همانطور که در نوشتههاي گذشته قول داده بودم، يکسري از تکنيکهاي کاربردي خلاقيت ويژه استارتاپها را به شما معرفي ميکنم. تکنيکهاي خلاقيت ميتوانند در حل خلاقانه مسائل يک استارتاپ بسيار کارا باشند. يکي از مهمترين اين تکنيکها، تکنيک شش کلاه فکري (6 thinking hats) يا شش سبک تفکر است. به کار بردن اين تکنيک در حل مسائل کسبوکار و ارتقاي توان تحليل و تصميمگيري شما ميتواند بسيار کارا باشد. يک چالش بسيار مهم در استارتاپها اين است که بتوانند يک موضوع يا مشکل را از جوانب مختلف ببينند و با سبکهاي تفکر مختلف مسائل را بررسي کنند. از طرفي شما با بهکارگيري اين تکنيک متوجه ميشويد که هر فرد ممکن است سبک تفکر خاص خودش را داشته باشد و دليلي ندارد که همه مثل شما فکر کنند. اين تکنيک در درک مشترک اعضاي تيم از سبک تفکر يکديگر ميتواند نقش بسيار موثري داشته باشد. اين درک تاثير بسيار خوبي بر کار اعضاي تيم خواهد داشت.
تاريخچهاي مختصر
اين تکنيک توسط ادوارد دوبونو مطرح شده است. دوبونو يک فيلسوف کسبوکار محسوب ميشود. وي سعي کرد با استفاده از علم روانشناسي و رفتارشناسي راهکارها و تکنيکهايي را براي حل مسائل و مشکلات کسبوکار ارائه دهد. او بيشتر بر روي اين موضوع کار کرد که انسانها به چه صورت فکر ميکنند و سبک تفکر آنها به چه صورت است. نتيجه تحقيقات دوبونو در قالب تکنيکي به نام «تکنيک شش سبک تفکر» يا «کلاه فکري» به کار ميرود. ايده پشت اين تکنيک اين است که انسانها قابليت اين را دارند که در قالب شش سبک مختلف مسائل و مشکلات را تحليل و بررسي کنند. دوبونو براي هر سبک تفکر يک کلاه رنگي در نظر گرفت تا بهکارگيري آن بهصورت عملي راحتتر باشد. با گذاشتن هر کلاه و بررسي مسائل بر اساس ويژگيهاي آن کلاه (يا سبک تفکر) ميتوان مسائل را از جنبههاي مختلف مورد بررسي قرار داد. با اين کار ميتوان يک مسئله را از شش ديدگاه مختلف بررسي کرد که در بسياري از مواقع همين کار باعث بروز خلاقيت و نوآوري در حل مسائل ميشود. مثلا وقتي گفته ميشود شخصي کلاه سياه بر سر گذاشته، يعني مسائل را با ويژگيهاي کلاه (تفکر) سياه مورد تحليل و بررسي قرار ميدهد.
ويژگيهاي هر سبک تفکر و کاربرد آن در استارتاپها
در اينجا ويژگيهاي هريک از اين کلاهها و چگونگي بهرهمندي استارتاپها از آنها را توضيح ميدهيم.
کلاه آبي (مديريت)
رنگ آبي رنگ آسمان است. آسمان مانند چتري است که ناظر بر زمين است. اين رنگ بيانگر تفکر مديريتي، سازماندهنده و نظمدهنده است. اين تفکر بهواسطه تمرکزش، از نظم ويژهاي برخوردار است و نگاهي کلنگر دارد. اين سبک تفکر از ساير سبکهاي تفکر براي حل مسائل استفاده ميکند و با نظم دادن به نتايج بهکارگيري ساير سبکهاي تفکر که در ادامه معرفي ميشوند، مسائل را حل ميکند. سبک تفکر آبي اولويتبندي امور را نيز عهدهدار است. شما زماني که در يک استارتاپ فعاليت ميکنيد، معمولا افکار نامنظمي به سراغتان ميآيد. خوب است که به اين افکار نظم بدهيد. نظم دادن به اين افکار باعث بروز ايدههاي نو و راهحلهاي جديد ميشود. ممکن است دادههاي خيلي زيادي به دست شما برسد و اتفاقات مختلفي در بازار رخ دهد، اين سبک تفکر را ياد بگيريد تا به افکارتان نظم بدهيد.
