اندروید محصول کار اندی و همکارانش برای خلق سیستم عامل گوشی هوشمند بود. آنها در قامت یک کسبوکارنوپا کارشان را از سال ۲۰۰۳ شروع کردند و میخواستند سیستم عامل مبتنی بر کدباز را برای مدیریت گوشیهای هوشمند تهیه کنند.
اندی روبین که یکی از بنیانگذاران این شرکت بود، پیش از آن کسبوکاری به نام Danger داشت که آن شرکت هم در زمینه گوشی تلفن همراه کار میکرد. محصولات آن شرکت بین جوانان به ویژه به خاطر امکان ارسال پیامک محبوبیت داشت اما نتوانست همکاری با خدماتدهنده T-mobile را ادامه دهد و از توسعه بازماند.
شرکت جدید که بر تولید سیستم عامل متمرکز شده بود، مورد توجه گوگل قرار گرفت چراکه افرادی با استعداد در آن حضور داشتند. سخنگوی گوگل درباره انگیزه خرید شرکت اندروید گفته بود: «ما این شرکت را خریدیم چراکه مهندسان نخبه، فناوری ارزشمندی در اختیار دارند که از داشتن آنها هیجانزده هستیم.» به این ترتیب کار نزدیک به ۲سال اندرو و همکارانش در مسیری قرار گرفت که تبدیل به یکی از بازیگران بزرگ جهان فناوری شود و اندرو به عنوان معاون ارشد بخش گوشی همراه و محتوای دیجیتال وارد گوگل شد.
[bs-quote quote=”شرکت پلیگراند که تنها پس از گذشت ۲۳ ماه از شروع به کارش تبدیل به یک تکشاخ شد، توانست به سرعت ۳۳۰میلیون دلار سرمایه جذب کند و جالب آنکه نام گوگل نیز در فهرست نخستین سرمایهگذاران آن در کنار اچپی و فاکسکان، ردپوینت، سیگیت و تنسنت دیده میشود” style=”style-13″ align=”center”][/bs-quote]
این همکاری از سال ۲۰۰۵ پس از خرید شرکت اندروید توسط گوگل شروع شده و تا ۲۰۱۳ ادامه داشت. در این سال اندرو کار روی اندروید را رها کرده و به بخش روباتیک گوگل منتقل شد اما سال بعد به طور کامل گوگل را ترک کرد تا شرکت پلیگراند را تاسیس کند.
پلیگراند محصول سالها تجربه و کار اندی روبین و گروهی از مهندسان است که تلاش کردند مسیری جدید را باز کنند. شرکت علاوه بر آنکه از ابتدا موفق به جذب ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه شد، توانست تعداد زیادی شرکت خلاق را هم به خود جلب کند.
در واقع فضای پلیگراند ترکیبی از یک مرکز رشد، سرمایهگذار و شرکت نرمافزار و سختافزار است که توانسته تعداد زیادی شرکت دیگر را هم برای همکاری به خود جلب کند. اما اندی روبین درباره تغییر مسیر کار در این حوزه ابتدا به تجربه نخستین شرکتش اشاره میکند.
شرکت Danger در سال ۲۰۰۱ حدود ۲۴۰ میلیون دلار سرمایه صرف تولید یک گوشی هوشمند کرد، اما امروز همان طرح با هزینهای حدود ۳ میلیون دلار انجام میشود. به همین دلیل او معتقد است که مسیر خلاقیت از حوزه نرمافزار به سوی سختافزار تغییر یافته، گرچه تعبیر دقیقتر آن است که مسیر به سمت سختافزارهایی رفته که برای انجام کارهای جذاب از نرمافزار استفاده میکنند.
شرکت پلیگراند با این دیدگاه و برای کمک به خلق ابزارکهایی ایجاد شد که مجوعهای از امکانات از پیش آماده سختافزاری و نرمافزاری را عرضه کند که به هرکس اجازه میدهد وسایل بزرگی بسازد.
