ثبتنام دوره جديد شتابدهي آواتک از نوزدهم ديماه شروعشده و تا نوزدهم بهمن ماه ادامه دارد. به اين بهانه با محسن ملايري، بنيانگذار آواتک به گفتوگو نشستيم. ملايري از دورههاي آواکمپ و آواتک ميگويد و خدماتي که به گروهها در اين دورهها ارائه ميشود. او از نحوه و چرايي شکلگيري آواتک گفته و اينکه شايد مهمترين راز موفقيت مجموعهاش «تمرکز» روي يک کار و «باور» بوده است.
- قبل از شروع بحث سوالي برايم پيش آمده اينکه در يک سال اخير تغييراتي در برنامهها و فعاليتهاي آواتک ايجاد شده؟ چراکه بيشتر از گذشته از فعاليتهاي شما ميشنويم؟
در يک سال اخير گروه آواتک بزرگتر و حوزه فعاليتهاي ما بيشتر شده است. ما تقريباً تنها دردوره آواکمپ سالانه به 80 کسبوکار نوپا و 20کسبوکار در دورههاي شتابدهي خدمات ارائه ميدهيم. سال اول 6 سرمايهگذار روي فرصتهاي سرمايهگذاري خارجشده از آواتک ورود کردند و در سال دوم اين رقم به 24 رسيد. شايد دليل اينکه بيشتر از آواتک ميشنويد، جدا از اين موضوع حضور بيشترمان در شبکههاي اجتماعي، رويدادها و ارتباط با کارآفرينان است.
- در مورد دوره شتابدهي جديدتان و همچنين دورههاي آواکمپ برايمان بگوييد؟
آواتک تاکنون 4 دوره شتابدهي و 2دوره پيششتابدهي برگزار کرده است. ثبت نام براي دوره شتابدهي پنجم از نوزدهم ديماه شروعشده و تا نوزدهم بهمن ماه ادامه دارد.اين دوره در ارديبهشت ماه سال آينده آغاز مي شود.آواکمپ 2 هم که هماکنون در حال برگزاري است.
زماني که آواتک شکل گرفت، ما با يک دوره ششماهه شروع کرديم که دو ماه آن پيششتابدهي و چهار ماه ديگر شتابدهي بود ولي بهمرورزمان و بهواسطه بازخوردي که از بازار گرفتيم، بلوغ کارآفرينان و رشد اکوسيستم کارآفريني و استارتاپي، مدلمان را تغيير داديم و تبديل کرديم به مدل دورههاي آواکمپ که دورههاي دوماهه کاملا مجزاست، در اين دورهها سهامي اخذ نميشود اما فضايي براي بهرهمندي افراد از سرويسها و خدمات آواتک ايجاد ميشود. ما نيز ميتوانيم با گروه کارآفرين از نزديک بيشتر آشنا شويم. اين دوره دوماهه هيچگونه تعهدي ندارد و گروهها از اين فضا استفاده ميکنند؛ اما دوره شتابدهي کاملا مجزاست، يک دوره چهارماهه که در آن از گروههاي کارآفرين معادل 8 تا 15 درصد سهام به ازاي سرمايهاي که در اختيارشان قرار ميدهيم، دريافت ميکنيم و آواتک خدمات در اختيار گروهها قرار داده و برايشان هزينه ميکند.
- چرا آواتک را راهاندازی کردید؟
زمانی که ما شرکت خاورزمین را تأسیس کردیم، من خودم به اینکه چندین کسبوکار را بتوانم راهاندازی و مدیریت کنم علاقه زیادی داشتم ولی تقریباً کمی زمان برد تا به این نتیجه برسیم که تنها طریق تمرکز کردن روی یک کار میتوان موفق شد؛ بنابراین درحالیکه چندین کار را بهطور همزمان در حوزه اینترنت و موبایل انجام میدادیم، به این نتیجه رسیدیم که کارها را متوقف کرده و برای نتیجه گرفتن تنها روی یک کار تمرکز کنیم. این موضوع نتیجه هم داد. به این فکر کردیم که چطور میتوان کسبوکاری را طراحی کرد که خودش کارش کمک به راهاندازی کسبوکارهای دیگر باشد. بر اساس تحقیقاتی که انجام دادم، با مدل شتابدهندهها در دنیا آشنا شدم و از آن زمان درگیر این موضوع شدیم که چطور میتوانیم یک شتابدهنده را راهاندازی کنیم.
