آلفا ونچرز که در قالب یک ونچربیلدر فعالیت میکند، با در نظر گرفتن نیازها و خلأهایی که در حوزه تکنولوژی و مهندسی وجود داشت، لزوم یک راهحل استراتژیک را برای سازمانهای تکنولوژیمحور و دانشبنیان ضروری دانست و با هدف ارائه راهحلی که از شتابدهندهها، ونچرکپیتالها و استارتاپاستودیوها بزرگتر باشد، شکل گرفت. در ادامه گفتوگوی هفتهنامه شنبه با امیررضا شفاعت، رئیس هیأت مدیره این مجموعه ارائه میشود.
- لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
من امیررضا شفاعت، مدیرعامل گروه مدیریت سرمایه آلفا کپیتال و رئیس هیأت مدیره مجموعه آلفا ونچرز هستم. نزدیک به 15سال تجربه در بازارهای جایگزین سرمایه گذاری دارم و تحصیلات من هم مرتبط با همین حوزه است.
- آلفا ونچرز، در قالب یک ونچربیلدر فعالیت میکند، قبل از معرفی مجموعه به صورت کلی، مختصری درباره ونچربیلدینگ توضیح دهید.
ما در حوزه venture builder یا همان کارخانههای کسب و کار جسورانه فعالیت میکنیم و از آنجایی که حوزه ونچربیلدر متناسب با حوزه ساخت و تولید و فناوری است، استارتاپهای ما نیز بیشتر به کسب و کارهایی مانند بوستون داینامیکس(BostonDynamics)، اسپیسایکس (SpaceX) و تسلا (Tesla) شباهت دارند و در مقابل، به شرکتهایی مانند آمازون و گوگل و… چندان شبیه نیستند. در واقع بیشتر سختافزاری هستند، تعداد کمی از آنها کاملا سختافزاری هستند و بخش بزرگتر ترکیبی از نرمافزار و تجارت الکترونیک نیز دارند. به بیان بهتر میتوانم بگویم ونچربیلدرها یک راهحل خلاقانه جدید در مقابل ونچرکپیتالها به شمار میروند.
- چطور شد که تصمیم گرفتید در کنار ونچرکپیتالها یک ونچربیلدر راهاندازی کنید؟ ایده راهاندازی آلفا ونچرز چطور شکل گرفت؟
همانطور که گفتم آلفا ونچرز یک ونچربیلدر محسوب میشود. دوستانی که بنیانگذار این سیستم هستیم، با مشاهده خلأهایی که در حوزه تکنولوژی و مسائل مهندسی وجود دارند، به فکر راهاندازی این شرکت افتادیم. استارتاپهای این حوزه به چند دلیل نمیتوانستند بهراحتی قابل طراحی و ایجاد باشند، یکی اینکه این حوزه به افراد فنی نیاز بالایی دارد و این افراد نیز معمولا روحیه تجاری و کارآفرینی لازم را ندارند و به ندرت تعریف درستی از مدل کسب و کار ارائه میدهند، به علاوه معمولا نمیتوان این کسب و کارها را نیز همانند سایر نوآوریها، با یک نگاه از پایین به بالا تعریف کرد، به این صورت که با یک مدل کسبوکار ناب یک محصول کمینه قابل قبول توسعه بدهیم و سریع به نتیجه برسیم، بلکه به همان اندازه یک مدل کسب و کار ناب استارتاپی (Lean Startup Method) به طراحی بالا به پایین اقتصادی نیاز دارند.
این نوع از استارتاپها، به دلیل ساختارهای فیزیکی و زیرساختهای مکانیکی مورد نیازشان، شرایط یا موادی که ممکن است نیاز داشته باشند و عوامل دیگر با یک استارتاپ صرفا حوزه نرمافزاری کاملا متفاوت هستند. ما پس از بررسی راهحلهای توسعه داده شده در اقتصادهای بزرگ و تواناییهای سازمانی خودمان، به این نتیجه رسیدیم که بهترین راهحل برای این نوع استارتاپها، حداقل در کشور ما، ونچربیلدر (کارخانه کسب و کار جسورانه) است.
حتی شاید بتوان ادعا کرد به عنوان یک روش جایگزین استراتژیک واحد R&D در شرکتهای دانشبنیان و سازمانهای بزرگ با فناوری سطح بالا (High-tech) و یا بهترین ساختار برای CVCها یا همان برنامههای سرمایه گذاری جسورانه شرکتی قابل ارائه هستند، به ویژه در حوزه مهندسی، ساخت و تولید، تجهیزات نوین و زیست فناوری. در ادامه با توجه به رابطه نزدیک و سهامداری که بنیانگذاران این مجموعه با مجموعه دانشبنیان شرکت مهندسی فرافن داشتند و بر اساس سابقه فنی بینالمللی و صادراتی که در شرکت دانشبنیان فرافن وجود داشت و زیرساختهای دانشی که خودمان داشتیم، یک ونچربیلدر (کارخانه کسب و کار جسورانه) طراحی کردیم. تیم ما نیز دارای یک ترکیب دانشی منحصربهفرد است که هم بعد دانش کسب و کار و سرمایه گذاری و هم بعد دانش فنی و مهندسی لازم، هم تجربه تولید صنعتی دوران جنگ تحمیلی و هم نیروی جوان، با سابقه مبارزه با تحریمها را در تیممان داریم.
