در پشت صحنه یونیکورنهای فناوری چه میگذرد؟!
شناسایی، دستيابی و تحقق فناوریهای خطرپذیر، مهمترین کاری است که مدیران ارشد فناوری استارتاپها انجام میدهند. از این نظر، نقش CTO یا مدیر ارشد فناوری برای راهاندازی استارتاپهای مبتنی بر وب، بسیار حیاتی خواهد بود.
زمانی نهچندان دور، یونیکورنها بسیار نادر بودند و خبرهای بزرگی در سیستم اقتصادی جهان به شمار میرفتند، اما اکنون دیگر اینطور نیست؛
یونیکورنها همه جا حضور دارند، آنها به شما کمک میکنند جریانهای موسیقی را دنبال کنید، شهر مورد نظرتان را برای مسافرت پیدا کرده، اتاقی را برای یک شب اجاره کنید و یا از طریق آنها بتوانید محتوای مورد نظرتان را با دوستان، آشنایان و خانواده خود به اشتراک بگذارید.
دیگر گذشت زمانی که کسبوکارهای میلیارددلاری مانند یک بمب در بازارهای جهان سروصدا ایجاد میکردند. در اینجا صحبت ما درباره استارتاپهای میلیارددلاری حضور تکنولوژی است.
اما در این حوزه نیز دیگر این تکشاخهای فناوری، خبر چندان بزرگی به شمار نمیروند؛ از اوبر 50میلیارد دلاری گرفته تا استارتاپ Spotify که ارزشی معادل 8.5میلیارد دلار دارد، همه در ردیف یونیکورنهای تکنولوژیک جهان به شمار میروند که نمونههای زیادی در سطح دنیا دارند.
ما در اینجا نمیخواهیم از یونیکورنهای بزرگ جهان که تعداد آنها نیز کم نیست، حرف بزنیم؛ بلکه میخواهیم یک گام به عقب برداریم و پشت پرده این استارتاپها را نشان دهیم، یعنی از مدیران ارشد فناوری (CTO) که در حوزه فناوری فعالیت میکنند، صحبت کنیم؛
افرادی که در عصر پیشرفت روزافزون تکنولوژی، این غولهای فناوری را هدایت کرده و آنها را در مقام یک یونیکورن بالا بردهاند.
نکتهای که در این گزارش به آن پرداخته خواهد شد، روند مدیریتی این افراد است، به این معنا که آنها چه فرایندهای توسعهای و مهارتی را اتخاذ کردند تا بتوانند کسبوکار خود را به یک غول تکشاخ تبدیل کنند.
نقش مدیر ارشد فناوری در رشد یک استارتاپ
مهمترین نقشی که مدیران ارشد فناوری در روند توسعه و رشد استارتاپها دارند، انتقال این اطمینان به کاربران است که فناوری مورد نظر آنها منحصربهفرد بوده و مفید است.
مدیران ارشد فناوری در روند رشد و توسعه استارتاپ بر فناوری اصلی و جدید نظارت دارند، یعنی فرایند کاربرد فناوری را در راستای رفاه حال مخاطبان پیگیری میکنند. شناسایی، دستيابی و تحقق فناوریهای خطرپذیر، مهمترین کاری است که مدیران ارشد فناوری استارتاپها انجام میدهند.
از این نظر، نقش CTO برای راهاندازی استارتاپهای مبتنی بر وب، بسیار حیاتی خواهد بود. مهمترین کاری که یک مدیر ارشد فناوری باید انجام دهد، این است که بین فناوری و یک محیط بزرگتر ارتباط برقرار کند.
آنها باید در روند کدگذاری و مدیریت توسعه، چشماندازهای حوزه فناوری را مد نظر داشته و در محیط رقابتی بازار، محصولی را ایجاد کنند که تنوع داشته باشد و در عین حال بتواند صرفهجوییهای مناسب اقتصادی را نیز برای یک استارتاپ رقم بزند.
از این نظر، مدیران ارشد فناوری کسانی هستند که میتوانند در تکشاخشدن استارتاپهای مبتنی بر فناوریهای نوین بسیار تأثیرگذار باشند، بر همین اساس نیز گزارش این هفته صفحه یونیکورن، به مدیرانی اختصاص دارد که در پشت صحنه این شرکتهای بزرگ فعالیت میکنند و قطعا مدیریت و توانمندی آنها باعث رسیدن به مراحل بزرگتر شده است.