- گروهتان را چطور جمع کردید؟
بعد از طی شدن فرایند جذب سرمایه برای راهاندازی کار و با توجه به اینکه اولین باری بود که راهاندازی یک شتابدهنده را در ایران تجربه میکردیم، بحث استفاده از الگوهای موفق دنیا و به دنبال آن بومیسازی این الگوها بر اساس نیاز داخلی کارآفرینان خیلی مطرح بود. باخانم «سارا اوزینگر» که جزو مدیران کل مجموعهای به نام «اشتارت پلاتس» در آلمان بودند، آشنا شدیم. شرکتی که تقریباً کار مشابهی را انجام میدادند. از ایشان دعوت کردیم که به ایران بیایند و این موضوع به هسته اولیه شکلگیری بخش اجرایی آوا تک تبدیل شد. از آن زمان تابهحال که آواتک به یک گروه بیستنفره تبدیلشده است، یک گروه خوب با تخصصهای لازم را شکل دادیم و من میتوانم بهجرئت بگویم که ما توانستهایم یک مدل خوب و بومیسازی شدهای از دورههای شتاب دهی را از بحث پذیرش گرفته تا رصد کسبوکارهای نوپا، اجرای دورهها، کمک به سرمایهگذاری، تهیه اسناد سرمایهگذاری، ایجاد شبکهای از سرمایه گداران داخلی با تخصص افراد داخلی ایجاد کنیم.
- در صحبتهایتان به رصد گروهها اشاره کردید،چه طور به این نتیجه میرسید که چه تیمی را انتخاب کنید؟
ما در یک سال و نیم اخیر یک تجربه خیلی خوبی از درک و شناسایی گروههای توانمند به دست آوردهایم و معمولاً وقتی میگوییم یک گروه کارآفرین توانمند،منظور تیمی است که اولاً تخصص لازم برای راهاندازی یک کسبوکار را دارد؛ بنابراین اگر تیمی میخواهد یک محصول فنی توسعه دهد، خود ایده کفایت نمیکند، بلکه به تیمی نیاز است که توان اجرای آن ایده را دارد. نکته دوم داشتن یک تنوع از مهارتهاست، یعنی تیمی که بهطور مثال همه اعضای آن تخصص فنی دارند و نمیخواهند، از تخصص فنیشان خارج بشوند و تخصص کسبوکاری به دست بیاورند، گروه کاملی نیست که دنبالش باشیم. من تأکید میکنم که شاید هفتادتا هشتاد درصد از ارزیابی ما، از گروههای کارآفرین است و نه ایدههایی که دارند و نه بازارهایی که قصد ورود به آن رادارند. چراکه گروه خوب در مرحله نوپا، اگر بتواند در کنار مربیان خوب و آموزشهای خوب قرار بگیرد، خودش میتواند بهترین بازار و ایده را پیدا کند و خودش میتواند به بهترین شکل آن ایده را اجرا کند. زمانی که میگوییم شناسایی و پذیرش گروههای خوب در آواتک، یعنی گروهها خودشان در مرحله اول به آوا تک درخواست میدهند تا از امکانات و دورههای آواتک بعد از عبور از فرایند گزینش،استفاده کنند.
- آیا شما به گروههایی بهجز دورههای شتاب دهی و پیش شتاب دهی هم خدمات ارائه میدهید؟
ما امکاناتمان را فقط در اختیار گروههایی قرار میدهیم که از دورههای ما عبور میکنند، دوره آواکمپ را بهصورت فصلی و دوماهه برگزار میکنیم و در سال تقریباً 80 کسبوکار نوپا و گروه استارتاپی میتوانند از این دورهها استفاده کنند.
