ماموریت بزرگ باغ بازار در صنعت کشاورزی و غذا

گفت‌وگوی «شنبه» با سام صفوی بنیان‌گذار سامانه کشاورزی مشارکتی

0

رویکردهای سنتی در کشاورزی، بهینگی کافی را ندارند، باعث اتلاف منابع می‌شوند و خطر نابودی محیط زیست را تسریع می‌کنند. بر همین اساس سام صفوی، بنیانگذار سامانه «باغ بازار» بر کشاورزی مشارکتی تاکید دارد. او معتقد است که هر فرد حقیقی یا  حقوقی، حق دارد که در چرخه اقتصاد کشاورزی نقش داشته باشد و همچون محیط ‌زیست، منابع طبیعی و جانداران که باید برای حفظ‌شان تلاش کرد، برای سلامت انسان‌ها و سرمایه‌های انسانی هم (خواه مصرف کنندگان باشند، خواه نیروی کار کشاورزی) باید ارزش قائل بود. مدیرعامل استارتاپ باغ بازار علاوه بر مشارکت مردم در کشاورزی، بر چارچوب‌های اصولی کشاورزی و رفتار حرفه‌ای متناسب با پیشرفت های روز جهانی و دغدغه های امروز بشر، تاکید دارد.

سام و برادرش عبدالوهاب به عنوان بنیان گذاران باغ بازار، با یک رویای بزرگ به بازار کشاورزی و غذا آمده اند. آنها به آینده صنعت غذا و جنگ قدرتی که در این زمینه وجود دارد و نقشی که ایران باید برای خودش تعریف و ایفا کند، می‌اندیشند. به همین دلیل، برنامه‌های بزرگی برای بازار داخلی و بازارهای بین‌المللی دارند. آنها از طرفی می‌خواهند مردم شهر نشین بتوانند، در کشاورزی مشارکت کنند و از طرفی تسهیلاتی برای کشاورزان در نظر گرفته شود که به روش‌های مسئولانه و اصولی کشاورزی پایبند شوند. در واقع صفوی ها با باغ بازار، هم هوای زمین را دارند و هم ساکنان زمین را. گفت‌وگوی «شنبه» با سام صفوی را در ادامه می‌خوانید.

 کشاورزی، صنایع خلاق و باغ بازار؛ خلاقیت «باغ بازار» در چه زمینه‌ای است و چگونه به چنین ایده‌ای رسیدید؟

ما در پارک ملی علوم، فناوری های نرم و صنایع فرهنگی و خلاق  تهران واقع در طبقه ششم دانشگاه علم و فرهنگ مستقر هستیم. استارتاپ باغ بازار از منظر دسته بندی های معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری یک شرکت خلاق محسوب می‌شود و دارای گواهینامه خلاق است. جنبه های نوآورانه‌ی فعالیت باغ بازار از عرف ها و ارزش های جامعه ایرانی جان گرفته و در واقع ارکان بسیار قوی فرهنگی و اجتماعی ایرانی دارد.

دقیق یادم نیست چه سالی بود، اگر اشتباه نکنم زمستان حوالی ۵،۶ سال پیش بود، آقای دکتر ستاری طی جملات کوتاهی در تلویزیون اعلام کردند که «ما در چهار سال دوم، بر فعالیت شرکت‌های خلاق متمرکز می‌شویم» و در توصیف این شرکت‌ها گفتند: شرکت‌هایی که در اقتصاد کارهای عجیب و غریب می‌کنند. (اگر جملات را درست یادم مانده باشد.)  یعنی شرکت خلاق، لزوما نباید یک ملکول دارویی را توسعه دهد یا اختراع خاصی داشته باشد، بلکه بیشتر بر بازطراحی روش ها و ایجاد ارزش از طریق نوآوری تاکید دارد. این کلمات از زبان یک مسئول ارشد، بدیع و در عین حال بسیار امیدوار کننده بود. من و عبدالوهاب که گامهای اجرایی اولیه برای ایجاد سامانه کشاورزی مشارکتی را در همان سال ها برداشته بودیم، فکر کردیم دقیقا در مورد ما صحبت می کنند. در آن زمان، همین چند کلمه، خیلی خیلی مثبت و روحیه بخش بود برای ما و گویا کار خودش را کرد.

