در شمارههای قبل گفتیم که قرار است این ستون جایی برای به اشتراکگذاشتن تجربههایمان درباره کسبوکار باشد. در همان شماره درباره اهمیت دانستن درباره حقوق، قوانین و مجوزهای قانونی و اقتصاد گفتیم. این شماره از آمار میگوییم.
- آمار
لوئیس کارول جایی میگوید «تجربه طولانی و طاقتفرسا، اصلی مهم در مدیریت کار برای دیگران را به من آموخته است؛ اینکه اگر میخواهی اعتمادشان را جلب کنی، آمارهای زیادی ارائه بده.» متأسفانه گاهی این روند استفاده ابزاری از آمار دیوانهوار میشود. اندرو لَنگ جایی مینویسد «او از آمار همان استفادهای را میکند که یک آدم مست از تیر برق بهعنوان تکیهگاه نه برای روشنایی». آمار علم شیرینی نیست. مثل اقتصاد؛ مزخرف است؛ اعصابخردکن و خوابآور است. مثل یک داروی تلخ اثربخش میماند. چارهای نیست. بسیاری از مردم حوصله ندارند آمار یاد بگیرند و این تکه از مردم محبوب سیاستمدارها هستند. سیاستمدارها فهمیدهاند که مردم چقدر در مقابل آمار دستوپایشان را راحت گم میکنند به همین دلیل خیلی ظریف و هنرمندانه با ارائه آمارهای اشتباه مردم را گمراه میکنند. در کسبوکار هم همین است. دوروبر من حداقل آدمهای زیادی هستند که با ترجمه چهارتا گزارش انگلیسیزبان و گاهی انجام چند پیمایش سطحی سعی میکنند آمارهایی از اساس غلط ارائه دهند. هربرت سایمون سالها پیش، پیشبینی کرده بود که فراوانی اطلاعات به فقر توجه منجر میشود. این روزها گسترش ابزارهایی مثل اینفوگرافیکهای خوشگل و زیبا هم دست دروغپردازان را بیشتر بازکرده است. اگر سالها پیش مردم به هر چیزی که در تلویزیون گفته میشد اعتماد میکردند امروز این اینفوگرافیکها هستند که جایشان را گرفتهاند. آمار بهراحتی سر ما را کلاه میگذارد. حسابداری، مدیریت مالی، بیمه و مالیات، اینیکی حسابی برای ما گران تمامشده است. عدم تسلط به قوانین بیمه و مالیات در این سالها دهها میلیون تومان ضرر و زیان به ما زده و جریمههای سنگینی برای ما تراشیده است. در مواجهه با بیمه و مالیات همیشه یادتان باشد که فلسفه مالیات و بیمه در ایران ضد کسبوکار است. مالیات و بیمه درستشدهاند تا نفس کسبوکار را بگیرند. بنجامین فرانکلین سالها پیشگفته بود که در این دنیا نمیتوان گفت چیزی حتمی است بهجز مرگ و مالیات. او 250سال پیش این حرف را زده بود و در تمام این سالها فقط مرگ در ایران حتمی بود. البته هنوز هم برای بسیاری از اصناف مالیات حتمی نیست؛ اما برای آن بخشی از اقتصاد و کسبوکارها که شفاف کار میکنند، مالیات حتمی است و هیچ گریزی از آن نیست. شما با داشتن دانش مالی فقط میتوانید جلوی پرداخت جریمه را بگیرید. هرگز به فکر دور زدن مالیات نباشید. فلسفه استارتاپها شفافیت است، برخلاف واسطهها و سوداگرانی که بخشی از اقتصاد ایران را بیمار کردهاند، استارتاپها میخواهند شفاف باشند و حتما آسیب این خواستنشان را هم میخورند. مالیات میتواند سبک زندگی و سبک کارکردن ما را تغییر دهد. ویل راجرز میگوید مالیات بر درآمد بیشتر از بازی گلف از آمریکاییها دروغگو ساخته است. آدام اسمیت بزرگ هم گفته است خالیکردن جیب مردم از پول، هنری است که هر دولتی خیلی زود از دیگری میآموزد. هر نابغهای نیاز دارد که اندکی حسابداری بداند. لااقل حسابداری به زبان آدمیزاد بخوانید. کتابها و دورههای مدیریت مالی را از دست ندهید. مبانی مالیات را بدانید. در سالهای آینده و با رشد فناوری، مالیات در ایران جدیتر هم خواهد شد و ما مظلومان مالیات امیدواریم آنها که همیشه از مالیات فرار کردهاند هم نورافکن مالیات بر آنها بتابد. حتی اگر به فکر بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی هستیم، مالیات بهترین ابزار است. کاش در صدسال گذشته بلای نفت بر ما نازل نمیشد.