- در ابتداي کار مهمترين چالشي که در آواتک داشتيد چه بود و الان مشکل چيست؟
بزرگترين چالش اين بود که آيا اصلا ميتوان شانس موفقيت کسبوکارهاي نوپا را افزايش و احتمال شکستشان را کاهش داد؟ از يکسو بار اولي بود که ما خودمان يک چنين کاري را انجام ميداديم و از ديگر سو شاهد فعاليت شرکتهاي موفقي بوديم که بعد از 5 تا 7 سال شکلگرفته بودند اما اعتقادمان اين بود که خيليها هم شکست ميخورند و اين اتفاق افتاد و موفق شديم. اينکه يک گروه سهنفرهاي از شيراز به تهران آمدند. تيمي با ايده و توان فني و با کمکمربيان و کمکي که آواتک به آنها کرد و سرمايهگذاراني که از طريق آواتک سرمايهگذاري کردند، رشد کرد و به مجموعه سينفره با صدها هزار کاربر و درآمد دستيافته است. اما چالش حالاي ما اين است که چطور ميتوان اين فعاليت را گسترش داد. آواتک را رشد داد تا نياز شکلگيري کسبوکارهاي نوپا را با نياز صنايع منطبق کنيم.
- به تيمي که از شيراز وارد آوا تک شد اشاره کرديد، آيا فعاليتهاي آواتک تنها در شهر تهران است؟
ما فعاليتي را بهطور مستقيم در شهرهاي ديگر نداريم، اعتقاد داريم که اکوسيستم شهرها بايد بهصورت بومي و توسط بازيگران محلي همان شهر ساخته شود ولي روشهايي را براي تعامل با شتابدهندهها در شهرهاي ديگر ايجاد کردهايم.
- این تعامل به چه صورتی است؟
در این دو سال تجربه بسیار خوبی در آواتک انباشتهشده است، اینکه چطور گزینش گروهها را انجام داد، چطور دورهها را برگزار کرد، کسبوکارهای نوپا به چه آموزشهایی احتیاج دارند، رشد را چطور میتوان نهادینه کرد. ما این تجربه انباشته را در اختیارشان قرار میدهیم. ما درعینحال با مربیانمان جلساتی را با شتابدهندهها ترتیب میدادیم.
- منابع مالی آوا تک از کجا تأمین میشود؟
تقریباً یک سال زمان برد تا آواتک منابع مالی موردنیازش را برای راهاندازی به دست آورد، ما سراغ نزدیک به شصت سرمایهگذار حقوقی و حقیقی رفتیم. جواب نه زیاد شنیدیم،خیلیها گفتند یک چنین چیزی امکانپذیر نیست اما درنهایت موفق شدیم هشت سرمایهگذار داخلی حقیقی و حقوقی خوب پیدا کنیم. تأمین مالی برای شکلگیری آواتک بر عهده خود سرمایهگذاران آوا تک بود ولی در حال حاضر بروی مدلهای دیگر برای تأمین مالی بیشتر کار میکنیم.
- شبکه سرمایهگذاران شما هم داخلی و هم خارجی هستند؟
سؤال خوبی است. سرمایهگذاران آواتک همگی داخلی هستند. ولی شاید باور اشتباهی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد این است که استارتاپ ها منتظرند که سرمایهگذار خارجی روی آنها سرمایهگذاری کنند. من معتقدم بهاندازه کافی منابع داخلی برای سرمایهگذاری بر روی کسبوکارهای نوپا وجود دارد و اگر گروه خوب کارآفرین وجود داشته باشد، سرمایه در دسترس است. این اتفاقی است که در همه جای دنیا میافتد و ما شاهد این هستیم که کسبوکار نوپا به پول نیاز ندارند به پول هوشمند احتیاج دارد، سرمایهای که فراتر از ارزش ریالی است. معمولاً در کسبوکارهای نوپا شما باید بازار را بشناسید. سرمایهگذاری که در امارات، ترکیه و یا اروپا باشد هیچ کمکی نمیتواند به کسبوکاری که نیاز به تجربه داخلی دارد، بکند. در «نوآرد روزی» که ما در پایان دوره شتاب دهی برگزار میکنیم تمام سرمایهگذاران داخلی هستند. بعد از 36 شرکتی که از آوا تک خارج شدند، همیشه قانون این بوده است که سرمایهگذاران دنبال گروههای خوب میافتند و بلعکس گروههای ضعیف همیشه دنبال سرمایهگذاران میافتند.