نه اینکه ما منتظر اقدام یا حمایت خاصی از طرف بخش دولتی بوده، و یا اینکه تا الان حمایت مادی خاصی دریافت کرده باشیم، ولی صرف این که سیاستگذار افق را به درستی دیده بود و اینکه در این مسیر احتمالا تنها نخواهیم بود، برای ما فوق العاده مهم و با ارزش بود.

استارتاپ باغ بازار دقیقا چه می‌کند؟

باغ بازار، سامانه‌ای برای کشاورزی مشارکتی ایجاد کرده است. درواقع، ما مبدع سامانه کشاورزی مشارکتی در ایران هستیم. به این صورت که تعدادی از افراد به‌عنوان مشارکت‌کننده در سامانه عضو هستند که لزوما کشاورز نیستند و ما به آنها کشاورز غیرفعال می‌گوییم. آنها بیل نمی‌زنند یا پشت تراکتور نمی‌نشینند، ولی کشاورزی می‌کنند. شخصی ممکن است روزنامه‌نگار باشد اما در تولید محصول با یک یا چندکشاورز مشارکت می‌کند، ریسک فعالیت کشاورزی را قبول می کند و در سود و زیان احتمالی‌اش هم شریک می‌شود. درست مثل یک کشاورز واقعی.

طرف دوم پلتفرم هم کشاورزان هستند. یعنی کسانی که احتیاج دارند ما با آنها مشارکت کنیم. طرف دیگر هم افرادی هستند که این محصول را در بازار به‌فروش می‌رسانند. این افراد بنکداران سنتی و صاحبان کارخانه‌های صنایع تبدیلی و تجار هستند. بخش دیگر هم نقاط دسترسی به مزرعه ها هستند که مشتریان به‌طور مستقیم و فیزیکی می‌توانند به آنها مراجعه کرده و محصولات کشاورزی و غذایی را که مطابق استانداردهای باغ بازار عرضه می شود، تهیه کنند. این شبکه نوآوری براساس پلتفرم باغ بازار فعالیت می‌کند. همه اجزای آن هم نوآورانه است و قرار است مشکلات اساسی را حل ‌کند.

در اکوسیستم باغ بازار دقیقا قرار است چه ارتباطی بین کشاورز فعال و کشاورز غیرفعال (یا همان مشارکت کننده)  ایجاد شود؟ روند همکاری به چه صورت خواهد بود؟

استارتاپ باغ بازار بستر کشاورزی مشارکتی است. یعنی مشارکت افرادی که کشاورز نیستند با افرادی که کشاورز حرفه‌ای هستند.

کسی که کشاورز حرفه‌ای نیست، مثلا من به‌عنوان روزنامه‌نگار قرار است در چه چیزی و چطور مشارکت داشته باشم؟

به این صورت می‌توانم توضیح بدهم که مثلا کشاورزان گلخانه‌دار در شهر جیرفت زمستان‌ها گلخانه‌های‌شان دچار سرمازدگی می‌شود. درحالی‌که دولت به کشاورزان سهمیه‌ی سوخت می‌دهد که طی چند روز خیلی سرد سال، بتوانند محصول شان را در برابر سرمازدگی حفظ کنند. اما معمولا به خاطر نیاز به تامین فوری نقدینگی در طول دوره کاشت و داشت، سهمیه سوخت گلخانه‌شان را می‌فروشند و متاسفانه دچار سرمازدگی می شوند.

اما آیا کشاورزی که یک هکتار گلخانه دارد، نباید بتواند تنخواه ۲۰ تا ۵۰میلیون تومانی یا حتی ۱۰۰ میلیون تومانی فراهم کند؟ حتما باید بتواند. چون طی یک دوره زمانی، محصولی به ارزش حداقل ۱میلیارد تومان دارد. در اینجا باغ بازار وارد می‌شود تا به کشاورز کمک کند. باغ بازار از کشاورز در مورد میزان محصولش می‌پرسد. فرضا ۱۰۰تن محصول دارد. ما به او پیشنهاد می‌کنیم که مثلا ۱۰تن یا ۲۰ تن از محصولش را از طریق سامانه ی  باغ بازار پیش‌فروش کند. افراد حقیقی و حقوقی محصول را خریداری می‌کنند که ما به آنها کشاورزان غیر فعال یا همان مشارکت کنندگان می گوییم. مثلا اگر فردی از این محصول ۲۰۰کیلو خریداری کند، سامانه به فرد خریدار اعلام می‌کند که محصول در ماه آذر آماده برداشت و عرضه به بازار است. مشارکت کننده در سود و زیان شریک است و تضمین سودی هم وجود ندارد. یعنی یک مشارکت واقعی در کشاورزی. اتفاقی که می‌افتد این است که تحت نظر باغ بازار، برای کشاورز، تامین مالی انجام می‌شود. مثلا اگر کشاورز نایلون نیاز داشته باشد، ما اغلب پول نقد نیز پرداخت نمی‌کنیم. پول را به کارخانه تولید نایلون می‌دهیم و قرارداد می‌بندیم تا کالای مورد نیاز کشاورز را در اختیارش قرار بدهد.

