1- بر اساس گزارش سال ۹۸ کافهبازار، تعداد برنامههای فروشنده در سال ۹۸ کاهش یافته در حالی که تعداد خریداران و همینطور تکرار خرید آنها افزایش یافته است. با توجه به این دو روند معکوس در سمت عرضه (رقابت) و تقاضا (خریدار)، استراتژی درست برای موفقیت در مارکتینگ چیست؟ این روند چه تاثیراتی در برنامهریزی، بودجهبندی، اقدامات و در نهایت کارایی کمپینهای مارکتینگ میگذارد؟
این خبر نسبتا خوبی است و نشان می دهد از طرفی اقبال عمومی برای استفاده از اپلیکیشنها و انجام کارها به روش دیجیتال، بیشتر شده است. حالا در بعضی از حوزهها این گرایش اجباری بوده، مانند بانکها و در برخی از حوزهها این گرایش بر اساس نیاز یا علاقه بوده است. از طرفی هم نشان میدهد که کیفیت محصولات به جایی رسیده که مردم میتوانند به آنها اعتماد کنند و جواب اعتماد آنها را دادهاند. درباره استراتژیها دو مورد را نام میبرم که شاید به صورت مستقیم با بازاریابی ارتباط نداشته باشد اما غیرمستقیم بر آن تاثیر میگذارد و به افزایش فروش منجر میشود. یکی، توجه به سرویسهای جدبد که مورد نیاز کاربر است و کمتر به آن توجه شده یا اصلا توجهی نشده باشد. افزایش کیفیت محصول نیز تاثیر زیادی بر این روند دارد و اگر همراه با افزایش کاربر، زیرساخت محصول هم ارتقا پیدا کند، تجربه کاربری را بالاتر میبرد و اعتماد را بیشتر میکند.
2- در بخشی از این گزارش، درصد خریداران مشترک بین رقبای هر دسته از برنامهها و بازیها منتشر شده است. بر این اساس، بخش قابل توجهی از خریداران محصولات دیجیتال در حوزههای مختلف، تمام خریدهای خود را تنها از یکی از رقبای آن بازار انجام میدهد. اطلاع از این شاخص رفتاری چه بینشی به تیمهای مارکتینگ میدهد؟ و چه فرصت یا تهدیدی در این موضوع میبینید؟
این اتفاق هم خبر خوبی است زیرا نشان میدهد محصولاتی که ارائه شده و خریدار را نزد خود نگه داشتهاند، توانستهاند محصولی را ارئه بدهند که کاربر دوست نداشته باشد که به محصولی در همین حوزه برود. یعنی این تغییر منبع دریافت کننده خدمات، برای کاربر هزینهای داشته باشد که برای او بهصرفه نبوده و باعث ماندن کاربر بشود. به نظر میآید که برخی از این شرکتها و محصولات این سوییچینگ هاست را انجام بدهند. اما فرصتها و تهدیدهایی را هم نشان میدهد. زیرا مشخص میکند که زمان ورود به بازار بسیار مهم است و معمولا محصولات اولی که وارد یک حوزه میشوند، اگر خوب کار کنند در میان مردم جا میافتند و این فرصت برایشان هست که جزو اولینها باشند و همین، تهدیدی برای کسانی است که میخواهند بعدها وارد این حوزه بشوند. مثلا اگر امروز در حوزه حمل و نقل از یک اپلیکیشن استفاده میکنیم و دو یا سه سال است که کاربر آن هستیم، این فرصت برای آن کسب و کار هست که جزو اولینها بوده و ما به او عادت کردهایم و باید از فرصت استفاده کند و کیفیت محصول را بهتر کرده و سرویسهای جدید به آن اضافه کند. اما در عین حال، برای شرکتهای جدید این حوزه یک تهدید است زیرا هزینه معرفی و تغییر رفتار کاربران برای استفاده محصول آنها، بیشتر خواهد بود.
3- در این گزارش روند دانلود و خرید از برنامههای بازار در طول ماههای سال ۹۸ نمایش داده شده است. علاوه بر روندهای فصلی، برخی رویدادهای اجتماعی مانند قطعی اینترنت و یا کرونا تاثیرات مشهودی روی رفتار کاربران گذاشتهاند. بهترین رویکرد در مقابله با چنین رویدادهای خارج از کنترل یک کسبوکار در زمینه مارکتینگ چیست؟ تیمهای مارکتینگ چه ویژگیها و مهارتهایی را برای مدیریت چنین شرایطی باید کسب کنند؟
پاسخ من در اینجا هم به مارکتینگ محدود نمیشود و به خدمات، نوع آن و کیفیت ارائه آن است. به نطر من در شرایط اینچنینی، شرکتها باید تنها به نیاز کاربران در زمان آن مشکل توجه کنند. مثلا اگر بیماری مانند کرونا شایع میشود، شرکتها باید با تمام توان خودشان به دنبال سرویسهایی بروند که در آن زمان، به درد مردم بخورد. برای مثال، ما در زمینه کار خودمان، حوزه پزشکی، چون از اواسط اسفند حدود 90 درصد از مطب پزشکان تعطیل شد و مشخص نبود که این شرایط تا چه زمانی ادامه دارد، بیماران نمیتوانستند به مطب مراجعه کنند. اما نیاز به رفتن به دکتر برطرف نشده بود و همچنان وجود داشت اما نمیشد این نیاز را برطرف کرد. پاسخ ما به این مشکل، ارائه سرویسی بود طی آن، بیماران به صورت آنلاین با پزشکان خودشان در تماس بودند و مشاوره آنلاین میگرفتند. هرچند این مشاوره، جای ویزیت حضوری را نمیگرفت، اما قدم اول در مسیر درمان بود و در بسیاری موارد، از نگرانیهای آنها جلوگیری کرد و رفت و آمدهای اضافه را حذف کرد. ما ان سرویس را با هزینه بسیار بالا و در مدت کوتاه بیست روزه راهاندازی کردیم، اما به سرویس بسیار موفقی تبدیل شد که تصمیم داریم بعد از رد شدن این بحران، آن را ادامه و توسعه بدهیم. در محصولات شرکتهای دیگر هم من موارد اینچنینی مبتنی بر اتفاقات غیرمنتظره دیدهام. اما نباید این به صورت موج سواری باشد و اگر بتوانیم به نیاز واقعی آن زمان کاربر توجه داشته باشیم و بتوانیم آن را رفع کنیم، عملا وفاداری خود را به کاربران نشان دادهایم و مطمئن باشیم که جواب این کار را میگیریم و کاربرانمان هم به ما وفادار خواهند بود.
4- در این گزارش، اندازه بازار در دستههای مختلف با شاخصهای مختلفی مانند تعداد نصب فعال، تعداد تراکنش، دانلود و… گفته شده است. چگونه میتوان از این اطلاعات برای بهینهسازی کمپینهای تبلیغاتی و افزایش ROI آنها استفاده کرد؟
خیلی خوب است که چنین گزارشی تهیه شده و اندازه بازار را بر اساس نصب فعال و… نشان میدهد. مسلما تیمهای مارکتینگ بر اساس نوع محصولشان مهم است که رفتار کاربر چگونه بوده و اپلیکیشنهای موفقتر هستند که تراکنش بالاتری دارند یا نصب فعال بیشتری دارند. این دادهها خام کمک فراوانی به تیمها میکند و میتوانند استراتژیهای مارکتینگ بهتری را تدوین و پیاده کنند.
1 Comment