- 15 درصد سهام را برای چه میگیرید؟
آواتک بهواسطه سرمایهگذاری که برای گروهها انجام میدهد که 25 میلیون تومان آن نقدی است و تقریباً چند برابر آن مبلغ هزینهای است که برای گروهها صرف میشود، نوعی در آن شرکت شریک میشود. آوا تک مثل سرمایهگذاران جسورانه و خطرپذیر انتظار دارد بتواند این سهم را زمانی که شرکت طی یک بازده پنج تا دهساله رشد کرد و به نقطه خروج رسید دریافت کند. آواتک بهعنوان یک سهامدار در این شرکتها میماند تا این خروج صورت بگیرد. ما زمانی که آواتک را راهاندازی کردیم این رقم 15 درصد بود، فرم جهانی که شتابدهندهها از استارتاپ ها میگیرند، عددی بین 6 تا ده درصد است، همانطور که اکوسیستم استارتاپ ها در کشور ما هم بالغتر شد، ما احساس کردیم وقت آن رسیده تا حتی پیشنهاد بهتری را به کارآفرینان بدهیم؛ بنابراین حالا درصد سهامی که آواتک در دوره شتاب دهی از گروهها دریافت میکند، بین 8 تا 15 درصد بسته به اینکه شرکت در چه مرحلهای وارد دوره شتاب دهی ما شود متغیر است.
- برخی این دغدغه رادارند که شتابدهندهها ایدههایشان را میدزدند، توضیح شما دراینباره چیست؟
ما معمولاً با دو قشر که تردید دارند آیا شتابدهندهها جای خوبی هستند یا نه مواجه هستیم. یکی از دلایلی که آواکمپ دوماهه رایگان را راهاندازی کردیم، برای این بود که افراد از نزدیک شاهد آن باشند که چه اتفاقی در یک شتابدهنده میافتد. ما تأکیدمان بر روی این است که شتابدهندهها کارشان اجرای ایدهها نیست. مثل همه جای دنیا. من فکر میکنم اگر شما از هرکسی بپرسید چه چیزی در ایران فرصت کسبوکار است، همه میتوانند راجع به ایدهها حرف بزنند ولی واقعیت این است که این گروهها هستند که شرکتها را میسازند. توان اجرایی گروهها. کار آواتک اجرای ایدهها نیست بلکه تشخیص گروههای توانمند و کمک به توانمندسازی بیشتر گروهها است. قشر دومی هم که دغدغه دارند، گروههایی هستند که ایده را پیدا و اجرا کردهاند، اما رشد قابلانتظار را نداشتهاند که دلایل مختلفی دارد و ما به این افراد آوا کمپ را پیشنهاد میدهیم تا متوجه بشوند که چقدر هنوز نیاز به یادگیری دارند و حتی از تجربه انباشته شرکتهای دورههای گذشته استفاده کنند.
- ارتباط شما با استارتاپها بعد از خروج از چرخه آواتک به چه صورت است؟
اين رابطه يک رابطه مداوم است. ما سعي ميکنيم جامعهاي را از گروههاي خارجشده از آواتک ايجاد کنيم و با تعامل با آنها کاري کنيم تا با يکديگر انتقال تجربه کنند و به مربيان ما دسترسي داشته باشند. همچنين از طريق همکاري با شرکتهاي ديگر سرويسهايي درزمينه بازاريابي، حقوقي و مالي به آنها ارائه ميدهيم. اين يک ارتباط پايدار و دوسويه است. آنها هم در خيلي زمينهها به ما کمک ميکنند.
- مربيان شما چطور انتخاب ميشوند؟
مربيان آواتک کساني هستند که خودشان کارآفرينان موفقي بودهاند که اين مسير را طي کردهاند. اتفاق خوبي که در جامعه مربيان آواتک افتاد اين بود که در ابتداي شکلگيري آواتک ما به دليل محدوديت در تعداد مربيان خبره داخلي از کمک مربيان خارجي هم استفاده ميکرديم اما در اين دو سال ميبينيم که اين تجربه انباشتهشده و کارآفرينان موفق بيشتري شکل گرفتند و ما اينها را بهعنوان مربي درگير کرديم و شاهد رشد چشمگير مربيان داخلي در دو سال اخير بوديم.