پس نوعی ماهی‌گیری به کشاورزان آموزش می‌دهید؟

بله. ما مشاوره و خدمات کاملی از پیش از کاشت تا پس از برداشت به کشاورزان ارائه می‌کنیم. چون به لحاظ مالی کسی که دارای یک گلخانه است و در نتیجه حدود یک تا یک میلیارد و نیم محصول دارد، نباید محتاج فروش سهمیه بنزین و گازوئیل باشد. این موضوع مهمی است و ما در این زمینه همگام و حتی جلوتر از کشورهای پیشرفته داریم حرکت می‌کنیم.

چقدر از باغ بازار استقبال شده و الان این استارتاپ در چه مرحله‌ای از رشد قرار دارد؟

ما از مرحله تناسب محصول و بازار و نیز طراحی مدل مالی گذشته ایم و وارد مرحله مقیاس گرفتن و رشد شده ایم. تا الان استقبال از باغ بازار خوب بوده گرچه ما تبلیغاتی نداشته ایم و تا الان به قول معروف یک رشد ارگانیک را تجربه کرده ایم.

صرفا بر کشاورزی گلخانه‌ای تمرکز کرده‌اید؟

در همه حوزه‌های کشاورزی، شامل زراعت، محصولات باغی، دامداری، طیور، شیلات و حتی در صنایع تبدیلی کشاورزی کار کرده‌ایم یا در حال فعالیت هستیم.

بازار کشاورزی با آفتی به نام دلالی دست‌وپنجه نرم می‌کند، پلتفرم شما در این زمینه می‌تواند تاثیرگذار باشد و از دلالی ممانعت کند؟

واسطه غیرضروری یا به تعبیر شما دلال، جایگاهی در فرایند ما ندارد. هدف اقتصاد ایجاد رفاه است. اما دلال رفاه ایجاد نمی‌کند. دلال موجب افزایش هزینه‌ها می‌شود و دنبال سوداگری است. براین اساس، صرفا واسطه‌های ضروری با ما کار می‌کنند. مانند بنکداران. اما ما برای اینکه رفاه بیشتری برای مصرف‌کننده ایجاد کنیم، نقاطی برای دسترسی به مزرعه ها ایجاد کرده‌ایم. مثل فروشگاه‌های فیزیکی که زیر نظر باغ بازار هستند و تاکنون دو شعبه به صورت آزمایشی ایجاد شده است که مشغول فعالیت هستند. یکی از آنها در منطقه ۲۲ تهران (چیتگر) مستقر است و دیگری هم در شهر کرمان. البته نقاط دسترسی به مزرعه ها  قرار است گسترش پیدا کنند و مبنای دسترسی مستقیم مصرف کنندگان به بهترین محصولات کشاورزی و غذایی باشند.

شرایط همکاری ویژه‌ای برای کشاورزان طراحی کرده‌اید یا هر کشاورزی می‌تواند با باغ بازار مشارکت داشته باشد؟

ما چارچوبی را در باغ بازار ایجاد کرده‌ایم، به نام کشاورزی مسئولانه. به این معنا که اگر کشاورزی تحت چارچوب کشاورزی مسئولانه فعالیت کند، با او مشارکت خواهیم داشت. کشاورزی مسئولانه چهار رکن دارد؛ سلامتی مصرف‌کننده، سلامتی نیروی کار ، حفظ محیط زیست و بهره‌وری. مثلا در جنوب کرمان خیارهایی که در سالن‌های گلخانه‌ای تولید می‌شوند، از سوی کشاورزان سم‌پاشی می‌شوند. اما ممکن است کشاورزان موقع سم پاشی، سهل انگاری کنند و از ماسک استفاده نکنند و برای افراد فعال در گلخانه خدای نکرده مشکلات جدی سلامتی به وجود بیاید. آیا ما تنها موظف به حفظ و بهبود ذخایر ژنتیکی گیاهی و دامی هستیم؟ آیا مردم کشور و کشاورزان ما، جزو سرمایه و ذخایر ما نیستند؟ قطعا هستند. اگر کشاورز اعلام کند که هنگام کشاورزی از ماسک استفاده می‌کند ما او را فردی دارای اهلیت و صلاحیت می شناسیم چون حداقل یک معیار از چهار معیار کشاورزی مسئولانه را خودش قبلا رعایت می کرده، و همکاری را با او آغاز می‌کنیم و موارد دیگر را در زمان مناسبش به او آموزش می‌دهیم.

