کن اولسون، مدیر عامل شرکت Digital Equipment Corporation موسوم به DEC بود. این شرکت یکی از بزرگترین شرکتها در صنعت کامپیوتر بود که زمانی رقیب قدرتمند شرکت آیبیام تلقی میشد. در آن زمان DEC برای خودش غولی در عرصه کامپیوتر بود. در سال 1977 اولسون جملهای بر زبان آورد که به خاطرش بسیار مشهور شد. او گفته بود که «به هیچوجه امکان ندارد کامپیوترها پایشان به خانههای مردم باز شود». و اتفاقا همین جملات بود که شرکت اولسون را را روانه قبرستان کرد. DECتوسط آیندهای به گورستان فرستاده شد که اولسون توان پیشبینیکردنش را نداشت و آن آینده چیزی نبود جز ظهور نسل کامپیوترهای شخصی.
البته در سال1984 اولسون سرانجام در مقابل آینده سر خم کرد و کامپیوتر شخصی تولید کرد که قیمتش بسیار زیاد و چیزی حدود 5 هزار دلار بود. آن زمان هر کسی این کامپیوترها را میخرید، آن را در شش جعبه جداگانه تحویل میگرفت و باید با یک مهندس DEC هماهنگ میکرد تا بیاید و قطعات را سر هم کند. سرهمکردن این قطعات یک بعدازظهر کامل وقت میگرفت.
بهرغم همه این تشریفات DEC یک چیز را درک نکرد و آن اینکه کامپیوترهایش برای اینکه کار کنند به یک فلاپیدیسک دوطرفه نیاز داشتند که سیستم عامل داس روی آن قرار داشت؛ سیستم عاملی که توسط مایکروسافت نوشته شده بود. در آن زمان مایکروسافت سیستم عامل غالب کامپیوترها در سراسر جهان بود. حتی DEC هم باید لیسانس این سیستم عامل مایکروسافت را خریداری میکرد.
مایکروسافت که در آن زمان شرکتی کوچکی بود که سیستم عامل داس میفروخت، توسط فردی ناشناخته به نام بیل گیتس اداره میشد. مشهور بود که گیتس نابغه کامپیوتر است اما واقعیت این بود که هیچ سررشتهای از کدنویسی نداشت. در آن زمان این تیم پترسون بود که سیستم عامل داس 86 را نوشت. گیتس در آن زمان چیزی را دید که کسی متوجهاش نبود. او بهخوبی دریافته بود که مهمترین بخش یک کامپیوتر، هر چقدر هم که خوب ساخته شده باشد، سیستم عامل آن است.
اما گیتس نیاز داشت برای فروش سیستم عامل خود با یک شرکت تولید کامپیوتر قرارداد امضا کند. هدف گیتس شرکت آیبیام بود که در آن غول تولید کامپیوتر به شمار میرفت. در این خصوص گیتس یک امتیاز ویژه داشت. مادرش که عضو هیات مدیره چندین خیریه بود، در یکی از این خیریهها با رئیس آیبیام آشنا شده بود. کامپیوترهای شخصی تولید اصلی شرکت آیبیام نبود، بنابراین نصب سیستم عامل داس روی آنها ریسک بزرگی برای آیبیام محسوب نمیشد. به محض اینکه آیبیام قبول کرد از سیستم عامل داس استفاده کند، بازی شروع شد و مایکروسافت سهمی از فروش هر کامپیوتر در گوشه گوشه دنیا به جیب زد. علاوه بر این، آیبیام به طور ناخواسته با این تصمیم خود باعث شد مایکروسافت به عنوان جانشینش به جهان معرفی شود.
