حالا باید چه کنیم؟! و از همه بخواهی که به راهحلها فکر کنند. وقتی مدیر و رهبر یک کسبوکار باشی، نخستین کسی که باید امیدش چندبرابر شود، تویی. محمدرضا محسنی که در رأس یک مجموعه قرار دارد، میگوید هر چند در سال ۹۷ همگی غافلگیر شدیم، درآمدمان کم شد و هزار مسئله دیگر اما در دل این بحرانها هم فرصتهایی برای رشد و برای پایداری پیدا کردیم.
محسنی میگوید در سال ۹۸ باید همگی ما یعنی همه اجزای اکوسیستم هر چه بیشتر در کنار همدیگر باشیم و مشکلات دیگران را مسائل خودمان بدانیم. باید پشت هم باشیم و از همدیگر حمایت کنیم. شاید این آخرین سنگر باشد؛ بنابراین باید با همه توان از آن حفاظت بکنیم چون هنوز امیدهای زیادی برای کارکردن و تلاشکردن وجود دارد.
-
جناب محسنی، شما یک هلدینگ را اداره میکنید و طبیعتا باید سختیهای چندبرابری را تجربه کرده باشید؛ از تجاربتان در سالی که گذشت به خوانندگان «شنبه» بگویید. در سال ۹۷، همگی به نوعی غافلگیر شدیم. سال گذشته همین موقع هیچ کسی پیشبینی نمیکرد که شرایط به این صورت بشود.
برای ما هم سخت شد، زیرا بیشترین درآمد ما از طریق تبلیغات بود، ولی حجم تبلیغات بسیار کم شد و برندها تبلیغات ندادند و بسیاری از شرکتها از بازار حذف شدند و بنابراین بخشی از مشتریان ما از بین رفت. در نهایت نیز مجبور شدیم در حوزه تبلیغات تغییر استراتژی اعمال کنیم.
از طرف دیگر چالش بزرگتری نیز در سال ۹۷ داشتیم که مربوط به نیروهای فنی بود، چراکه براساس شرایط خارج از کشور، نیروهای ما درخواست خروج از شرکت را داشتند یا به دنبال رفتن به مؤسساتی بودند که به دلار حقوق میدادند.
اگرچه چالشهای عظیمی بود، ولی خوشبختانه بعد از پذیرش این شرایط و فشارها و درک این نکته که ممکن است بدتر هم بشود، حدود چهار پنج ماه است که آمادگی بیشتری پیدا کردهایم؛ هرچند در هشت یا نه ماه ابتدایی سال حتی مجبور شدیم سرمایهگذاری در موضوعات، رسانهها و استارتاپهای جدید را متوقف کنیم، ولی خوشبختانه دوباره شروع کرده و مطمئن شدیم که در همین شرایط سخت هم فرصتهایی وجود دارد.
البته چالشهای بسیار عظیم و بزرگی به خصوص در حوزه نیرو داشتیم. همچنین در ارتباط با بحثهای حمایتی نیز با مشکل مواجه شدیم، چراکه متاسفانه دست ما به هیچکدام از ادارات و نهادهای دولتی وصل نیست و چالشهایی را هم در زمینه عدم حمایت پشت سر گذاشتیم.
هیچگونه حمایتی از ما نشده است، در صورتی که رقبای ما حمایتهایی را دریافت میکردند. چالش دیگر ما که در آنجا نیز حمایت نشدیم، مربوط به بحث قوانین بود. در زمینه قوانین مشکل اداری نیز ما با چالشهای بسیار جدی روبهرو بودیم، از طرفی دولت از موضوع کسبوکارهای نوپا و خانگی اعلام حمایت میکند، در حالی که یکی از ابزارهایی که باید حمایت کند، زیرساختها و ابزار تبلیغ برای این کسبوکارهاست!
و این درحالی است که در ایران چیزی به نام لوکیشن وجود ندارد و شما برای تبلیغ تمامی کسبوکارها مجبور هستید ۶۰درصد بودجه آنها را نادیده بگیرید، چون امکان تبلیغات لوکیشنی وجود ندارد و خیلی از تبلیغات هدر میرود، حتی برای بیزینسهای کوچک هم اینطور است.