کلاهسفيد (اطلاعات)
سفيد رنگي خنثي است. اين سبک تفکر بدون هيچ قضاوتي، واقعيتها را مورد پردازش و جستجو قرار ميدهد. تفکر سفيد به فرضيات کاري ندارد، هر چيزي که درواقع تاکنون رخ داده است را مورد تحليل قرار ميدهد. مهم است که شما واقعيتهاي کسبوکار خود را بدانيد. بسياري از کسبوکارها به علت توجه نکردن به اين واقعيتها دچار شکست شدهاند. اين سبک تفکر باعث ميشود توان تصميمگيري و قضاوتهاي شما در مورد واقعيتها و فرضيات بالا برود. واقعيتهاي امروز، منبع خوبي براي برنامهريزي آينده هستند! يادتان باشد ما کارآفرينان در اين زمينه خيلي ضعف داريم و بهطورکلي بر روي مفروضات ذهني خود پيش ميرويم و واقعيتها را معمولا ناديده ميگيريم. موسسان استارتاپها دنيايي خيالي در ذهن دارند که فکر ميکنند همه افراد به ايده استارتاپي آنها نيازمندند، و بسياري از استارتاپها بهواسطه همين ذهنيت دچار شکست ميشوند.
کلاه قرمز (احساسات)
اين سبک تفکر ابزاري براي بروز احساسات است و از الهامات سخن ميگويد. در اين تفکر جنبههاي احساسي بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند. ما کارآفرينان عاشق اين سبک تفکر هستيم، صحبتهايي از اين جنس که «به دلم افتاده که اين ايده خيلي مورد استقبال قرار ميگيرد» نشانه اين سبک تفکر است. اين سبک تفکر مخالف سبک تفکر سفيد است و تفکر غالب بر استارتاپهاست! يادتان باشد که از انرژي اين کلاه تا جايي که ميتوانيد استفاده کنيد ولي با بهکارگيري کلاههاي ديگر نقاط ضعف آن را پوشش دهيد.
کلاه سياه (بصيرت و بينش)
شايد عبارت بصيرت و بينش کمتر براي توصيف اين کلاه به کار گرفته شده باشد، ولي به نظر من عبارت مناسبي است. اين سبک تفکر بيشتر مشکلات و ريسکها را مورد بررسي قرار ميدهد و اشتباهات و احتمالات منفي را بزرگنمايي ميکند. به نظر من استارتاپهاي ما به اين کلاه خيلي نياز دارند. شايد در دکتر استارتاپ ديده باشيد که نماد من يک کلاه سياه است، اين نماد بر اساس همين مسئله انتخاب شده است که به مخاطبان يادآوري شود که تفکري مبتني بر بصيرت و بينش، با رويکردي واقعبينانه و کمي منفيگرايي، براي موسسان نياز است. هميشه گفته ميشود که استارتاپها کسبوکارهاي پرريسکي هستند، اين به اين معناست که بايد کمي بيشتر و محتاطتر عمل کرد. اين سبک تفکر را ياد بگيريد. شايد يکي از دلايل شکست بسياري از استارتاپها عدم بهرهمندي از اين سبک تفکر باشد. حل کردن مسائل با کمترين ريسک و يا بررسي ريسکها نتيجه بهکارگيري اين سبک تفکر است. يادتان باشد که اگر زودتر شکست بخوريد خيلي بهتر است! چرا؟ چون منابع کمتري را هدر دادهايد.
کلاه زرد (سازندگي، خوشبيني و مثبتنگري)
زرد رنگ آفتاب است، رنگ مثبتنگري و خوشبيني. اين سبک تفکر با انرژي و اميدي که دارد سعي ميکند جنبههاي مثبت هر مسئله و فرصتهاي موجود در آن را مورد بررسي قرار دهد. اين فرصتها را ميتواند بر اساس تجربيات گذشته خود يا منابعي که در مطالب قبلي بيان کرديم شناسايي کند و آنها را مورد تحليل قرار دهد. اين کلاه فکري از کلاه فکري قرمز مناسبتر و منطقيتر عمل ميکند و ميتواند در يک استارتاپ مانند يک موتور انرژي موثر عمل کند.
