همنت رویدادی است که با ابتکار بنیاد نخبگان اصفهان و به ریاست دکتر شقایق حقجو در سال ۹۴ آغاز به کار کرده است. در این مدت یکساله هم سه دوره همنت برگزار شده است. رویدادی که تلاش دارد با شناسایی توانمندیهای روستاییان و استفاده از ظرفیتهایی که فضای وب فراهم کرده است هم به ارتقا و پایداری جوامع روستایی کشور کمک کند و هم سهم روستاها در اقتصاد کشور را افزایش دهد.
در این گزارش سعی کردهایم هم جوانب مختلف این رویداد تازهنفس را بررسی و هم روندهای نوآوری که میتواند در این راه به روستاییان کشور یاری کند مورد تحلیل و ارزیابی کارشناسانی که خود دستاندرکار چنین رویدادهایی است قرار دهیم. اما پیش از آن باید به تفاوتها و شباهتهای آن با دیگر رویدادهای مشابه اکوسیستم استارتاپی کشور اشاره کنیم.
تفاوت همنت با استارتاپ ویکندها در چیست؟
نحوه برگزاری همنت به گونهای است که میخواهد از فضای صرفا رقابتی استارتاپ ویکندها فاصله بگیرد و بار آموزشی آن بیشتر باشد. عوامل این رویداد سعی کردهاند زمان بسیار زیادی را برای آموزش در این رویداد قرار دهند. از طرفی با دعوت از سرمایهگذاران عموما بخشهای دولتی و صنعتی و درگیر کردن اتاق بازرگانی استان اصفهان سعی در ارائه نوعی تضمین به همه شرکتکنندگان دارد تا در صورت برگزیده شدن حتما از حمایتهای رسمی بنیاد و همچنین سرمایهگذاران برخوردار شوند.
حمایتهای رسمی از تیمها وجه برتری همنت نسبت به استارتاپ ویکندهاست. در این رویداد مسائل از جانب سرمایهگذاران مطرح میشوند، یعنی موضوعات مطرحشده و ابعاد آنها و همچنین داوری ایدهها عموما توسط افرادی صورت میگیرد که در این زمینهها تخصص دارند و در صنعت و زمینه کاری خود حضوری فعال در سطح کشور دارند.
مدتزمان برگزاری رویداد همنت در این سه دوره بسیار متفاوت بوده، در حالی که در استارتاپ ویکندها مدتزمان برگزاری رویداد کاملا مشخص است. مدتزمان برگزاری رویداد همنت بیشتر از استارتاپ ویکندهاست.
با این مقدمه و شرح تفاوتهای همنت و استارتاپ ویکند، به سراغ سومین رویداد همنت میرویم و سعی میکنیم این رویداد را از زوایای مختلف بررسی کنیم.
زاویه از بیرون
سومین رویداد همنت بر محور روستا استوار بود. این رویداد سه مرحلهای است، رویداد مرحله اول آن چهارروزه بود و افراد شرکتکننده به روستاهای کفران و سمیرم برده شدند تا از نزدیک با مسائل و مشکلات مطرحشده در زمینه روستا آشنا شوند و به دنبال خلق ارزش و ایده باشند.
نکتهها و تجربهها
به سخنرانیهای افراد مدعو که نگاهی بیندازیم، میبینیم که همه با کیفیت بالایی برگزار شدهاند، چراکه در این سخنرانیها کمتر مباحث آکادمیک مطرح شد و بیشتر شواهد و مستندات داخلی و خارجی ارائه شدند مبنی بر اینکه روستا چه ویژگیها و محاسن و معایبی دارد و به انتقال تجربه در زمینه کارآفرینی در روستا گذشت. این رویداد با سخنان شقایق حقجو جوانمردی، رئیس بنیاد نخبگان اصفهان، آغاز شد.
او همنت را المپیاد حل مسئله معرفی کرد. سخنران بعدی معاون توسعه فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، علی وطنی بود. شاهبیت سخنان او این بود: «دوران اقتصاد نفتی به پایان رسیده است. میتوان ۷ میلیون محصول از نفت و گاز ایجاد کرد، اما تنها سوزاندن آن را یاد گرفتهایم.» تاکید سخنان او بر حرکت کشور به سمت اقتصاد دانشبنیان بود.