کشاورزان به سراغ سامانه می‌آیند یا شما خودتان برای جذب‌شان اقدام می‌کنید؟

ما از طریق تولید محتوا، برگزاری فراخوان و… زمینه‌های ثبت‌نام کشاورزان را فراهم می‌کنیم. بعد از ثبت‌نام و تکمیل فرم اولیه از سوی کشاورزان، کارشناسان آن را بررسی می‌کنند و اگر امکان همکاری میسر بود، با کشاورز قرارداد امضا می‌شود و همکاری آغاز می‌شود. البته ارتباط ما بیشتر مستقیم است. گاهی اوقات هم بعضی از سازمان‌ها مانند جهاد کشاورزی یا سایر دستگاه ها به صورت واسطه به ما کمک می‌کنند. به‌عنوان مثال در استان‌ها کارگروه‌های رفع موانع تولید داریم. گاهی کشاورزان باصلاحیتی که در کار‌شان موانعی ایجاد شده، از طریق این کانال‌ها به ما معرفی می‌شوند.

کشاورزی در ایران عمدتا بر پایه روش‌های سنتی است؛ شما به چه روشی کشاورزان را متقاعد می‌کنید که روش‌های خلاقانه و علمی را در پیش بگیرند؟

بجز این، کشاورزی در ایران خرده مالکی هم هست. بنا بر این قطعا کار آسانی در پیش نداریم. ما با ادبیات فعالان این حوزه صحبت می‌کنیم تا کم‌کم تغییرات لازم را ایجاد کنیم. در ابتدا، بسیار علمی و رسمی وارد گفتگو می‌شدیم. ولی نه تنها مذاکره از دست می‌رفت بلکه صنعت را هم از دست می‌دادیم. بنابراین ادبیات‌مان را به ادبیات عرفی کشاورزی و بازار بسیار نزدیک کردیم و تغییرات مثبت مرحله به مرحله محقق شد.

این گزاره وجود دارد که کشاورزی ما به اشتباه و در مکان‌های اشتباه انجام می‌شود؛ شما چه تجربه‌ای در این زمینه دارید و چه نقدی به این مسئله وارد می‌دانید؟ همچنین بفرمایید کشاورزی مسئولانه که مطرح می‌کنید، چقدر می‌تواند از بروز چنین مسائلی جلوگیری کند؟

در این زمینه، گاهی در گذشته و حتی امروز معیارهای ارزیابی اشتباهی را به کار برده ایم. به عنوان مثال در معرفی کشاورزان نمونه، می‌بینیم که می‌گویند فلان کشاورز، از هر هکتار زمین به‌جای ۳۰تن سیب زمینی، مثلا ۱۲۰تن سیب‌زمینی برداشت کرده اما این پرسش مطرح نمی‌شود که چگونه به این حجم از تولید رسیده‌ است. آیا کودی که استفاده کرده چه از نظر نوع و چه از نظر مقدار، مجاز بوده؟ برداشت ۳۰تن به‌جای ۱۲۰تن به احتمال زیاد با آسیب های جبران‌ناپذیری برای منابع تولید مثل خاک و آب و غیره نیز همراه بوده است که باید بررسی شوند.