کلاه سبز (خلاقيت، رويش و باروري)
تعريف اين سبک تفکر کمي پيچيده است، چون اين سبک تفکر به چيزهايي ميانديشد که ديگران کمتر آنها را درک ميکنند و ميبينند. اين سبک تفکر، راهحلهاي بديع و نوآورانه ارائه ميدهد و توان پرورش يک ايده را، که در ابتدا همچون دانه است، به يک درخت سرسبز دارد. تغييرات را در آغوش ميگيرد، خطرپذير است. افرادي با اين سبک تفکر، در استارتاپها علاقهمند به شاخ و برگ دادن هستند، ميخواهند ايدههاي جديدي را بر پايه ايده اصلي بنا کنند و موتور توليد ايده هستند. ولي يادمان باشد که همه ايدهها را نميتوان بهيکباره اجرا کرد.
اين شش سبک تفکر را تمرين کنيد
در ادامه تکنيکهايي را توضيح ميدهم که براي تمرين هريک از اين کلاهها مورد نياز است. براي هر مورد يکسري پرسش و کلمه کليدي و يک تمرين ارائه شده است. آنها را به کار بگيريد و ببينيد در کداميک از سبکهاي تفکر بيشتر توانمند هستيد، و سعي کنيد در مواردي که ضعف داريد کمي تمرين کنيد.
کلاه زرد
پرسشهاي کليدي: نکات مثبت چيست؟ مزاياي اين مسئله چه چيزهايي است؟ اصلا اين ايده چرا ميتواند موثر باشد؟ چرا انجام اين کار ارزشمند است؟ بررسي اين موضوع چطور ميتواند به کسبوکار ما کمک کند؟
کلمات کليدي: نگرش مثبت به پديدهها، امکانپذيري، فرصت و بهرهبرداري از فرصتها
تمرين: با استفاده از اين سبک تفکر، به اين سوال پاسخ دهيد که مزاياي حضور در بازار اپليکيشنهاي موبايل چيست؟
کلاه مشکي
پرسشهاي کليدي: آيا اصلا اين مسئله درست است؟ کاربردي دارد؟ نقاط ضعف و ريسکها چيست؟ اصلا مشکل اين کار چيست؟
کلمات کليدي: احتياط، ارزيابي، قضاوت، گواهي، شواهد
تمرين: با استفاده از اين سبک تفکر به بررسي مشکلات خودروي برقي تسلا بپردازيد؟ چه نقطهضعفهايي ميتواند داشته باشد؟
کلاه قرمز
پرسشهاي کليدي: الان دقيقا حس و حال شما نسبت به اين مسئله چيست؟ چقدر با اين ايده ارتباط برقرار کردهايد؟ چه احساسي به آن داريد؟
کلمات کليدي: شهود، احساسات
تمرين: با استفاده از اين سبک تفکر به حس و حال خودتان در مورد راهاندازي يک کسبوکار در زمينه ارائه صبحانه سالم فکر کنيد! واقعا چه حسي داريد؟ چطور ميتوانيد در اين زمينه روي مردم تاثيرگذار باشيد؟
کلاه سفيد
پرسشهاي کليدي: در مورد اين مسئله و موضوع چه حقايق و مواردي را ميدانيم يا به دست آوردهايم؟ چه اطلاعاتي از قلم افتاده است؟ نياز به چه اطلاعات يا حقايقي داريم؟ قرار است چگونه اين اطلاعات و حقايق را به دست آوريم؟ چه اطلاعاتي معنادار هستند؟ چه اطلاعاتي از اهميت ويژهاي برخوردارند؟ صحت اين اطلاعات چقدر است؟
کلمات کليدي: اعتبارسنجي، اطلاعات، نمودارها، اطلاعات رسمي و غيررسمي
تمرين: فرض کنيد يک دوست براي شما يک حيوان خانگي خريده است، مثلا يک گربه. سوالات و اطلاعاتي که دوست داريد در زمينه نگهداري اين حيوان خانگي به دست بياوريد را ليست کنيد. يا فرض کنيد قرار است در مورد يک بخش از مشتريان خودتان اطلاعاتي به دست آوريد، به چه ويژگيها و اطلاعاتي در اين زمينه نياز داريد؟ و مهمتر اينکه چرا به اين اطلاعات نياز داريد؟
کلاه سبز
پرسشهاي کليدي: يک سري راهحل براي اينکه مسئله را حل کنيد ارائه دهيد. آيا راهحلهاي ديگري هم وجود دارند؟
کلمات کليدي: خلاقيت، رشد، تغيير، پيشنهاد، موتور ايده، راهکار جايگزين، روشهاي حل مسئله
تمرين: در مورد خودروي برقي تسلا در بخش کلاه مشکي نقاط ضعف را ليست کرديد، در اينجا راهکارهايي براي اين نقطهضعفها ارائه دهيد.