دکتر عمادی، مشاور سازمان ملل در توسعه روستایی و کشاورزی، از دیگر سخنرانان بود. به اعتقاد او، در ایران تنها تلاش شده هر آنچه شهر دارد به روستا داده شود. این رویه غلط باید تغییر کند. سخنران بعدی دکتر شوان صدر قاضی، پژوهشگر تحقیقات اقتصادی اجتماعی دانشگاه سازمان ملل، بود که سخنرانیاش به واسطه درخواستهای مکرر حضار تمدید شد.
دلیل درخواست حضار نیز بیان تجربههای متفاوت دکتر صدر از مشاهداتش در کشورهای دیگر بود. او اصول اساسی کارآفرینی اجتماعی را این سه اصل دانست: یک، داشتن یک ایده نوآورانه نسبت به یک مشکل اجتماعی است. دو، راهانداز و ریشه اصلی فعالیتهای دولتها در این زمینهها، کارآفرینان اجتماعی بودهاند پس نباید منتظر دولت بود.
سه، کارآفرینی اجتماعی کاری کاملا جمعی است و کار تیمی در این زمینه اهمیت بالایی دارد. تاکید دکتر صدر بر این مسئله بود که در نگاه به روستا باید نوآوری جایگاه ویژهای داشته باشد. این نوآوری باید با رعایت همه جوانب فرهنگی و اجتماعی در روستا باشد.
پنل «آسیبشناسی روستا» با حضور خانم دکتر احسانی، دکتر ملکی و دکتر صدر قاضی بعد از سخنرانی دکتر صدر قاضی شروع شد. در این پنل خانم دکتر احسانی سعی کرد این نکته را جا بیندازد که هنگامی که به روستا و مسائل آن فکر میکنیم باید ابتدا شنونده باشیم.
اگر لازم بود کاری انجام دهیم و اگر لازم نبود مانند یک دانشگاه از روستا و مردمش درس بگیریم. در مقابل دکتر ملکی با نقد رویکرد نگاه مهندسی به مسائل درون روستا و جامعه اشاره کرد که هر حرکتی در روستا میبایست با شناخت درست مشکل همراه باشد.
ایدههایی که در سیاهچادرها جان میگیرند
همانطور که گفته شد این رویداد در روستا برگزار شد. با توجه به اینکه شعار این رویداد همواره این بوده که با مشکلات برخورد نزدیک خواهد داشت، انتخاب روستا بهعنوان محل برگزاری رویداد نشاندهنده این است که حرف و عمل عوامل اجرایی آن در یک سو است.
با توجه به اینکه محل رویداد خارج از فضاهای مرسوم سالنی بود چالشهای بیشماری مطرح شد. اولین چالش مطرحشده در این رویداد بعد مسافتی بود که روستاها با یکدیگر دارند. در حین رفتوآمدها زمان بسیار زیادی تلف شد که میشد جلوی این اتلاف زمان را گرفت.
مورد بعدی مسئله اسکان بود که با توجه به بسیج محلی مسئولان روستا به بهترین وجه آن را ساماندهی کردند و افراد و تیمها در خانههای روستاییان و یا اماکن اداری اسکان داده شدند. کمترین هزینه در این بخش صورت گرفت. در زمینه ناهار و شام و میانوعدهها روستاییان سنگتمام گذاشتند.
نقطه تاریک این رویداد را باید نبود یک سالن مناسب برای ارائه سخنرانیها و آموزشها دانست، چراکه همه تیمها در یک سوله مستقر بودند و این سبب شده بود که با توجه به جمعیتی که حضور داشتند همهمه ایجاد شود. این مسئله باعث شد تمرکز افراد هنگام سخنرانیها بسیار پایین باشد و بهراحتی به هم بریزد.
