در این مطلب، فهرستی از اصطلاحات اصولی برای کارآفرینان را با هم مرور میکنیم که شاید خیلی اوقات شنیده باشید اما دقیقا ندانید به چه معناست و چه جزییاتی دارند. ده سال پیش، بسیاری از این واژهها وجود خارحی نداشتند یا معنای امروزی خود را منتقل نمیکردند.
واژگان و اصطلاحات استارتاپی
اما با افزایش استارتاپها در سراسر جهان بود که اصطلاحات استارتاپی جای خود را باز کردند. تا جاییکه اصطلاحاتی همچون unicorn و pivot به اصطلاحات کارآفرینی خارج از حوزه استارتپ نیز تبدیل شدهاند. این مطلب یک واژه نامه استارتاپی جامع نیست اما تلاش دارد تا برخی اصطلاحات رایج در استارتاپ و واژگان و اصطلاحات استارتاپی را با شما مرور کند.
Acqui-hired
هنگامی است که یک شرکت کوچک و شکست خورده صرفا به دلیل کارمندانش خریداری میشود. این واژگان استارتاپی به نوعی مانند به دست آوردن سرمایه فکری از یک کادر کاری آماده و بااستعداد است.
Angel investor یا سرمایه گذار فرشته
در واژگان و اصطلاحات استارتاپی، فردی را میگویند که پول خود را در مراحل اولیه و در ازای دریافت سهام کسب و کار، در آن سرمایه گذاری میکند. این فرشته میتواند یک کارآفرین با ارزش خالص بالا یا دوست یا یکی از اعضای خانواده باشد که مایل به سرمایه گذاری در یک ایده عالی است. سرمایه گذاران فرشته معمولا نسبت به سرمایه گذاران خطرپذیر پول کمتری به میان میگذارند؛ اما برخی از این فرشتهها نیز هستند که با تشکیل گروههایی برای سرمایه گذاری، در فرصتهای تجاری بزرگتر همراه میشوند.
Burn rate
از اصطلاحات کارآفرینی بوده و مقدار وجه نقدی است که هر ماه در رابطه با سرمایه خود خرج میکنید. مبلغ سرمایه خود را بر مبنای Burn rate تقسیم کنید تا طول عمر شرکت شما تعیین شود (حداقل تا مرحله بعدی تامین مالی).
Exit strategy یا استراتژی خروج
روشی مورد تصور شما برای خروج سرمایه خود از کسب و کار. در واژگان و اصطلاحات استارتاپی، این روش دیگری برای فکر کردن در مورد برنامههای آینده شما برای شرکت است. خواه بخواهید آن را بفروشید، تملک کنید (یا استخدام کنید)، با شرکت دیگری ادغام شوید، به سهام عمومی بروید یا تجارت را کاملا منحل کنید. با داشتن این استراتژی، یک قدم به جلو میروید. استراتژی خروج از مهمترین اصطلاحات استارتاپی است.
بیشتر بخوانید:استارتاپ های موفق دنیا ، ایده استارتاپ
Going public یا عمومی شدن
IPO یا عرضه اولیه عمومی را میگویند. در فرهنگ اصطلاحات کارآفرینی، این روش را باید راهی دیگر برای جکع آوری کمک مالی در نظر بگیرید. در این روش، سهام شرکت خود را برای خرید به مردم عرضه میکنید. این کار ممکن است ثروت خوبی برای شما به ارمغان بیاورد و در عین حال ممکن است هزینههایی روی دست شما بگذارد. عرضه اولیه توسط بانکهای سرمایه گذاری انجام شده و کسب و کار شما توسط تحلیلگران قیمتگذاری میشود.
Incubator
از اصطلاحات کارآفرینی است و به گروههایی گفته میشود که با راهنمایی و تخصیص بودجه، از کارآفرینان منتخب و/یا مشاغل آنها پشتیبانی میکنند و در مقابل بخشی از سهام را دریافت میکنند.
Nondisclosure agreement (NDA) یا توافقنامه عدم افشا
یک سند حقوقی که از اسرار یک شرکت نوپا محافظت کرده و کارمندان را مسئول پرداخت خسارت برای درز احتمالی اطلاعات آنها میداند. از این مدرک میتوان برای محافظت از مواردی مانند کد اختصاصی، فرمولها یا اطلاعات مشتری استفاده کرد. این توافق میتواند یک طرفه یا دو طرفه باشد. در فرهنگ اصطلاحات کارآفرینی این توافقنامه جایگاه مهمی دارد.
