2017 که زنگ پایانش زده شده، اما بهنوبه خودش سال پرحادثهای در صنعت پرداخت بود. سال 2017 برای حوزه پرداخت، سالی پر از تصمیمات، اقدامات انجامشده و یا درنظرگرفته و بازنگری و تجدیدنظرهایی بود که ثمرهاش تغییرات مهم و اساسی بود که این صنعت به چشم خودش دید.
میخواهیم در ادامه مهمترینهای سال 2017 را با هم مرور کنیم و نیمنگاهی هم به پیشبینیهای سال 2018 بیندازیم و بدانیم که باید چشمانتظار چه چیزهایی در صنعت پرداخت باشیم.
مهمترینهای 2017
میلنیالها هدف کاملا درستی نبودند
به نظر میرسد که این صنعت در سال 2017 قدرت زیادی برای میلنیالها قائل شد و نمونه عینیاش هم بهعنوان مثال همین اپلیکیشن ونمو است که با اولویت ذهنی که درباره میلنیالها داشت، آن را راهاندازی کرد. در نتیجه شکافی در بازار ایجاد شد و تامین نیاز و ارائه سرویس به نسلهای دیگری مانند بیبیبومرها دچار مشکل شد؛ نسلی که بسیاری از آنها به دوران بازنشستگیشان نزدیک میشوند و شاید به نسبت پول بیشتری برای هزینهکردن هم داشته باشند.
بیتکوین و زنجیره بلوک، تب گذرا یا قهرمان ماندنی؟
خیلیها فکر میکردند این طرز فکر که بیتکوین میتواند یک ارز بادوام و ماندنی باشد، طرز فکر ردشدهای است و به افزایش قیمتهای نجومی آن و بازار عرضه اولیه ارز (ICO) که پشت آن قرار دارد، مشکوک هستند. از طرف دیگر فناوریاي مانند زنجیره بلوک در سال 2017 حسابی ترکاند. در رویداد مانی 2020 لاسوگاس، شاهد بودیم که اپلیکیشنهای مبتنی بر زنجیره بلوک که مورد استفاده بانکها هم قرار گرفتهاند، تبدیل به روندهای اصلی شدهاند. کاملا واضح است که فناوریاي مانند فناوری زنجیره بلوک جزو آن دسته از تکنولوژیهایی است که باعث گسترش و توسعه مقیاس صنعت صدالبته با هزینههای پایینتر خواهد شد.
استفاده بانکها از اِیپیآیها
گزارشی از ایتگروپ نشان میدهد که بانکها از اِیپیآیها بهعنوان ابزاری رقابتی استفاده میکنند تا بتوانند در فضای رقابتی کنونی که میان شرکتهای فناوری و ارائه سرویسهای مالی وجود دارد، همچنان باقی بمانند و حذف نشوند. در همین گزارش مشخص شده که استفاده و توسعه از اِیپیآیها برای انجام پرداختهای آنی و سریع تبدیل به یکی از اولویتها در بازار شده است که البته این طرز تفکر همان قانون بانکداری باز(Open Banking) است که در این مدت صحبتهای زیادی از آن شنیده شد و قرار است که در همین ماه، یعنی ژاویه 2018 رسما قانونی و عملیاتی شود.
پیشبینیهای 2018
بانکداری باز و PSD2: چنین قانونهایی بانکها را ملزم میکند تا دادههای مشتریانشان را از طریق اِیپیآی خود در اختیار شرکتهای واسط (Third Parties) قرار دهند. با اینکه بعضیها هنوز عین خیالشان نیست و کاری از پیش نمیبرند، اما هستند کسانی که در حال آمادهسازی حداقلها هستند و به همین دلیل هم بیشتر و بیشتر با چالشهای موجود درگیر میشوند. چنین اتفاقی فرصت خوبی را برای بخش پرداخت رقم خواهد زد؛ فرصتی برای ارائه بیشتر نوآوریهای پرداختی به مشتریان بانکی.
«تاثیر آمازون» در صنعت پرداخت
شرکتهایی مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و اپل که شرکتهای بزرگ و شناختهشدهای هستند، با ظهور قانون PSD2 قادر به ارائه تجارب متصل و یکپارچهای در صنعت بانکداری تراکنشی و پرداخت هستند. از طرف دیگر، در مانی 2020 سال 2017، هوش مصنوعی از داغترین و جذابترین موضوعاتی بود که بهعنوان مهمترین و برترین عامل ساختارشکن در صنعت به آن پرداخته شد. ما دنیایی پیش رویمان داریم که چیزهایی مانند الکسا و سیری، حتی قبل از اینکه خودمان دست به عملی بزنیم، دقیقا میدانند که چه میخواهیم و حتی میتوانند از جانب ما کارهایی را هم برایمان انجام دهند. چنین اتفاقی برای صنعت پرداخت، چشمانداز ترسناکی است.