البته برگزاری یک سخنرانی در یکی از چادرهای اطراف در روز سوم نشان داد که میشد با برگزاری سخنرانیها در فضایی کوچک در زیر چادرها بهشدت کیفیت و سطح یادگیری مباحث مطرحشده را بالا دانست. البته همین انتخاب هوشمندانه مکان سبب شد برخورد نزدیک با مشکلات و مسائلی که در روستا وجود دارد مغفول نماند و همین مسئله پتانسیل بیشتری در درون رویداد ایجاد کرد.
خوشفکری دیگر این رویداد این بود که با موضوع روستا برخورد صرفا تفریحی نشد و سعی شد با بردن شرکتکنندگان بر سر زمینها و مراکز کشت، پرورش طیور و استخرهای پرورش ماهی فرصت پرسش و پاسخ با فعالان در عرصه روستا فراهم شود. البته نقدی که به رویداد برمیگردد این است که افراد شرکتکننده آموزش ندیده بودند تا مشاهدهگر و جستجوگر خوبی باشند وگرنه فردی که به دنبال سوالهایش در روستا میگشت قطعا یابنده میبود.
تعامل با روستاییان
شرکتکنندگان در رویداد فقط افراد تحصیلکرده نبودند. حدودا ۳۰ تا ۴۰ درصد شرکتکنندگان روستایی بودند. در مورد روستاییان دو نکته بسیار مشهود بود، اول اینکه روستاییان افکار خام و ایدههای زیادی داشتند ولی از یک تفکر سیستماتیک برای کسبوکار به دور بودند. مورد دوم بیخبری آنها از منابعی بود که در اختیار داشتند.
آنها کارهای خود را به طور روتین انجام میدادند و فکر میکردند باید ایده از بیرون و یا حمایتی از بیرون به سمت آنها بیاید تا وضعیت معیشت آنها بهبود بیابد. شاید به این دلیل که به خاطر وضعیت معیشت پایینشان از انجام کارهای نو ترس داشتند. نحوه تعامل و برخورد روستانشینان و افراد تحصیلکردهای که از شهرهای مختلف آمده بودند بسیار جالبتوجه و قابلبررسی است.
در این زمینه چند برخورد دیده شد. برخی افراد که متوجه شده بودند روستاییان چه پتانسیلهای درونی دارند سعی میکردند در تیم خود از فرد و یا افراد روستایی استفاده کنند. ابراهیم یکی از شرکتکنندگان درباره کار با روستاییها میگوید: «کار کردن با آنها بسیار لذتبخش بود چراکه بهآسانی میتوانستیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. البته باید در مقابل آنها بیشتر شنونده باشیم تا گوینده، چراکه وقتی بچههای تیم بیشتر حرف میزنند آنها حالت دفاعی به خود میگیرند و از جمع خارج میشوند.
ما در تیممان سعی کردیم تعامل نزدیکی با آنها داشته باشیم و حضورشان به خاطر شناخت و اطلاعاتی که داشتند بسیار به ما کمک کرد. ما در مطالعات و مشاهدههای میدانی از وجودشان بسیار کمک گرفتیم.»
مورد دوم تیمهایی بودند که در آنها فرد روستایی دیده نمیشد. در مورد حضور نداشتن فرد روستایی در تیمشان که پرسیدیم، مهرداد یکی از اعضای همین تیمها پاسخ داد: «ایده ما فرایندی مدون است که خارج از روستا رخ میدهد. شاید به روستا منتهی شود اما خودمان میتوانیم آن را اجرا کنیم.» این اعلام بینیازی معلوم نیست از کجا سرچشمه میگیرد!
مورد سومی که در این رویداد مشهود بود عدم مشارکت روستاییان با افراد غیرروستایی بود. آنها از طریق اطلاعاتی که گرفتند سعی میکردند مکانیسم خودشان را بسازند. در بین تیمهای برگزیدهشده هر سه این تیمها دیده میشوند ولی جالب است بدانید که تیم برگزیده متشکل از روستاییان بود.
آنقدر بیان ایده و چالشها و فرصتهای روبهروشان شفاف و دقیق بود که هیئتداوران را متقاعد کرد آنها را بهعنوان تیم اول انتخاب و معرفی کنند. ایده آنها فرآوری کودهای دامی و مرغی بود. آنها میخواهند تولید و بستهبندی و توزیع انواع کودهای آلی و شیمیایی متناسب با کیفیت آب و خاک اراضی را در دستور کارشان قرار دهند.