Pivot
این اصطلاح استارتاپی کاربرد فراوانی داشته و در بسیاری مواقع، راه نجات کسب و کار از شکست است. تصحیح دوره برای استارتاپها بر اساس یافتههای به دست آمده از آزمایشها و تجزیه و تحلیل کاربر را میگویند.
Vesting
برنامهای که بر اساس آن، موسسان و کارمندان باید تا پیش از دریافت سهم کامل سهام خود در شرکت باقی بمانند. به عنوان مثال، اگر یک برنامه پنج ساله واگذاری داشته باشید، ممکن است به 0٪ در سال اول، 25٪ در سال دوم، 50٪ در سال سوم، 75٪ در سال چهارم و 100٪ در سال پنجم دسترسی داشته باشید. این برنامه به وفاداری کارکنان کمک کرده و شرکت را برای مدتی مشخص در کنار هم نگه میدارد.
Deck
یک فایل پاورپوینت با 10 اسلاید که به طور مختصر و جذاب تمام جنبههای تجارت شما را نشان میدهد. یک قالب استاندارد و زیبا برای ساخت این فایل وجود دارد.
Disruptive Technology یا فناوری مخرب
فناوری که شیوه کار جامعه را کاملا تغییر داده است (برای مثال، اوبر/لیفت در برابر تاکسی)
SaaS
این اصطلاحات رایج در استارتاپ، سرنام Software As A Service بوده و به معنای فروش اشتراک برای استفاده از نرم افزار است.
بیشتر بخوانید: سرمایه گذاری در استارتاپ ، استارتاپ های شکست خورده ایرانی
LTV
سرنام lifetime value of the customer بوده و ارزش عمر مشتری را میگویند. فرمول محاسبه LTV، ضرب متوسط درآمد هر حساب در حاشیه ناخالص و تقسیم کل بر نرخ چرخش مشتری است.
CAC
یکی از مهمترین اصطلاحات استارتاپی برای کسب و کار است. این اصطلاح استارتاپی سرنام customer acquisition cost یا همان هزینه جذب مشتری است. بدون داشتن این عدد، تهیه بودجه برای کمپینهای بازاریابی یا انجام هرگونه پیش بینی دشوار است.
Shoestring
در فرهنگ اصطلاحات کارآفرینی، به بودجه بسیار کم یا ناکافی گفته میشود که یک تجارت با آن فعالیت میکند. شایعترین مورد در میان استارتاپهای با سرمایه گذاری شخصی است که تا زمانی که شروع به تولید درآمد قابل توجه نمیکنند، مجبورند هزینههای توسعه و بازاریابی را بسیار کم نگه دارند.
Bubble
از واژگان استارتاپی است و به صنعت، بخش یا حوزهای اشاره دارد که بیش از حد ارزشگذاری شده اما شرکتهای نوپا و سرمایه گذارانی که در آن کار میکنند، از این موضوع آگاهی ندارند. وقتی حباب میترکد، یعنی وقتی نتایج مطلوب برآورده نمیشود، رشد شروع به کاهش کرده، استارتاپهایی که در این بخش کار میکنند متوقف شده و سرمایه گذاران ضرر میکنند.
Traction
در واژگان استارتاپی، به معنای ارزیابی معیارهای اصلی است. سرمایه گذاران برای ارزیابی فرصت سرمایه گذاری در طول زمان، به Traction یا کشش کسب و کار شما نگاه میکنند. به عنوان یک بنیانگذار استارتاپ، حتی میتوانید پیش از ساخت یک محصول، کشش ایجاد کنید. شرکت هایی مانند Buffer و Robinhood لیستی از ده ها هزار کاربر بالقوه را قبل از انتشار اولین نسخه از محصولات خود آماده میکنند. یکی از روشهای متداول و موثر برای ایجاد کشش، بازاریابی درونی است.
مطالب پیشنهادی:
- معرفی لین استارتاپ یا استارتاپ ناب چیست
- تحلیل استارتاپ های حوزه سلامت
- شرکت های سرمایه گذاری استارتاپ
- استارتاپ های موفق ایرانی
- استارتاپ هوش مصنوعی چیست ؟
- انواع استارتاپ در یک نگاه
- صفر تا صد بیزینس پلن استارتاپ
- راهنمایی راه اندازی استارتاپ
- سرمایه گذاری در استارتاپ های ایرانی
- نمونه قرارداد سرمایه گذاری در استارتاپ
1 دیدگاه