کلاه آبي
پرسشهاي کليدي: تا حالا در مورد اين مسئله چه کارهايي انجام شده و چه نتايجي حاصل شده است؟ قرار است فعاليت بعدي چه باشد؟ به چه تصميماتي تاکنون رسيدهايم؟
کلمات کليدي: کنترلکننده، هماهنگکننده، تصميمگيرنده، نظمدهنده، جمعبنديکننده،
نتيجهگيري
تمرين: کلاه آبي با تمامي کلاههاي ديگر متفاوت است، اين کلاه هماهنگکننده، نظمدهنده و تصميمگيرنده در زمينه بهرهمندي از ساير سبکهاي تفکر است. معمولا اين نقش برگزارکننده جلسات طوفان فکري با تکنيک شش کلاه فکري است. اين نقش در ابتدا صحبت را آغاز ميکند، و بيان ميکند که مسئله چيست. اگر بحث منحرف شود بحث را در مسير اصلي قرار ميدهد و درنهايت يک جمعبندي انجام ميدهد.
نحوه بهکارگيري اين تکنيکها در يک استارتاپ
با هريک از کلاهها آشنا شديم و يکسري تمرين براي بهکارگيري آنها انجام داديم و الان ميدانيم هر کلاه چيست. حالا چطور از آنها استفاده کنيم؟
اين تکنيک ميتواند بهصورت فردي و گروهي مورد استفاده قرار بگيرد، يعني چه؟ يعني اينکه شما بهصورت فردي يک مسئله را در نظر ميگيريد و تکتک سبکهاي تفکر را بر روي آن بهصورت فردي اعمال ميکنيد. مثلا مردم اين روزها فرصت غذا درست کردن ندارند، اين يک مسئله و فرصت يا ايده است. شما ميتوانيد کلاههاي مختلف را بر سر بگذاريد و تکتک سوالات مطرحشده در بالا را در مورد اين مسئله مورد بررسي و تحليل قرار دهيد. علاوه بر اين ميتوانيد همين کار را بهصورت گروهي انجام دهيد. هدف ما بيشتر اين است که اين کار را بهصورت گروهي انجام دهيد. جلسهاي ترتيب دهيد و آموزشي مقدماتي در مورد هريک از سبکهاي تفکر به افراد بدهيد، مثلا همين مقاله را از قبل بدهيد مطالعه کنند و تمرينهاي آن را انجام دهند، سپس بسته به موضوع سبکها را بهصورت گروهي به کار ببريد. فقط چند نکته را مد نظر قرار دهيد:
يک نفر را که واقعا در زمينه تفکر آبي مهارت دارد بهعنوان مدير جلسه انتخاب کنيد.
قرار نيست در مورد همه مسائل هر شش تفکر را مورد استفاده قرار داد، بسته به نوع مسئله و شرايط ميتوانيم از سه يا همه سبکها استفاده کنيم.
فرض کنيد قرار است به ايدهاي خوب دست پيدا کنيم، در اين حالت توصيه ميشود حتما از سبک تفکر زرد بعد از تفکر سياه استفاده شود.
براي اعتبارسنجي و تهيه ليستي از فرضيات براي يک استارتاپ ميتوان از کلاه سياه بعد از کلاه سبز استفاده کرد.
اگر ميخواهيد نقاط مثبت و ضعف يک پديده را بررسي کنيد، پيشنهاد ميشود از کلاه زرد قبل از کلاه مشکلي استفاده کنيد.
در مورد طراحي تجربه کاربري، بهکارگيري کلاه قرمز و سبز در کنار يکديگر خيلي ميتواند مفيد واقع شود.
اگر قرار است به يک پديده با رويکرد انتقادي نگاه کنيد، حتما اول از کلاه سفيد استفاده کنيد و بعد از آن از کلاه سياه. شايد نياز باشد در ادامه کلاه قرمز و آبي را هم به سر بگذاريد.
ايدهيابي و طوفان مغزي ميتواند با سه تفکر آبي، سبز، قرمز در کنار يکديگر صورت بگيرد.
در مورد برنامهريزي ميتوانيم از سبک تفکر سفيد و آبي استفاده کنيم.
ترکيبي از کلاه سياه، زرد و سبز ميتواند براي پرورش ايدههاي جديد بسيار کاربردي باشد.