ما براساس کشاورزی مسئولانه، چهار معیار تعریف کرده‌ایم و همه کشاورزان باید بتوانند در نهایت این چهار معیار را رعایت کنند. مثلا اگر کشاورزی موتور آب غیرمجاز دارد، جایی در باغ بازار نخواهد داشت. یا اگر کشاورزی دوره احتیاط سم‌پاشی را رعایت نمی‌کند، نمی‌تواند عضوی از سامانه ما باشد و خدمات دریافت کند. همچنین در بخش دامداری که باغ بازار بر مدیریت دامداری ها نظارت دارد، تاکید روی نژادهای خالص ایرانی است. چون ما با مطالعاتی که داشته‌ایم، می‌دانیم که گلّه‌های ایرانی در حال تغییر ژنتیک و حتی می توانم بگویم نژاد های خالص گوسفند ایرانی در حال ناپدید شدن  هستند. پس باید برای حفظ و بهبودشان کاری بکنیم. دامداری‌های تحت نظارت باغ بازار، دام‌هایی با ژن ۱۰۰درصد ایرانی دارند. همچنین غذایی که به دام‌ها داده می‌شود، غذایی استاندارد و سالم است و دامها به صورت کاملا سالم پرورش داده می شوند که در نتیجه محصولاتی که از دامداری های مشارکتی باغ بازار به دست مصرف کنندگان می رسد بجز مزه و طعم، کاملا سالم است. مدیریت دامداری ها هم بر مبنای معیارهای محیط زیستی است.

این نظارت و کنترل به چه صورت انجام می‌شود؟

غیر از نظارت حضوری،  اشتغال دام پزشک در هر واحد دامداری مشارکتی الزامی است. جایی که موجود زنده وجود داشته باشد، نظارت ما شدیدتر خواهد بود. همچنین اگر دام انگل‌تراپی شود یا دارویی مصرف کند، حتما دوره احتیاط دارویی رعایت می‌شود. همه دامها پلاک و مشخصات دارند و گوشت و محصولاتی که از آنها به دست می آید کاملا سالم است. بنابراین تنها به یک معیار اکتفا نمی‌کنیم و چند معیار را مدّ نظر قرار می‌دهیم.

به نظر خودتان پلتفرمی مثل باغ بازار با برنامه‌های مدرنی که دارد، می‌تواند در بازار کشاورزی ایران تاثیر قابل‌توجهی داشته باشد و روندها را تصحیح کند؟

من ایمان دارم که می‌توانیم کارهای بزرگ و تاثیرگذاری انجام بدهیم. اما همیشه موانعی وجود دارد. مثلا اولین مزرعه مشارکتی که راه‌اندازی کردیم، یک مزرعه ارگانیک مشارکتی در جیرفت بود. این موضوع به سال ۱۳۹۵ بر  می گردد. در آنجا مزرعه‌ای را که کاملا سالم بود به صورت جزیره انتخاب کردیم و انواع محصولات از قبیل انواع سبزیجات و محصولات گلخانه ای، ذرت شیرین، ملون، هندوانه و… را کاشتیم و گلخانه‌های پرتابل هم طراحی کردیم که مساحت هر کدام شان حدود ۸۰ متر مربع بود که هم گلخانه باشند و هم قابلیت باز و بسته شدن و جابجایی را داشته باشند. هزینه آن هم نسبت به گلخانه‌های معمولی یک سوم بود. همچنین هندوانه‌ای که به صورت ارگانیک در گلخانه های باغ بازار به‌عمل آمد، یک ششم کشت سنتی هندوانه آب مصرف کرده بود و گواهینامه ارگانیک هم برای این محصولات گرفتیم و استاندارد بالایی هم داشتند. اما زمانی که خواستیم این شیوه را گسترش دهیم، موفق نشدیم. هدف ما گسترش این مزرعه‌ها بود اما ممکن نشد.

چه موانعی وجود داشت؟

دغدغه مشترک وجود نداشت. به‌عنوان مثال ما دغدغه گسترش این مدل مزرعه ها را داشتیم ولی دغدغه طرف مقابلمان، کشت بیشترو کسب پول بیشتر بود. ما باید در نقطه‌ای به هم می‌رسیدیم. بنابراین با این هدف در مذاکرات پیش رفتیم که به کشاورز گفتیم هرجا به تامین مالی نیاز داشتی به ما مراجعه کن و بعد شرایط را برای او بازگو می‌کردیم که چنانچه می‌خواهی با ما کار کنی باید در چارچوب کشاورزی مسئولانه عمل کنی. این نقطه اتصال ما بود. چندین بار مسیرمان را اصلاح کردیم. ما با این ذهنیت که می‌توانیم شرایط را اصلاح کنیم، جلو می‌آییم و به رسالت‌مان پایبند هستیم.

