نمای نهایی دهها نفر پشت سریشان را بیدار میکنند و میگویند صبح شده، بیدار شو. در نقد این فیلم گفته میشود که هیچیک از این افراد صبح را به چشم ندیده و از دریچه نگاه فرد اول صبح را باور کردند؛ صبحی که شاید هر گز اتفاق نیفتاده باشد.
تهران، شیراز، مشهد، تبریز، کرمان، همدان و… هر شهری که رفتم این جمله را شنیدم «استارتاپ تعریف مشخصی ندارد»، «استارتاپ به شرکتهای آیتیمحور میگویند»، «استارتاپ به شرکتهای خلاق و ایدهمحور گفته میشود» و… نکته مشترک اکثر سخنرانان واهمه از پاسخگویی به این پرسش بود؛ گویی از تعریفی که در ذهن داشتند، مطمئن نبودند و سادهترین راه برای برونرفت «استارتاپ تعریف مشخصی ندارد». جوانان بعد از هر ایونت یا مسابقه در دورهمیهایشان همین جملات را تکرار میکردند.
برشهای تکبعدی از شناخت استارتاپ، حکایت فیل در تاریکی حضرت مولانا را تداعی میکند. هر کس در تاریکی متناسب با اینکه کجای بدن فیل را لمس کرده، حدسی میزد. برهمین اساس به این نتیجه رسیدیم که موضوع «استارتاپ چیست» را در اکوسیستم استارتاپی ایران به شور بگذاریم و هشتگ بزنیم، باچندهدف.
فارغ از هر نتیجهای، دریابیم فعالان این اکوسیستم نوپا چه تصویر و تعریفی از استارتاپ دارند؟ برای همین به سراغ بخش قابل توجهی از فعالان اکوسیستم در حوزههای مختلف رفتیم از برگزارکنندگان رویداد و ورکشاپ تا بنیانگذاران استارتاپها، مدیران دولتی متولی این حوزه و صندوقهای سرمایهگذاری، مدیران شتابدهندهها و فضاهای اشتراکی و… البته به دلیل مشغله کاری برخی از فعالان و همچنین محدودیت فضای مجله نتوانستیم نظرات تعداد بیشتری را منتشر کنیم. اما همین تعداد هم میتواند تصویری از برداشت کلی اکوسیستم به ما بدهد و امیدواریم با توییت یا نگارش در لینکدین یا ارسال آن به هفتهنامه در شماره بعد نظرات شما را هم منتشر کنیم.
همچنین نگارنده بر این باور است ادامه توسعه اکوسیستم، بدون آنکه تعریفی مشترک یا نزدیک بههم از استارتاپ داشته باشیم، در آینده ما را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. این مشکلات به توسعه اکوسیستم استارتاپی آسیب وارد میکند و باعث از بین رفتن انرژی، اتلاف منابع و فرصتها خواهد شد و از همه مهمتر امید جوانان را تبدیل به یأس میکند. اینکه یک شابلون درست کنیم و بگوییم هر کس در آنجا نشد، استارتاپ نیست، همانقدر اشتباه است که برای تعریف استارتاپ، پایان بازی بگذاریم که هرکس از ظن خود گمان برد استارتاپ است.
کم نیستند جوانانی که هر روز با شنبه تماس میگیرند یا شرکتهای بزرگ سنتی و مدعیاند استارتاپ هستند، در حالی که نیستند.
از اینرو تلاش ما ساختن شابلون یا ترویج پایان باز یا بینهایت قرائت از استارتاپ نیست. میخواهیم کمک کنیم برای دست یافتن به یک تعریف مشترک و نزدیک به واقعیت. این امر محقق نمیشود مگر اینکه تضارب آرا در اکوسیستم شکل بگیرد. یقین بدانید حتی اگر به ترجمه هم پناه ببریم، در نهایت «استارتاپ چیست» وقتی به زبان فارسی بیان و نگاشته میشود، از فیلتر ذهنی من ایرانی با فرهنگ و باورهای ایرانی عبور کرده و به یک تعریف ایرانی، جهانی اما نزدیک به مدل اصلی آن که خاستگاهی بیرون از این آب و خاک دارد، تبدیل میشود. با خواندن نظرات بیش از ۳۰ نفر از فعالان اکوسیستم (در صفحات ۶ تا ۹) به این موضوع پی خواهید برد.
سخن آخر:
پس بیایید خجالت را کنار بگذاریم و علنی بگوییم از دیدگاه ما (با توجه به مطالعه و تجربه) استارتاپ چیست و نگران نقدشدن هم نباشیم؛ چراکه نقد امروز بهتر از نسیه فردایی است که دستمان پر از خالی است.
ما در حال پیریزی جادهای هستیم که نسل فردا برای رسیدن به مقصد در آن پای خواهند گذاشت. به این فکر کنید که این جاده آنها را و اکوسیستم استارتاپی ایران را به کجا خواهد برد…
یک نفر با دست تکانم میدهد و میگوید صبح شده بلند شو، چشم باز میکنم و به دنبال خورشید میگردم. میخواهم صبح را از دریچه نگاه خودم ببینم. «صبح شده بلند شو» …