بیل گیتس به نوعی نماد موفقیت و تعالی بشر در عرصه تکنولوژی است. نسلی از مردم آمریکا و بلکه سراسر جهان نگاهشان را به او دوخته بودند تا ببینند او چه جنبه دیگری از تعالی تکنولوژی را رو میکند. مسلما گیتس یک نابغه بود اما نه نابغه تکنولوژی. توانایی او در درک و فهم زوایای تکنولوژیهای دیگر بود. او نگاه میکرد تا بداند تکنولوژیهای دیگر به چه چیزی نیاز دارند، چه چیزی ارزشمند و چه چیزی بیارزش. سپس تلاش میکرد ابزارهایی در دسترس تکنولوژیهای دیگر قرار دهد که به آن نیاز داشتند. اما در نهایت گیتس هم اشتباهات خودش را داشت. او نیز در برههای از زمان نتوانست آینده دنیای کامپیوتر و تکنولوژی را ببیند. مایکروسافت از سرعت پیشرفت اینترنت عقب ماند و نتوانست کامپیوتر را از یک ابزار تجارت به بنیانی برای ارتباطات تبدیل کند. گیتس زمانی گفته بود که بزرگترین اشتباهش این بود که وارد صنعت تلفنهای همراه نشد. شاید بهتر باشد بگوییم اشتباه گیتس این بود که نتوانست پیشبینی کند که عصر حکمرانی کامپیوترها هم خواهد گذشت. در هر حوزهای، هستند چهرههایی که مثل یک راهب بهرهبردن از لذتهای دنیوی را فدای اهداف متعالیتر میکنند. اما به تدریج مشخص میشود که آنها آنطور هم که مدعی هستند، ریاضت نکشیدهاند. در دوره زمانه ما، این خورهها (Nerd) هستند که راهبان واقعی محسوب میشوند. خورهها افرادی هستند نابغه اما با توانایی اندک برقراری روابط اجتماعی. آنها کسانی هستند که به یک حوزه تخصصی علاقهمندند و این حوزه را نه فقط به خاطر پول، بلکه برای لذت شخصی دنبال میکنند و برای آن وقت بسیاری صرف میکنند. آنها مطالعه و وقتگذرانی برای آن حوزه را به تعامل با مردم و ارتباط با آنها و وقتگذرانیهای اجتماعی ترجیح میدهد. این افراد حقیقت تکنولوژی را میبینند اما متفاوت از آنچه که مردم عادی میبینند. خوره واقعی تیم پترسون بود که هیچ وقت از اتاق کارش بیرون نمیآمد و البته هرگز هم ثروتمند نشد. اگر بخواهیم واقعبین باشیم باید بگویيم راهبان واقعی دوران ما امثال پترسون هستند.
گیتس اما نه راهب بود و نه خوره، اما صرفا توانایی بسیار زیادی از منفعت بردن از شرایط داشت. شاید بشود گفت که گیتس سنت کسانی نظیر ادیسون، فرود و بنز را ادامه داد. این افراد با درک بالایی که از بازار داشتند دنیا را عوض کردند چون خیلی خوب میتوانستند برای دنیا تصویر بسازند. درباره این افراد افسانهها ساخته شده است. گیتس هم چندان تفاوتی با این افراد ندارد. او بخش مهمی از تاریخ مدرن بشر را شکل داده اما به هیچ وجه راهب نیست.
استارتاپ های خارجی
انتخاب سردبیر
گیتسها، خورهها و راهبها
- توسط شنبه مگ
- 1 ژوئن 2021
- 413 Views
- 3 سال قبل
مطالب پربازدید
ارتش یکنفره استارتاپ زیلینک
28 نوامبر 2021
تاریخچه اپل از سازنده اپل تا جریان سیب شرکت
6 نوامبر 2021
نیاز (Need)، خواسته (Want) و تقاضا (Demand)
4 دسامبر 2020
20 مورد از برترین استارتاپهای هوش مصنوعی ایرانی و
30 دسامبر 2023
داستان شرکت تسلا از شروع نیکولا تسلا تا پایان
16 دسامبر 2021
تحقیقات بازار و تحقیقات بازاریابی، ده تفاوت
7 آگوست 2023
پیوند های مفید
تماس با ما
اطلاعات تماس: 09902288854
آدرس شنبه: تهران، میدان آزادی، اتوبان لشگری، بیمه سوم ( خیابان رستمی)، کارخانه نوآوری آزادی، سوله 7و8، هفته نامه شنبه.
مجوز ها