از طرفی امسال در زمینه چاپ هم مشکلاتی داشتیم، قیمت کاغذ خیلی بیشتر شد و در نهایت یک فاجعه عظیم اتفاق افتاد. طبیعتا برای بسیاری از رسانهها که از کاغذ برای چاپ محلی استفاده میکردند، اصلا بهصرفه نبود با آن کاغذ تبلیغ کنند و از طرف دیگر هم در فضای مجازی بحث لوکال و لوکیشن وجود ندارد و باز خیلی از هزینهها به اصطلاح پرت میشود؛ خلاصه اینکه خیلی قول کمک و حمایت میدهند، اما عملا هیچ اتفاقی نمیافتد و هیچ امیدی هم در این حوزه نداریم.
-
کسانی که گفتوگوی شما را میخوانند، میخواهند بدانند آن روحیه، آن روح امیدواری و آن نوع شیوه مدیریتی که برای از بین بردن این چالشها در پیش گرفتید، چه بود؟
با توجه به اینکه در این چند ماه اخیر دوباره شرایط خوبی پیدا کردیم، پاسخ به این سؤال به چند عنصر بازمیگردد؛ اول پذیرش شرایط است، یعنی اول باید شرایط را بپذیریم، همینی است که هست! و بهتر هم نمیشود و شاید بدتر هم بشود!
و در این زمان است که با هوشیاری بیشتری به دنبال فرصتهای جدید و شرایط خاص خواهیم بود؛ نکته دیگر توجه به تفاوت خوشبینی و امید است، من معتقدم که خوشبینی دشمن امید است! یعنی اتفاقا کسانی که صرفا خوشبین هستند، بیشتر ضربه میخورند؛ ولی امید موضوع بسیار مهمی است، وقتی شما در یک مجموعه از خودت شروع میکنی، مطمئن هستی و امید داری، این حس به مجموعه هم سرایت میکند.
اینکه با وجود این شرایط که بدتر هم میشود، چه امیدهایی را میتوانی زنده کنی، چقدر میتوانی امیدوار باشی و اصلا چه کاری میتوانی انجام دهی که اعتماد به نفس مجموعه بیشتر شده و امیدوار باشند. مثلا من همین الان که دارم با شما صحبت میکنم، در بین بچههای سازمان به صورت هر روزه حضور دارم.
-
این نکته چقدر مهم است؟ اینکه در چنین شرایطی در کنار بچههای تیم باشید؟
خیلی مهم است، چون بچهها در این شرایط به حضور کسی که چندین سال در این حوزه بوده و شاید بهتر بتواند تحلیل کند، احتیاج دارند و گفتوگوی او را قبول میکنند؛ به همین دلیل نیز ما یک فرهنگ گفتوگو راه انداختیم، یعنی من هر روز میروم و با هم گفتوگو میکنیم.
یکی از نکات مهم دیگر هم این است که ما در زمان بحران سعی میکنیم به این نتیجه برسیم که در نهایت نتیجه ترسهای ما چه میشود و دیگر بدتر از آن چیست؟! بعد سعی میکنیم راهحلهایی پیدا کنیم که بتوانیم یک قدم از آن شرایط دورتر شویم.
این روند میتواند تبدیل به یک فرصت شود، یعنی برای این بحرانها، یک فرمول جادویی و یک راهحل بزرگ وجود ندارد که شما آن را اجرا کنید و همه چیز عالی شود؛ ممکن است نیاز باشد برای بقا، توسعه و رشد شرکت حتی پنجاه راهحل کوچک را که هر کدام یک قدم شما را از آن وضعیت قبل بهتر میکنند، به اجرا بگذارید تا در نهایت بتوانید به یک نتیجه مطلوب برسید.
-
به نظر شما کسبوکارهای اکوسیستم در سال جدید باید چه رفتاری با هم داشته باشند؟
به نظرم من این رفتار اصلا ربطی به سال جدید ندارد، این مربوط به همه زمانهاست، در همه زمانها باید یاد بگیریم که پشت هم بایستیم، اگر امروز مثلا برای کسبوکاری مانند دیوار مشکلی پیش میآید، من که رسانه دارم و دستم به جایی میرسد، باید بیایم و در زمینه رفع مشکلات کمک کنم؛ اصلا هم مهم نیست که خودش میداند یا نمیداند!
