یادداشت رضا قربانی | تقریبا روزی و هفتهای نیست که خبری درباره استارتاپها منتشر نشود. نکته بامزه ماجرا هم این است که تقریبا آرام آرام در حال شنیدن واژه استارتاپ از زبان مسئولان و مقامات هم هستیم. تا پیش از این بیشتر مسئولان اصرار داشتند بگویند شرکت دانشبنیان و برخی هم قانع شده بودند بگویند شرکت نوپا. منتها همه میدانیم که هیچ کدام از دو ترکیبی که گفته شد معادل استارتاپ نیست. در هر حال شنیدن اینکه مسئولان دیگر استارتاپها را جدی گرفتهاند جای بسی خوشحالی دارد.
نکته بامزهتر این روزها هم حضور تعدادی از استارتاپهای فینتک و غیرفینتک زیرپرچم بزرگترین شرکت دولتی فناوری بانکداری ایران در رویداد بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت است. البته شیوه حضور این استارتاپها ممکن است نقدهایی را برانگیزد؛ منتها نفس عمل برای من مهم است. دقت کنید، شرکت خدمات انفورماتیک، بزرگترین شرکت فناوری بانکداری ایران در مهمترین رویداد بانکداری و پرداخت ایران زمینه حضور استارتاپها را فراهم کرده است. درباره رویداد بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت باید بگویم که این رویداد با فاصله بهترین و مهمترین رویداد فناوریهای بانکداری و پرداخت در ایران است. امسال هفتمین دوره این رویداد در برج میلاد در روزهای دوشنبه و سهشنبه این هفته برگزار میشود. حتی مدیران این رویداد هم یکی از محورهای اصلی رویداد را فینتکها دانستهاند. واقعیت این است که باید تبریک گفت به همه جوانهایی که این روزها تلاش کردند جور دیگر فکر کردن را به دولتیها یادآوری کنند.
از آن طرف فشارها بر استارتاپها هر روز بیشتر و بیشتر میشود. استارتاپها به مرور درگیر مسائل مختلف میشوند و متاسفانه گاهی وقتها دولت که حداقل در کلام خودش را حامی استارتاپها میداند علیه آنها عمل میکند. مانند ماجرایی که هفته گذشته وزارت کار باعث و بانی آن بود. همین ماجرا باعث شد که کمیتهای در دولت تشکیل شود که شکایت بخشهای مختلف دولتی از مسیر آن صورت بگیرد که دیگر اینگونه نباشد که هر بخشی از دولت که با استارتاپی دچار مشکل شد، سریع اقدام حقوقی و قضایی انجام دهد. این، همه فشارها نیست. مهمترین فشارها از نظر من فشاری است که از ناحیه شفاف نبودن قوانین بر کسبوکارها وارد میشود. تا زمانی که چارچوبها و قوانین روشن و صریح نباشد امکان تفسیر سلیقهای از آن وجود دارد. به دلیل ماهیت پیچیده این کسبوکارها ممکن است تهیه قوانین فرایندی زمانبر باشد.
یکی از بخشهای فینتک که فعلا قانون درباره آن سکوت کرده حوزه ارزهای رمزنگاری شده مانند بیتکوین و البته قلب تپنده آن یعنی زنجیره بلوک (بلاکچین) است. در همین رویداد بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت در بخشهای مختلف قرار است به این موضوع پرداخته شود و مطمئنا بعد از برگزاری رویداد حرفهای مهمی زده شده که میتوان درباره آنها صحبت کرد. منتها فعالیت در این عرصهها هنوز زیر نورافکن قانون نیفتاده. طبیعی است که وقتی از قوانین صحبت میکنیم داریم درباره این صحبت میکنیم که قانون چگونه میخواهد خط قرمزها، تخلفها و جرمها را روشن کند. گفتن اینکه فعالیت در فلان حوزه به طور کلی قدغن و ممنوع است نه ممکن است و نه جلوی فعالیتهای غیرقانونی را میگیرد. غیرقانونیکردن یک حوزه تنها باعث رشد شبکه زیرزمینی فساد میشود.
همانگونه که قوانین مبهم و ممنوع کردنهای متعدد منجر به رشد قاچاق در این کشور شد، پدیدهای که در بسیاری از کشورها به هیچ وجه قابل مشاهده نیست مگر در موارد موضوعات خاص و ببینید که قاچاق در ایران چگونه کسبوکارها را فلج کرده است.
زنجیره بلوک فرصتی است که این روزها در مسیر کسبوکارهای فناورانه ایرانی قرار گرفته و اگر هر چه سریعتر قوانین در زمینه آن روشن نشود ممکن است شاهد رشد پدیدههای مریض در این کشور باشیم و بدتر از آن اینکه زمانی به خودمان بیاییم که مانند تلگرام قاعده بازی را باختهایم. ببینید فعالیتهای این روزهای دولتیها را که چگونه میخواهند با وعدههای مختلف مانند انواع جایزههای رقبایی برای تلگرام ایجاد کنند. متاسفانه در سالهای گذشته تجربههای تلخ و دردناکی در زمینه موتور جستوجوی ملی و حتی سیستم عامل ملی داشتیم.
تصور میکردیم تلخی آن تجربهها برای مسئولان به همان اندازه روشن است که برای ما. زمانی نیاید که برای بلاکچین ملی بخواهیم جایزه بگذاریم! همین الان فرصت ورود به این حوزه است.