بابی مورفی منتظر فارغالتحصیلی نماند
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که تصور میکنید فارغالتحصیلشدن از دانشگاههای مشهور جهان میتواند موفقیت شما را تضمین کند، باید در این تفکر خود تجدیدنظر کنید.
کافی است همراه ما نگاهی به روند زندگی مدیران فناوری کسبوکارهای معروف بیندازید. بسیاری از آنها در سنین 18 تا 20 سالگی، یعنی زمانی که تازه وارد دانشگاه شده بودند، راه موفقیت خود را پیدا کردند.
باب مورفی از آن دست مدیرانی است که منتظر نماند تا با پایان دوره تحصیلی خود به عنوان یک کدنویس موفق در شرکتی معتبر استخدام شود، بلکه آشنایی او با Evan Spiegel و Reggie Brown در دانشگاه استنفورد، یک استارتاپ بزرگ جهان را شکل داد؛ به طوری که توانستند استارتاپ اسنپچت را در سال 2011 راهاندازی کنند.
بروان و اشپیگل، ایده این کسبوکار را به عنوان یک پروژه دانشگاهی و بخشی از تکالیف درسی خود توسعه دادند و سرانجام با در میان گذاشتن ایده مذکور با مورفی، کدنویسی و برنامهنویسی این پروژه را به او واگذار کردند.
طبیعتا نقش باب مورفی در شکلگیری و رشد این ایده بسیار زیاد است، چراکه او توانست از طریق کدنویسی، این استارتاپ را از دنیای ذهنی دوستان خود به دنیای واقعی وارد کند.
مورفی را با دو خصیصه ساکت بودن و پرشور بودن میشناسند؛ یعنی در عین حال که فرد ساکت و آرامی است، نسبت به کار خود بسیار پرشور و هیجانزده است.
جالب است بدانید این مدیر ارشد فناوری که به عنوان «مغز اسنپچت» شناخته میشود، پیشنهاد 3 میلیارد دلاری فیسبوک را رد کرد و کماکان در اسنپچت فعالیت میکند.
چشمانداز جهانی Thuan Pham
مدیر ارشد فناوری اوبر در صفحه لینکدین خود مطلبی را ذکر میکند که میتوان به نوعی طرز تفکر او را نسبت به محیطهای استارتاپی درک کرد: هنگامی که یک نیروی کار سالم، بااستعداد و درگیر با کار داشته باشیم و این نیرو نیز توسط لیدرهایی رهبری شود که صداقت و شفافیت جزء اصول اصلی آنها باشد، احتمال دستیافتن به موفقیت بسیار بالاتر خواهد رفت.
این جملات اعتقادات اصلی Thuan Pham به شمار میروند که سعی میکند به عنوان ارزشهای اصلی خود آنها را رعایت کند.
Pham که یکی از مدیران مهندسی بزرگترین استارتاپهای جهان به شمار میرود، معتقد است که تیم او چشمانداز حملونقل شهری را مورد بازبینی قرار داده و به دنبال معرفی جدیدی از این فرایند است، ضمن اینکه آنها کار خود را در مقیاس جهانی در نظر میگیرند.
بر این اساس میتوان دو نکته مهم را درباره مدیر ارشد فناوری اوبر در نظر گرفت؛ اول اینکه او به دنبال بازبینی یک مفهوم بزرگ در جوامع بشری است و میخواهد با استفاده از فناوریهای نوین، به درکی دوباره از سیستم حملونقل برسد و دوم اینکه یک چشمانداز جهانی را برای کسبوکار خود در نظر گرفته و به دنبال ارائه خدمات مبتنی بر فناوری در سیستم حملونقل جهان در مقیاسی بزرگتر است.
مدیر ارشد فناوری Airbnb، یک گیک است
بنیانگذار و مدیر ارشد فناوری استارتاپ ایربیانبی، ناتان بلچارزیک، (Nathan Blecharczyk) مدرک خود را در رشته کامپیوتر از دانشگاه هاروارد اخذ کرد. او علاوه بر اینکه بینانگذار این استارتاپ اقامتی است، نظارت بر استراتژیهای فنی این شرکت را نیز بر عهده دارد و خصوصا تربیت و ساختن تیمی از مهندسان متخصص در سطح جهان را در دستور کار خود قرار داده است.