نظر تیمها در مورد رویداد چه بود؟
عمده گلایه شرکتکنندگان از روز ارائه ایده بود. آنها نکتهها و ارائههای روز اول را برای رسیدن به یک جمعبندی و شناخت فرصتهای روستای کفران و سمیرم کافی نمیدانستند و اذعان داشتند که اگر فرصت بیشتری داشتند میتوانستند با توجه به یافتههایشان ایدههای بهتری ارائه دهند.
دلیلشان هم این بود که شناخت کافی نسبت به فرصتها و ارائه ایدهها وجود ندارد لذا نمیتوان به یک جمعبندی نسبت به ایده رسید. تیمها از حضور سرمایهگذاران و افراد صاحبنظر عموما راضی بودند و نحوه تعامل با این افراد را مناسب و رضایتبخش میدانستند.
مشوقهایی برای انگیزهدهی
جایزه رویداد ۲ میلیون تومان تسهیلاتی است که بنیاد نخبگان اصفهان به پانزده تیم برگزیده اعطا میکند. جایزه با توجه به اینکه بهایی نقدی نیست، در نظر تیمها آنچنان خوشایند نیامد، اما از اینکه فرصت تعامل با بنیاد نخبگان اصفهان برایشان فراهم شده بسیار خرسند بودند.
به نظر بهرام صادقی، یکی از داوران و تسهیلگران، این جایزه بیش از یک فرصت است تا افراد علاوه بر اینکه تلاش میکنند به صورت یک تیم باقی بمانند، بتوانند در این مدت ضعفهای تیم را نیز برطرف کنند و در این زمینه علاوه بر توانمند شدن مشاورههایی دریافت کنند تا به رشد آنها بیشتر کمک کند. دکتر حقجو، رئیس بنیاد نخبگان، در مورد جایزه میگوید: «برنده تیمی است که تیم بماند.»
همنت از دیدگاه متخصصان
دکتر هادی فلاحی، موسس و مدیرعامل موسسه پشتیبان کسبوکار ثمرات ارزشآفرینان و از داوران و تسهیلگران و سرپرست تیم تحقیق روستای کفران، در مورد رویداد همنت گفت: «رویداد همنت بنا را بر این گذاشته که در قدم اول پل ارتباطی باشد بین قشر تحصیلکرده و روستاییان تا باب گفتگو و مشارکت باز شود.
این رویداد بنا را بر مشارکت دادن روستاییان در مراحل برگزاری گذاشت تا به نوعی پایلوتی برای مشارکت اجتماعی اثربخش در روستاها باشد. برای توسعه روستا باید روستاییان در بخشهای مختلف توسعه مشارکت داده شوند.»
دکتر سروش طالبی، سرپرست تیم تحقیق روستای سمیرم و از کارشناسان پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف و عضو کارشناسان ستاد احیای دریاچه ارومیه، در مورد رویداد چنین نظر داد:
«در رویداد همنت، بازگشت به مقوله روستا و فکر کردن به مسائل و مشکلات روستا بهنوبه خود بسیار ارزشمند است. در این رویداد افرادی میتوانند با روستا و مشکلات روستا کنار بیایند و در زمینه روستا موفق باشند که از دغدغه بالای اجتماعی برخوردار باشند. در این رویداد ارتباط خوبی بین افراد تحصیلکرده و روستایی ایجاد شد و باب گفتگو بین این دو باز شد.
این ارتباط اگر با ملاحظاتی چون در نظر گرفتن آسیبشناسی ورود دانش روز به روستا و همچنین در نظر گرفتن دانش بومی در طرحها همراه باشد میتواند طرحهایی که برای روستا ریخته میشود را از استحکام خوبی برخوردار کند.»