با نگاه به حوزه هوش مصنوعی میبینیم شبکههای عصبی در همه دنیای فناوری حال حاضر و شرکتهای بزرگی همچون فیسبوک و گوگل و مایکروسافت دیده میشود. همه این شرکتها گروههای ویژه هوش مصنوعی خود را ایجاد کردهاند تا محصولات جدیدی خلق کنند.
پرسش این است که یک کسبوکار نوپا چگونه میتواند با این رقبا مواجه شود؟ پاسخ در مجموعهای از ابزارهای از پیش ساختهشده هوش مصنوعی است که هر کس امکان دسترسی به آنها را داشته باشد.
پلیگراند میخواهد چنین ابزارهایی را عرضه کند. آنها مایل هستند به همان شیوهای که اندروید به تولیدکنندگان گوشی هوشمند توانایی ساخت محصولات جدید بدون نگرانی درباره تولید نرمافزار را داد، پلیگراند هم امروز چنین توانایی را به کسبوکارهای نوپای دنیای فناوری ارائه کند.
در این مسیر البته پلیگراند گامی پیشتر گذاشته و سختافزارهای خودش را هم عرضه میکند. آنها در بخشی از شرکت که آن را استودی مینامند، حسگرها و اجزایی را تولید میکنند که بهراحتی در دسترس سایر شرکتها قرار دارد.
دفتر مرکزی پلیگراند شامل ۳۰ کسبوکار نوپاست و همه ابزارهایی را که یک شرکت برای پیشبرد کار خود نیاز دارد، فراهم ساخته. اندی روبین در اینباره میگوید: ما از چاپگرهای ترموپلاستیک گرفته تا چندمادهای، ماشینهای سیانسی و چاپگرهای سهبعدی ذوب فلزات، دستگاههای طیفنگار، تجهیزات آزمایش شبکه و آزمایشگاه نور را در اختیار داریم.
اما اهداف شرکت بلندپروازانهتر از خلق یک مرکز رشد فوقالعاده برای کسبوکارهاینوپاست؛ آنها در نهایت به دنبال خلق زیرساختی هستند که همه ابزارکهای دنیا را به یکدیگر متصل سازد.
آنچه که از توضیحات اندی روبین برمیآید، پلیگراند به دنبال خلق چیزی شبیه به یک سیستم عامل برای حوزه اینترنت اشیاء است (چیزی که گوگل و هوآوی هم در حال کار روی آن هستند) اما قرار است این سیستم عامل به رایانه ابری متصل شود و از توانایی یادگیری عمیق برخوردار باشد تا خود را با نیازهای کاربر سازگار سازد.
آنچه اندی روبین درباره برنامه کاری پلیگراند میگوید، چیزی خیالی شبیه به فیلمهای علمی تخیلی به نظر میرسد که در آن رایانههای مبتنی بر هوش مصنوعی همه چیز یک خانه یا حتی یک سیاره را تحت نظارت دارند.
با این حال اندی روبین که با خلق سیستم عامل اندروید توانست انقلاب گوشیهای هوشمند را سرعت بخشد و محصول وی امروز حدود ۸۵درصد از بازار گوشیهای هوشمند را تحت سیطره خود گرفته، انگیزه و دلیل کافی دارد تا خود را قادر به خلق چنین آیندهای بداند.
پلیگراند در لوسآلتوس کالیفرنیا قرار دارد و شرکتی است که برخی فعالیتهای یک مرکز رشد را انجام میدهد، اما برخلاف بیشتر مراکز رشد به کسبوکارها سرمایه تزریق نمیکند؛ به جای آن مشاوره و امکانات تولید را در قبال سهمی از شرکت، در اختیار شرکتهای جوان میگذارد.
آنها به همین دلیل شرکای سرمایهگذار خود را بر مبنای توانایی عرضه سرمایه انتخاب نمیکنند و به دنبال شرکایی هستند که توانایی ارائه مشاوره به شرکتهای جوان را داشته باشند.