مهم این است که من در اصل دارم به خودم کمک میکنم. حقیقت این است که فرهنگ کار گروهی و تیمی در همه جا ضعیف است و خصوصا در حوزههای رقابتی ایران معنای دیگری دارد! به نظر من بهترین تصور و بهترین کار این است که همه بفهمیم اگر امروز برای دیگری مشکلی ایجاد شده، فردا برای من هم ایجاد خواهد شد.
پس همگی باید از کسبوکاری که دچار چالش شده، به درستی حمایت کنیم، نه دوستی خاله خرسه! حمایتهای عقلانی و منطقی! برای مثال اگر من مشکل حقوقی دارم، دیگران به این ندای من پاسخ بدهند، یا اگر دیگری مشکلی پیدا میکند، من یک دفاع منطقی داشته باشم. حتی اگر با هم رقابت داریم و دشمن هم هستیم، دشمن دانای هم باشیم.
-
سال ۹۸ را چگونه پیشبینی میکنید؟
سال سخت! یعنی سختتر از ۹۷! طبق آمارهای بانک جهانی هم رکود اقتصادی ما از ۶/۳ بیشتر میشود و هم تورم از ۶/۳۲ بالاتر میرود و مطمئن هستم سختتر از سال ۹۷ خواهد بود، ولی نسبت به آن یک مزیت دارد و این است که در سال ۹۷ خیلی از ما غافلگیر شدیم و با آمادگی و هوشیاری به استقبال آن نرفتیم، ولی سال ۹۸ از این نظر خیلی بهتر است، چون اکثرا با هوشیاری و با دقت به جلو میروند، یعنی میدانند که شرایط خوب نیست ولی حالا چه! این جمله حالا چه! خیلی مهم است، اگر شرایط خوب نیست، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ و چه فرصتهایی وجود دارد؟! پاسخ به این پرسشها سرنوشت کسبوکارها را رقم میزند.
به نظرم سال ۹۸ با اینکه سختتر است، سال بهتری خواهد بود، چون خیلی از حبابهایی که سیستم را دچار چالش کرده بود، از بین خواهد رفت و این به اصطلاح قیمتگذاری افسانهای و حبابی تا حدی حل خواهد شد. استارتاپهایی که روی فروش خود تمرکز کرده و سعی میکنند از فروشی که دارند، درآمدی را برای توسعه و حفظ خود ایجاد کنند، موفقتر خواهند بود.
-
به نوعی میتوانیم بگوییم در سال ۹۸ با یک اکوسیستم واقعیتر مواجه خواهیم بود!
بله موافقم، به دلیل اینکه همه میدانند چقدر باید پول هزینه کنند. به نظر من این حباب کمتر میشود، نه اینکه کلا از بین برود، ولی کمتر خواهد شد.
-
به نظر شما در چه حوزههای دیگری برای راهاندازی استارتاپ فرصت ایجاد میشود؟
حوزههای زیادی هستند! خیلی از استارتاپهایی که در حوزه خدمات هستند، قطعا فرصتهای بسیار جدی دارند، مثلا الان مردم در خرید خانگی و… ممکن است که دیگر منازلشان را به انباری تبدیل نکنند، ولی به تعمیر چنین مسائلی بیشتر توجه کنند؛ خدماتیها چه در حوزه هومسرویس باشند، چه در حوزه سلامت و… به نظر من سال بهتری خواهند داشت، یعنی استارتاپهای این حوزه اگر هوشیار باشند، میتوانند شرایط مطلوبتری را ایجاد کنند.
همچنین کسانی که در حوزه محتوا کار میکنند نیز شرایط منطقیتری خواهند داشت، به خصوص برای کسانی که بخواهند روی محتوای محلی و منطقهای و شهری تمرکز کنند، سال خوبی خواهد بود. ما نیز از همین تریبون اعلام میکنیم که از فعالان این حوزه حمایت میکنیم و روی ایدههای خوبشان سرمایهگذاری میکنیم. همینطور روندهای جدیدی که در دنیا ایجاد شده است، مانند بحث ویدئو در حوزه تبلیغات، بحثهای جدیای هستند و کسانی که در این حوزهها کار کنند، قطعا موفقیت قابل توجهی به دست میآورند.