از همان زمان که پای کیف پولها به صنعت پرداخت ایران باز شد، دردسرهایشان کم نبود. مشکل اول اینکه رگولاتوری و بانک مرکزی با وجود آنها مشکل داشت. کیف پولها در صورتی که در بین مردم جامعه رواج پیدا میکردند، این توانایی و در عین حال خطر را داشتند که خلق پول داشته باشند. مردم مبلغ مشخصی در کیف پول الکترونیکی خود میگذاشتند تا بتوانند در پرداختهای خرد خود از آن استفاده کنند. صاحبان اپلیکیشن نیز این توانمندی را پیدا میکردند تا با تجمیع این مبالغ سود ببرند؛ یعنی دو بار استفاده از یک پول. مشکل دیگر آنها بانکها بودند. با اینکه بسیاری کیف پولها را راهکار اصلی بانکها برای حل معضل پرداخت خرد میدانند، اما بانکها در ابتدا با ظهور و رشد این اپلیکیشنها مشکل داشتند و با آنها همکاری نمیکردند. البته با گذشت مدت زمان مشخصی و معرفی بیشتر این کیف پولها وضع تغییر کرده و اکثر شرکتهای PSP یا خود بانکها اگر با کیف پولها در حال همکاری نباشند، مخالف آنها نیستند. اما این عدم مخالفت را هنوز هم نمیتوان موافقت تلقی کرد. مشکل بعدی کیفپولها از همه مهمتر بود: استقبال مردم. در سالی که گذشت کیف پولها بیش از هر زمان دیگری به جامعه معرفی شدند و اپلیکیشنهای زیاد و تازهنفسی هم کیف پولهایشان را روانه بازار کردند. اما آنطور که باید و شاید از آن استقبال نشد. چرا؟
- جانشین نامعلوم اسکناس در پرداخت خرد
اگر تا پیش از این پرداختهای آفلاین و نقدی تنها راه پرداخت بود، اکنون آمارهای شاپرک تنها خبر از رشد پرداختهای غیرنقدی میدهد. اما بیش از این پرداختها، اکنون پرداخت آنلاین مورد توجه است. طبق آماری که شاپرک در مهرماه امسال منتشر کرد، پرداختهای الکترونیکی نسبت به گذشته رشد سریعتر و بالاتری نسبت به پرداختهای نقدی داشتهاند. این پرداختها میتوانند جایگزینی برای پرداخت خرد باشند. هرچند تعریف دقیقی از این «پرداختهای خرد» وجود ندارد، اما کیف پولها اصلیترین جایگزین برای پرداخت خرد در جامعه هستند. با این همه سکه و اسکناس به یک علت ساده سلطنت خود را در حوزه پرداخت خرد به کیف پولها واگذار نکردهاند. سکه و اسکناس هنوز سادهترین، سریعترین و کمهزینهترین راه برای پرداخت خرد هستند و تا زمانی که کیف پولها از آنها سادهتر، سریعتر و کمهزینهتر نباشند، جایی در این حوزه ندارند. سادگی آنها با فراوانی آنها رابطه مستقیم دارد. در همه تاکسیها و نانواییها و سوپرمارکتها دستگاه NFC پیدا نمیشود تا بتوان با نزدیککردن تلفن، پرداخت را انجام داد. روی پیشخوان و داشبورد آنها هم استندی نیست که تلفنها بتوانند کدهای QR را اسکن کنند. مشکل به همین جا ختم نمیشود. برای پرداخت آنها باید آنلاین بود و اینترنت داشت و در نتیجه برای کاربران هزینهبر است. همین مسائل جلوی رشد کیف پولها را میگیرد.
آذرماه امسال قرار بود قیمت هرعدد نان لواش به 241.5 تومان افزایش پیدا کند که به دلایلی نکرد. به عقیده علی نوری، مدیرعامل هلدینگ فنآوا کارت علت عدم افزایش مشکل در پرداخت نبود، چراکه برای مسئولان این ارقام خرد اهمیتی ندارد. او معتقد است: «تجربه ثابت کرده به علل متعددی این قبیل نرخگذاریها در عمل جز دردسر برای مردم، پیامدی ندارد و بنا بر یک توافق نانوشته همگانی، این اعداد خیلی زود در جامعه «رُند» میشوند آنهم معمولا به اعدادی بالاتر. نبود ابزار لازم برای پرداخت و دریافت نرخهایی مانند آنچه در مورد کرایه تاکسی یا نان به آن اشاره شد، قطعا یکی از اصلیترین علل عدم پایبندی به نرخهای مصوب است. منظور از ابزار پرداخت مناسب هم سکه و اسکناس خُرد است. طی سالهای دهه ۸۰ تورم در کشور بهطور متوسط بالای ۱۸ درصد بوده و این تورم بالا، دولتها و بانک مرکزی را به سمت ضرب و چاپ سکه و اسکناس با ارقام اسمی بالاتر سوق داد بهگونهای که اکنون تقریبا اثری از سکههای کمتر از ۵۰۰ تومانی نمیبینیم.»
در یک ماه گذشته نیز تنها راه پرداخت در جایگاههای سوخت پول نقد است و متصدیان جایگاه جز اسکناس راه دیگری را نمیپذیرند. در عین حال پول خرد در اختیار خود ندارند و اکثر آنها باقی مبلغ را به جایگاهداران نمیپردازند. همه اینها تنها یادآوری میکند که معضل پرداخت خرد بزرگتر از این حرفهاست.