دبیر کل اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی اصفهان، دکتر محمد گوهریان، در مورد ویژگی منحصربهفرد رویداد همنت چنین بیان کرد: «رویداد همنت صرفا به دنبال پیدا کردن ارزشهای موجود و سعی در تبدیل این ارزشها به فرایندی قابل سازوکار است. در این رویداد به دنبال حل مشکلات کلان روستایی نیستیم، گرچه ایجاد ارزش بهنوبه خود مقداری از مشکلات روستا را کم میکند.»
وقتی همه شبها بیدارند
بعد از رویداد همنت اتفاق جالبی که رخ داد، تشکیل گروهی در تلگرام توسط یکی از روستاییان به نام حسین بود. او نام گروه را «پساهمنت کفران» گذاشته و اولین پیامش بعد از اضافه کردن شصت نفر به گروه این بود: «دوستان عهد خود را فراموش نکنید و به فکر روستا باشید.» این نوع نگاه و پیام نشان از اثربخشی رویداد همنت در بین روستاییان دارد.
در این گروه در مورد مسائلی چون نحوه ثبتنام ,دکتر فلاحی اینگونه به آنها پاسخ داد: «ثبتنام روستاییها به صورت دستی نیز انجام شده، و دعوتهای متعددی از طریق افراد معتمد و تریبون نماز جمعه صورت گرفت.» او در مورد صحتوسقم برخوردهای پیشآمده ادعایی نداشت و از روستاییان درخواست کرد با ارائه شواهد به او فرصتی برای پیگیری موضوع بدهند.
حاشیههای یک رویداد چهار روزه
تیم اول این رویداد را افرادی از روستا تشکیل میدادند. بعد از رویداد، همه اعضای تیم که افرادی تقریبا میانسال بودند، همدیگر را در آغوش کشیدند و گریه کردند. قرار گرفتن آنها در مقام اول از میان تحصیلکردههای دانشگاهی بسیار جالبتوجه بود.
در مراسم اختتامیه هنگامی که در کلیپ پخششده از کودکی چهارساله میپرسند در روستایتان چه خبر است، کودک جواب میدهد: «دانشمندان آمدهاند تا به روستایمان کمک کنند.» مهندس بهزاد صادقی که از داوران و تسهیلگران رویداد بود با شنیدن این جمله به گریه افتاد.
حضور دکتر شقایق حقجو جوانمرد، رئیس بنیاد نخبگان استان اصفهان، در مراسم نماز جماعت بسیار جالبتوجه بود. به نقل از روستاییان، او اولین خانمی است که در خطبه نماز جمعه روستای کفران حضور یافته است.
شلوغترین شب روستا به گفته روستاییان در روز سوم رقم خورد. آنجا که تیمها مجبور بودند برای تهیه نقشه کسبوکارشان تا ساعت دو و سه بامداد بیدار بمانند. حاشیه دیگر این رویداد تعامل روستاییان با شرکتکنندگان و پذیرایی از آنها بود که بیشتر منجر به ردوبدل شدن شماره تماسها شد.
در شب دوم هنگامی که تیمها در خانههای روستایی اسکان مییافتند، اغلب افراد اذعان داشتند که با امکانات موجود در خانهها از قبیل ماشین و… لفظ منطقه محروم اصلا به روستای کفران نمیخورد. در روز دوم همه به دنبال آشپز ناهار سمیرم میگشتند و یکصدا از دستپخت او تعریف میکردند. گویی آنقدر غذا لذیذ بوده که یکی از شرکتکنندگان شماره آشپز را با این گفته میگیرد که «میخواهم تو آشپز عروسیام باشی.»
روز اول حاشیه خاصی نداشت، اما نمیتوان از حضور شخصیتهای برجسته در این رویداد غافل بود. حضور افراد برجسته علمی زیر یک سقف و سخنرانیهای باکیفیت آنها را باید برای خالی نبودن بحث حاشیهها حاشیه به شمار آورد. البته اتفاق جالبی که در روز اول رخ داد این بود که وقتی یکی از شرکتکنندگان روستایی برای ارائه ایده خود پشت تریبون قرار گرفت گفت: «این یک دقیقه مهمترین دقیقه عمرم است.»
گزارشی از جمال احمدی