هدف اصلی این مدیر فناوری از شکلدادن به گروهی از مهندسان خبره، این است که بتواند استارتاپ خود را در خط مقدم صنعت گردشگری و سفر جهان حفظ کند.
مهمترین نکتهای که میتوان در روند مدیریتی بلچارزیک مشاهده کرد، اهمیتی است که به فناوری میدهد؛ چراکه به زعم او، موفقیت یک استارتاپ در دنیای امروز، در گرو همگامبودن با تکنولوژیهای روز جهان است و عقبماندن از این قافله، به معنای ازدستدادن موقعیت منحصربهفرد خود است.
اگر نگاهی به پروفایل مدیر ارشد فناوری ایربیانبی بیندازید، رؤیای او را خواهید دید. رؤیای گیک (geek) میتواند به طور دقیق روند مدیریتی او را نشان دهد.
گیک اصطلاحی است که برای علاقهمندان بیحد و حصر رایانه و علوم کامپیوتر به کار میرود و از این نظر میتواند بلچارزیک را یک رایانهباز دانست؛ فردی که تخصص در علوم کامپیوتری و مجهزبودن به فناوریهای پیشرفته را به عنوان هدف اصلی خود قرار داده است و طبیعتا از این تخصصها در کسبوکار خود نیز استفاده خواهد کرد.
رویکرد فناورانه آرش فردوسی در دراپباکس
استارتاپ دراپباکس که ارائهدهنده خدمات میزبانی پروند در وب است، مهمترین رویکرد خود را کاربرد فناوری در کسبوکار قرار داده است و این نکته را میتوان از روند بنیانگذار این استارتاپ نیز به خوبی دریافت.
آرش فردوسی به همراه درو هیوستن، دو همبنیانگذار دراپباکس هستند. نکته مهم در روند کاری این جوان کارآفرین ایرانی آمریکایی، توجه او به فناوری است؛ به طوری که تا سال 2016 سمت مدیر ارشد فناوری این استارتاپ را بر عهده داشت.
جالب است بدانید فردوسی در سال2011 از سوی مجله فورچون به عنوان یکی از 40 کارآفرین برتر زیر 40سال جهان انتخاب شد.
این جوان ایرانی نیز مانند بسیاری از کارآفرینان حوزه فناوری جهان، فعالیت استارتاپی خود را از دانشگاه آغاز کرد و همراه دوستان خود به مفهوم دراپباکس نزدیک شد.
روند نوآورانه آنها در کنار شور و شوق به فناوری، منجر به راهاندازی کسبوکاری شد که فعالیت در فضای آنلاین و کاربرد تکنولوژی روز دنیا را در دستور کار خود قرار داده و در ردیف یونیکورنهای پیشرو جهان در زمینه تجارت الکترونیک قرار گرفته است.
Oskar Stål: خود را آینه ببینید
اگر به پروفایل Stål در لینکدین مراجعه کنید، بهندرت متوجه این نکته میشوید که او مدیر ارشد فناوری یکی از استارتاپهای یونیکورن جهان در حوزه سرویسهای پخش و صوت است.
معرفی او از خودش نیز به اندازه کسبوکاری که در آن فعالیت میکند، استارتاپی است. Oskar Stål از سن 12 سالگی شروع به نوشتن نرمافزار کرد و بهتدریج توانست پروژههای بزرگتری را در دست بگیرد.
روند موفقیت او در زندگیاش مانند طیکردن پلههای یک نردبان بوده که در نهایت در سمت مدیر فناوری یک یونیکورن دیده میشود.
مهمترین نکتهای که در روند کاری این مدیر وجود دارد، تمرکز بر کار و عشق و علاقه به زندگی است، به طوری که میتوان گفت کار نیز از دیدگاه او بخشی از زندگی است؛ در این راستا میتوانیم بگوییم Stål، همانگونه در رابطه با کار خود حرف میزند که درباره زندگی شخصی و همسر و دو دخترش میگوید.
مهمترین نکتهای که میتوان در روند کاری او به عنوان یک مدیر نشان داد، روبهروشدن با خود است. از نظر مدیر ارشد فناوری استارتاپ Spotify، هیچ چیزی بزرگتر و قویتر از قدرت درونی انسانها نیست، به همین دلیل نیز به CTOها پیشنهاد میدهد به درون خود رجوع کنند.