پلتفرمهای چینی را پیش رو داریم
اتفاق دیگری که ممکن است موجب پیچیدگیهای دیگری برای صنعت پرداخت شود، این است که باید خودشان را آماده رقابت و اتصال به رقبای جدید، مانند کسبوکارهای چینی کنند. تنسنت و آنت فایننشیال از بزرگترین شرکتهای چین است که تعداد مشتریانش از جایی مانند بانک HSBC به مراتب 10 برابر بیشتر است. نکته مهم دیگری که درباره این بازیگران چینی وجود دارد این است که با استفاده از نفوذ مالی و تجربهای که دارند و همینطور ارائه مجموعه محصولاتی که متناسب با نیازها و خواستههای غربی باشد، پتانسیل این را دارند که بتوانند سهم بازار غرب را کاملا به دست بگیرند.
بیشغلی و بیاهمیتبودن پرداخت
موسسه جهانی مکنزی گزارشی منتشر کرده است که نشان میدهد تا 20 سال دیگر، تمامی این فرایندهای خودکارسازی جانشین 800میلیون شغل خواهد شد و اگر بخواهیم مبنا را بر چنین اتفاقی بگذاریم، دیگر موضوع و عنوانی به اسم پرداخت هیچ اهمیتی نخواهد داشت و اصلا دیگر پولی دست مردم نمیماند که بخواهند خرج چیزی کنند.
فین تک غروب کرده یا در حال طلوعی دوباره است؟
مجموع سرمایه گذاری های انجامشده در حوزه فین تک در سال 2017 رشد خوبی داشته است. در سهماهه نخست سال 2017، این مقدار سرمایه گذاری به 3.6 میلیارد دلار رسید. در سهماهه دوم با بیش از دوبرابر افزایش، به 8.4 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد و در سهماهه سوم سال 2017، بر اساس گزارش KPMG این سرمایهگذاری به 8.2میلیارد دلار رسید.
در این گزارشهای منتشرشده از سال 2017، شاید سرمایه گذاری جهانیM&A با 5.9 میلیارد دلار، بیشترین کمک و تاثیر را در بهبود وضعیت کنونی بازار سرمایه گذاری در این حوزه داشته است. از طرف دیگر سرمایه گذاری صندوقهای خطرپذیر هم با انجام 2.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری و 227 قرارداد میشود گفت که تقریبا در وضعیت ثابتی قرار دارد. سرمایه گذاری مشارکتی صندوقهای خطرپذیر روی کسب و کارهای فین تک هم با مقدار 3.3 میلیارد دلار در سهماهه سوم سال 2017 در وضعیت پایینتری نسبت به میزان 9.6 میلیارد دلاری سال 2016 قرار دارد.
از طرف دیگر، حضور مشارکتی در کسب و کارهای فین تک با 21 درصد، افزایش 4درصدی نسبت به حضور 17 درصدی در سال 2016 داشته است. سرمایه گذاری در حوزه رگ تک هم افزایش چشمگیری داشته است. 591 میلیون دلار در نیمه اول سال 2017، مقدار قابل توجهی نسبت به 583میلیون دلار سرمایه گذاری است که در سال2015 انجام شد.
وضعیت فین تک در سال 2015، 2016 و 2017
این آمار و ارقامی که بالاتر ارائه کردیم، بخشی از گزارش KPMG از میزان سرمایه گذاریهای انجامشده در حوزه فین تک در سال 2017 بود که در برخی حوزهها میشود گفت که در مقایسه با سال 2016 افزایش خوب و قابل قبولی داشته است. نمودارهای منتشرشده در گزارش KPMG را که ببینید، متوجه میشوید که سال 2015، بهویژه سهماهه چهارمش، سهماهه رویایی برای استارتاپها و کسب و کارهای فین تک بوده و با ثبت سرمایه گذاری 4.6 میلیارد دلاری شرکتهای فین تک بهنوبه خودش رکورد بالایی نسبت به دورههای قبلی زد.
اگر روال به همین منوال پیش میرفت، خوب بود و شاید نمودارهای منتشرشده سال 2017 رکورد جدید و بیسابقهای از خودشان بهجا میگذاشتند، اما سال 2016 همهچیز را تغییر داد و اگر بخواهیم خلاصهای از وضعیت فین تک در آن سال را ارائه دهیم باید گفت که سرمایه گذاری روی شرکتهای فین تک با 85 درصد کاهش نسبت به سال 2015 مواجه شد و به 24.7 میلیارد دلار رسید.