برگردیم به بحث کشاورز غیرفعال؛ چنین فردی که وارد پلتفرم باغ بازار می‌شود، باید یک سرمایه‌گذار بزرگ باشد یا مردم عادی هم می‌توانند با مشارکت و پیش‌خرید محصولات، نیازهای ماهانه یا سالانه خود را تامین کنند؟

ما حداقل مشارکت اولیه را به‌گونه‌ای تعیین کرده‌ایم که مردم عادی هم بتوانند مشارکت کنند. این مشارکت بسته به نوع محصول از حدود ۵۰۰ هزار  تومان شروع می‌شود تا همه بتوانند مشارکت داشته باشند.

این مشارکت سود و رضایتی هم برای مردم به همراه دارد؟ یا مسئولیتی را متوجه‌شان می‌کند؟

مسئولیتی ایجاد نمی‌کند. این مسئولیت و آرمان ما در باغ بازار است. مردم باید بتوانند غذای شان را خودشان تولید کنند. هر چقدر بتوانیم کشاورزی را مردمی‌تر کنیم، موفق‌تر خواهیم بود. مثلا خانواده‌ای که مبلغی از درآمد ماهیانه خود را در کشاورزی مشارکت می‌کند و احتمالا منفعتی کسب می‌کند، نوعی رضایت از مشارکت در کشاورزی هم برای مردم ایجاد می‌شود. اینها مسائل مهمی است. چون مسئله غذا، یک مسئله حیاتی است که مختص مملکت ما هم نیست. ضمن اینکه در باغ بازار، خانواده هم کسب درآمد می‌کند و هم غذای سالم نصیبش می‌شود و هم با بهینگی مدل تامین و مدل عرضه، خریدهایش از نقاط دسترسی، با حداقل هزینه خواهد بود.

برای راه‌اندازی باغ بازار، مدل یا ایده خارجی داشته‌اید؟

این ایده، طراحی، اجرا و تامین منابع مالی اش صد در صد ایرانی است و باغ بازار جزو استارتاپ‌های پیشرو در این زمینه در سطح جهانی است. به این شکل، هنوز مدل مشابهی در دنیا وجود ندارد. اما در کشورهایی مانند آمریکا که در تکنولوژی و کشاورزی پیشرو هستند، استارتاپ‌هایی راه‌اندازی شده‌اند که مشغول به کارهای مشابهی هستند و تصمیم دارند که جهانی و فراتر از آمریکا کار کنند و در مواردی مشغول هم شده اند. ولی به شکلی که در سرمایه در گردش مشارکت کنند یعنی شبیه مدلی که ما با آن شروع کردیم، فعالیت نمی‌کنند. ما یک طراحی ایرانی و براساس نیازهای کشاورزان، مردم و نیاز بازار کشور خودمان داریم و بسیاری از کشاورزانی در دنیا که مساله شان شبیه کشاورزان کشور ما هست نیز می توانند از خدمات ما در صورتی که از مرزهای کشور خودمان فراتر برویم، استفاده کنند.

 استارتاپ باغ بازار و ایده‌های جهانی شدن

سام صفوی، بنیان‌گذار باغ بازار که در رشته مهندسی برق لیسانس گرفته و ارشد مدیریت استراتژیک دارد، برنامه‌هایی برای بازارهای جهانی کشاورزی و غذا در سر می‌پروراند. او و برادرش عبدالوهاب، اعتقاد دارند که ایران به عنوان مهد پیدایش کشاورزی و دامپروری در جهان، باید به فکر کسب جایگاهی در خور، در سطح بین‌المللی باشد. بنابراین با این ذهنیت کسب‌وکار باغ بازار را پیش می‌ برند. در این گفت‌وگوی کوتاه، سام صفوی از دلایلشان برای ضرورت فعالیت در سطح جهانی می‌گوید.