او در این زمینه میگوید: من احساس میکنم مدیران ارشد فناوری وقت زیادی را صرف دیدن خود در آینه نمیکنند، در حالی که روبهروشدن با خود، نشان میدهد که چیزی بزرگتر از «من» وجود دارد و ما باید آن منِ بزرگتر را پیدا کنیم تا بتوانیم موفقیت بیشتری کسب کنیم.
بر این اساس باید بگوییم نحوه مدیریت فناوری Stål بیشتر رویکرد روانشناسی دارد، به زعم او مدیران باید به قدرت درونی و بزرگ خود دست پیدا کنند تا برنامهنویسها و مهندسان موفقتری باشند.
تمرکز Greg Brockman بر کار تیمی
استارتاپ Stripe که در زمینه پرداخت آنلاین فعالیت میکند، یکی از یونیکورنهای مطرح در حوزه فناوری محسوب میشود.
مدیر ارشد فناوری این شرکت، گرگ برکمن بود که اخیرا برای راهاندازی کمپانی خود از این استارتاپ جدا شد؛ اما نقش این برنامهنویس در روند موفقیت Stripe انکارناپذیر است.
از آنجایی که برنامهنویسی و نوشتن کد در زمینه پرداخت از طریق اینترنت، فرایند دشواری است، نمیتوان سهم این مدیر را در موفقیت استارتاپ مذکور نادیده گرفت.
برکمن در گفتههای خود بارها به این نکته اشاره کرده که چیزی را بیشتر از نوشتن کد دوست ندارد، اما با این حال نکته مهمتری که در فرایند مدیریتی او وجود دارد، اهمیتدادن به اعضای تیم برنامهنویسی است.
برکمن کدهای یک استارتاپ را بهتنهایی نمینویسد و به همین دلیل نیز مسئولیت خود را در قبال یک شرکت، از طریق استخدام افراد متخصص و حمایت از آنها نشان میدهد.
رویکرد این مدیر ارشد فناوری در استارتاپ Stripe، بر اساس تمرکز بر کار تیمی بود. او خود را در قبال شرکت و همینطور تیم، مسئول میدانست، به همین دلیل نیز مدیریت تیم برنامهنویسی و حمایت از آنها را در دستور کار خود قرار داد.
داشتن یک تیم متخصص در فناوری، مهمترین نکتهای است که در فرایند موفقیت استارتاپی مانند Stripe تأثیرگذار بوده است، زیرا فعالیت در حوزه پرداختهای آنلاین، نیاز به یک تیم متخصص، بهروز و کارآمد دارد و تنها زمانی که این نیروهای متخصص در کنار یک مدیر لایق قرار بگیرند، پرچم موفقیت بالا خواهد رفت.
6 درس یونیکورنی از استارتاپهایی که این راه را رفتهاند
امروز تبدیل شدن به کسب و کار یونیکورن رؤیایی نیست که دستیابی به آن دور از انتظار باشد و این امر از افزایش روزافزون تکشاخها در جهان بهخوبی پیداست.
بر این اساس، هر بنیانگذاری که کسبوکار نوپای خود را راهاندازی میکند، میتواند چنین رؤیایی را در سر داشته باشد، اما نکته مهم این است که از حد یک رؤیا عبور کرده و در دنیای واقعی نیز راه یونیکورنشدن را در پیش بگیرد.
6 درسی که در ادامه گفته میشوند، نتیجه مصاحبههایی است که با بنیانگذاران کسب و کارهای یونیکورن انجام شدهاند و قطعا توجه به آنها میتواند رؤیای تکشاخ شدن را برای کسبوکارهای نوین تا حدی تحقق بخشد.
هیچ دستورالعمل واحدی برای کسب و کار یونیکورن
یکی از نکاتی که هر استارتاپی در روند توسعه خود و تبدیلشدن به یک کسب و کار یونیکورن باید در نظر داشته باشد، این است که نمیتوان یک دستورالعمل واحد را برای کسبوکار یونیکورن تجویز کرد، بلکه مجموعهای از عناصر کلیدی وجود دارند که کفه ترازوی یک استارتاپ را به سمت موفقیت خم میکنند:
- یافتن یک راهحل ساده برای یک مشکل واقعی
- ارائه یک گزاره ارزشمند که قابلیت فروش داشته باشد
- چشمانداز روشن برای آینده شرکت و محصول
- شکل دادن به یک موقعیت متمایز
- ارائه یک تجربه کاربری آسان و قابل استفاده که منجر به خرید و کاربرد محصول شود.