البته اگر بخواهیم کمی جزئیتر به قضیه نگاه کنیم، باید گفت که میزان سرمایه گذاری M&A و خصوصی در فین تک در 2016 کاهش پیدا کرده بود درحالیکه سرمایه گذاری صندوقهای خطرپذیر با 13.6میلیارد دلار، نسبت به سال 2015، افزایش داشته است. البته حوزههای زنجیره بلوک و بیتکوین هم از دیگر بخشهایی بود که سرمایه گذاری روی آنها با 543میلیون دلار در سال 2016 نسبت به سال2015 افزایش داشته است.
اما چه شد که این آماروارقام از عرش تقریبا به فرش آمد و خیلیها را کنجکاو کرد تا بدانند که در این حوزه چه اتفاقی افتاده است و آیا فین تک ها دیگر آن جذابیت گذشته را در بازار ندارند و آیا سرمایه گذارها از انجام چنین سرمایه گذاری هایی پشیمان شدهاند و یا اینکه کسب و کارهای فین تک هم جزو آن دسته از بخشهایی بوده که زمانی در اوج بوده و دیگر دورانش به سرآمده. در نگاه اول شاید این سوالها، اولین ذهنیتهایی باشد که در ذهن ما شکل میگیرد.
وارنمید از مدیران شرکت KPMG میگوید که سال 2015، اوج سرمایه گذاری های انجامشده در حوزه فین تک بوده و پس از آن کمی عقبنشینی برای مشاهده نتایج این سرمایه گذاری ها اتفاق دور از ذهن و عجیبی نیست. به عبارت دیگر، سرمایه گذاران کمی دست از کار میکشند تا ببینند کدام فین تک در نهایت برنده میدان خواهند بود و بعد از آن با خیال راحتتری پولهایشان را روی آن سرمایه گذاری کنند. نتیجه هم همین شد که سال2016 سقوط چشمگیری در میزان سرمایه گذاری ها روی کسب و کارهای فین تک ثبت شد که البته در بخش اروپا میتوان اتفاق Brexit را هم مزید بر علت دانست. درواقع دو روند اصلی در سال 2016، همکاری و مشارکت فین تک ها با بانکها و همینطور ظهور کشور چین در این حوزه بوده است.
چین را دیگر میتوان قطب اصلی فین تک ، چه در حوزه سرمایه گذاری و چه بخش قراردادی دانست. این سه علت را شاید بتوان از عاملهای اصلی برای کاهش سرمایه گذاری روی کسب و کارهای فین تک در اروپا دانست. وقتی بانکها وارد این حوزه میشوند، از طریق سرمایه گذاران و صندوقهایی ورود کردهاند که به آنها وابسته هستند و همچنین قدرتمندشدن یک بخش آسیایی مانند چین، مانند یک حوزه بکر و دستنخورده، بیشتر حواسها را به سمت خودش پرت میکند. از طرف دیگر، وقتی در انگلستان، دولت و قانونگذاری متعهد به حمایت و ارتقاي فین تک میشوند و از طرفی هم لندن، همچنان بهعنوان بازار اصلی در اروپا باقی میماند، کاهش انگیزه سرمایه گذاری روی کسب و کارهای فین تک ازطرف دیگر سرمایه گذاران و صندوقهای سرمایه گذاری اتفاق معمولی به نظر میرسد.
جالب است که برخلاف روندی که فین تک در سال2016 در اروپا داشته است، آسیا بیشتر و بیشتر سهم خودش از حوزه فین تک را افزایش میداده و نهتنها سرمایه گذاری در آسیا افزایش پیدا کرد بلکه میزان سرمایه گذاری های خطرپذیر در این منطقه در سال 2016 به 7.1 میلیارد دلار رسید و همین موضوع باعث شد تا آسیا بتواند بهعنوان ناحیه «هنوز سالممانده» در حوزه فین تک را به دست بیاورد.
فرضیههایی درباره علت چنین اتفاقی وجود دارد. یکی از این فرضیهها این است که شاید در بازارهای بالغی مانند ایالات متحده برخی حوزهها در فین تک هستند که با اینکه محبوبیت بیشتری هم دارند، اما دیگر بازارشان اشباع شده است؛ مانند حوزههای پرداخت و وامدهی. به عبارتی، سرمایه گذاران نسبت به انجام سرمایه گذاری های بزرگ در این حوزهها محتاطانهتر عمل میکنند.
مورد جالبی که در اینجا وجود دارد، این است که در کشورهای در حال توسعه مانند هند و برزیل، ماجرا برعکس است و بخشهایی مانند پرداخت و وامدهی، کلید اصلی افزایش درآمد در صنعتی مانند فین تک به شمار میآیند. نمیشود منکر خوب و مناسببودن و همینطور جای رشد داشتن فین تک در کشورهایی مانند چین، هند، برزیل، سنگاپور، اندونزی، آفریقا و غیره شد و مسلما از آنجایی که بازار هنوز در این مناطق دستنخورده مانده، جذابیت بیشتری برای افراد دارد.