کارخانههای کسب و کار جسورانه یا Venture Builderها از جهات زیادی شبیه استارتاپ فکتوریها هستند، اما تفاوت بزرگ آنها در رویکرد آنها نسبت به سرمایه گذاری است. استارتاپ فکتوریها نهادهایی هستند که از نظر فرهنگی بیشتر مشابه شتابدهندهها میتوانند باشند، اما شاید کارخانه کسب و کار جسورانه یا Venture Builder یک صندوق سرمایه گذاری جسورانه یا Venture Capital است که از آخر به اول ساخته شده است، به این معنا که براساس نیاز سرمایه گذار و البته شرایط بازار و اقتصاد و صنعت، استارتاپ را تعریف، ایجاد و توسعه میدهد، بعد برای این استارتاپ جذب سرمایه (fundraising) انجام میدهد. ونچربیلدر معمولا مانند یک ونچرکپیتال، دوره بلندمدتی در کنار استارتاپهایی که ایجاد کرده، میماند و حتی ممکن است تا لحظه خروج هم در آن استارتاپها چه به صورت راهبر یا معمار و یا به صورت یک کنترلکننده استراتژیک دخیل باشد و در سطوح مختلف مدیریت نقش داشته باشد. در واقع، برعکس ونچرکپیتال که شما اول سرمایه را جذب کرده و بعد سرمایهگذاری میکنید، یک ونچر بیلدر، اول گزینههای سرمایهگذاری را ایجاد کرده و بعد برای آنها جذب سرمایه خواهد کرد.
- ونچربیلدر آلفا در چه سالی راهاندازی شد؟
تقریبا از سال گذشته ثبت رسمی آن را شروع کردیم و کار تعریف استارتاپها را ادامه دادیم و از ابتدای امسال، یعنی همزمان با تعطیلی کرونا، کار جدی ما شروع شد و به مرور استارتاپهای ما در حال لانچشدن هستند، یعنی تعاریف انجام شده است و در حال شناسایی تیمهای همبنیانگذار و تخصیص آنها به استارتاپها هستیم، همچنین مذاکره با سرمایه گذاران لایه اول را نیز شروع کردهایم.
- این استارتاپها بیشتر در چه حوزههایی هستند؟
بهطور کلی تمرکز اصلی آلفاونچرز در حوزههای مختلف مکاترونیک، تجهیزات پزشکی و manufacturing as a service است و بیشتر شامل حوزههایی میشوند که به مهندسی و ساخت و تولید مرتبط باشد.
- آماری از استارتاپهایی که لانچ شدهاند، دارید؟
ما حدود 10 الی 11 استارتاپ را تعریف کردیم. از این استارتاپها، استارتاپ آکا (آسان کاربرد آذر) به صورت کامل لانچ شده است که در حوزه تکنولوژیهای نورپردازی و الایدی فعالیت میکند و حتی محصول آن نیز در شرکتهای اروپایی تست شده و مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین حوزههایی داریم که ترکیبی از تجارت الکترونیک و زیرساختهای مهندسی و ساخت و تولید و ماشینکاری هستند که در واقع حوزه manufacturing as a service محسوب میشوند و کار ما در این حوزهها نیز شروع شده و همبنیانگذاران در حال اجرای طرح هستند و زیرساختهای فنی، محصولات امویپی و پروتوتایپها در حال شکلگیری بوده و مشغول به کار شدهاند.
متأسفانه در حوزه لیزر هنوز هیچ یک از تیمها مورد تأیید قرار نگرفتهاند. در رابطه با مابقی استارتاپها نیز در حال مذاکره با همبنیانگذارانی هستیم که این همبنیانگذاران به تیم ما ملحق شوند و پس از قبولی در دوره گذار و تأیید تیم در آلفاونچرز، طراحیهای ما را ادامه داده و به ثمر خواهند رساند.