- پیشخوان پر از کارتخوان، داشبورد پر از QR Code
جدا از نانواییها و جایگاههای سوخت، معضل اصلی پرداخت خرد و نقد در حملونقل است. رانندگان تاکسی و مسافران با دردسرهای زیادی مواجه هستند؛ از نبود پول خرد برای بازگشت پول گرفته تا تجمع اسکناسها و خطرات نگهداری آنها توسط رانندگان تاکسی. راهکار استارتاپهای فینتک برای این مشکل، کیفپولهای مخصوص تاکسیرانی و حملونقل است. دیگر دیدن کارتی که از پشتی یکی از صندلیهای ماشین آویزان شده و روی آن تصویر QR Code است، تصویر جدیدی برای مردم نیست. در مدت زمان کمتر از 6 ماه کیف پولهای متعددی برای تاکسیها به وجود آمدند. هدف همه آنها هم پوشش هرچه بیشتر تاکسیهاست.
علیرضا قنادان، مدیرعامل تاکسیرانی استان تهران میگوید بهتر است همه این کیفپولها در یک صندوق یا در کیف پول تجمیع شوند. او چند علت برای این پیشنهاد برمیشمرد: «چالش بزرگ برای حضور چندین رقیب در حوزه پرداخت کرایه تاکسی سر این است که اگر این شرکتها در بازار رقابت روی جذب پذیرنده (راننده) بیفتند و در یک تاکسی ۱۰ جور بارکد روی ماشین داشته باشیم، اولا هر روز در خطوط سر جنگ و جدال گروههای نصب بارکد یک مکافات داریم. ثانیا اعتماد راننده به این سیستم که به هزار مکافات به دست آمده از دست میرود. سوم نمای ظاهری تاکسی بسیار زشت و غیرقابلتحمل خواهد شد.»
به عقیده او، بهتر است یک پلتفرم باز برای راننده وجود داشته باشد که هر مسافری با هر کیف پولی سوار ماشین او شد، بتواند کد QR را بخواند و پولی که واریز میکند از یک منبع به حساب او منتقل شود. پیشبینی قنادان این است که اگر این کار انجام نشود، همانطور که سیستم بیمار کارمزدی به این سمت رفت که بانک به جای اینکه برای تراکنشها کارمزد بگیرد، به پذیرندگان کارمزد بدهد (و نتیجه آن شد که روی هر پیشخوان حداقل دو دستگاه کارتخوان دیده میشود و دست هر دستفروشی یک دستگاه کارتخوان وجود دارد) در تاکسیها نیز اگر این تجمیع اتفاق نیفتد، در هر تاکسی حجم زیادی از QR Code وجود خواهد داشت.
- همه برای یکی در کیفپولها
قنادان نخستین فردی نیست که چنین عقیدهای دارد. احمد میردامادی، عضو هیات مدیره شرکت ایران ارقام، در هفتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت که ابتدای بهمنماه امسال برگزار شد، در پاسخ به اینکه سال بعد در حوزه فینتک به چه موضوع یا فناوری باید بیش از همه توجه کنیم، پاسخ داد: «یکی از موضوعهایی که باید به آنها توجه کنیم، ایجاد یک کیف پول مشترک بین اپلیکیشنهاست. این موضوع باعث جلوگیری از به هدر رفتن منابع و ایجاد کیف پولهای متعدد در اپلیکیشنها میشود.»
به عقیده او، وقتی مردم کیف پولی را انتخاب میکنند، انتظار دارند از آن در تمام پرداختهای خرد خود استفاده کنند. حتی اگر این کیف پول مخصوص تاکسیرانی هم باشد، انتظار دارند استند آن را در تمام تاکسیهایی که در سطح شهر سوار میشوند، ببینند. اما به فرض رشد و گسترش کیف پولها در بین مردم و پذیرندگان، لزوما مردم همان کیف پولی را ندارند که پذیرندگان دارند. مانند اینکه چیزی مانند شبکه شتاب وجود نداشته باشد و دستگاههای کارتخوان متعلق به هر PSP تنها به حساب بانکهایی وجه واریز میکند که آنها را پوشش میدهد. در این صورت به عنوان مثال، کارتخوانهای بهپرداخت ملت تنها کارتهای بانک ملت را قبول میکند و اگر کارت بانکی مشتری برای بانک ملی یا کشاورزی باشد، خرید انجام نمیشود. در نتیجه میتوان گفت کیف پولها، چه آنهایی که نانواییها و سوپرمارکتها را هدف قرار دادهاند تا پرداختهای خرد کارتی کمر بانکها را خم نکند و چه آنهایی که تاکسیرانی را هدف قرار دادهاند تا از حجم و دردسرهای نقدینگی در تاکسیها بکاهند به یک مرجع و منبع نیاز دارند تا بتوانند با تجمیع هم نقش صندوقی را ایفا کنند که بار سنگین پرداخت خرد را از دوش بانکها برمیدارد. البته همه اینها به یک پیششرط اساسی نیاز دارند: کسی به فکر ایجاد انحصار مانند آنچه فعلا در حوزه پرداخت کرایه تاکسی شاهد آنیم نباشد!