قصد فعالیت در سطح بین‌المللی را ندارید؟

باغ بازار به‌عنوان یک برند با چشم انداز فعالیت در فضای بین المللی ثبت‌ شده است. از حاشیه جنوب غربی دریای سیاه در ترکیه تا سواحل غربی خلیج بنگال در شرق شبه جزیره هند،  یعنی نزدیک به ۲میلیارد نفر در این مناطق، عبارت باغ بازار را عمدتا به همین شکل درک می کنند. برنامه‌هایی هم داریم که به مرور درحال وقوع هستند. ما به‌عنوان کارآفرین، صاحب صنایع و هر فرد حقیقی یا حقوقی، باید از خودمان بپرسیم تکلیفت برای آینده چیست؟ می‌خواهی چه جایگاهی در آینده ی صنعت کشاورزی و غذای جهان داشته باشی؟ تا سال ۲۰۵۰ یعنی حدود ۳۰سال دیگر تقاضای جهانی برای غذا دو برابر خواهد شد. هرچند آن آینده همین الان هم فرارسیده است؛ جنگ روسیه و اوکراین بازار جهانی غذا را تحت تاثیر قرار داده چون نقش مهمی در این بازار دارند. بیل گیتس یکی از چهار مالک بزرگ زمین‌های کشاورزی در ایالت متحده است. ما ایرانی ها به عنوان صاحبان تاریخی و تمدنی کشاورزی و دامداری، چه برنامه‌ای برای آینده داریم؟ آینده‌ای که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، بحث ریزگردها، کمبود منابع آبی و… الان حدود ۵۰درصد غذای ما از محل واردات تامین می‌شود. یعنی ما نه خیلی عالی هستیم و نه خیلی ضعیف. ولی ممکن است این مسئله خیلی ادامه‌دار نباشد و بیشتر از امروز، به واردات متکی شویم.

چه راهکارهایی در این زمینه دارید؟

می‌خواهم بحث را به دو قسمت تقسیم کنم؛ اینکه کشاورزی خرده‌مالکی ما بتواند به شکل مسئولانه کار کند و بتوانیم مزرعه‌های خوبی داشته باشیم، یک جنبه از کار است. مردمی کردن کشاورزی برای مردم ایران جنبه دیگری از کار است. یعنی مردم ایران با اقتصاد کشاورزی و غذا به رفاه برسند.

ما باید در آینده صنعت کشاورزی و غذای دنیا، جایگاهی برای خودمان تعریف کرده و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. آیا می‌خواهیم چشم خود را باز کنیم و ببینیم که مثلا شرکتی مثل آمازون آمده و در تمام کشورهای اطراف ما در حوزه کشاورزی شعبه زده و ما دست‌مان کوتاه است؟ چرا باغ بازار نباید در کشاورزی کشورهایی مثل هند، پاکستان، عراق، اندونزی، ترکیه، مالزی، مصر، گرجستان و… مشارکت کند؟ در صورتی که باغ بازار پروژه‌های آزمایشی موفقی انجام داده و توانسته است این کار را در مدل محدودی که تجربه کرده به بستری برای یک فعالیت بین‌المللی تبدیل کند. کارهای مقدماتی انجام شده و منتظریم که اتفاقات بعدی رخ دهد.

 در این مسیر احتمالا با چه چالش‌هایی مواجه خواهید بود؟

در بازار داخل چالش غیر طبیعی ای نداریم ولی در بازارهای خارجی، بحث تحریم‌ها و نقل و انتقالات مالی شدیدا مسئله‌ساز است. همچنین نسبت به کارآفرینان ایرانی، حساسیت های عجیبی گاهی دیده می شود که آزاردهنده است.

اما داستانی از وضعیت محصولات‌ ایران در بازارهای خارجی بگویم. در بازارها و سوپرمارکت‌های اروپایی خرمایی به نام مجول (یا به قول عرب زبان ها المجهول) وجود دارد که یک خرمای اصلاح‌شده و عمدتا تولید یکی از کشورهای غرب آسیا است. این خرما قیمتش کیلویی ۲۶ یا ۲۷یورو است که به پول ما حدود یک میلیون تومان قیمت دارد. اما خرمای مضافتی بم در همان بازار با قیمت ۲یورو به‌فروش می‌رسد. (این خرما را از باغ دار ایرانی کیلویی چند می خرند که ۲ یورو به دست مصرف کننده اروپایی میرسد؟) خرمایی که از قنات های پاکیزه آب شیرین بم با آن کیفیت،  تغذیه می‌شود با چه معیاری به این ارزانی وارد بازار شده است و این جایگاه پست به آن داده شده است؟ موارد اینچنینی در مورد محصولات ایرانی باعث می‌شود که به کسب قدرت و جایگاه در بازار جهانی روی بیاوریم. نقل به مضمون، به قول یکی از کشاورزان به نام کرمان، اسم این کار هر چه باشد صادرات نیست. (من تعبیر ایشان را استفاده نکردم که خدای نکرده دلخوری پیش نیاید.)  این مسئله یک چالش و درد اساسی است که نمی‌توانیم محصولات‌مان را به قیمت درست و شرایط مناسب، در بازارهای جهانی به‌فروش برسانیم.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.