- ایده شکلگیری استارتاپها تنها از طرف شماست یا خود استارتاپها هم میتوانند ایده بیاورند؟
معمولا سیستم ما به این شکل است که ما نیازهای بازار و اقتصادی و سیاستهای کشوری را سنجیدهایم و خلأهای صنعتی را کشف کرده و سپس استارتاپ را تعریف کردهایم، ضمن اینکه یک زیرساخت کامل حمایت و کمکرسانی، به دلیل کارخانههایی که با ما شراکت و یا رابطه استراتژیک دارند نیز داریم؛ یعنی زیرساختی داریم که میتوانیم از طریق آن به دوستان کمک کنیم. بنابراین اگر استارتاپی را ما طراحی کرده باشیم، تیم کارآفرینی به استارتاپهایی که ما طراحی کردهایم ملحق شود، ارزش افزوده ما خیلی بیشتر خواهد بود و معمولا سهامداری ما نیز بیشتر است، همانند استارتاپ فکتوریها، سهامداری ما بیش از سهامداری تیم است. البته ممکن است در برخی شرایط خاص، اگر ایده تیم در راستای استراتژیهای ما بوده و همان ایدهای باشد که ما میخواستیم انجام دهیم، علیرغم تجربه ناموفقی که در این زمینه داشتیم و به نتیجه نرسیدم، آن تیم را بپذیریم. بنابراین اگر چنین تیمهایی وجود داشته باشند، اگرچه شانس وجود داشتن آنها کم است، ما استقبال میکنیم.
- شیوه سرمایه گذاری ونچربیلدر چه مزایای قابلتوجهی دارد؟
یکی از مزایای قابلتوجه ونچربیلدر در حوزه کاهش ریسک و میزان سرمایه مورد نیاز است. اگر بخواهیم در این حوزههای مهندسی و تولید به صورت لیناستارتاپ جلو برویم (با ایده کسب و کار ناب شرکت را تعریف کنیم) و تعداد گزینههای سرمایه گذاری بازار زیاد باشد، به دلیل قانون اعداد بزرگ این شیوه سرمایه گذاری اقتصادی نخواهد بود؛ یعنی با روح سرمایه گذاری جسورانه همخوانی ندارد. کسب و کار جسورانه زمانی جذاب و اقتصادی است که شما تعداد کافی گزینه سرمایه گذاری داشته باشید که هر یک بهتنهایی توان بازدهی مورد نیاز سرمایه گذار و پوشش زیان تمامی دیگر گزینهها را داشته باشند، چون Seed capital مورد نیاز در استارتاپهای تولید و صنعتی بسیار بالاست و در ایران در حالت صرفهجویی بالا هنوز میتواند حداقل به 10 میلیارد برسد، سرمایه مورد نیاز به شدت بالا رفته و نیاز بازدهی سرمایه گذاران ممکن است پوشش داده نشود. کاری که ما انجام میدهیم این است که از طریق تجمیعکردن این نیازها، هزینههای قابل توجهی از آنها را با هم یکی میکنیم و یک همافزایی (Synergy) و یک اقتصاد مقیاس (Economy of Scale) و اقتصاد گستره (Economy of Scope) به وجود میآید.
در واقع با متدهای sharing economy یک شرایط اقتصادی به وجود میآید که این دوستان میتوانند با هزینه کمتری محصولات مهندسی کسب و کار خود را ایجاد کنند. بنابراین استارتاپها میتوانند بر اساس زیرساختهایی که ما داریم، در بدو تولد، روی R&D و فروش که جزو ارزش افزوده (value added) اصلی این کسب و کارهاست، تمرکز کنند و به اصطلاح ناب باشند و زیرساختهای پرهزینه ساخت و تولید (manufacturing) را به ما واگذار کنند.
مزیت دیگری که ما در ونچربیلدر آلفا داریم، برای سرمایه گذاران است. از آنجایی که پورتفولیوی مهندسی متنوع است، ممکن است برای سرمایه گذار جذاب نباشد که روی یک سبد سرمایه گذاری متنوع سرمایه گذاری کند. بنابراین از دید سرمایه گذاری نیز انواع ریسکهای کسب و کار به اصطلاح سرمایهگذاری Exposureهای مختلف مهندسی-تولیدی، به صورت جداگانه تعریف شده و سرمایه گذار میتواند به صورت انتخابی و شرایط ریسک و بازدهی مورد نیاز خود سرمایه گذاری کند، مثلا روی زیرمجموعههایی از پورتفولیوهای ما که در حوزه ساخت و تولید هستند، یا مثلا استارتاپهایی که در حوزه تجهیزات پزشکی داریم و… سرمایهگذاری کند و مجبور نیست روی تمام سبد سرمایه گذاری جسورانه ما سرمایه گذاری کند، در عین حال که این انتخاب نیز از وی سلب نشده است.