سرمایهگذاران روی ایدهها سرمایهگذاری نمیکنند
یک سرمایهگذار قبل از اینکه به ایده شما توجه کند، به محصول و تیم امیدوارکننده شما توجه خواهد کرد؛ پس به دنبال ارائه ایدهای باشید که بتواند با کمک یک تیم متخصص به محصولی قابل عرضه برسد.
در واقع ایدهها تا زمانی که نتوان کاری با آنها انجام داد، ارزشمند نیستند. آن چیزی که کسب و کارهای یونیکورن را از دیگر کسبوکارها متمایز میکند، افراد متخصص، مهارتها، ابزارها و دادههای مناسب آنهاست.
سرعت تکرار شما از گاهشماری که مشخص میکنید، مهمتر است
عموما کسب و کار یونیکورن به عنوان شرکتهایی شناخته میشوند که به سرعت رشد میکنند، اما این امر بدان معنا نیست که یک شرکت بتواند یکشبه به یک تکشاخ تبدیل شود.
کسب و کارهای یونیکورن برای رسیدن به سرعت مورد نظر خود تلاش زیادی میکنند و حتی ممکن است این فرایند مدت زمان زیادی نیز به طول بینجامد.
شاید این جمله درست نباشد که پایداری، موفقیت را تضمین میکند؛ اما واقعیت این است که پایداری، موفقیت را ممکن میسازد.
اگر نتوانستید طبق تقویم رشد خود سرعت عمل داشته باشید، نگران نباشید، در عوض سعی کنید در فرایند رشد و توسعه خود، تکرار را فراموش نکنید و سعی کنید با سرعت بخشیدن به روند تکرار محصولات و خدمات خود، آنها را کامل کنید.
تناسب واقعی بازار و محصول در کسبوکارهای یونیکورن
آن چیزی که میتواند قدرت مشتریان و حتی مصرفکنندگان احتمالی را به سوی شما جلب کند، وجود یک تناسب واقعی بین محصول و بازار مصرف آن است.
مناسببودن محصول در بازار که با نام اختصاری PMF شناخته میشود، نکتهای است که باید مدام مدنظر داشته باشید و سعی کنید محصولی را ارائه دهید که با نیاز بازار تناسب داشته باشد.
این نکته یکی از اهداف اصلی هر کسبوکاری جهت رشد و رسیدن به مرحله یونیکورنی محسوب میشود. البته این فرایند ثابت نیست و آن چیزی که امروز PMF کسبوکار شماست، ممکن است فردا دیگر نباشد.
پس در تناسب بازار با محصول، بهروز باشید و مطالعات مشتریان و بازار مصرف را در دستور کار خود قرار دهید.
قویترین استارتاپها برای رشد ساخته شدهاند، نه سود
هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید برای رسیدن به مرحله تکشاخی، باید سودآورد بود. بسیاری از کسب و کارهای یونیکورن جهان، در مراحل اولیه خود، سود چندانی به دست نیاوردهاند. واقعیت این است که دو فاکتور سود و رشد، همیشه در یک راستا حرکت نخواهند کرد.
به همین دلیل نیز توصیه میشود در مراحل اولیه شکلگیری یک استارتاپ، تمرکز خود را بر روند رشد آن قرار دهید، زیرا سود بعدتر اتفاق خواهد افتاد. حتی در مواقعی نیز دنبالکردن سود، توانمندیهای یک استارتاپ را از بین خواهد برد.
رؤیای بزرگ داشته باشید
این یک پیام ساده اما در عین حال قدرتمند است. اگر میخواهید یک تکشاخ باشید، از همان شروع کار باید مانند یک کسب و کار یونیکورن عمل کنید.
اگرچه شکست در فرایند کار، اجتنابناپذیر است و ممکن است در کسبوکار شما نیز اتفاق بیفتد، اما باید طوری رفتار کنید که موفقیت شما را تضمین کند.
به همین دلیل نیز استارتاپهای یونیکورن جهان توصیه میکنند که از رؤیاهای بزرگ خود دست نکشید و همواره آنها را پیش چشم داشته باشید.
بر این اساس، هر اقدامی که در راستای کسبوکار خود انجام میدهید، با دیدگاه بلندمدت شما (که همان رؤیایتان است) هماهنگ بوده و در نتیجه احتمال موفقیت شما را بالاتر خواهد برد.
منبع : techbeacon