- شما با شتابدهندههاي ديگري هم همکاري داريد؟
ما احساس ميکنيم کاري که شتابدهندهها انجام ميدهند، شکلگيري يک صنعت است، يک صنعت سرمايهگذاري در شرکتهاي نوپا و در مرحله بذري و حتي پيش از بذري، بنابراين همه ما تمايلات مشترکي داريم و همه ما ميخواهيم موانع موجود در شکلگيري و ثبت شرکتها و حتي موانع ديگري که در اين کسبوکارها هست و مانع از رشد ميشود را برداريم. تعاملات مشترک ديگري هم اتفاق ميافتد، همانطور که گفتم ما با شتابدهندههاي شهرهاي ديگر هم دورههاي مشترک برگزار ميکنيم و بهصورت دورهاي با شتابدهندههاي ديگر ديدار داريم. براي اينکه ببينيم که چه مشکلات مشترکي وجود دارد و نهفقط مشکلات، چه چيزهايي است که ما در آوا تک تجربه کرديم و ياد گرفتيم و بالعکس در شتابدهندههاي ديگر ياد گرفتهاند که ميتواند در بهتر اجرا کردن دورههاي شتابدهي به ما کمک کند. کار شتابدهندهها ماهيگيري نيست، ايجاد ايستگاههاي پرورش ماهي است، بنابراين ما هيچوقت احساس نميکنيم که با شتابدهنده ديگري در رقابتيم چراکه همگي هدفمان توانمند کردن گروههاي کارآفرين و توانمندي است که شمارشان در کشورمان هم بسيار زياد است.
- هيجانانگيزترين پروژهاي که در حال حاضر روي آن کارکرديد، چيست؟
فکر ميکنم هيجانانگيزترين کار، کاري است که در حال حاضر درگير آن هستيم. صنعت کسبوکارهاي نوپا در کشور در حال بزرگتر شدن است، تعداد افراد مشغول فعاليت در اين حوزه روزبهروز در حال افزايش است. ما با يک سري واژههاي خارجي مواجهيم که در حال حاضر معادل فارسي ندارند و ناخودآگاه از واژگان انگليسي در اين صنعت استفاده ميکنيم. در حال حاضر با همکاري سازمانهاي مرتبط روي پروژه واژهگزيني واژههاي استارتاپي و کسبوکارهاي نوپا کار ميکنيم.
- با توجه به توضيحاتي که داديد، ميتوانيد براي کارتان براي آواتک و اکوسيستم استارتاپي ايران چشماندازي را متصور شويد؟
وقتي به اتفاقات 5 سال گذشته و سرعت اين اتفاقات و تحولات مثبتي که ايجادشده، نگاه کنيم، ميتوان آينده روشني را براي زيستبوم کارآفريني و استارتاپي متصور شد. اين آينده روشن به معني شکلگيري کسبوکارهاي بيشتر، انباشتهشدن تجربه راهاندازي کسبوکار و ايجاد بستري براي انتقال ساده آن است. دسترسي بيشتر به سرمايه جسورانه جزو تحولاتي است که ميتوان متصور شد. همه اينها متقابلا منجر به رشد اقتصادي و ايجاد اشتغال هم خواهد شد. براي خود آواتک توسعه فعاليتها و ورود به حوزههاي تخصصيتر بر اساس نياز صنايع و شرکتهاي بزرگتر را که منجر به رشد نوآوري ميشود، ميتوان تصور کرد. برخي ميگويند اين شرکتهايي که تاکنون شکلگرفته است، کپي ايدههاي خارجي است، ولي تا چند روز ميشود کپي ايدههاي موفق خارجي را اجرا کرد؟ بعدازآن بايد روي بحث نوآوريهاي داخلي کارکنيم. آيندهاي که متصور ميشويم ورود به حوزههاي تخصصي موردنياز صنايع بزرگ است.
- حرف آخر
چيزي که در پايان ميتوانم بگويم اين است که مهمترين اتفاقي که رشد کسبوکارهاي نوپا و شکلگيري آنها را محقق کرده است، چيزي نيست جز باور. بايد باور کنيم. خود آواتک روي باور شکل گرفت. باور به اينکه ميشود روي کسبوکارهاي نوپا هم سرمايهگذاري کرد. همه بايد روي اين باور کارکنيم تا زيستبوم کارآفريني رشد کند. منظورم رسانهها، دولت، خود کارآفرينان، شتابدهندهها و سرمايهگذاران است.