از دیگر مزایای ما داشتن دانش فنی نهادینه و تجربه سالها کار اجرایی و بینالمللی همبنیانگذاران صنعتی آلفا ونچرز است. دانش فنی معمولا بهراحتی انتقال پیدا نمیکند، در واقع دانش فنی مهندسی چیزی نیست که بدون تجربه وجود داشته باشد و مانند بقیه استارتاپهایی که فقط در حوزه تجارت الکترونیک و فناوری ارتباطات فعالیت میکنند، با یک فرد Geek کدنویس تکمیل شود؛ بلکه نیازمند تجربههای بزرگ چندینساله است.
افرادی که در ونچربیلدر ما حضور دارند، از بزرگان صنایع هستند، مثلا ما در ونچربیلدر خودمان افراد شناختهشدهای داریم که شرکتهای بزرگ صنعتی کشور را مدیریت کردند، در دوران جنگ تحمیلی ماشینسازی کردهاند، در این کشور کارآفرینیهای صنعتی سریالی داشتهاند، شرکتهای دانشبنیان صنعتی نسل قبلی را بهوجود آوردهاند، به کشورهای اروپایی با استانداردهای سطح بالا صادرات داشتهاند و یا مشاور شرکتهای صنعتی بزرگ بوده و در حال حاضر نیز به آنها مشاوره میدهند.
بنابراین یکی از مزایای ما انتقال و نهادینهسازی این دانش در استارتاپهای آلفا ونچرز است. این درحالی است که چنین تجربیاتی به راحتی به استارتاپهای مهندسی و تولیدی منتقل نمیشوند، ولی با شرایط ما و زیرساختهای مشترکی که داریم، این انتقال امکانپذیرمیشود.
از سوی دیگر، استارتاپها، با توجه به تکنولوژیهای مختلفی که در یک ونچربیلدر در کنار هم قرار میگیرند، میتوانند از زیرساختهای تکنولوژی، زیرساختهای R&D و از دانش مشترکی که در اینجا شکل میگیرد نیز استفاده کنند که در نتیجه آن، ایجاد استارتاپها و بیزینسهای فنی-مهندسی جدید بسیار راحتتر میشود، یعنی شما مثل یک VC دیگر نیاز به جریان کشف گزینههای سرمایه گذاری (sourcing) ندارید، بحث ما در اینجا جایگزین این موضوع، مسئله شکار مهارتها و استعدادها (Talent Acquisition) است.
از سوی دیگر، این استارتاپها دقیقا در جاهایی طراحی میشوند که نیاز سرمایه گذاری، نیاز اقتصادی کشور و نیاز استراتژیک دولت و صنعت باشد، ضمن اینکه با یدککشیدن تجربه سالها کار صنعتی صادراتی و صنعتی سطح بالای کشور وارد صنعت میشوند؛ علاوه بر اینکه تفکرهای استارتاپی هم به این محصولات صنعتی اضافه شده است، تفکرات استارتاپی مانند تفکر چابک (Agile)، تفکر ناب (Lean Startup) و مدلهای جذب سرمایه و مدیریت ریسکی که ما در ونچرکپیتالها داریم، تمام این دانشهای مدیریتی استارتاپی به این استارتاپها انتقال پیدا میکنند و باعث میشوند سیستمهای چابک و سریع در حوزه تولید ما به وجود بیایند که میتوانند زیرساخت مهندسی – تولیدی کشور را دگرگون کنند.
- نمونه دیگری نیز در ایران وجود دارد که مشابه ونچربیلدر شما عمل کند؟
از آنجایی که در هیچ کاری نمیتوان گفت من اولین هستم، ممکن است برخی دیگر نیز این کار را بکنند، ولی در حوزه خاصی که ما در حال حاضر انجام میدهیم، یعنی حوزه مکاترونیک و تجهیزات پزشکی و مهندسی پزشکی، با توجه به ارتباطاتی که داریم، چنین موردی را در بازار ندیدیم. البته همین تیم برای یک گروه صنعتی بزرگ تولیدی بسیار شناختهشده کشور که همه ما محصولاتش را حداقل یکبار استفاده کردهایم، در حال راهاندازی یک کارخانه کسب و کار جسورانه (Venture Builder) مشابه این کار هستیم.
- اندازه بازار این حوزهها را چگونه میبینید؟
اندازه بازار هر یک از حوزهها متفاوت است، برای مثال، اندازه بازار حوزه تولیدات هوشمند حدود 70میلیارد دلار، اندازه بازار روشناییهای پیشرفته 69 میلیارد دلار، حوزه لیزر 15 میلیارد دلار، حوزه ساخت و تولید به عنوان خدمت، نزدیک به 60 میلیارد دلار و حوزه جراحی هوشمند حدود یک میلیارد دلار است. در واقع مجموعه کلیه استارتاپهایی که مورد نظر است و هدفگیری آلفا ونچرز است، یک بازار حداقل 500 میلیارد دلاری است.