سعید رحمانی بنیانگذار سرآوا با جامعه استارتاپی ایران سخن گفت. سعید رحمانی از پیشگامان تاسیس اکوسیستم استارتاپی ایران وکار آفرین سریالی در یادداشتی به نسل جوان کارآفرین این نوید را داده که با آنها سخن خواهد گفت و به تعهدش برای راهنمایی کارآفرینان پایبند است.
و این را هم گفته به آینده کارآفرینی ایران دلخوش است.
سعید رحمانی در ابتدای دهه نود اولین صندوق سرمایه گذاری خطر پذیر را در ایران بنیان نهاد که منجر به سرمایه گذاری بر روی استارتاپ هایی مثل دیجی کالا، کافه بازار، دیوار، بلد، علی بابا، تخفیفان و ده ها استارتاپ دیگر شد.
تجربه کارآفرینی با تجربه جهانی سعید رحمانی می تواند الهام بخش و راهنمای بسیاری از کارآفرینان نسل جوان امروز باشد.
در ادامه، متن کامل این یادداشت را بخوانید:
«یادداشتی به بهانه روزهای سختی که گذشت و روزهای زیبای بهار که در راهاند» از اینکه در هفتههای سختی که گذشت با همدردی و انرژی مثبتتان در غلبه بر این ویروس سیاه فراگیر مرایاری رساندید، از صمیم قلب تشکر میکنم. همچنین در برابر تیمهای پزشکی و کادر درمان در سراسر دنیا، از جمله همسرم که فداکارانه در دل این غوغا فرشته نجات و امیدند، سر تعظيم فرود میآورم.
دوران سختی بود، پر از درد و تب؛ دورانی که نفس کشیدن هم به سختی ممكن میشد. اوج درگیری من با ویروس كرونا، در شب چهلم فوت پدرم بود. متاسفانه نه تنها نمیتوانستم بر سر مزار او حضور داشته باشم، بله برگزاری مراسم ختم مجاز هم دیگر برایم ممکن نبود. اما انگار همه اینها کافی نبود که همزمان فکرم نیز درگیر حاشیههای تاسفبار کهنه شد.
یکی از دوستان دبستانی در این دوران برایم نوشت:« ما از مرگ قویتریم. ما را هر سال چون خوشههای برنج درو میکنند، ولی سال بعد پر بارتر. میروییم.» من در اوج درد و تنهایی، در شبهای طولان که به سختی صبح میشدند، درو شدم و دوباره روییدم.
در این شبها حرفهایی را که میبایست با پدر دوستداشتنیام در زمان حیات او در میان میگذاشتم، در خواب و بیداری گفتم و نوشتم. اندوه از اینکه حرفهای دلم را در زمان حیاتاش به او نگفتم. چه تجربه استثنایی. حرف دل چه زیباست، همگونی درون و بيرون، یک تکامل انسانی و شاید هم نقطه عطف وجود ماست. در این نقطه عطف با خود عهد کردم که از عمق دل سخن بگویم و سکوتی را که از نوجوانی بر من سنگینی کرده بشکنم.
امروز که روزهای سخت را پشت سر گذاشتهام و به پیشواز بهاري زيبا و سال نو میروم، از این تجربه با ارزش زندگی و سلامتی، درس آموختم و بار دیگر متولد شدم. احساس میکنم که دوباره به روشنی راهام را یافتهام، متحول شدهام و تغییر کردهام. آزاد شدهام، آزاد از قید و بندهایی که هیچگاه نباید پای ما را ببندند.
رها برای رفتن به جلو؛ ساختن آیندهها، باز کردن دلها، ساختن پلها، ولی فقط به سوی آیندهای روشن. پر از عشق، پر از مهربانی، پر از خلق ارزشهای ماندگار. رها همچون نسيم بهاري که زندگی دوباره را هر سال به ارمغان میآورد.
احساس میکنم آمادهام که سوالات و کنجکاویهای دوستانم را از عمق دل پاسخ بدهم. با خلوص نیت و با دلی باز و همگون؛ همانطور که در آن شبهای طولان با پدرم درد و دل کردم. هر چه دوست داریم بدانید؛ از مسیر زندگی من از دوران جوانی تاکنون.
از دلایلی که پس از سی سال مسیر زندگیام را به نقطه آغازین آن در ایران بازگرداند. از داغستان شکلگیری استارتآپ سرآوا در صندوق عقب پراید درب و داغان آقای صادقی، از شکلگیری اکوسیستم کارآفرینی استارتآپی کشورمان و تبدیل شدن آن از مس به طلا و نقش من و دیگران در آن. از مشكلات و چالشهای راه، از سختیهای ناروا.
من همچنان به مسیری که شروع کردیم پایبندم و بدون یک لحظه تردید، همواره در خدمت آیندهسازان کارآفرین کشورمان هستیم و امروز نیز هیچ امری و هدفی از این مهمتر در زندگی ندارم. این تعهد و پایبندی نه در پست و مقام، قدرت و ثروت، بلکه در تعهد و پایبندی یک کارآفرین به کارآفرینان دیگر است.
مسیری که در ده سال پپیش آغاز کردیم در دلها پیوند خورد و در طول زمان نهالهای کوچک آن به درختانی تنومند تبدیل شدهاند. امروز این کارآفرین مجرب و مستقل اقتصاد نوینی را خلق کردهاند که به واقع بزرگترین فرصت استقلال اقتصادی کشورمان را ایجاد کردهاند. این دستاورد نسل جوان کشورمان را با دل و جان محافظت کنیم و اجازه ندهم تحت هیچ شرایطی مورد استفاده قرار گیرد.
با آن چه در این یک سال در جهان گذشت، از هماکنون نشانههای تحویل عظیم آینده در شیوه زندگی و کسب و کار در دوران پساکرونا به وضوح مشهود است، اگرچه ممکن است تا مدتها در انهار آن باشیم. مسیر کارآفرینان با آن عجین است.
پیش به سوی خلق آینده، همراه با هم به استقبال بهار زندگی میرویم.
نوروزتان پایدار
سعید رحمانی
«آخرون روز سال ۱۳۹۹»